پادشاهی بحرین که ساختار سیاسی و حکومتی آن بر پایه سیاستهای دولت استعمارگر انگلیس شکل گرفته، چند سالی است که به هر شکل تلاش میکند خود را در منطقه خلیج فارس و صحنه بین الملل مطرح کند. در تازیه ترین نقش آفرینی در این راستا، منامه این روزها نقش عروسک خیمه شب بازی آمریکا، انگلیس و نوکران منطقه ای آنها (ریاض و ابوظبی) را بازی میکند.
میزبانی برگزاری نشست اقتصادی معامله قرن مرتبط با مذاکرات صلح خاورمیانه (چهارم و پنجم تیرماه ۱۳۹۸) و آمادگی برای میزبانی نشست امنیت دریانوردی در خلیج فارس (۲۹ و ۳۰ مهرماه ۱۳۸۸) در این چارچوب ارزیابی میشود.
پیش از این هم بحرین با واگذاری پایگاههای نظامی به آمریکا و انگلیس فرصت مداخله بیگانگان در در منطقه خلیج فارس را فراهم کرده بود. علاوه بر این بحرین با شرکت در ائتلاف به سرکردگی عربستان در کشتار مردم بیگناه و ستمدیده یمن مشارکت داشته و در داخل کشور هم به سرکوب و شکنجه مردم مظلوم میپردازد.
دولتمردان بحرین این روزها برای خوش خدمتی به بیگانگان و قدرتهای استکباری ژست همگرایی با جامعه بین الملل گرفته و می خواهند منامه را بهشتی با ثبات نشان دهند. آنچه که مشخص است، همکاری با نیروهای بیگانه، باعث باز شدن پای آنان به خلیج فارس شده و ضمن تشدید درگیری و تنش، زمینههای همکاری میان کشورهای منطقه را نیز از بین میبرد.
نباید فراموش شود که کشورهای استکباری تنها به منافع خود میاندیشند و حاضرند حاکمان، مردم و کشورهای منطقه را قربانی مطامع استعماری خود کنند و این کشورهای منطقه هستند که باید با تکیه بر منابع قدرت داخلی و منطقه ای مانع از این شوند که حیات و ممات ملتهای مسلمان به دست قدرتهای سلطه گر بیفتد.
اگر امروز کشوری بیرون از منطقه قرار باشد امنیت و ماندگاری حکومتی را تامین و تضمین کند، در عین حال همان قدرت بیرونی هم می تواند روزی که بخواهد و در شرایطی که منافعش ایجاب کند، دست از حمایت از آن بردارد. در چنین شرایطی بالابردن ضریب امنیت هر کشور تنها با همکاری کشورهای منطقه امکان پذیر است و با تکیه بر منابع مشروعیت درونزای منطقه ای است که امنیت پایدار و مشروعیت حکومتها تضمین میشود.
در واقع این کشورهای منطقه هستند که امنیتشان در گرو امنیت همسایگان است و بسان حلقههای متصل به هم عمل می کنند. کاملا منطقی است که تلاش برای چیدمان امنیت دسته جمعی و بومی باید در دستور کار کشورهای منطقه باشد. موضوعی که با گرد آمدن در پیرامون مشترکات و پرهیز از پیش کشیدن اختلافات گذشته، دستیابی به آن چندان دور از دسترس نیست.
با تمام این اوصاف، دولتمردان بحرین توجهی به واقعیات منطقه نمی کنند و درک نمی کنند که مطابق با اجبار جغرافیایی، کشورهای بیگانه متعلق به منطقه نبوده و رفتنی هستند و آنچه ماندگار خواهد بود، همسایگیها است. دولتمردان منامه باید بدانند که تدارکاتچی بودن برای بیگانگان برایشان امنیت نمی آورد و هر زمان بیگانگان احساس کنند که حضورشان در منطقه نفعی ندارد، از منطقه خارج شده وآنها را به حال خود رها خواهند کرد.
به نظر می رسد آنها توجه ندارند که چنانچه امنیت هر یک از کشورهای منطقه بواسطه عملکرد آنها به خطر افتد، خود آنها بیشتر از هر کشور دیگری در معرض آسیب هستند. به قول رئیس جمهوری کشورمان صلح در مقابل صلح و امنیت در مقابل امنیت حاصل میشود. شایسته است که دولتمردان بحرین و سایر کشورهای پیرامون خلیج فارس هر وقت از نقش پادویی برای قدرتهای فرامنطقه ای فارغ شدند، به پیشنهاداتی چون امنیت جمعی و امضای پیمان عدم تعرض فکر کرده و ضمن کوتاه کردن دست بیگانگان از منطقه، گامی برای حفظ امنیت و حرکت در مسیر صلح و ثبات در منطقه بردارند.
کارشناس سیاسی