تهران- ایرنا- عضو هیات علمی دانشگاه تهران گفت: اولین کارویژه انقلاب اسلامی، پاسخ به انتظارات نهفته جامعه بود، اما انتظارات مبتنی بر عدالت هنوز محقق نشده و چالش اصلی گام دوم انقلاب محسوب می‌شود.

به گزارش روز چهارشنبه نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها، ابراهیم متقی در جمع دانشجویان شرکت کننده در طرح ضیافت نهاد رهبری با بیان اینکه انقلاب اسلامی یک پدیده منحصر به فرد در بستر فضای اجتماعی ایران و یک انقلاب متمایز نسبت به سایر انقلاب ها است، گفت:  انقلاب فرانسه شعارهایی همچون آزادی، برابری و برادری را که تقریبا شبیه شعارهای انقلاب اسلامی بود، داشت، اما این سه مفهوم، مفاهیم یک انقلاب لیبرالی با رویکرد «روسویی» است. شعار انقلاب روسیه نیز آزادی کنترل شده و مبارزه با سرمایه داری بود که براساس کنش گروه‌های حزبی، در روسیه توسعه نیافته شکل گرفت و با دترمینیسم تاریخی مارکس پیوند می‌خورد.

وی با اشاره به این نکته که در قرن بیستم هر انقلابی یا ماهیت لیبرالی داشت و یا سوسیالیستی، تصریح کرد: در چنین شرایطی انقلاب اسلامی اولین انقلابی بود که به نام خدا و معنویت شکل گرفت و با معنا و قالب‌های هنجاری پیوند پیدا کرد. پیش از انقلاب اسلامی هم مذهب وجود داشت، اما در همان زیرساخت اجتماعی که انعکاس آن محدود بود و ماهیت ساختاری داشت؛ در حالی که اندیشه‌های دینی در بافت جامعه ایران موج می‌زد. از همین رو با اینکه در ایران نیز مانند روسیه و فرانسه ظرفیت انقلاب‌های سوسیالیستی و ناسیونالیستی وجود داشت، انقلاب مذهبی‌ها پیروز شد.

متقی ادامه داد: امام خمینی راه نجات ملت را آگاهی بخشی می‌دانست و رویکرد ایشان اعتراض عمومی و انقلاب اجتماعی آرام بود. به عبارت دیگر استراتژی انقلاب اسلامی، استراتژی کنش اجتماعی بود، در حالی که استراتژی مجاهدین خلق و چریک‌ها جنگ مسلحانه بود. از این رو میشل فوکو در کتابی از انقلاب اسلامی به عنوان اولین انقلاب پست مدرنیستی جهان (معنا در برابر گلوله و جاذبه‌های اقتصادی، اجتماعی) یاد می‌کند.

چالش اصلی گام دوم انقلاب، انتظارات بر زمین مانده است

این استاد دانشگاه درباره احتمال وقوع انقلابی دیگر در ایران گفت: اولین کارویژه انقلاب اسلامی، پاسخ به انتظارات نهفته جامعه از جمله آزادی بود(البته آزادی حد یقف ندارد و هرچه بیشتر باشد، بیش از آن مطالبه می‌شود). اما انتظارات مبتنی بر عدالت هنوز محقق نشده، در صورتی که ریل گذاری و جهت گیری درست است، اما در اجرا مشکل وجود دارد.

وی خطاب به دانشجویان تأکید کرد: چالش اصلی گام دوم انقلاب، این انتظارات برزمین مانده است؛ بروید انتظاراتی را که تحقق نیافته انجام دهید و نگذارید این جهت گیری درست منحرف شود و اندیشه‌های رانتی، غربگرایی، گسترش تضاد در جامعه و اعتماد به غرب  روز به روز بیشتر شود. 

متقی مشارکت مردمی را از ویژگی‌های خاص انقلاب اسلامی برشمرد و ادامه داد: اینکه رسانه‌های خارجی علیه ایران صحبت کنند، جای تعجب ندارد، اما حیرت آور این است که مسئولان ما و دانشگاهیان و بزرگان جامعه همان حرف‌ها را تکرار کنند.

وی با اشاره به سرمایه گذاری‌های جدی مالی و انسانی اروپا، امریکا و اسرائیل برای انتقال و نشر اندیشه‌های خود و ضعف انقلاب اسلامی در این حوزه، به نقاط قوت گام نخست انقلاب (از پیروزی تاکنون) پرداخت و خاطرنشان کرد: ریل گذاری برای مشارکت مردمی و نقش‌یابی جامعه در ساختار قدرت در ۴۰ سال گذشته انقلاب بسیار قابل توجه است.

تحلیلگر مسائل سیاسی، تبارگرایی را از آفت‌های انبساط فضای قدرت دانست و ضمن تقدیر از عملکرد مدیریت قضایی جدید کشور گفت: موج جدید باید ضدتبارگرایی بوده و خود را در مظان اتهام قرار ندهد.

متقی از دفاع مقدس به عنوان دیگر نقطه قوت گام نخست انقلاب یاد کرد و افزود: از افتخارات نسل ما، دفاع مقدس در ابعاد مختلف آن است؛ مشروط براینکه اندیشه دفاع مقدس(مقاومت) هنوز در ذهنشان باشد، زیرا انقلابی ماندن مهم تر از انقلابی شدن است. تاریخ نشان داده است خیلی‌ها تا مرز شهادت رفتند و برگشتند و سرنوشت دیگری پیدا کردند.

وی، نوآوری را سومین نقطه قوت گام نخست انقلاب معرفی و تصریح کرد: طبق تقسیم بندی‌های جهان غرب در حوزه بین الملل، جهان سومی‌ها باید بازار مصرف تولیدات کشورهای توسعه یافته باشند، از این رو می‌بینیم عربستان که هیچ تحریمی ندارد و۲۰ برابر ایران نفت می‌فروشد و یک سوم جمعیت ایران را دارد، با کوچکترین چالش امنیتی فرو می‌ریزد، اما ایران با وجود همه مشکلات نه تنها در دفاع مقدس نمی‌بازد، بلکه پس از آن با قدرت به سازندگی می‌پردازد.

ترویج و تثبیت اندیشه مقاومت در منطقه

استاد دانشگاه تهران، ترویج و تثبیت اندیشه مقاومت در منطقه را دیگر نقطه قوت گام نخست انقلاب برشمرد و گفت: امروز اندیشه مقاومت فقط مربوط به ایران نیست و در کشورهای منطقه نیز به اندازه ایران و گاه بیشتر قدرت دارد، بنابراین در گام دوم انقلاب باید به فکر تبیین و ترویج مقاومت چندبعدی باشیم.

متقی در بخش دیگری از سخنان خود درباره رسالت دانشجویان انقلابی اظهار کرد: دانشجوی انقلابی باید متمایز و متفاوت بوده و مرزبندی داشته باشد، اما نه با هر کسی که او را نقد کرد یا تحلیل متفاوت از تحلیل او داشت؛ مرزبندی باید با افراد و جریاناتی باشد که در حوزه ضرورت‌های امنیت ملی، ریل گذاری و جهت گیری‌شان متفاوت بوده و جامعه و انقلاب را به سمت و سوی دیگری می‌برند. البته گاه ممکن است حرف درستی هم بزنند، اما اصل و فرع را تشخیص نمی‌دهند.

وی رعایت اصل و فرع در مرزبندی‌ها را بسیار مهم ارزیابی و ابراز کرد: دانشجو و استادی که مرزبندی نداشته باشند نمی‌توانند کار سیاسی و تشکیلاتی کنند و هویت داشته باشند، اما در عین حال نباید خیلی به فرعیات پرداخت و جزیینگر بود، بلکه لازم است قالب‌های کلی و اینکه این مرزبندی به کجا ختم می‌شود را رصد کنیم.

استاد دانشگاه تهران یادآور شد: کسانی که قصد ایجاد انحراف دارند عمدتا با رسانه‌های بین المللی پیوند دارند و می‌خواهند به هیجانات کاذب پاسخ دهند. همچنین رویکردشان، نقد عبور از وضعیت است، اما هر کس در عین نقد راه حل و امید داد یا حاضر بود برای حل مساله وارد گود شود، مورد اعتماد است و باید به او اجازه نقش آفرینی داد.

متقی، هدایتگری را دومین رسالت دانشجوی انقلابی دانست و گفت: شما باید دو کار را به موازات هم انجام دهید. اول اینکه تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی و دوم تئوری‌های یک موضوع را بدانید تا تحلیل‌های علمی مبتنی بر تبارشناسی داشته باشید. تحلیلگر واقعی، عمیق صحبت می‌کند، مسائل را به خوبی درک می‌کند و بین مطالب بنیادین با نتیجه گیری‌اش رابطه وجود دارد.

استاد دانشگاه تهران، ضعف تحلیل نسبت به کنشگری را از مشکلات جامعه ایرانی دانست و افزود: ما معمولا کنشگران خوبی هستیم، اما در حوزه تحلیل این کنش‌ها و گفتمان سازی ضعف داریم. چند کتاب بنیادین درباره رویکرد گروه‌های بنیادگرای تکفیری یا تحولات سوریه نوشته‌ایم؟ در کدام نشریه بین المللی نظریه مقاومت را تبیین کرده‌ایم؟ تمام نشریات و کرسی‌های تحلیل در اختیار کسانی است که ایران را تهدیدکننده، آشوب‌ساز و ضدساختار معرفی می‌کنند.

متقی با بیان اینکه این ضعف به صورت ویژه به اساتید و دانشگاه بر می‌گردد، اضافه کرد: دانشگاه در غرب، بینا و در وسط میدان است؛ با دولت هماهنگ بوده و می‌داند باید چه اطلاعاتی بگیرد و چه محتوایی تولید کند، اما دانشگاه ما ارتباطش با دولت قطع است؛ حوزه پژوهش که بتواند روی سیاست‌های دولت اثرگذار باشد، پیوندی با حوزه دولت ندارد (در نهایت یک اتصال تشریفاتی برقرار است)؛ در حالی که در جهان غرب هر تصمیمی باپشتوانه یک تئوری و پژوهش است. دانشگاهیان باید نقش بین المللی و قابلیت ارجاع‌دهی داشته باشند.