تهران-ایرنا-یکجانبه گرایی و تکروی های اهالی فعلی کاخ سفید،‌ دولت های اروپایی را که همواره در صدد حفظ وجهه خود در عرصه روابط بین الملل به عنوان قطبی مستقل و تاثیرگذار هستند، با چالش های جدی مواجه کرده اند.

واکنش توئیتری ترامپ برای زیر سوال بردن تلاش ها و رایزنی های فرانسه جهت تنش زدایی میان ایران و طرف های برجام (اعم از اروپا و آمریکا)‌ از سوی تحلیلگران و ناظران به عنوان مصداقی دیگر از وجود آشفتگی و تناقض در سیاست خارجی آمریکا تعبیر شد. بر این اعتبار که دولتمردان آمریکا و در راس آن رئیس جمهوری این کشور جهت فریب افکار عمومی جهان تا کنون بارها مدعی شده اند که متمایل به مذاکره با ایران هستند و هر بار نیز با اظهارنظر و اقدامی همچون تشدید فشارها، طرح پیش شرط و تحریم مسئولان کشورمان خلاف آن را ثابت کرده اند.

اقدام اخیر ترامپ در انتقاد از مکرون نیز که در همین راستا قابل درک و تبیین است امروز در فضای رسانه ای کشورمان با بازتاب گسترده ای همراه شده است. در این میان رسانه های اصلاح طلب گمانه زنی های مختلفی را مطرح کردند:‌ به اعتقاد برخی از این رسانه ها واکنش ترامپ در چارچوب "دکترین پیش بینی ناپذیری"‌ جهت توجیه هر اقدام غیرعاقلانه وی تعریف می شود.(اعتماد) بر اساس دیگر تحلیل رسانه ای ترامپ به دنبال مذاکره مستقیم با راس نظام است.(همدلی) همچنین پرخاش ترامپ می‌تواند این گونه تلقی شود که شاید خبرهای بیرون آمده از اتاق گفت و گوی تهران و پاریس نشانگر بیرون آوردن ایران از زیر فشارها باشد.(آفتاب یزد)

در مقابل رسانه های اصولگرا با استفاده از تعابیری همچون: ترامپ ماکرون را سنگ روی یخ کرد(جوان)  و به علت پاسخ منفی ایران به پیشنهاد فرانسه برای مذاکره با آمریکا، ترامپ به هذیان گویی افتاد.(کیهان) با طرح ادعایی عجیب نوشتند پروژه بزک‌کردن آبنبات فرانسوی به‌صورت جدی از سوی رسانه‌های این جریان در دستورکار قرار گرفته است.(فرهیختگان)

رسانه های اصلاح طلب

"اعلام پیوستن رژیم صهیونیستی به طرح آمریکا برای ایجاد ائتلاف در خلیج فارس"،‌ "تحریم ظریف از سوی آمریکا"، "کناره گیری رئیس اینستکس" و "تحریم سپاه" دیگر محورهای مورد توجه از سوی رسانه های منتسب به جریان اصلاح طلبی است.

توئیت ترامپ به مکرون

اعتماد با تیتر "آقای تناقض"‌ به انتقاد ترامپ از تلاش مکرون برای تنش‌زدایی با ایران پرداخت و نوشت:‌ رییس‌جمهور ایالات متحده امریکا، در شرایطی که تاکنون بارها ادعاهای مختلفی در مورد آمادگی برای مذاکره با جمهوری اسلامی ایران مطرح کرده ‌است، با انتشار توییتی ضمن حمله به امانوئل مکرون، رییس‌جمهور فرانسه برای تلاش‌هایش در زمینه مذاکره با تهران مدعی شد که مکرون به دروغ خود را نماینده امریکا معرفی و سیگنال‌های اشتباه برای تهران ارسال کرده ‌است...دونالد ترامپ در شرایطی دیگران را به فرستادن سیگنال‌های متناقض به تهران متهم می‌کند که دولت خودش همچنان در اعلام یک موضع واحد در برابر تهران ناتوان مانده‌ است.

روزنامه اعتماد در همین راستا و طی یادداشتی از ترامپ به عنوان اسطوره و رهبری "پیش‌بینی‌ناپذیری"‌ یاد کرده و می نویسد: عمدتا ترامپ خود منشا ایجاد چنین تصوری بوده است. او از دوران مبارزات انتخاباتی کرارا از لزوم پیش‌بینی‌ناپذیر بودن امریکا در سیاست خارجی سخن گفته است. او نشان داده که به پیش‌بینی‌ناپذیر بودن به عنوان یک حربه و یک اهرم فشار می‌نگرد و معتقد است که تنها در این صورت دستش برای مذاکره در هر حوزه‌ای باز خواهد بود. دامن زدن ترامپ به «دکترین پیش‌بینی‌ناپذیری» بیشتر در عمل به ترامپ برای استتار نادانی‌ها و ناآگاهی‌های او در سیاست خارجی و توجیه هر اقدام غیرعاقلانه در پرتو این «دکترین» کمک کرده است.

همدلی برای بررسی واکنش اخیر ترامپ به مکرون به گفتگو با مهدی مطهرنیا، کارشناس مسائل بین‌الملل پرداخته و به نقل از وی نوشت:‌ بحث نه فرانسه است نه ژاپن یا هر کشور دیگری، با توجه به اینکه خود ترامپ نیز گفته نیاز به نماینده ندارد، به دنبال مذاکره مستقیم با حاکمیت است نه حتی ظریف یا رئیس جمهوری ایران. گرچه برای ایران نیز بحث بحث مذاکره نیست، بلکه صحبت بر سر حیثیت است. آمریکا دیگر به هیچ وجه به ظریف و روحانی میدان مذاکره نمی‌دهد. آنگونه که آمریکا به دنبال آن است، منظورش مذاکره مستقیم با حاکمیت ایران است، چون به باور آنها دولت در ایران سپری برای گرفتن سنگ‌هایی است که به سمت حاکمیت پرت می‌شود.

این کارشناس در پاسخ به این پرسش که آیا احتمال این‌که ایران و آمریکا بدون میانجی وارد مذاکره مستقیم شوند وجود دارد؟ گفت:‌ سیگنال‌ها و پیشران‌های موجود همگی نشان‌دهنده و نمایانگر این است که به هر تقدیر وضعیت سیاسی واشنگتن و تهران اقتضا می‌کند که این رودررویی و تقابل به یک تعامل مقتدرانه بینجامد و اکنون پرخاشگری واشنگتن و تهران و بیان گزاره‌های جدی رودررویی و تقابل خود نمایانگر ایجاد یک اقتدار معنادار برای نشستن پای میز مذاکره است.

همدلی همچنین در یادداشتی به چرایی هشدار ترامپ به مکرون پرداخته و می نویسد:‌ به نظر می‌رسد که اختلاف نظر در روش‌های رسیدن به هدف یا همان نوع مواجهه و رفتار با ایران دلیل اصلی این هشدار است، وگرنه دلیل دیگری وجود ندارد که ترامپ بخواهد برای منصرف‌سازی پاریس چنین هشداری را به ‌مکرون بدهد. از یاد نبریم که پاریس و واشنگتن همسو و مشترک به دنبال عقد یک توافق جدید و دقیق‌تر با ایران بودند و امانوئل ‌مکرون اولین رئیس یک کشور اروپایی بود که بعد از تهدیدهای ترامپ به خروج از برجام، بحث توافق مکمل برجام با ایران برای دائمی کردن محدودیت‌های ایران در برجام را به میان آورد و حتی قبل از خروج ترامپ از برجام رهبری فشارهای اروپا علیه برنامه موشکی و فعالیت‌های منطقه‌ای ایران را به عهده داشت و نقش پلیس خوب را بازی می‌کرد. حال اگر هشدار ترامپ به ‌مکرون جدی باشد، این هشدار به معنای تردیدها به تداوم نقش واسطه‌ای پاریس آن هم در نقطه‌ای است که قرار بود از آنجا شروع کند. این وضعیت به معنای کاهش یا محتملا حذف تدریجی نقش پاریس در پازل نقش‌های واسطه‌ای در کاهش منازعات تهران- واشنگتن خواهد بود.

به نوشته روزنامه ایران توئیت‌های اخیر ترامپ اگر چه برخلاف ادعای برخی محافل  سیاسی در داخل ایران که از «مکر مکرون» گفتند و نوشتند و در حقیقت رئیس جمهوری فرانسه را نماینده دولت امریکا فرض کردند، می‌تواند نشانه‌ای از استقلال اروپا و فرانسه در پیگیری‌های دیپلماتیک برای حفظ برجام باشد، اما آنچنان که مسئولان ایرانی بارها تأکید کرده‌اند این کنش‌ها باید همراه با عمل باشد تا باری از مشکلات مردم را بردارد.

همچنین بنا به تحلیل آفتاب یزد اگرچه رسانه‌های ایرانی ـ طیف چپ و راست ـ با دیده ی تردید به اقدامات فرانسه و مکرون نگریستند اما برآشفتگی ترامپ حکایت از آن داشت که خبرهایی از این اقدامات به گوش مقامات امریکایی رسیده که آن‌ها را اینچنین دستپاچه و برافروخته کرده است!

در همین راستا جعفر قناد باشی، استاد علوم سیاسی در گفتگو با آفتاب یزد می‌گوید: فرانسه یکی از آن دست کشورهایی است که بیشترین لطمات را از تحریم‌های یک جانبه ی آمریکا در رابطه با اقتصاد هشتادمیلیونی جمهوری اسلامی ایران متحمل شده است...اگرچه ممکن است ترامپ قول‌هایی برای جبران خسارت‌های فرانسه به کاخ الیزه داده باشد اما بعید است فرانسوی‌ها سودهای نقدی که از تحریم ایران از دست داده‌اند را با سودهای نسیه عوض کنند.

وی تاکید دارد: سیاست فشارحداکثری آمریکا علیه ایران، یک سیاست راهبردی است پس پرخاش ترامپ می‌تواند این گونه تلقی شود که شاید خبرهای بیرون آمده از اتاق گفت و گوی تهران و پاریس نشانگر بیرون آوردن ایران از زیر فشارها باشد.

تارنمای نامه نیوز در تحلیلی از "شکست پروژه مکرون در همنشین کردن ترامپ و روحانی"‌ نوشت و افزود:‌ فرانسوی ها نشست اخیر گروه هفت، که خود میزبان آن هستند را ظرفیت و بستری برای دیدار مقامات ایرانی و آمر یکایی می دانستند. با این حال رویکرد هوشمندانه جمهوری اسلامی ایران و اصرار کشورمان در خصوص لزوم برداشته شدن همه تحریمهای برجامی و بازگشت  بی قید و شرط واشنگتن به توافق هسته ای ، جایی برای مانور تبلیغاتی ترامپ و واسطه های وی باقی نگذاشته است.

با این حال به نظر می رسد مقامات فرانسوی در صددند بار دیگر برای برگزاری دیدار مقامات ایرانی و آمریکایی در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک تلاش کنند... بدیهی است که این پیشنهادات، از سوی دو کشور آلمان و انگلیس نیز مورد تایید و استقبال قرار خواهد گرفت. با این حال مسجل است که تا زمان عدم بازگشت دولت ترامپ به برجام و جبران خسارات ناشی از خروج واشنگتن از توافق هسته ای، اساسا امکان مذاکره ای میان ایران و ایالات متحده آمریکا وجود نخواهد داشت: پیام واضحی  که از سوی دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان به طرفهای غربی منتقل شده است.

اعلام پیوستن رژیم صهیونیستی به طرح آمریکا برای ایجاد ائتلاف در خلیج فارس

روزنامه شرق در توصیف وضعیت فعلی خلیج فارس با اشار به اعلام آمادگی اسرائیل برای پیوستن به ائتلاف آمریکایی در خلیج فارس و با یادآوری این که پیشنهاد آمریکا اخیرا و پس از موضع‌گیری مثبت دولت جدید بریتانیا، جدی‌تر شده،‌ دولت های فعلی بریتانیا و رژیم صهیونیستی را "دول مستعجل"‌خواند و نوشت:‌ نکته جالب‌توجه در همراهی جانسون و ظاهرا نتانیاهو این است که هر دو، احتمالا عمر کوتاهی پیش‌روی خود می‌بینند.

به نوشته این روزنامه به‌جز این دو و دولت استرالیا که همراهی مشروط خود را اعلام کرده‌ است، دیگر متحدان سنتی آمریکا از فرانسه و آلمان گرفته تا ژاپن، همچنان از همراهی با ایالات متحده در این پروژه سر باز می‌زنند.

شرق در بخش دیگری از گزارش خود با تاکید بر این که چون ایران و اسرائیل هیچ‌گونه روابط دیپلماتیکی با یکدیگر ندارند و عملا در موضع خصم قرار می‌گیرند؛ ورود صریح اسرائیل به خلیج‌فارس، احتمال شکل‌گیری تقابل نظامی را به‌طور جدی افزایش خواهد داد،‌ یادآور شد:‌ در چنین شرایطی، همراهی نظامی تل‌آویو با ائتلاف واشنگتن، عملا به معنای پذیرش گزینه جنگ از سوی اعضای ائتلاف خواهد بود؛ درحالی‌که نه‌تنها در لندن و کانبرا، حتی در واشنگتن نیز هنوز چنین آمادگی قطعی برای ورود به فاز نظامی شکل نگرفته است.هماهنگی‌های انجام‌شده بین مقامات ایران و کشورهای منطقه نیز بر این تردیدها می‌افزاید.

آفتاب یزد در خصوص اهداف اسرائیل از "دخالت بی جا" در منطقه خلیج فارس نوشت:‌ آن‌ها به خوبی می‌دانند که حضورشان درمیان گارد نظامی در خلیج فارس باعث واکنش‌های تند ایران می‌شود، آن‌ها نیز به دنبال همین واکنش‌های تند ایران هستند، چون می‌دانند همین موضوع باعث جدیت بیشتر اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها درتشکیل ائتلاف نظامی در خلیج فارس خواهد شد چرا که احساس خطر اروپا را بیشتر می‌کند. اما در واقعیت باید گفت اروپایی‌ها و حتی آمریکایی‌ها علاقه‌ای نداشتند که اسرائیلی‌ها را وارد درگیری‌ها و بحث‌ها در خلیج فارس کنند بلکه این اسرائیلی‌ها بودند که علاقه مند هستند تا با این حضور، منطقه را ملتهب تر کرده و از سویی به اختلاف ایران با کشورهای عربی دامن زده و از طرفی خودشان را به کشورهای عربی نزدیک کنند.

روزنامه ابتکار با "بحران ساز"‌ خواندن طرح ائتلاف آمریکا در خلیج فارس به نقل از کارشناسان نوشت: ایالات متحده آمریکا در طول یک سال گذشته و به موازات خروجش از توافق هسته‌ای، اقدامات زیادی را در جهت اجماع‌سازی علیه ایران صورت داده است؛ مسئله‌ای که هر بار به در بسته خورده و اکنون این کشور قصد دارد با پیوند دادن وقایع اخیر بار دیگر علاوه بر ایجاد اجماع جهانی علیه ایران، حضور معنادار خود در منطقه را نیز توجیه کند. اکنون تحلیلگران با توجه به تراکم و حساسیت منطقه خلیج فارس، حضور نظامی آمریکا در منطقه را اقدامی غیراستراتژیک قلمداد می‌کنند چراکه با چنین اقداماتی هر حادثه کوچکی می‌تواند منجر به وقوع یک درگیری ناخواسته شود؛ درگیری که به گفته اغلب ناظران دامنه آن فراتر از منطقه خواهد بود.

رحمان قهرمانپور، کارشناس روابط بین‌الملل به روزنامه آرمان ملی گفت:‌ به نظر می‌رسد رژیم صهیونیستی احساس می‌کند که عربستان و امارات انگیزه‌های قبلی خودشان را برای همراهی با سیاست ایران ستیزی از دست داده‌اند. لذا تل‌آویو تلاش می‌کند که با این حضور خود آنها را متقاعد کند که همچنان همانند گذشته در این به اصطلاح ائتلاف و استراتژی ایران ستیزی فعال بمانند. همچنین دلیل دیگری که می‌توان از آن نام برد این است که شاید رژیم صهیونیستی از اهمیت خاورمیانه برای دولت ترامپ احساس نگرانی می‌کند. لذا تل‌آویو با این حضور به دنبال آن است تا به کشورهای عربی و منطقه نشان دهد که این توانایی را دارد در صورت کاهش اهمیت خاورمیانه در سیاست خارجی ایالات متحده، تل‌آویو می‌تواند به تنهایی امنیت خود را تامین کند.

به گزارش تارنمای فرارو حمید احمدی، تحلیلگر مسائل خاورمیانه تهران معتقد است پیوستن اسراییل به ائتلاف مساله عجیبی نیست. مشخص بود که اسراییل به این ائتلاف خواهد پیوست. هدف نهایی اسراییل این بوده است که پای آمریکا و دیگران را به صحنه بکشاند. چرا اسراییل به این ائتلاف پیوسته و دنبال چیست، مساله عجیبی نیست. اسراییل با بحث ایران‌هراسی و بحث هسته‌ای که راه انداخته است در حال رسیدن به اهدافش در منطقه است. اسراییل به دنبال استحکام دوستی با اعراب و از طرفی از یادبردن مساله فلسطین، سرکوب فلسطینیان و نفی حقوق ملی آن‌ها است.

وی در گفتگو با فرارو افزود:‌ ممکن است اسراییل همراه سایر کشورها چند ناو جنگی به خلیج فارس بفرستد، اما متکی به حمایت‌های ایالات متحده آمریکا و غرب است. خود اسراییل به تنهایی وارد منطقه نمی‌شود و اقداماتش با پشتیبانی آمریکا است. اسراییلی‌ها فکر می‌کنند اگر در منطقه درگیری پیش بیاید آمریکا از آن‌ها دفاع می‌کند. تصور آن‌ها این است که حتی در صورت درگیری آسیبی به آن‌ها نمی‌رسد یا دست کم آسیب اساسی نمی‌بینند.

شهروز برزگر، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در گفتگو با ایلنا، درباره احتمال حضور اسرائیل در خلیج فارس و پیوستن به ائتلاف نظامی آمریکا اظهار کرد: امیدوارم نیروهای اسرائیلی مسیری که می‌خواهند بیایند را درست و حسابی بررسی کند چون امکان اینکه دیگر هیچ وقت این مسیر را برای بازگشت نبینند خیلی زیاد است.

تحریم ظریف از سوی آمریکا

به گزارش تارنمای انتخاب به نقل از یادداشتی در الاخبار آمده است:‌ هدف واشنگتن از اعمال تحریم‌ها علیه وزیر خارجه ایران، به ایجاد محدودیت در مشارکت فعال ظریف در میدان معرکه‌های دیپلماسی عمومی و رسانه‌ای باز می‌گردد و در واقع تلاشی است برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی در آمریکا و جهان و افزایش فشارها بر ایران. ادبیات انتقادی که ظریف از آن استفاده می‌کند و اصطلاحات ویژه او مثل «تیم ب»، «تروریسم اقتصادی»، «پایان عصر سیطره غرب» و ... به مذاق آمریکایی‌های افراط گرای کنونی حاضر در دولت ترامپ، که از تاریخ منطقه و جهان مطلع نیستند، خوش نمی‌آید.

مارک آندره مایسز، استاد انستیتو مطالعات صلح و سیاست لوزان سوئیس در گفتگو با ایلنا اظهار داشت:‌

ظریف نشان داده که برای منافع ملی ایران از هر ابزار و ظرفیت حقوقی و رسانه‌ای، حداکثر استفاده ممکن را به عمل می‌آورد و آمریکا با اعمال فشار و تحریم رسانه‌ای و حقوقی ظریف، در واقع به دنبال از میان بردن ظرفیت دیپلماسی رسانه‌ای و حقوقی ملت ایران است و به نظر من نهادهای بین‌المللی نباید در برابر این رفتار غیر دیپلماتیک و فاقد آداب سیاسی دولت ایالات متحده در رابطه با وزیر خارجه ایران، سکوت کنند.

به اعتقاد وی این یک جنگ روانی نیست بلکه نوعی اعلام جنگ رسانه‌ای و حقوقی به دولت ایران، از جانب دولت ایالات متحده است.

محسن پاک‌آیین، سفیر پیشین کشورمان در آذربایجان در گفتگو با ایسنا تصریح کرد: اقدامی که آمریکا در تحریم وزیر امور خارجه یک کشور مستقل انجام داد وجاهت قانونی به لحاظ قواعد بین‌المللی ندارد. جامعه جهانی به طور یک‌پارچه از ظریف حمایت کردند و این اقدام آمریکا را یا محکوم کردند یا با ادبیات دیگری آن را رد کردند و آقای ظریف کماکان به کار خود به طور معمول ادامه می‌دهد.

وی ادامه داد: مقبولیت آقای ظریف بعد از این تحریم‌ها حتی بیشتر از قبل شده است و ما می‌توانیم از این فرصت استفاده کنیم و هم‌پیمانان بیش‌تری را در رابطه با محکومیت اقدامات خلاف مقررات بین المللی آمریکا ایجاد کنیم.

مهدی ذاکریان، استاد دانشگاه در گفتگو با آرمان ملی اظهار داشت:‌ رفتار کاخ سفید در تحریم وزیر امور خارجه ایران امری غیرقانونی و غیردیپلماتیک بود و باید گفت با واکنش خوبی از سوی سیاست مداران در داخل ایران روبه‌رو شد. وقتی رئیس جمهور در اقدامی غیرمعمول و خلاف عرف دیپلماتیک در وزارت امور خارجه حضور می‌یابد تا حمایت خود را از محمدجواد ظریف اعلام کند، وقتی یکی از روحانیون بنام جمهوری اسلامی در رسای ظریف سخنرانی می‌کند و وقتی یکی از سرداران عالی رتبه کشور به دیدار ظریف می‌رود این پیام به دنیا مخابره می‌شود که همه در حمایت از وزیر خارجه همدل و همراه هستند.

در بخشی از سرمقاله امروز مردمسالاری آمده است:‌ مقابله، مقاومت و مبارزه با تحریم‌های فرامرزی مستلزم همکاری با کشورهای همسایه و همجوار و کشورهای دارای روابط دیپلماتیک و تجاری در زمینه‌های وجوه مشترک و فی مابین می‌باشد و به یک دکترین و دیپلماسی مقتدر، کاربلد و شجاع نظیر دستگاه دیپلماسی کشور عزیزمان و ابرمرد سپهر سیاست ایران نیاز است. دیپلماسی فعالی که به خوبی توانسته مسائل را با خرد ورزی و نیک‌اندیشی و دیپلماسی فعال و گفتگوهای سازنده و بسیار مثبت که باعث خشگمین شدن دولت آمریکا گردیده و چاره‌ای جز تحریم ایشان نداشتند؛ به پیش ببرد.

کناره گیری رئیس اینستکس

شرق در این باره نوشت: روزگار ناخوش کانال مالی ویژه ایران و اروپا ادامه دارد. این‌بار رئیس اینستکس از سمت خود انصراف داده است. او که به‌تازگی به این سمت منصوب شده بود، به «دلایل شخصی» از این سمت انصراف داده. سخنگوی وزارت خارجه آلمان شامگاه پنجشنبه (هشتم آگوست) علت امتناع برند اربل از پذیرفتن ریاست اینستکس را «دلایل شخصی» اعلام کرد؛ اما سایر منابع از علل دیگری سخن گفته‌اند.

به نوشته روزنامه ایران از پشت پرده استعفای رئیس اینستکس؛ گفته می‌شود تحت تأثیر فشارهایی بوده که به دلیل اظهارات یهودستیزانه چندی پیش او در یک گفت‌وگو و همچنین دیدگاه مثبتش به رویکرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی بر او وارد شده است.

تحریم سپاه

در ریشه یابی تحریم های آمریکا علیه سپاه پاسداران روزنامه اعتماد چنین تحلیل می کند:‌ افزایش روزافزون قدرت سپاه پاسداران باعث شده تا اندیشکده‌های غربی نسبت به این قدرت احساس هراس کنند؛ هراسی که ناشی از خوی تجاوزگری در میان سیاستمداران امریکایی و اروپایی است که حاضر به پذیرش قدرت نهادهای مردمی در کشورهای مستقل نیستند...

 روشن است، قدرت مردمی و خودجوش سپاه نمی‌تواند با فشارهای سیاسی و امنیتی خارجی کاهش یابد. سپاه پاسداران مانند بسیاری از نیروهای نظامی منطقه، با اذن و اجازه قدرت‌های خارجی قدرتمند نشده که حالا با اذن آنها تضعیف شود. چنین است که سپاه همچنان خار چشم دشمنان جهان اسلام در منطقه خواهد بود و به‌عنوان بزرگ‌ترین نیروی اثرگذار منطقه، اجازه دخالت به بازیگران فرامنطقه‌ای در منطقه خلیج‌فارس و غرب آسیا را نخواهد داد. به‌نظر می‌رسد دولت دونالد ترامپ در امریکا که با شعار تداوم مذاکرات هسته‌ای و تکمیل «توافق ناقص» روی کار آمده سعی خواهد کرد از طریق فشار بر کشورمان، برجام را وارد فاز نظامی کرده و از این طریق قدرت دفاعی تهران را کاهش دهد.

رسانه های اصولگرا

"کناره گیری رئیس اینستکس"،‌ "اعلام پیوستن رژیم صهیونیستی به طرح آمریکا برای ایجاد ائتلاف در خلیج فارس" و "تحریم ظریف" سه موضوعی است که در این طیف از رسانه ها نیز مورد توجه قرار گرفته است اما با رویکردی جناحی و در راستای انتقاد از دیپلماسی دولت.

واکنش ترامپ به مکرون

"سنگ روی یخ"‌ تیتر یک روزنامه جوان است که در ذیل آن آمده است:‌  ماکرون طی کمتر از سه ماه گذشته، شش بار تلفنی با رئیس‌جمهور ایران گفتگو کرده است. اینکه رئیس‌جمهور فرانسه از طرف رئیس‌جمهور امریکا، به عنوان میانجی با روحانی گفتگو می‌کند، هیچ‌گاه تأیید نشده، ولی چیزی که مشخص است اینکه او تلاش دارد دیدگاه‌های ایران و امریکا را به همدیگر نزدیک کند. انگار او در این مسیر نماینده امریکا نیز هست، اما ترامپ ماکرون را سنگ روی یخ کرد و گفت هیچ‌کس به هیچ شکلی، راهی یا شیوه‌ای نباید ما را نمایندگی کند.

به گزارش کیهان پس از پاسخ منفی ایران به پیشنهاد فریبکارانه رئیس‌جمهور فرانسه مبنی بر مذاکره با آمریکا، ترامپ به هذیان گویی افتاد و مدعی شد که هیچ‌کس نماینده آمریکا برای مذاکره با ایران نیست... رئیس‌جمهور آمریکا سعی دارد وانمود کند که سفر برخی مقامات خارجی به تهران طی ماههای اخیر در راستای خواست آمریکا برای مذاکره با ایران نبوده است، اما اظهارات قبلی وی خلاف این را اثبات می‌کند.

صبح نو در سرمقاله خود با توجه به رایزنی ها و میانجیگری های برخی کشورها از جمله فرانسه نوشت:‌ نکته مشترک آن ها کشاندن جمهوری اسلامی به سوی مذاکره با ترامپ در حاشیه یک اجلاس بین‌المللی بود؛ اولی در گروه 20 و دومی در گروه 7 و اگر نشد در سازمان ملل.

به نوشته این روزنامه تحریم وزیر امور خارجه ایران یک ضربه جدی به این سناریو زد، چرا که عملاً سفر آقای روحانی به نیویورک را با اما و اگرهایی مواجه کرد. در مرحله بعد، توییت‌های نیمه‌صریح و صریح ترامپ بود که رییس‌جمهوری فرانسه را احمق و سپس نالایق برای نمایندگی این کشور خواند.

روزنامه رسالت نیز در این باره توصیه می کند:‌ در چنین شرایطی خط‌کشی و مرزبندی میان آمریکا و اروپا، نه‌تنها به معنای گرفتار شدن در دام  آنها محسوب می‌شود، بلکه حکم یک خطای راهبردی را در سیاست خارجی کشورمان خواهد داشت. بدون شک آثار و تبعات این خطای راهبردی می‌تواند سالیان دراز گریبانگیر کشورمان شود. در چنین شرایطی تنها راه ممکن، قرار دادن اروپا در مقام «پاسخگویی» است نه «میانجیگری»! اگرچه فرانسه هم‌اکنون خود را در کسوت یک «میانجی» بین ایران و آمریکا بر سر موضوع توافق هسته‌ای معرفی کرده است اما دستگاه دیپلماسی کشورمان نباید این نقش‌آفرینی تصنعی از سوی مقامات کاخ الیزه را به رسمیت شناخته و حقایق موجود درباره این بازی خطرناک فرانسه را نادیده انگارد. در این معادله، اساسا تفاوتی میان ایالات متحده آمریکا و فرانسه وجود ندارد.

مشرق نیوز به نقل از روزنامه فرهیختگان نوشت:‌ اعلام خبر «توافق روسای‌جمهور ایران و فرانسه» بر سر پیشنهادی که نه به دار است، نه به بار و انتشار تصویری خندان و آمیخته به ذوق‌زدگی از دو طرف در حال دست دادن با هم که تصور جدی‌بودن توافق را به ذهن متبادر می‌سازد، حکایت از آن دارد که پروژه بزک‌کردن آبنبات فرانسوی به‌صورت جدی از سوی رسانه‌های این جریان در دستورکار قرار گرفته است.

در ادامه این ادعا آمده است: این روزها به‌طور مشخص دو گروه می‌خواهند پیشنهاد فرانسه را بزک کنند؛ گروهی در واشنگتن که با محوریت ترامپ تصمیم دارند این پیام را به تهران مخابره کنند که «کاچی به از هیچی است» و گروهی دیگر در تهران که همچنان به‌واسطه ترس از چشم‌انداز کاهش تعهدات هسته‌ای ایران، معتقدند دیگر باید به همین حد رضایت داد و شاید پیشنهاد بهتری در کار نباشد. گروهی که بی‌توجه به نقش تحولاتی چون سرنگونی پهپاد آمریکایی و توقیف نفتکش انگلیسی در بهبود پیشنهادهای اروپا و دور کردن سایه تنش از سر کشور، همچنان نسخه ضعف می‌پیچند و افکارعمومی را از ادامه مسیر فعلی ایران می‌ترسانند.

کناره گیری رئیس اینستکس

کیهان به خبر استعفای برند اربل با تیتر "اینستکس راه نیفتاده فلج شد!" پرداخت و افزود:‌ اینستکس نهادی است که سه کشور اروپایی فرانسه، انگلیس و آلمان با هدف حفظ روابط تجاری با ایران در سایه تحریم‌های آمریکا راه‌اندازی کرده‌اند اما به رغم وعده‌های مکرر نتوانسته‌اند آن را عملیاتی کنند و به نظر می‌رسد هنوز اندر خم یک کوچه‌اند! فارغ از حواشی مرتبط با این سازوکار اروپایی، استعفای رئیس ‌اینستکس حاکی از بی‌عملی اروپا در این مسئله است.

"اینستکس نیامده بی سر شد "‌ نیز تیتر روزنامه جوان است. به نوشته این روزنامه رئیس نهاد اروپایی سازوکار ویژه مبادلات مالی با ایران (اینستکس) از این سمت استعفا کرد، آن‌هم با این پس زمینه که در مصاحبه‌ای یا یک رادیوی نه چندان معروف سخنانی یهودستیزانه و همینطور نسبت به ایران، موضعی حامیانه داشته است، البته اگر روایت سفیر امریکا را در این باره صادقانه بدانیم. وزارت خارجه آلمان دلایل استعفا را شخصی اعلام کرده است.

اعلام پیوستن رژیم صهیونیستی به طرح آمریکا برای ایجاد ائتلاف در خلیج فارس

سیاست روز در سرمقاله خود درصدد پاسخ به این پرسش است که اگر رژیم اسرائیل به ائتلاف آمریکا علیه ایران بپیوندد، چه خواهد شد؟‌هشدار داد:‌ با ورود رژیم اسرائیل به این ائتلاف و حضور نیروهای نظامی آن در منطقه خلیج فارس، احتمال آغاز جنگ بسیار است...همواره مقامات، مسئولین و حتی مردم کشورمان تأکید کرده‌اند که خواهان جنگ نیستند اما اگر جنگی علیه جمهوری اسلامی ایران آغاز شود، جنگی تمام عیار و مادر جنگ‌ها خواهد بود که نه تنها منطقه را درگیر خواهد کرد، بلکه دنیا را نیز در بر خواهد گرفت و در این جنگ نخستین رژبمی که هدف قرار می‌گیرد رژیم نامشروع اسرائیل خواهد بود که از تل آویو و حیفا آغاز خواهد شد و بارانی از موشک‌ها بر سر این رژیم فرود خواهد آمد که حتی موشک‌های پدافند گنبد آهنین و موشک تازه رونمایی شده این رژیم که ساخت آمریکا است، نتواند در برابر این حجم گسترده از موشک خودنمایی کند.

 تحریم ظریف

تارنمای راه دانا با طرح این ادعا که "دیپلماسی منفعلانه و خنده وزیر امور خارجه را هم تحریم کرد" افزود:‌ این در حالی است که دولت و وزارت خارجه تمام توان خود را برای معرفی ظریف به عنوان یک قهرمان در عرصه دیپلماسی به خط کرده است. این رسانه منتقد دولت در ادامه به نقل از سیدناصر موسوی لارگانی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس نوشت: پرداختن بیش از حد به مسئله تحریم ظریف، این زمینه را فراهم می سازد تا آمریکا تصویر کند که اقدام بزرگ و شاقی انجام داده است.