رضا نصری روز جمعه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا با اشاره به رفع توقیف کشتی حامل نفت ایران از سوی دولت محلی جبل الطارق گفت: توقیف کشتی حامل نفت ایران از ابتدا یک اقدام غیرقانونی بود که تحت فشار آمریکا صورت گرفت و دولت بریتانیا و جبل الطارق را وارد یک ماجراجویی ناخواسته کرد.
وی ادامه داد: از نظر حقوقی، پایههای این اقدام آنقدر سُست بود که مقامات رسمی بریتانیا و جبل الطارق بعضاً از تبیین و تشریح دلایل و استدلالهای خود در مصاحبهها و اظهارنظرهای عمومیشان به وضوح عاجز و معذب بودند. حتی طبق برخی گزارشها، آنها مجبور شده بودند قوانین خود را تنها چند ساعت پیش از موعد عبور کشتی از تنگه جبل الطارق به نحوی «بهروز» کنند که بتوانند حداقل ظاهری از «قانونیت» برای توجیه توقیف درخواستی کشتی ایران به نمایش بگذارند.
این تحلیگر ارشد مسائل سیاست خارجی با بیان اینکه از نظر سیاسی توقیف کشتی حامل نفت ایران به شدت خشم اتحادیه اروپا و دولتهای اروپایی را هم برانگیخت، اظهار داشت: مغایرت این اقدام با برجام و تلاشهای اروپا برای حفظ آن - و همچنین مغایرت آن با قوانین بینالمللی - عملاً حتی امکان هر نوع پشتیبانی ظاهری از بریتانیا را از متحدین آن سلب کرد.
نصری با بیان اینکه در صحنه سیاست داخلی بریتانیا هم این اقدام ماجراجویانه انتقادات فراوانی را متوجه دولت محافظهکار کرد، تصریح کرد: در رسانهها و افکارعمومی نیز توقیف این کشتی غالباً به یک اقدام غیرضروری و «تنشآفرین» تعبیر شد و دولت بریتانیا را - آن هم در آستانه انتخاب نخستوزیر جدید - در معرض پاسخگوییهای ناخواسته قرار داد. از طرف دیگر، ایران نیز نشان داد که هم بلد است چگونه از ظرفیتهای حقوق بینالملل برای مقابله با این قبیل اقدامات استفاده کند و هم می داند چگونه - در عین حفظ زبان و موضع دیپلماتیک و احراز حقانیت خود - در برابر این نوع تعرضات در چارچوب قانون «هزینهتراشی» کند.
وی افزود: در مجموع، توقیف این کشتی برای بریتانیا تجربه تلخی شد که نشان داد تا چه حد همراهی با تندروترین عناصر دولت ترامپ میتواند برای دولتها - چه از لحاظ حقوقی، چه از لحاظ سیاسی، چه از لحاظ حیثیتی و چه از لحاظ راهبردی - هزینهساز باشد.
این حقوقدان بینالمللی همچنین درباره توقیف کشتی انگلیسی در تنگه هرمز توسط ایران و اینکه احتمال توقیف دیگر کشتیهای این کشور توسط ایران تا چه اندازه در تصمیم رفع توقیف کشتی گریس۱ موثر بوده است؟ خاطرنشان کرد: ایران در امر مدیریتِ عبور و تردد کشتیها در تنگه هرمز یک سری حق و حقوقی دارد که تا به حال - به دلیل ملاحظات سیاسی و امنیتی - با اغماض و خویشتنداری زیادی نسبت به آن برخورد کرده است.
نصری یاد آور شد: حادثه توقیف کشتی گریس۱، نشان داد که رفتار طرف مقابل میتواند به شدت بر این «ملاحظات» تاثیر بگذارد و موجب شود ایران در تحقق و اجرای تمام و کمال حقوق خود خویشتنداری را کنار گذاشته و سختگیری بیشتری در مدیریت این تردد اِعمال کند.
وی ابراز داشت: این «پیام» با توقیف کشتی انگلیسی به طرف مقابل مخابره شد و معتقدم از اینرو در تصمیم مقامات سیاسی بریتانیا و فرماندار جبل الطارق در رفع توقیف کشتی گریس۱ تاثیر داشته است.
وی در پاسخ به این سوال که آیا تصمیم اخیر طرف انگلیسی میتواند مبنایی برای رفع توقیف کشتیشان باشد؟ بیان کرد: طبیعتاً وقتی طرف مقابل، با وجود فشار آمریکا، گام مثبتی در جهت رفع اختلاف و تنشزدایی برداشته است، ایران نیز میتواند با اغماض بیشتری نسبت به رفع توقیف کشتی آنها تصمیمگیری کند. به قول دوستان آمریکایی خودشان «حُسن نیت، حُسن نیت ایجاد میکند!»(Goodwill begets goodwill).
تیم سیاست خارجی ترامپ جز رسوایی برای او ارمغان دیگری ندارد
این کارشناس ارشد مسائل سیاسی درباره واکنش آمریکا به رفع توقیف کشتی گریس۱ هم یادآور شد: آزادی کشتی حامل نفت ایران میتوانست - با یک هزینه حیثیتی حداقلی برای لندن - به عنوان «پیروزی حقوقی ایران علیه بریتانیا» ثبت شود. اما درخواست بیجای واشنگتن در لحظه آخر یک «پیروزی سیاسی علیه آمریکا» به آن اضافه کرد!
نصری اضافه کرد: درخواست نسنجیده آمریکا - چه از لحاظ حقوقی و چه از لحاظ سیاسی – یک بار دیگر انزوای آمریکا، شکاف ناگزیر بین کشورهای اروپایی و آمریکا بر سر موضوع ایران، بیمنطقی، بیبرنامگی و سوءنیت دولت ترامپ را به نمایش گذاشت.
وی با ضروری دانستن تغییر سیاستها در دولت آمریکا عنوان کرد: شاید وقت آن رسیده باشد که دونالد ترامپ سرانجام متوجه شود تیم سیاست خارجی او تیم تندرو و ناکارآمدی است که جز رسوایی و شکستهای پی در پی برای او به ارمغان نمیآورد و چارهای برای این وضعیت بیندیشد.
این حقوقدان بینالمللی در پاسخ به این سوال که آیا انگلیسیها به اهدافی که در پی توقیف کشتی حامل نفت ایران دنبال میکردند، دست یافتند؟ گفت: خیر! نه تنها در صحنه بینالمللی همراهی دولت محافظهکار لندن با رهنمودهای امثال جان بولتون نتیجهای نداشت، بلکه این همراهی شکستخورده به پُتکی بدل خواهد شد که جرمی کوربین (رئیس حزب کارگر) در انتخابات پیشرو بر سر آنها خواهد کوبید!