دریای خزر بزرگترین دریاچه جهان به عنوان مرز آبی آسیا با اروپا مطرح است که کشورهای قزاقستان، آذربایجان، ایران، روسیه و ترکمنستان در حاشیه آن قرار گرفته و دارای ۶ هزار و ۳۷۹ کیلومتر طول خطوط ساحلی است که در حدود یک هزار و ۱۵۰ کیلومتر آن مربوط به خطوط ساحلی ایران است.
این پهنه آبی در شمال ایران باعث حفظ شرایط زیست محیطی مناطق جنوبی آن شده، به گونه ای که ادامه حیات جنگل های دامنه شمالی سلسله جبال البرز و ادامه کشت و کار و فعالیت این منطقه وابسته به بقای این دریاچه است.
۲۱مرداد سال ۱۳۸۵ که برای نخستین بار پنج کشور حاشیه دریای خزر برای همکاری های محیط زیستی در رابطه با دریای خزر با هم میثاق بسته و کنوانسیون منطقه ای حفاظت از محیط زیست دریای خزر موسوم به کنوانسیون تهران را تشکیل دادند، روز دریای خزر نامیده شده و از آن سال لازم الاجرا شدن مصوبات این کنوانسیون به عنوان یک رخداد مهم محیط زیستی، جشن گرفته می شود.
دریای خزر بستر ساز تحقق هزاران فرصت شغلی برای ساکنان پیرامونی و منبع اصلی درآمد آنها محسوب می شود که از برکات حیات این بوم سازگان ارزشمند است.
ویژگیهای بارز اکولوژیکی، غنای چشمگیر ژنتیکی و تنوع بیهمتای زیستی و نیز موقعیت خاص استراتژیک این دریاچه در ادوار تاریخی، در بستر رخدادهای سیاسی و طیف گوناگون فرهنگ ها، سنتها، آداب و رسوم و در خلق فرصت های درخشان اقتصادی اجتماعی در منطقه و جهان، به خوبی آشکار است.
اما دریای خزر با داشتن همه این مزیت ها، سالهاست که روز خوشی ندارد.
تخریب بوم سازگانهای طبیعی با روشهایی نظیر تغییر کاربری اراضی شامل تخریب و استحصال اراضی برای ساخت و سازهای بی رویه و غیراصولی ساحلی اعم از اسکله و بندر، مجتمعهای گردشگری، مسکونی و تجاری، توسعه فعالیت های اکتشاف و استخراج منابع فسیلی زیربستر و مدیریت ضعیف مناطق ساحلی، تغییرات فیزیکی عظیم در رژیم طبیعی رودخانهها مانند سدسازی، استخراج شن و ماسه و نظیر آن از جمله آسیبهای اصلی وارده به این پهنه آبی با ارزش است.
در سواحل دریای خزر حدود ۲۰۰ شهر بزرگ با بیش از ۲۲۰ منبع آلودگی صنعتی وجود دارد که ایران با بیشترین تراکم جمعیت در سواحل این دریا بیش از سایر کشورها از آلودگی رنج می برد.
نبود شبکه فاضلاب شهری و صنعتی در شهرهای ساحلی و شهرهای واقع در حوضه آبریز دریا از جمله مشکلاتی است که باعث می شود روزانه مقدار زیادی از مواد آلاینده از جمله نیترات، فسفات، انواع و اقسام میکروبها، کلیفرمها، آنتروککها و پاتوژنها وارد آب خزر شود و به این معضل باید اکتشافات نفتی برخی کشورهای شمالی را هم اضافه کرد.
فارغ از پساب های شهری و صنعتی، دریای خزر دغدغه بزرگ دیگری نیز دارد.
به دلیل کشاورزی متراکم در سواحل دریای خزر و استفاده بیش از حد از سموم و نیز ورود فاضلاب خانگی از شهرهای ساحلی اطراف دریای خزر حاوی نیترات ها، نیتریت ها و آلودگی میکروبی، میزان این آلودگی سرطان زا در دریای خزر بسیار بالاست.
انباشت زباله های پلاستیکی و ورود فلزات سنگین از طریق انواع پساب ها به این پهنه آبی محصور، دغدغه های بهداشتی و سلامت حاشیه نشینان را پر رنگ کرده است.
تجمع فلزات سنگین مانند جیوه، سرب، نیکل، آرسنیک و کادمیوم در بدن آبزیان، زنگ خطری جدی محسوب می شود که غفلت از آن تبعات ناگواری را بدنبال خواهد داشت.
این فلزات حتی در غلظتهای پایین هم سمی هستند و به طور مستقیم یا غیرمستقیم وارد چرخه غذایی شده و باعث می شوند مصرف غذاهای دریایی، اثرات زیانباری را به وجود آورند.
مطرح کردن مباحثی چون انتقال آب خزر، گسترش بی برنامه طرح های آب شیرین کن و افزایش سدهای بسته شده بر رودخانه های تامین کننده آب خزر از جمله چالش های دیگری است که در حال جوانه زدن است.
شکوفایی جلبکی به سبب رشد فزاینده ریز مغذی های محلول، تجاوز جانورانی به نام شانهداران ژلهای به حریم خزر و افزایش دغدغه های بهداشتی ناشی از شنا در آب های آلوده این دریا، از دیگر نگرانی هایی است که این روزها خزر با آنها دست و پنجه نرم می کند.
این دریا از ۵۷۵ نوع گیاه، ۱۳۳۲ گونه جانور و ۸۵۰ نمونه ماهی برخوردار است.
همچنین دریای خزر به دلیل تولید بخش قابل توجهی از محصولات شیلات منطقه و نیز حدود ۹۰ درصد خاویار جهان، برای کشورهای ساحلی دارای اهمیت است که نباید انجام وظیفه از سوی یک دستگاه، سازمان و یا وزارتخانه، از بقیه آحاد مردم و بخش خصوصی سلب حساسیت و مسوولیت کند و صد البته که برعکس این ماجرا هم پذیرفتنی نیست.
علی قاسمعلی