دنیای رو به رشد فناوری در کنار وفور اطلاعات در دسترس امروز چنان همه را به خود مشغول کرده که بیخبری و بیاطلاعی از هر رویدادی به امری توجیه ناپذیر تبدیل شده است. در همین فضای انبوه و خفهکننده از اطلاعات و اخبار مهم و کماهمیت، همه قرار است از همه چیز مطلع باشند و در این میان خبرنگار موظف است.
خبرنگار باید از همه تحولات فضای رسانهای جدید خبر داشته باشد، حتی میتواند فعالیت رسانهای خود را به این فضا بسط دهد؛ اما هنوز معلوم نیست به عنوان خبرنگار رسانهای رسمی چه واکنشی باید نسبت به انبوه اطلاعات پیشروی خود داشته باشد.
این فضای تازه با تغییر ذائقه مردم به دریافت خبر حالا به هر دلیلی که صورت گرفته باشد بیش از هر چیز خبرنگارانِ رسانههای رسمی را به چالش کشیده است؛ خبرنگاران و نه رسانههای رسمی را!
خبرنگار هم متوجه سهم فضای مجازی در زندگی حقیقی شده و حتی به تجربه دریافته «فضای مجازی، فضای غالب رسانهای دنیا»ست اما مشکل دقیقا از جایی آغاز میشود که او مناسبت خود به عنوان خبرنگار رسانه سنتی را با فضای جدید رسانهای نمیداند.
در هر تغییر و تحولی آنچه بیش از همه افراد را نگران و مضطرب میکند، ناآشنایی با وضعیت تازه و احساس بلاتکلیفی است. میل انسانها به نظم و روالی آشناست که آنها را در برابر تغییر مقاوم میکند؛ واکنشی کاملا طبیعی و از منظر روانی و منطقی، توجیهپذیر.
امروز که همه از چهرههای مطرح هنری و فعالان اجتماعی و مدنی تا مسئولان و صاحب منصبان دولتی از شبکههای مجازی برای اطلاع رسانی استفاده می کنند، خبرنگار بیش از هر حس دیگری بلاتکلیفی را تجربه میکند. مسلما به دلیل ماهیت کار، خبرنگار از بسیاری اظهارنظرهای فضای مجازی مطلع میشود اما چقدر میتوان پای مسائل مطرح شده را به فضای رسانه رسمی کشید. دلیل یا لزوم تنظیم خبری یک توئیت یا پستی در اینستاگرام چیست؟ آن هم زمانی که لحن بیان نوشتاری و حتی تعداد کلمات استفاده شده در یک مطلب در فضای مجازی با رسانه رسمی اینقدر متفاوت است. آیا باید به اظهارنظرها در فضای مجازی در رسانه رسمی پاسخ گفت؟ آیا رسانه رسمی باید با ایجاد حساب در شبکههای مجازی از همان ظرفیت، برای مسائل مربوط به فضای مجازی بهره ببرد؟ آیا مقاماتی که نیمه شب را برای انتشار توئیت یا گذاشتن پستی در اینستاگرام انتخاب میکنند به این مسائل میاندیشند؟ شاید میاندیشند و فکر می کنند این پست ها قرار نیست به خبر تبدیل شود، اما آیا رسانه رسمی میتواند به این قبیل اظهارنظرها از سوی مقامات رسمی اما در فضایی غیررسمی بیتفاوت باشد؟ از این ها هم که بگذریم آیا مواجهه روزانه با صدها و هزاران خبر و تصویر خبری آستانه توجه خبرنگار را پایین نمیآورد؟ آیا تغییر بزرگتری در راه است که طومار رسانه سنتی را با همه وقتی که برای انتشار یک خبر کوتاه تلف میشود در هم میپیچد؟
در آستانه روز خبرنگار شاید بد نباشد اساتید ارتباطات، روزنامهنگاران پیشکسوت و خبرنگاران جوان این سوالات را به شکل جدیتری بپرسند تا بستری برای پاسخ به آن یا دستکم اندیشهای عمیق تر در مورد مناسبات خبرنگاران رسانه رسمی با فضای مجازی فراهم آید.