تهران-ایرنا- افزایش نرخ ارز و تحریم‌های غیرقانونی، فرصت را برای خروج اجناس خارجی از بازار منسوجات و رونق تولید داخلی فراهم آورده‌اند؛هر چند برخی گلایه ها از نرخ‌های بالا و عدم تنوع در کالاها وجود دارد.

به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا؛ محله «مولوی» تهران، بخشی است از محدوده تقریبی بازار بزرگ تهران و محلی برای استقرار برخی از «راسته‌بازارها» در پایتخت. یکی از راسته‌ بازارهایی شهر تهران که در این محدوده تقریبی قرار دارد، مرکز اصلی فروش منسوجات و پارچه در تهران، یعنی محدوده خیابان‌های «رئیس عبدالهی» و «اردستانی» است.

در این محدوده علاوه بر صدها مغازه پارچه فروشی و فروش منسوجات، چند پاساژ بزرگ نیز قرار دارند و خرده فروشان و عمده فروشان منسوجات در این محل مشغول به کار هستند. در «قلب پارچه ایران» هر نوع منسوجات خامی یافت می‌شود: از پارچه‌های ساده و رواندازها گرفته تا پارچه‌های پرده‌ای یا لباس‌های مجلسی. همچنین در این منطقه، مراکز فروش کالاهای خواب شامل بالشت، ملحفه، پتو و مانند آن یافت می‌شود که اغلب آن‌ها را می‌توان در دسته کالایی «منسوجات» جای داد.

رنگین کمان پارچه‌ها در  کوچه‌های مولوی

فروشنده جوان و درشت اندامی که تلاش می‌کند با روش همیشگی «جارزنی» خریداران را به سمت مغازه خود جذب کند، در پاسخ به پژوهشگر ایرنا تاکید می‌کند: «آقا دیگر پارچه خارجی در بازار پیدا نمی‌کنی. جنس‌های بازار، اغلب کار «تبریز»، «بروجرد»، «یزد»، «اصفهان» و «کاشان» هستند. پارچه خارجی نیست و اگر هم باشد گران و بی‌کیفیت است».

صاحب حجره کناری هم می‌گوید: «دیگر رنگ پارچه خارجی در بازار نمی‌بینید. اگر هم باشند باقی مانده انبارها هستند و کیفیت ندارند. پارچه‌های ایرانی خودمان بهتر از آن‌ها هستند». وی در پاسخ به این پرسش که چرا کالاهای خارجی در بازار منسوجات نیستند، می‌گوید: «اولاً که واردات ممنوع است و اجازه ترخیص نمی‌دهند. ثانیاً قیمت پارچه وارداتی با این قیمت ارز، آنقدر بالا است که توان مردم نمی‌رسد پارچه خارجی بخرند. مگر می شود پارچه ساده ملحفه‌ای ترکیه‌ای یا کره‌ای را کمتر از متری 75 هزار به مردم داد؟ اما قیمت بالاترین پارچه ایرانی هم این نمی‌شود.»

فروشنده جوان دیگری که هم ظاهری مذهبی دارد و هم نام مغازه‌اش مزین به نامی مذهبی است، می‌گوید: «قیمت پارچه ساده ملحفه‌ای ایرانی اغلب از متری 18 هزار شروع می‌شود و تا 40 هزار می‌رود. پارچه مرغوب ایرانی را هم می‌توان متری بین 60 تا 70 هزار تومان خرید».

پتو فروش همسایه اما از تولید کنندگان پتوی ایرانی گلایه می‌کند که: «چند برند معروف و خوب کیفیت کارشان خیلی این روزها بد شده است و کالایشان هم در بازار نیست. بقیه تولیدکنندگان ایرانی هم اغلب یکجوری اسم انتخاب می‌کنند که شبیه نام‌های خارجی به نظر برسد. مردم به جنس ایرانی اعتماد ندارند.»

حکایت دستاویز کردن نام‌های خارجی، قصه پرغصه‌ای است که فروشنده دیگری نیز درباره آن می‌گوید: «اگر بگویی کارت مال چین یا ترکیه است، بهتر می‌خرند. ما هم گاهی چاره نداریم. مثلا کار تولید «تبریز» را کار «ترک» می‌خوانیم. یکجورهایی دروغ هم نگفتیم». اغلب فروشندگان از مسوولان می‌خواهند که کاری کنند مردم به کالاهای خوب ایرانی بیشتر اعتماد کنند.

اما مشتریان نیز هرچند از کیفیت کالاهای ایرانی راضی به نظر می‌رسند؛ اما از گرانی‌ اجناس و عدم وجود تنوع در بازار انتقاد می‌کنند. دختر جوانی که همراه مادر خود به بازار آمده بود تا باقی مانده جهیزیه خود را تهیه کند، می‌گوید: «هرچه نگاه می‌کنی طرح‌ها تکراری است. سراسر بازار را که بگردی نهایت 30 تا 40 مدل برای پارچه ملحفه‌ای می‌بینی.»

صنعت منسوجات و سوختن در آتش واردات

در حالی که صنعت منسوجات در ایران، قدمتی دیرینه دارد؛ اما در طی سی سال گذشته، حال این صنعت در ایران رو به راه نبوده است. گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی در سال 1380 در این ارتباط گویا است. در این گزارش می‌خوانیم: «صنعت نساجی از صنایع بزرگ و مهم کشور است که با توجه به وسعت و گستردگی آن و همچنین توان تولید بالا، نقش موثری در اقتصاد ایفا می‌کند. طبق آمارگیری انجام شده در سال 1375 این صنعت با 1/15 درصد از تعداد کل واحدهای صنعتی و 4/24 درصد از کل اشتغال بخش صنعت حائز رتبه اول بوده است.»

اما با وجود اهمیت بسیار زیاد این صنعت، در ادامه این گزارش آمده است: «تشدید تنگناهای این صنعت موجب شده است که نه تنها از رشد مناسبی برخوردار نباشد؛ بلکه با رکود و بحران نیز مواجه گردد. تنگناهایی از قبیل مستهلک شدن و فرسودگی ماشین آلات و تاسیسات، کمبود نقدینگی، تراکم نیروی انسانی مازاد، مشکل مواد اولیه و فروش، خالی ماندن ظرفیت‌ها، واردات بی‌رویه و قاچاق منسوجات به داخل کشور، کیفیت نامناسب محصولات تولیدی، افزایش هزینه‌های تولید و ... موجب عقب ماندگی صنعت نساجی کشور در مقایسه با کشورهای رقیب شده است».

آمارها نیز نتیجه این گزارش قدیمی را تایید می‌کنند. گزارش‌های مربوط به آمارگیری مرکز آمار از کارگاه‌های صنعتی با 10 نفر کارکن و بیشتر که به صورت سالیانه صورت می‌پذیرفتند، واقعیت‌هایی را به ما نشان می‌دهند. در گزارش آمارگیری سال «1374» تعداد کارگاه‌های حوزه صنعت نساجی کشور شامل کارگاه‌های 6 رده شغلی «تولید منسوجات»، «ریسندگی، بافندگی و تکمیل منسوجات»، «آماده سازی و ریسندگی الیاف منسوج»، «تکمیل منسوجات»، «تولید سایر منسوجات» و «تولید کالاهای نساجی ساخته شده به استثنای پوشاک» با 10 نفر کارکن و بیشتر، «3983» کارگاه بوده است.

در آمارگیری سال 1385 و پس از گذشت 11 سال از آمارگیری قبلی، تعداد کارگاه‌های تولید منسوجات با 10 نفر کارکن و بیشتر به عدد «3795» عدد می‌رسد که نشان از کاهش «188» واحد تولیدی می‌دهد.

حدود 5 سال بعد و در سال 1390؛ اما دوران افول تولید منسوجات تشدید می‌شود و تعداد این کارگاه‌ها ظرف 5 سال به عدد «2834» می‌رسد که نشان می‌دهد حدود «961» کارگاه از دور تولید خارج شده‌اند.

این وضعیت در سال‌های بعد نیز بدتر می شود و در اخرین آمار منتشر شده رسمی که مربوط به سال 1394 است، تعداد کارگاه‌ها دوباره کمتر شده و به عدد «2450» کاهش می‌یابد و به عبارت دیگر «384» کارگاه دیگر نیز از صف تولید منسوجات خارج می‌شوند.

در همین ارتباط و در گزارشی که مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی در همین سال یعنی سال 1394 در ارتباط با وضعیت تولید «پارچه چادری مشکی» می‌دهد، مشخص می‌شود ظرفیت تولید در برخی صنایع نساجی به «صفر» رسیده است. در همین گزارش پیشرفت ساخت و ساز برخی از کارخانجات نساجی که قرار بود به تولید محصولات نساجی اختصاص یابند نشان می‌دهد که میزان پیشرفت آن‌ها همچنان «صفر» است. در این گزارش «واردات» پارچه یکی از عوامل اصلی تضعیف شدید صنعت نساجی کشور ارزیابی شده است.

گذر از کابوس واردات بی‌رویه، همگام با رونق تولید

در حالی که امروز و با کاهش شدید کالای وارداتی در بازار، به نظر می‌رسد فرصت خوبی برای رونق تولید محصولات ایرانی فراهم شده باشد؛ اما تنها زمانی می‌توان امیدوار بود که شهروندان ایران از این کالاها راضی باشند که افزایش تنوع در کالا و رقابت در تولید در میان صنایع نساجی کشور به وجود آمده باشد.

در وضعیت فعلی هرچند مشتریان از کالاهای ایرانی استقبال می‌کنند؛ اما به دلیل کاهش درآمدها و افزایش قیمت‌ها، میزان خرید کالا کاهش پیدا کرده است. یکی از فروشندگان کهنه‌کار بازار می‌گوید: «قیمت‌ها خیلی زیاد شدند.توان مالی خیلی‌ها نمی‌رسد. این روزها هم بیشتر مشتری‌های ما دخترهای دم بخت هستند که می‌خواهند جهیزیه بخرند. بقیه ترجیح می‌دهند از خیر خرید بگذرند و با همان چیزهایی که از قبل دارند، سر کنند».

در مجموع اغلب فروشندگان از کسادی بازار گلایه داشتند و منتظر بودند تا شاید افزایش درآمدها باعث شود تا بازار منسوجات تکانی بخورد و آنان نیز به روزهای پر رونق قبل برگردند؛ اما رونقی که این بار سود آن نه به جیب دلالان یا وارد کنندگان، که به جیب تولیدکنندگان و کارگران ایرانی خواهد رفت.