تهران- ایرنا- تئاتر نو به عنوان کهن‌ترین شیوه اجرای نمایش آیینی-سنتی فرهنگ غنی ژاپن؛ علاوه بر بازتاب آمیختگی مفاهیم کلان و جهان‌شمول به زبان موسیقایی به مخاطب کمک می‌کند در مواجهه با این اثر به سفری درونی برای پی بردن به جایگاه خود در زندگی مادی و این‌جهانی برود.

تاریخ تمدن بشر، زیست و شکل گیری فرهنگ او که در نگاهی کلان به آن تمدن گفته می شود بازتاب‌ نحوه زیست و مواجهه انسان‌های کُنش‌مند با حوادث و اتفاقات طبیعت و فراز و فرود زندگی گذشتگان است. در این نحوه ارتباط و کنشگری انسان و طبیعت به عنوان نخستین میزبان زیستگاه بشر، از هزاره‌های دور؛ یعنی دوران غارنشینی تا امروز که انسان پست مدرنیسم را تجربه می‌کند، آیین و سنت های فرهنگی وجود داشته اند تا جایی که اصلی ترین موتور محرک شکل‌دهی رفتارها در جوامع انسانی بر مدار آیین قابل شناسایی است.
مراسم آیینی گویای آداب، رسوم و سنن انسان ها در مواجهه با طبیعت و در عین حال میل زندگی در آنها و پیمودن مسیر رشد و تعالی تاریخ حیات بشر هستند. به همین سبب بسیاری از دیرینه‌شناسان، باستان‌شناسان، رفتارشناسان، محققان و پژوهشگران حوزه های دین؛ نخستین منبع برای مطالعات خود را در رفتارهای آیینی و خرده‌روایت‌های آیینی - نمایشی مردمان می‌یابند.
این روزها شاهد برگزاری نوزدهمین جشنواره بین المللی نمایش های آیینی و سنتی هستیم و بنا داریم مهمترین، کهن ترین و جریان سازترین شیوه‌های نمایش های آیینی در اقصی نقاط جهان را بازخوانی کنیم. چه آنکه شناختن پنج تمدن بزرگ جهان؛ ایران، مصر، یونان، چین، هلنی (هنر و اروپایی)؛ بی تردید مهمترین نشانه هایش را در رفتارهای آیینی مردم آنها شیوه های آیینی در دهه های متاخر به یادگار گذاشته است.

چیستی و ماهیت تئاتر نو از دید بناینگذارش

آکورا زیامی بنیانگذار تئاتر نو ژاپن در کتاب خود با نام یوگن آورده: روح و ذات تئاتر نو را فلسفه یوگن شکل می‌دهد. این  فلسفه به معنای شُکوهِ شکننده و زیبایی رازآمیز و ناپایدار است و در آن متانت و وقار همراه با آگاهی از شکنندگی خود همراه است. در حقیقت تئاتر نو در جستجوی کیفیت هایی است که در فلسفه یوگن متمرکز شده و به همین سبب قطعات تئاتر نو به هیچ وجه قصد داستان‌گویی ندارد؛ بلکه در جستجو و بازیابی حوادث گذشته تلاش می کند حال یا فضای احساسی مخاطبانش را برانگیزد.

مخاطب به همین دلیل در مواجهه با اجرای نمایش تئاتر نو به دلیل بهره بردن این گونه نمایشی از مفاهیم کلان آمیخته با موضوع همواره جاری زیست و زندگی بشر با دشواری در درک روایت آن مواجه نیست و بی‌پرده و بی‌واسطه با روح فلسفی آن ارتباط برقرار می کند.

نکته دیگر آنکه موسیقی که از لحظه نخستین تا پایان نمایش نو با آن همراه است به ایجاد فضایی برای همراهی و همذات پنداری بیشتر مخاطب با این گونه نمایشی کمک می‌کند. متن نمایش های نو از یک پرده نمایشنامه‌های عادی نیز کوتاه تر است و صرفاً تلاش می کند در قالب یک متن مکتوب بازیگران خود را به بازتاب حرکات و شیوه‌های اجرایی مدنظر در بیان هدف، فلسفه و یا آنچه تِم اثر نمایشی مانند عشق، محبت، خشونت، دروغ، ریاکاری و مواردی جهان‌شمول از این دست را به بازیگران یادآور شود که برای بازتاب چنین مفاهیم کلانی از چه نوع حرکاتی برای اجرای این اثر نمایشی استفاده کنند.

در حقیقت تمام نمایشنامه های تئاتر نو بر اساس طراحی حرکت نوشته می شوند و مخاطب در مواجهه با این گونه نمایشی به اوج و فرود داستان پی می‌برد. زمانی که حرکت، آواز و موسیقی در اوج هستند؛ مخاطب نیز در می یابد در طلایی ترین نقطه روایت قصه و داستان اثر قرار گرفته و هم‌زمان با فرود آمدن شیوه حرکت، موسیقی و زبان سرایش بازیگر - خوانندگان این اثر نمایشی، مخاطب آرام تلاش می کند روح آمیخته و گره خورده خود با این شیوه نمایشی را آزاد کند و به تفکر و تعمق مفهوم داستان و روایت ماجرایی بپردازد که در مدت اجرای نمایش تئاتر با آن سفر کرده است.

جایگاه دیالوگ در تئاتر نو

آنچنان که اشاره شد در شیوه اجرای نمایش نو، کمتر مفهومی به عنوان دیالوگ یا گفتار از زبان بازیگران شنیده می‌شود و اغلب بخش‌های اجرای این اثر نمایشی به صورت آوازی و در قالب قطعاتی منظوم به رشته تحریر در آمده است. اما چیزی کمتر از یک سوم متن نیز در قالب گفتار توسط نویسنده به روشی کاملاً خیال پردازانه به رشته تحریر در می آید و اجرای آن زمانی است که بازیگران میان پرده های نمایشی دست از اجرای حرکت برداشته اند و تنها یک نفر به عنوان راوی به جلوی صحنه می آید تا ماجرا و داستان آن پرده را که توسط بازیگران روایت شده برای مخاطبانی که شاید در خلال مفهوم حرکت و آوازهای این اثر نمایشی از داستان آن به خوبی آگاه نشده‌اند با خط داستانی انتخاب شده برای اجرای تئاتر نو مرتبط کنند.

شیوه اجرا و گونه‌های تئاتر نو

در کتاب نمایش ژاپنی به قلم سولانژ تیری و ترجمه سهیلا نجم آمده: درام‌های نو به پنج دسته تقسیم می شوند. ۱. نمایش ‌هایی در ستایش خداوند؛ ۲. نمایش‌ هایی درباره سلحشوران؛ ۳. نمایش‌هایی درباره زنان؛ ۴. نمایش‌های متفرقه که غالباً درباره اشخاص دیوانه یا ارواح، اما گاه درباره اشخاص واقعی و بدون صورتک هستند و ۵. نمایش‌ هایی درباره شیاطین، دیوها یا نیروهای فوق طبیعی دیگر.

به طور سنتی برنامه یک نمایش نو، ترکیبی از همه انواع پنجگانه به ترتیب بالاست. هرچند در سال ‌های اخیر معمولاً در برنامه‌های نمایشی نو تنها دو یا سه نوع به نمایش در می‌آید. هر نمایشنامه ‌ای حداقل یک شیت (نقش اصلی) و یک واکی (نقش مقابل) دارد. بازیگران تئاتر نو همه مرد هستند و صورتک‌ های آنها پنج تیپ اصلی دارد: مسن، مرد، زن، خدایان و هیولاها. لباس‌های نمایشی نیز به چهار دسته تقسیم می‌شوند: لباس‌هایی برای پوشیدن در بیرون، لباس‌هایی برای پوشیدن در داخل (یا لباس‌های بدون روپوش)، لباس‌های کوتاه و پوشاکِ سر.

وسایلی که بازیگران در صحنه به دست می‌گیرند، معدود ولی قراردادی ‌اند. بادبزن دستی از مهم‌ترین این وسایل است؛ زیرا از آن برای وزش باد، امواج دریا، طلوع ماه، ریزش باران و بسیاری حرکات ظریف احساس استفاده می‌شود. صحنه تئاتر نو دو محل اصلی دارد که یکی خود صحنه (بوتای) است و دیگری پل (هاشیگاکاری) که هر دو دارای سقف‌ اند و ساختی شبیه به مقبره دارند چون خاستگاه این نمایش از مقابر مقدس و زیارت‌گاه ‌ها بوده است.

ذات تئاتر نو برآمده از شیوه نمایشی کیوگن است که استاد بهرام بیضایی در کتاب پژوهشی خود با نام تئاتر در ژاپن آورده است: تئاتر نو همیشه با نمایش دیگری به نام کیوگن همراه است. این نمایش یک قطعه کوتاه «فارس» - نمایش های هجوآمیز یونانی - است که به عنوان میان ‌پرده‌ای در فاصله پرده‌های مختلف نمایش اصلی اجرا می‌شود. احتمالا قراردادهای این نمایش را هم زیامی (نمایشگر بزرگ ژاپن و بینانگذار تئاتر نو) تدوین کرده است. به گفته زیامی، کیوگن باید خوددار و ظریف باشد و هرگز نباید به ابتذال کشیده شود. کیوگن موضوع‌ های کمدی گسترده‌ای را در بر می‌گیرد و تاکید غالب آنها بر موقعیت‌هاست تا شخصیت‌ها. این نمایش گاهی نیز تئاتر جدی نو را هجو می‌کند. در نمایش‌های کیوگن غالباً بیش از سه شخصیت نقش ندارند و موسیقی به ندرت در آن نواخته می‌شود.

بوگاکو نمایش سنتی و آیینی ژاپن با الهام از فرهنگ چین و کره

بیضایی همچنان در آن کتاب آورده است: جیگاکو و بوگاکو از دیگر آیین های نمایشی سنتی ژاپن است که حرکات نمایشی آن همراه با موسیقی و صورتک در جشنواره‌های مذهبی اجرا می‌شود، ‌ در این میان بوگاکو اقبال بیشتری دارد تا جایی ‌که در بعضی از زیارتگاه ‌های شینتو نیزگونه ‌ای از آن اجرا می ‌شود.

این حرکات معمولاً به دو رده تقسیم می‌شوند: حرکات موزون راست (با ریشه ‌کره‌ای) و حرکات موزون چپ (با ریشه چینی و جنوب شرقی آسیایی). اجراکنندگان بوگاکو نیز به دو گروه تقسیم می‌شوند: نمایشگران موسیقی راست (که لباس‌هایی سراسر سبزرنگ می‌پوشند و با موسیقی سازهای ضربی همراه می‌شوند) و نمایشگران موسیقی چپ (که لباس‌هایی تماما سرخ در بر می‌کنند و با موسیقی سازهای بادی چوبی همراه می‌شوند.). بوگاکو حرکات نمایشی نمادینی است و به صورت مقدمه، گسترش و اوج، ساختمان‌بندی شده است. این نوع نمایش تاثیر قابل ملاحظه‌ای بر تحول تئاتر نو داشته است.

گزارش: امین خرمی