گروه اطلاع رسانی بنابه رسالت خبری ایرنا، به عنوان خبرگزاری رسمی نظام، دولت و مردم، به منظور ایجاد پل ارتباطی در مسیر گسترش آگاهی سازی، با مروری بر برجسته ترین گزارش های پایگاه های خبری داخلی در طول ۷۲ ساعت گذشته، گزیده ای از این گزارش ها را انتخاب و منعکس کرده است.
با آزادی نفتکش ایران، تنش ها میان تهران و لندن فروکش می کند؟
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب در گفت وگو با قاسم محبعلی، عنوان کرده است: مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت خارجه معتقد است، اقدام متقابل ایران برای آزادی نفتکش انگلیسی، میتواند رغبت لندن برای تشکیل و حضور در ائتلاف دریایی خلیج فارس را کاهش دهد. اتخاذ چنین اقدامی مناسبترین راهبرد برای جمهوری اسلامی ایران با توجه به وضعیت تحولات جهانی است.
قاسم محبعلی در ارتباط با ابعاد و تحولات بعد از آزادسازی نفتکش ایرانی «گریس ۱»، بر این باور است که باید دو مساله مهم مورد توجه قرار گیرد: «در ابتدا باید رغبت انگلیس به سوی آمریکا در مقطع کنونی به عنوان متغیری مهم مورد توجه قرار گیرد. به نظر میرسد تنها دولت بریتانیا در تحولات آتی بعد از آزادی «گریس ۱» دخیل نیست، بلکه در کنار لندن، اراده آمریکا و ترامپ نیز باید مورد توجه قرار گیرد. دولت آمریکا قبل از رفع توقیف نفتکش ایرانی تمام تلاش خود را به کار گرفت تا حکومت خودمختار جبل الطارق، زمان توقیف نفتکش «گریس ۱» را تمدید کند. لذا به نظر میرسد در مقطع جدید نیز واشنگتن تلاش خواهد کرد، این مساله تاثیر عمیق بر تنشزدایی جامعه جهانی با ابران نداشته باشد. در سطح دوم نیز آزادی نفتکش از جبل الطارق، موضوعی بود که سه نیروی ایران، آمریکا و انگلیس بر سر آن در کشمکش بودند و به طور حتم معادلات آتی در سطح تنشهای میان این سه بازیگر تاثیری عمیق بر معادلات منطقهای بر جای خواهد گذاشت.»
آزادسازی «گریس ۱» تنها رفع بحران است نه آغاز دوران جدید مناسبات میان تهران با لندن
در ادامه این کارشناس مسائل بینالملل در پاسخ به این پرسش که آیا رفع توقیف«گریس ۱» آغازگر عصری جدید در مناسبات میان تهران با لندن خواهد بود یا خیر، تاکید کرد: «نباید به کلیت مساله خوشبین بود، در ایده ال ترین حالت، مساله را میتوان رفع یک بحران جدی در مناسبات دو طرف ارزیابی کرد. در مقطع کنونی، محتملترین امکان بعد از به قدرت رسیدن «بوریس جانسون» نزدیکی و همگرایی با آمریکا در سطح جهانی است. انگلیس در موقعیتی که در صدد خروج از اتحادیه اروپا است به نزدیکی با واشنگتن نیاز مبرم دارد. با این اوصاف میتوان گفت، لندن حاضر به تقابل و هزینه دادن در برابر آمریکا برای برقراری مناسبات گسترده با تهران نیست و عصری جدید را در مناسبات میان ایران و بریتانیا حداقل در کوتاه مدت شاهد نخواهیم بود.»
همچنین، مدیرکل سابق خاورمیانه وزارت خارجه نسبت به تاثیر آزادسازی نفتکش ایرانی بر آغاز گفتوگوهای منطقهای اظهار داشت: «چگونگی حلوفصل مساله بسیار مهم به نظر میرسد. همچنین، در نظر گرفتن ابعاد مختلف موضوع و ربط دادن آنها به یکدیگر نیز بسیار قابل تامل است. واقعیت این است که در ارتباط با موضوع آغاز گفتوگوهای منطقهای، به ویژه میان ایران با عربستان و امارات، راهبرد آمریکا و متغییر سیاستهای دونالد ترامپ، رئیسجمهوری این کشور اهمیت قابل توجهی دارد. در حقیقت، رفع توقیف نفتکش ایرانی را میتوان به عنوان عاملی ایجابی برای آغاز گفتگوها ارزیابی کرد اما اراده آمریکا در این میان نقشی اساس خواهد داشت. اگر واشنگتن راهبرد نرمش در برابر تهران را در پیش بگیرد، طبیعی است که ریاض و ابوظبی به سمت مذاکره با ایران گرایش پیدا خواهند کرد اما اگر ترامپ به راهبرد فشار حداکثری خود، نسبت به تهران ادامه دهد، امکان مذاکرات جدی سلب خواهد شد. از طرف دیگر، در صورت وقوع درگیری میان ایران و آمریکا بیشترین ضرر نصیب عربستان و دیگر کشورهای صادر کننده نفتی واقع در جنوب خلیج فارس خواهد شد. در چنین فضایی آنها نسبت به احتمالات پیشرو نگرانیهای خاص خود را دارند و این امکان وجود دارد در فضای کاهش بحرانها در منطقه مذاکراتی حداقلی را با ایران آغاز کنند.»
محبعلی، در ارتباط با راهبرد مناسب ایران در قابل آزادسازی «گریس ۱» بر این باور است که «آزادسازی نفتکش ایرانی و حل و فصل بحران میان لندن و بریتانیا در نتیجه فعل و انفعالات دیپلماتیک انجام گرفت. چگونگی رفع توقیف نفتکش ایرانی، همانگونه که حسن روحانی نیز تاکید کرد میتواند به آزادسازی نفتکش انگلیسی منجر شود. بر اساس همین منطق، اقدام متقابل ایران برای آزادی نفتکش انگلیسی، میتواند رغبت لندن برای تشکیل و حضور در ائتلاف دریایی خلیج فارس را کاهش دهد. لذا اتخاذ چنین اقدامی مناسبترین راهبرد برای جمهوری اسلامی ایران با توجه به وضعیت تحولات جهانی است.»
ماه عسل دوباره ایران و شبکه الجزیره
وب سایت خبری عصرایران در این گزارش آورده است: محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران در سفر اخیر خود به دوحه قطر، برای چندمین بار با شبکه الجزیره مصاحبه کرد. در ماه های اخیر شاهد افزایش قابل ملاحظه تعداد مصاحبه شبکه الجزیره با مقامات ایرانی هستیم.
به نظر می رسد دوباره رابطه حکومت ایران و الجزیره خوب شده است. دفتر شبکه الجزیره در ایران فعالتر از گذشته است. یادداشت ها و گزارش های زیادی از ایران و نویسندگانی ایرانی در سایت الجزیره منتشر می شود. برخلاف گذشته، الجزیره در پوشش خبری تحولات ایران، رویکرد مثبت و حمایتی از حکومت تهران دارد و خبرهای منفی از ایران را پوشش نمی دهد.
این تغییر رویکرد الجزیره در برابر ایران بعد از محاصره قطر از سوی ۳ کشور همسایه یعنی سعودی، بحرین و امارات روی داد. با قطع همه روابط سیاسی، اقتصادی، دیپلماتیک و ... این سه کشور با قطر، دوحه در فشار شدیدی قرار گرفت. این سه کشور نه تنها از ورود و خروج شهروندان قطری به کشورهای خود جلوگیری کردند بلکه همه شهروندان قطری را اخراج و سفر شهروندان خود را به قطر ممنوع کردند.
بعد از محاصره، قطر در روابط خارجی خود تغییرات اساسی و کم سابقه یا بی سابقه انجام داد. چراغ خاموش به ایران نزدیک شد. در خط مقابل سعودی، امارات و بحرین قرار گرفت و برای اولین بار انتقاد از سران کشورهای سعودی، بحرین و امارات در الجزیره دیده شد.
روند نزدیک شدن الجزیره به تهران به جایی رسیده که در زمینه حمایت از مواضع ایران به شبکه های العالم (شبکه عربی زبان صداوسیما) و المیادین (شبکه لبنانی مشهور به حمایت از ایران و بشار اسد) شبیه تر شده است.
عارف از ریاست شورای سیاستگذاری و سرلیستی در تهران کنار گذاشته میشود؛ اصلاحطلبان مشارکت مشروط و تحریم انتخابات را کنار گذاشتند
وبسایت خبری تابناک با اشاره به استراتژی جدید انتخاباتی اصلاحطلبان در راه مجلس یازدهم؛ در این گزارش آورده است: اصلاح طلبان به دلیل عملکرد نامطلوب فراکسیون امید در مجلس دهم و همچنین عدم تحقق شعارهای انتخاباتی شان به شدت تحت فشار هستند و تلاش می کنند به هر نحو ممکن تصمیماتی بگیرند که در نهایت این موضوع از حجم فشارها به آنها برای انتخابات مجلس بکاهد و همچنین باعث بشود که در انتخابات اسفند ماه مجلس یازدهم شانس خوبی از سوی بدنه هواداران شان برا راهیابی به بهارستان داشته باشد؛ اولین اقدام آنها اصلاح یکسری ساختارها و آدمهاست.
استراتژیست و تئورسین اصلی جریان اصلاحات یعنی «سعید حجاریان» برای تحت فشار قرار دادن نهادهای حاکمیتی ابتدا سخنان خیلی سفت و سختی را بیان کرد که حتی با اقبال چهره های اصلی و تاثیرگذار این جریان هم مواجه نشد، موضوعی که مدتی بعد منجر به اصلاح سخنان و استراتژی مورد نظر او شد و حتی حجاریان تاکید کرد که ایده سابق او برای مشروط کردن حضور در انتخابات و یا تحریم این عرصه توسط اصلاح طلبان راهکار مناسبی نیست و باعث پایان پروژه اصلاح گری در عرصه سیاست خواهد شد.
از نظر او و جمع قابل توجهی از اصلاح طلبان اصلاح ساز و کارها و روندهای تصمیم گیری و همچنین تغییر برخی افراد می تواند اصلاح طلبان را در شرایط بهتری برای انتخابات پیش رو قرار بدهد، به همین منظور آنها بحث تغییر در رأس شورای سیاست گذاری اصلاح طلبان برای انتخابات مجلس یازدهم یعنی کنار گذاشتن «محمدرضا عارف» از ریاست این شورا و همچنین سرلیستی لیست اصلاح طلبان برای مجلس آتی در تهران و انتقاد به عملکرد او و فراکسیون اصلاح طلب مجلس دهم را مطرح و دنبال کرده اند.
خبر نشستن موسویلاری بجای عارف
بعد از این سخنان بلافاصله خبری در شبکه های اجتماعی و رسانه ها منتشر شد که مبنی بر اینکه «موسوی لاری جانشین عارف میشود» این خبر را می توان در راستای سناریوی ذکر شده اصلاح طلبان برای تلاشی برای شروع تغییر فضا تا موعد انتخابات به نفع این جریان ارزیابی کرد؛ هرچند نائب رئیس شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان درباره شائبه سرلیستی اصلاحطلبان برای انتخابات آتی مجلس گفته بود که «من از روزی که از دولت بیرون آمدم به قول معروف، «آردم را بیخته و اَلَکَم را آویختهام» و قصدی برای حضور مجدد در قدرت ندارم.»
ورود کارگزاران به پروژه حذف عارف
پس از آن نوبت به حزب کارگزاران سازندگی رسید تا «محمدرضا عارف»، عملکرد او در فراکسیون امید و همچنین شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان را خیلی جدی به نقد بگذارد. دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی در بخشی از سخنان اخیرش، به عملکرد رئیس فراکسیون امید مجلس و رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان اشاره کرد و گفته «محمد رضا عارف» در شورای عالی اصلاح طلبان و مجلس در این مدت چهکار کرده است؟ همه اعتراض های اصلاح طلبان به دلیل عملکرد او است. وی عملکردی ندارد که کسی بخواهد از او انتقاد کند. اتفاقا ناکارآمدی شورای عالی باعث شده است که رئیس دولت اصلاحات به سراغ نهاد بالا دستی برود.
کنایه عارف به حجاریان: از بعضی حرفها بوی دیکتاتوری میآید
البته بعد از تقریبا یک هفته از سخنان تندی که حجاریان علیه عارف و فراکسیون امید مطرح کرده بود، «محمدرضا عارف» به این انتقادات واکنش نشان داد. رئیس فراکسیون امید و شورای سیاست گذاری اصلاح طلبان برای انتخابات مجلس یازدهم در واکنش به انتقادات از فراکسیون امید گفت: «گاهی در شیوه اداره فراکسیون مطالبی بیان میشود که بوی دیکتاتوری از آن به مشام میرسد. باید تأکید کنم اصلاحات جریان قائم به فرد نیست و ذاتمان برنمیتابد تا یک نفر دست به عمامهاش بزند همه چشم بگوید.»
صداوسیما هیات امنایی می شود؟
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب در گفتوگو با حجت الاسلام مهدی شیخ عضو کمیسیون فرهنگی مجلس و نماینده مجلس دهم، آورده است: این نماینده مردم تهران در ارتباط با هدف کمیسیون فرهنگی مجلس از ارائه طرح «اداره و نظارت بر صدا و سیما»، گفت: «طرح کمیسیون فرهنگی مجلس برای اداره و نظارت بر صدا و سیما، مبتنی بر تداوم نظم ریاستی بر این نهاد مطابق با قانون اساسی و اضافه شدن مدل «هیات امنا»یی است. بدین معنی که هم سیستم ریاستی باقی خواهد ماند و در عین حال «هیات امنا»یی برای همفکری و همکاری در مدیریت در نظر گرفته شده است. این «هیات امنا» هیچ دخالتی در اجرا نخواهند داشت. همچنین، اعضای این هیات منتصب و مورد تایید رهبری خواهند بود.
وی افزود: «در طرح کمیسیون فرهنگی مجلس شورای نظارتی که وظیفه نظارت بر عملکرد صداو سیما را دارند، تقویت خواهد شد و در عین حال مطابق با قانون اساسی ساختار همچنان ریاستی باقی خواهد ماند.»
این عضو فراکسیون امید در مجلس دهم، در ادامه با بیان اینکه «هیات امنا» در نظر گرفته شده در تعیین سیاستگذاریهای کلان صدا و سیما نقش خواهند داشت، تاکید کرد: «نقش شورای نظارتی مورد تاکید کمیسیون فرهنگی مجلس، به هیچ عنوان محدود به نظارت صوری، تذکر و پیشنهاد نیست. در وضعیت فعلی ریاست صدا و سیما بر این امر اصرار دارد که شورای نظارتی فقط وظیفه نظارت و پیشنهاد را داشته باشد اما در طرح پیشنهادی کمیسیون فرهنگی، این شورا در سیاستگذاری کلان و نظارت بر کلیه امور فعال خواهد بود.»
نایب رئیس اول فراکسیون روحانیت مجلس دهم در بخشی دیگر از گفتههای خود، تصریح کرد: «اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس، در تدوین طرح «اداره و نظارت بر صدا و سیما» با محدودیتهای خاصی مواجه بودند. باید طرح به گونهای تدوین میشد که شورای نگهبان، با تفسیر خود از قانون اساسی طرح را رد نکند. در چنین شرایطی، تقویت شورای نظارت بر صد او سیما از یک سو میبایست منطبق با قانون اساسی میبود و از سوی دیگر، در آن ابزارهایی برای خروج این نهاد از رویکرد تک بعدی و تک صدایی در نظر گرفته میشد.»
شیخ در پایان تصریح کرد: «در طرح پیشنهادی تمهیداتی برای رادیو و تلویزیونهای خصوصی نیز در نظر گرفته شده است که چگونه از صدا و سیما مجوز بگیرند و چگونه بر آنها اعمال نظارت شود.»
احمد فردید؛ متفکر، پریشانگو یا فرصتطلب
پایگاه خبری عصر ایران به بهانۀ بیست و پنجمین سالمرگ چهرهای مرموز احمد فردید، در گزارشی آورده است: ۲۵ سال پس از درگذشت «سید احمد فردید» به این پرسش پرداخته ایم: چگونه فردی که به عقاید مذهبی و انقلابی شهرت نداشت ناگهان در آستانۀ انقلاب از آخرالزمان گفت و اتفاقا در سال های بعد از انقلاب برخی از نیروهای مذهبی و انقلابی نیز گرد او حلقه میزدند؟ آیا همان گونه که مخالفت با کمونیسم خیلیها را به هم نزدیک کرده بود این بار ضدیت با لیبرالیسم آنان را به فردید علاقهمند ساخته بود؟ یا فیلسوف شفاهی فرصت را مناسب تشخیص داده بود؟
امروز بیست و پنجمین سالروز درگذشت «احمد فردید» است و آنگونه که هواداران و مریدان دوست دارند از او یاد کنند «دکتر سید احمد فردید»؛ مشهور به فیلسوف شفاهی یا پیشقراول مقابلۀ فکری با غربزدگی.
بهانۀ اصلی هم سالمرگ اوست ( ۲۵ مرداد ۱۳۷۳) و هم ساخت مستندی به نام «تئوریسین خشونت» به نویسندگی و کارگردانی «محسن کوقانی».[هر چند مستند را ندیدهام اما از پوستر و نوع معرفی و چینش متفکران حاضر در فیلم و سایت های تبلیغ کننده میتوان حدس زد که اتفاقا بیشتر در ستایش او باشد و اتهامزدایی از همین عنوان «تئوریسین خشونت». بر اساس مستندهایی چون قدیس یا راه طی شده یاد گرفتهایم عنوان میتواند بر خلاف تصور اولیه باشد.]
جدای این مستند که نقد مستقلی را میسزد، ۲۵ سال پس از مرگ فردید همچنان میتوان در جست و جوی پاسخ پرسشهایی بود که سال ۱۳۵۵ علیرضا میبدی در قالب گفت و گویی با او برای «روزنامۀ رستاخیز» با فردید مطرح کرد:
آقای فردید! شما کیستید؟ یک جادوگر فلسفی؟ یک سفسطهگر؟ یک شهروندِ ناکجاآباد یا یک عارف زنار بسته؟ و او هم پاسخ داد: «من یک ناچیزِ بزرگ هستم!»
راز آلودگی و تناقض از معرفی او شروع میشود. چون «دکتر سید احمد فردید» نه دکتری داشت و نه پیش از انقلاب واژه «سید» را در معرفی خود به کار میبرد و نه نام اولیه او « فردید» بود و نه حتی تاریخ تولد او که ۱۲۸۹ ذکر میشود دقیق و قطعی است.
این قدر میدانیم که «احمد مهینی یزدی» که بعدها به عنوان «فردید» شهرت یافت، نظریاتی را به صورت شفاهی مطرح میکرد و مطلقا اهل نوشتن هم نبود اما بر گروهی از افرادی که فعالیتهای فکری انجام می داد اثر گذاشت و مشهورترین مورد نیز وضع و رواج اصطلاح «غرب زدگی» است.
چندان که جلال آل احمد که خود یکچند مراد و مقتدای جماعتی از روشنفکران شد تصریح کرده بود این اصطلاح را از فردید، وام گرفته است: «این تعبیر غرب زدگی را از افادات شفاهی سرور دیگرم حضرت فردید وام گرفتهام.»
در بخش اعظمی از تخصیص ارز دولتی تصمیمگیرنده نبودیم؛ خودروسازیهای داخلی را باید اصلاح کنیم
پایگاه خبری تابناک در گفتوگو با قائم مقام وزیر صمت، آورده است: با سید شریف حسینی «معاون امور حقوقی، مجلس و استانهای وزارت صمت» در خصوص طرح انتزاع و بازگشت وظایف تنظیم بازاری از وزارت جهاد کشاورزی به وزارت صمت به گفتگو نشستیم. در این گفتگو موضوع نحوه تخصیص ارز دولتی و تامین مواد اولیه و هم چنین موضوع داغ ساخت داخل که از اولویتهای مهم امسال وزارت صمت نیز هست، صحبت به میان آمد و نگاهی به برنامههای مهم کاری وزارت صمت در سال رونق تولید نیز انداخته شد.
آنچه در ادامه می خوانید قسمتی از گفت وگوی این سایت خبری با «سید شریف حسینی» معاون امور حقوقی، مجلس و استانهای وزارت صمت است:
در ابتدا، در خصوص دلایل طرح تمرکز وظایف بازرگانی در وزارت صمت و دلایل آن توضیح دهید؟
در این خصوص باید گفت که سران قوا تصمیم گرفتند تا طرح انتزاع طبق مصوبه مجلس پیشین که بر اساس آن، بخشی از وظایف تنظیم بازار به وزارت جهاد کشاورزی تفویض شده بود به مدت دو سال تعلیق و تمامی وظایف به طور متمرکز در یک وزارتخانه پیگیری شود. این مصوبه در راستای اتخاذ اعمال تصمیمات واحد در حوزه تنظیم بازار کشور انجام گرفته است.
یکی از مشکلات حوزه تنظیم بازار این بود که سه وزارتخانه جهاد کشاورزی، صنعت، معدن و تجارت و اقتصاد، باید به تصمیم واحد میرسیدند تا در موضوعی اقدام مشترک داشته باشند. این رویه باعث میشد بحث واردات و صادرات ما دچار چالشهایی شود.
نظر دولت و وزارت خانه این بود که یا تصمیمات و مسئولیتهای بخش بازرگانی به جهاد کشاورزی داده شود یا تصمیمات جهاد کشاورزی در این حوزه به وزارت صنعت، معدن تجارت بازگردد که قسمت دوم پذیرفته شد و در حال حاضر کارهای اولیه و مقدماتی برای انتقال این موضوع انجام شده و پیشبینی ما این است که در آینده وضع از شرایط موجود بهتر خواهد شد.
زمانی که وزارت بازرگانی فعال بود این تجمیع منهای گمرک وجود داشت؟
پس از تشکیل وزارت صمت و ادغام وزارت بازرگانی سابق، قسمتی از وظایف همچون واردات کالاهای اساسی، تامین نیاز بازار در اقلام تولیدی بخش کشاورزی و بخش دام و طیور و همچنین صنایع تبدیلی به وزارت جهاد کشاورزی منتقل شد. طی مصوبه تمرکز وظایف بازرگانی، تمامی این وظایف مجدداً به وزارت صمت تفویض می شود و امیدواریم که با یک نقشه راه درست، پیرو تاکید مقام معظم رهبری در آینده براساس یک برنامه مدون اقدامات، اجرایی خواهد شد.
بخشی از مشکلات حوزه بازار قطعاً به مسئله ساختاری بازمیگردد ولی به دلایل دیگری نیز باید اشاره کرد. به عنوان نمونه بحثهای تخصیص ارز و انحرافاتی که اتفاق میافتد نمیتواند دلیل ساختاری داشته باشد تصمیمگیری برای بخش قابل توجهی از اختصاص ارزهای دولتی بر عهده وزارت صمت بود؟
خیر. یکی از مشکلات و دغدغه ها این است که ما در بخش اعظمی از تخصیص ارز دولتی ، تصمیمگیرنده نبودیم. از کل ارز تخصیص یافته حدود ۷۰ درصد مسئولیت با جهاد کشاورزی بود، ۲۳ درصد با وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی، یک درصد که مربوط به کاغذ می شد، با وزارت ارشاد بود و صرفاً تصمیم گیری برای ۶ درصد موضوع لاستیک و مواد اولیه لاستیک، با وزارت صنعت، معدن و تجارت بود، اما فضا به گونه ای بود که مردم فکر میکردند تصمیمگیر وزارت صمت است.
نگاههای موجود در حوزه خودروسازی باید هم از طرف خود خودروسازان و هم از سوی مردم اصلاح شود آیا واقعاً این حوزه اصلاحپذیر است؟
نگاههای موجود در حوزه خودروسازی باید هم از طرف خود خودروسازان و هم از سوی مردم اصلاح شود یقین بدانید در این خصوص وزارت صنعت، معدن و تجارت در کنار مردم است نه درکنار خودروسازان. البته این امر،به مفهوم تعطیل کردن خودروسازی کشور نیست چون این رویکرد به مردم کمکی نمی کند.
نهضت ساخت داخل یکی از همین اقدامات اساسی است که با داخلی سازی، به خودکفایی صنعت خودروسازی کمک می کند. در این فرآیند ما میخواهیم موضوعات و مشکلات را برطرف کنیم. این که خودروسازان چه قطعاتی نیاز دارند و بر اساس آن،تولیدکنندگان داخلی قطعات را داخلی سازی کنند که این حرکت نتیجه خواهد داد.
موضوع بازنگری قانون اساسی در مجلس کنار گذاشته شده، تا پایان مجلس دهم بحث تغییر قانون اساسی مطرح نخواهد شد
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب در گفت وگو با عزتالله یوسفیان ملا، عضو فراکسیون ولایی مجلس، آورده است: یک عضو ارشد فراکسیون ولایی مجلس شورای اسلامی از منتفی شدن بحث بررسی موضوع بازنگری در قانون اساسی، در نتیجه بیانات مقام معظم رهبری و رایزنیهای انجام شده از سوی نمایندگان خبر داد.
عزتالله یوسفیان ملا، عضو کمیسون برنامه و بودجه مجلس و عضو دائم ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی، پیرامون طرح موضوع تغییر قانون اساسی که در چند ماه گذشته به امضای ۱۵۱ نفر از نمایندگان رسیده بود، به خبرنگار سرویس سیاسی «انتخاب» گفت: «پیگیری این موضوع به طور کلی منتفی است و بر اساس رایزنیهای انجام شده این مسئله از دستور کار نمایندگان کنار گذاشته شد.»
این عضو فراکسیون ولایی مجلس افزود: «در پی فرمایشات مقام معظم رهبری در استان کرمانشاه که در ارتباط با سیستم پارلمانی بر اقدام در آینده نزدیک یا دور تاکید کرده بودند، رایزنیهایی انجام گرفت اما بعد از اعلام ایشان مبنی بر منتفی بودن موضوع، نمایندگان نیز آن را به طور کامل کنار گذاشتند.»
وی همچنین تصریح کرد: «تا پایان کار مجلس دهم، هیچگونه بحثی پیرامون تغییر یا بازنگری در قانون اساسی نخواهد شد.»
حلول «دایی جان ناپلئون» در کالبد «افق»
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب با بیان بررسی رویکرد و راهبرد شبکه ی پرسروصدای صداسیما؛ عنوان کرد: شبکه افق صدا و سیما در سال های اخیر رویکردی مشخص را در مواجهه با دولت حسن روحانی اتخاذ کرده، رویکردی که این شبکه را به پایگاه و تریبون دائمی چهره های جریان جبهه پایداری تبدیل کرده است. این شبکه، این روزها نیز موجی از التهاب را با طرح ادعاهای گوناگون و رنگارنگ در فضای سیاسی کشور ایجاد کرده است.
جنجالسازی پیرامون بازخوانی فاجعه منا
در ۲۰ مرداد شبکه افق در برنامهای با عنوان «بازخوانی فاجعه منا و بررسی ظرفیتهای سیاسی حج برای جهان اسلام» پخش کرد که در آن مرتضی رکنآبادی (برادر غضنفر رکنآبادی، دیپلمات شهید در فاجعه منا) و حجتالاسلام مجتبی نامخواه، پژوهشگر انقلاب اسلامی در آن به ایراد سخن پرداختند. رکنآبادی در این برنامه تلویزیونی ادعا کرد: «مسئولان ما برای اینکه راه حج باز بشود سال گذشته در عربستان امضا دادند و پذیرفتند که مقصر فاجعه منا ایرانیها بودند.»
این ادعا که حتی در برنامه زنده با تعجب مجری نیز همراه شد، در سطح رسانهها، شبکههای اجتماعی و فعالان سیاسی واکنش زیادی را به همراه داشت. ادعای مطرح شده از سوی رکن آبادی، در صورت صحت داشتن، به معنای پایمال شدن وجهه و منافع ملی کشورمان از سوی دولت، در مناسبات با عربستان سعودی بود.
در مهمترین واکنش حسام الدین آشنا، مشاور رییس جمهور، با انتقاد از برنامه شبکه افق در توییتر خود نوشت: «برادر گرامی جناب آقای رکنآبادی سلام علیکم؛ آیا برای ادعای خود دلایل، شواهد یا مستنداتی دارید؟ مدیر محترم شبکه افق آیا در این شبکه راهنمای عملی برای میزبانان برنامه های زنده در مواجهه با ادعاهای قابل مناقشه میهمانان وجود دارد؟»
تغییر سفیر در نیجریه و جنجالسازی شبکه «افق»
علاوه بر بازخوانی فاجعه منا، این تنها برنامه جنجالساز برنامه «جهان آرا» و شبکه افق در هفته گذشته نبود. در ۱۶ مرداد ماه نیز این برنامه با موضوع «بررسی وضعیت شیخ زکزاکی و شیعیان نیجریه» که با حضور مرضیه هاشمی، خبرنگار ارشد شبکه پرس تیوی و حسین کمیلی از فعّالان فرهنگی مشهد برگزار شد، مواضعی از سوی میهمان این برنامه گرفته شد که واکنش شدیداللحن وزارت خارجه را در پی داشت.
در این برنامه کمیلی، با انتقاد از وزارت امور خارجه گفت: سفیر ایران در نیجریه بهخاطر فشار سعودیها تغییر پیدا کرد. در واکنش به این اظهارات، روابط عمومی وزارت امور خارجه در اطلاعیهای مطالب ارائه شده درباره دلایل تغییر سفیر جمهوری اسلامی ایران در نیجریه را ادعاهایی نادرست عنوان کرد.
رویکرد و راهبرد کلان «افق» چیست؟
با نظر به وضعیت پیش آمده اکنون مساله این است که این حجم از تاختن شبکه افق به دولت مستقر و به طور خاص وزارت امور خارجه، چرا و با چه اهدافی انجام میگیرد و چه نتایجی را می تواند در جامعه به همراه داشته باشد. در همین زمینه، محمد صادق جوادی حصار، فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی در گفتوگوی با «انتخاب» بر این عقیده است که شبکه افق را نمیتوان از کلیت رویکرد و استراتژی صداو سیما مستثنی کرد.
از نظر جوادی حصار، متاسفانه در چند سال گذشته کلیت شبکههای صدا و سیما مواضعی غیر دوستانه و انتقادی با دولت حسن روحانی داشتهاند. اکنون وضعیت بهگونهای است که حتی شهروندان نیز به این مساله پیبردهاند که دولت روحانی در کانون انتقادات صدا و سیما است و برخلاف ادعای خود مستقل عمل نمیکند.
قرار دادن یک جریان سیاسی بدون دادن فرصت دفاع از سوی شبکه افق
این عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی، برنامههای شبکه افق به معنای خاص کلمه هدف قرار دادن یک جریان یا جناح سیاسی بدون دادن فرصت دفاع به آنها است. در واقع، یک جریان در داخل کشور به طور خاص مراودات دیپلماتیک و دستگاه وزارت خارجه را به عنوان شاخصترین وجه عملکرد دولت روحانی، مورد هجمه قرار دادهاند. نگاه میهمانان این شبکه به نوعی مبتنی بر تئوری تکراری «توهم توطئه» و «دایی جان ناپلئونی» است.
در جستجو چرایی تعطیلی «مدرسه طبیعت»
وب سایت خبری فرارو در گفت و گو با محمد درویش آورده است: در اوایل دهه ۹۰، سازمان حفاظت از محیط زیست، تفاهمنامهای با وزارت آموزش و پرورش در مورد منشور مدارس جم یا مدارس جامع محیط زیستی به امضا رساند. در زمان فعالیت این مدارس مجوز مدارس طبیعت را سازمان حفاظت محیط زیست صادر میکرد. این سازمان همچنین بر محتوای آموزشی این مدارس هم نظارت میکرد. ۷۷ مدرسه طبیعت با مسئولیت معصومه ابتکار شکل گرفته است.
مشکلات مدارس طبیعت از زبان درویش
درویش در مورد مشکلات این مدارس به من گفـت: نمیگویم مدارس طبیعت مشکلی نداشتند. اما مگر در مدارس عادی مشکلی پیش نمیآید؟ همه جا ممکن است اتفاقی بیافتد، ولی کسی حکم نمیدهد تعطیل شود. میگویند آن معلمی که خاطی بوده را تنبیه کنید. مدارس طبیعت هم باید تلاش میکردیم درست کنیم. یک کودک نوپا بود و باید قوانین آن را اصلاح میکردیم نه اینکه از ریشه بزنیم.
او ادامه داد: ممکن است در چندتا از مدارس سگها رها باشند. میتوانستند در دستور العمل مدارس بگویند سگها به هیچ عنوان نباید در محوطه مدارس طبیعت باشند حتی اگر واکسن زده باشند. ایراد دیگر اینکه میگفتند بچههای ۹ ساله پسر و دختر باهم آب بازی میکردند. اگر این اشکال دارد بگویند ۹ سال به بالا مدارس طبیعت تفکیک جنسیتی شود یا آب بازی نکنند.
درویش گفت: میتوانستند در دستور العمل همه اینها را بیاورند. در مدارس ما مگر مشکلی نیست؟ مگر ناظم تخلف نمیکند آیا بی بند و باری در مدارس عادی کشور گزارش نشده است؟ خاطی را تنبیه میکنند یا از مدرسه بیرون میکنند نه اینکه کل مفهوم مدرسه را زیر سوال ببرند. این وهن نظام است.
معاون سابق سازمان محیط زیست گفت: گروهی از مدیران ارشد آموزش و پرورش در اجلاسی در ژاپن شرکت کرده و به عنوان بیلان کار گفته در کشور ما مدارس طبیعت به عنوان اولین در خاورمیانه تاسیس شده است و کلی پز دادند. چطور برای خارج از کشور استفاده میکنیم آنوقت داخل کشور اینگونه با این هجمهها مواجه شود؟
درویش گفت: در اصل در منشور ۱۵ مادهای مقام معظم رهبری تاکید شده است که دولت باید به دنبال آموزشهای جذاب برای همه گروههای سنی برود از جمله کودکان و نوجوان. سازمان محیط زیست در دوره خانم ابتکار بر اساس همین تاکید مقام معظم رهبری تفاهنامهای با وزارت آموزش و پرورش امضا کرد که این خدمت را ارایه دهد و بر اساس اصل ۴۴ قانون اساسی تلاش کرد که از بخش خصوصی استفاده کند و اتفاقا اشتغال خوبی برای فارغ التحصیلان محیط زیست و آموزش ایجاد کرد. خیلیها آمدند و به حرف دولت جمهوری اسلامی اعتماد کردند و سرمایه گذاری کردند. آنها هم نگاه نمیکنند که نماینده جمهوری اسلامی معصومه ابتکار است یا کلانتری. انتظار ندارند وقتی رییس عوض میشود بگویند همه اینها باطل شد. این اتفاق عجیب و غریب است و به نظرم نهادهای نظارتی و حاکمیت باید سازمان محیط زیست و معاون رییس جمهور را بازخواست کنند که چرا از این ادبیات استفاده کرده است؟
فلاحتپیشه: از چرچیل عذرخواهی میکنم
وبگاه خبری خبرآنلاین در گفت و گو با حشمتالله فلاحتپیشه، آورده است: این سیاستمدار و پارلمانتاریست ۴۸ ساله، آنطور که میگوید تنها ۲۲ سال داشته که پایش به عرصه سیاست باز شده، آنهم با قلم زدن در روزنامه رسالت و نوشتن تحلیل های بین المللی. او چند سال بعد در ۳۰ سالگی راهی پارلمان شد و حال سابقه چند دوره نمایندگی مجلس را در کارنامه خود به ثبت رسانده است.
روزگار پارلمانی حشمتالله فلاحتپیشه از یک سال پیش به دو دوره قبل از ریاست بر کمیسیون امنیت ملی و پس از آن تقسیم شد. همان روزی که او به ریاست ۱۴ ساله بروجردی در کمیسیون امنیت پایان داد تا شوک بزرگ در انتخابات هیات رئیسه کمیسیون های آن سال اینگونه رقم بخورد اما عمر ریاستش بیشتر از یکسال دوام نیاورد و به قول خودش چرچیلهای مجلس او را از کرسی ریاست حذف کردند.
آقای فلاحتپیشه! گفتگویمان را از همین دعوای اخیر بر سر دوتابعیتیها شروع کنیم، ماجرا چه بود؟ این لیستی که آقای کریمی قدوسی منتشر کرد از کجا آمد؟
یکی از مسائلی که در مملکت ما باید حل شود، بحث دوگانگی در سامانه اطلاعاتی کشور است. من خیلی سعی کردم که مسوولین اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات با هم بنشینند و به یک نقطه اشتراک برسیم. حداقل در مواردی که به کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی ارجاع شده بود مانند همین موضوع دوتابعیتیها تلاش شد یک هماهنگی صورت بگیرد که متاسفانه این کار صورت نگرفت، یعنی عزمی برای اینکه این تطبیق (نمیگویم یگانگی) صورت بگیرد، وجود نداشت و همین یکی از محلهای اختلاف است که درمورد موضوع دوتابعیتیها شکل گرفت.
ماجرای دوگانگی اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات در ماجرای دوتابعیتی ها
اتفاقی که در مجلس افتاد، یک لیست ۱۰۰ نفره در زمان ریاست آقای بروجردی در کمیسیون امنیت قرائت شد؛ از آنجا که سوالات درباره این موضوع از زاویه دیگری ادامه پیدا کرد و دوستانی مانند اقای رحیمی و ... سوالاتی را مطرح کردند، من (به عنوان رئیس کمیسیون) درخواست کردم که یک تطبیقی در این رابطه صورت بگیرد که وزارت اطلاعات بخش اعظم آن لیست را رد کرده بود، حتی از آن ۱۰۰ نفر حدود چهار نفر را آن هم بر اساس حدس و گمان گفته شد ممکن است دوتابعیتی باشند. در نهایت سپاه هم نامهای را خطاب به بنده نوشت و گفت این لیست را ما در اختیار آقای کریمی قدوسی قرار ندادیم، نامه را هم بنده رسما برای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی قرائت کردم، ولی دوباره دیدیم در صحن هم قرائت شد. به عبارت دیگر این مسئله دوگانگی میان وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه باعث شد چنین موضوعی که نباید به یک بحث تبدیل می شد مشکل آفرین شد و دیدید حتی در آخرین سال مجلس هم چالش ایجاد کرد.
وقتی که فردی به راحتی میگوید برای ریاست کمیسیون از تیم بنده این افراد به شما رأی میدهند، بعد همان موقع رأی ندادند و من دیدم که در لابی پشت پرده چه کارهایی دارند پیش میبرند اینها همان چرچیلها هستند. البته من میخواهم اینجا از چرچیل عذرخواهی کنم چون ایشان(چرچیل) حداقل در خدمت جایگاه خودش و دولتش عمل میکرد. کاش این چرچیلها مجلس را قوی میکردند اما متاسفانه مجلس را تضعیف میکنند
خب این لیست از کجا آمده بود؟ آقای کریمی قدوسی از کجا این لیست را آورده بود؟
بروید از خودشان بپرسید. بالاخره سپاه به صورت رسمی اعلام کرده که ما چنین لیستی به کسی ندادیم.
آقای فلاحت پیشه! شما یک توییتی داشتید که در آن از چرچیلهای مجلس انتقاد کرده بودید این چرچیلها چه کسانی هستند؟
یکی از دوستان مجلس که رئیس یکی از فراکسیونهای سه گانه بود آمد پیش من و گفت چرا ظلم کردی به چرچیل؟ گفتم چرا؟ گفت بعضیها از چرچیل بدتر هستند. به هر صورت این افراد در مجلس مشخص هستند حداقل برای من که کاملا مشخص است؛ مثلا وقتی که فردی به راحتی میگوید برای ریاست کمیسیون از تیم بنده این افراد به شما رأی میدهند، بعد همان موقع رأی ندادند و من دیدم که در لابی پشت پرده چه کارهایی دارند پیش میبرند اینها همان چرچیلها هستند. البته من میخواهم اینجا از چرچیل عذرخواهی کنم چون ایشان(چرچیل) حداقل در خدمت جایگاه خودش و دولتش عمل میکرد. کاش این چرچیلها مجلس را قوی میکردند اما متاسفانه مجلس را تضعیف میکنند آن هم در راستای منافع شخصیشان.
بالاخره در مساله حجاب چه کنیم؟
وبسایت خبری تحلیلی الف گزارش داد: این که بپذیریم روشهای مختلف تشویق کننده و بازدارنده در موضوع رسیدن به حجاب مورد نظر موفق نبوده، کار سختی نیست. زمانی میتوان انتظارات بیشتری داشت که از جوانب مختلف به این مساله پرداخته شود، از فلسفه و دلایل تا حد و مرز و ویژگیهای قوانین مرتبط تا آموزش و تشویق و در نهایت چگونگی برخورد با کسانی که نظر و عملکرد متفاوتی دارند.
در حالی که مرزهای فرهنگی با ورود وسایل ارتباطی از میان برداشته شده و در عین حال با تبدیل شدن حجاب به موضوعی سیاسی، معاندان و مخالفان با تبلیغات رنگارنگ و پیامها جذاب و تاثیرگذاراز آن استفاده ابزاری میکنند، روشها و سخنان مرتبط با لزوم حجاب همچنان قدیمی و سنتی و زبان آن دشوار و برخوردها نیز غالبا پلیسی و انتظامی باقی مانده است. ابتکارهای جزئی در پیامرسانی هم به صورت خودجوش و بدون پشتوانه قوی پژوهشی انجام شده و اثرگذاری خاصی ندارند.
سوالات بسیاری در ذهن جوانان و نوجوانان عصر اطلاعات و شبهات جوانه میزند که کمتر به آنها پاسخ داده شده و تبیین کنندگان حجاب معمولا بدون رفتن به سمت پژوهشهای روانشناسانه و جامعه شناختی بیشتر به منابع فقهی و مذهبی تکیه میکنند در حالی که ضرورتا همه کسانی که مسلمان هستند به همه اجزای دین عمل نمیکنند. ممکن است آنها در نماز، در روزه، در پرداخت خمس و زکات و غیره اهتمام کامل نداشته باشند یا دچار غفلت شوند. آنگاه باید بحث کنیم که آیا "قولوا لا اله الا الله تفلحوا" ملاک ورود به مسلمانی است و یک مسلمان میتواند بخشی از شرایع را نپذیرد ولی مسلمان بماند یا این که اگر کسی هر بخش آن، از جمله حجاب را به درستی عمل نکرد از دایره مسلمانی خارج میشود. ضمن این که مسلمانان درکشورهایی مثل ترکیه، عراق، لبنان، سوریه، مالزی و کلا هر کشوری به جز ایران الزامی برای حجاب ندارند، فتوایی هم از جانب علما مبنی بر کافر یا غیرمسلمان دانستن بانوان بیحجاب این کشورها صادر نشده است. از سوی دیگر برخی با برشمردن آمار طلاق و مسائل خانواده در غرب (و نه در کشورهای اسلامی با حجاب آزاد) تلاش دارند که نشان دهند عامل آمارهای مذکور عدم رعایت حجاب و حریمهای دینی است اما جوانان میبینند که پیشرفتهای علمی و پزشکی، نظم و انضباط شهری و رانندگی، راستگویی و رفتار قانونی در غرب وجود دارد ولی نویسندگان مقالات یاد شده حرفی از آن نمیزنند، پس دچار تضاد میشوند و حرف به دلشان نمینشیند. ما در بخش پژوهش کم کار و سخنانمان به روز نیست آنهم برای نسل جوان غرق در شبهات، زیر فشار غریزه قدرتمند جنسی که وی را به خودنمایی میکشاند، زیر فشار انگارههای اجتماعی که زیبایی ظاهر و دارندگی در آنها ارزشمند شده است. رکورد داری جراحی بینی در دنیا، گردش مالی ۶۵ هزار میلیارد تومانی لوازم آرایشی و بهداشتی در کشور و هزینههای فراوان اعمال جراحی زیبایی، سالنهای بدن سازی و داروهای مرتبط همه نشان از محبوبیت و مقبولیت زیبایی ظاهر دارند، حال ما چگونه انتظار داریم با نصیحت به شیوه سنتی فرهنگ سازی کنیم و با برخورد انتظامی جلوی این سیل را بگیریم؟
عضو مجلس خبرگان: اطلاعات درستی به آیت الله مصباح ندادند/کسی را در حوزه نمی شناسم که به دنبال تضعیف حاکمیت باشد/تضعیف رهبری یعنی تضعیف حوزه
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز در گفت و گو با آیت الله سیدهاشم بطحایی، عضو مجلس خبرگان، آورده است: اخیرا آیت الله مصباح یزدی صحبتی کرد که در فضای مجازی انعکاس زیادی داشت و درباره آن نظرات و دیدگاه های مختلفی مطرح شد.
آیت الله مصباح یزدی گفت «امروز در گوشه و کنار حوزه، کسانی پیدا میشوند که میخواهند رهبری را تضعیف کنند، درباره ایشان شبهه ایجاد میکنند، با لحن سبک از ایشان یاد میکنند، این نعمتهایی که خدا به دست ایشان نصیب ما کرده را ندیده میگیرند و ناسپاسی میکنند؛ با این که شاید استصحاب قهقرا را بهتر از من بلد باشند!»
درباره این جمله آیت الله مصباح یزدی، آیت الله سیدهاشم بطحایی به نامه نیوز گفت: ۶۲ سال است که در حوزه علمیه قم هستم، یعنی حوزوی بودنم به قدری متبلور است که کسی باور نمی کرد من دانشگاهی بودم و لیسانس، فوق لیسانس و دکترا دارم. امروز هم در دانشگاه و هم در حوزه تدریس می کنم.
وی نظام جمهوری اسلامی را نظام الهی خواند و افزود: این نظام براساس کتاب و سنت پایه گذاری شد بنابراین علت محدثه این نظام صرفا شعار قرآن، سنت و اسلام بوده و هست؛ اگر غیر از این بود یقینا انقلاب نمی شد. علت مبقیه اش هم توجه به قرآن، سنت پیغمبر و راه و رسم ائمه اطهار است که بهترین پاسخگوی تمدن در جامعه بشری محسوب می شود.
عضو مجلس خبرگان رهبری یادآور شد: علما دست اندرکار این تمدن و بیانگر علت محدثه انقلاب بودند. امام خمینی (ره) انقلاب اسلامی را بنیان گذاشتند و مقام معظم رهبری این راه را ادامه دادند و مراجع عظام تقلید هم حامی و یاور این نظام بودند.
وی افزود: زمان پیامبر (ص) و حضرت علی (ع) نیز عده ای بی آبرو و بی ادب حرف هایی می زدند مثلا گفتند «علی جنگ بلد نیست» که حضرت علی جواب داد «بی انصاف من بچه جنگ هستم». حالا شاید کسی در گوشه و کنار بر اثر ناراحتی از اوضاع اقتصادی کشور حرفی بزند و بدخواهان نظام در فضای مجازی این حرف او را به لحاظ معنایی عوض کرده باشند و طور دیگری جلوه دهند.
امارات چرخش قابل ملاحظهای به سمت ایران داشته است؛ کانالهای مالی برقرار شده است؛ تعاملات درحوزههای نفتی و غیر نفتی دوباره افزایش مییابد
وبسایت خبری تحلیلی نامه نیوز در گفتوگو بایحیی آل اسحاق، عضو عالیرتبه اتاق بازرگانی ایران، عنوان کرده است: تنشهای گسترده بین ایران و امارات متحده تاکنون علاوه بر فرصتهای دیپلماتیک، فرصتهای اقتصادی بسیاری را از بین برده است. بازار حدود ۲۰میلیارد دلاری تجارت ایران و امارات و سهم ۳۰درصدی تجار ایرانی از سرمایههای این کشور، همه و همه امتیازاتی بودند که با از بین رفتن روابط مناسب دیپلماتیک میان دو کشور، رو به زوال نهادند. اما چرخش اخیر دولت این کشور از عربستان و فاصلهگرفتن آن با سیاستهای تندروانه کسانی مانند محمدبن سلمان، شرایط را برای بازگشت آن دوران طلایی فراهم آورده است. در این زمینه به سراغ «یحیی آل اسحاق» اقتصاددان، رئیس پیشین اتاق بازرگانی ایران و رئیس فعلی اتاق ایران و عراق -که سالها با شرکای اماراتی ایران فعالیت داشته- رفتیم و در این رابطه آخرین تحولات را جویا شدیم.
ریشههای روابط اقتصادی ایران و امارات تاریخی است
آل اسحاق در پاسخ به این سوال که چرا رابطه اقتصادی ایرانیان با اماراتیها چنان جایگاهی یافته که آنان را دوباره به بازار تحریمشده و تحت فشار ایران برگردانده، اظهار کرد: ایرانیان از بدو شکلگیری کشور امارات، روابط گسترده اقتصادی با این کشور داشتهاند و این مبادلات گسترده تجاری، سنتی دیرینه در روابط فیمابین بوده است. در دورههای مختلف ما با نوسان این رابطه اقتصادی مواجه بودهایم اما هرگز شاهد قطع شدن این رابطه نبودهایم.
وی با تاکید بر اینکه واقعیتهای راهبردی و استراتژیک در عرصه اقتصادی مانع از بریدن شدن طناب نازک رابطه میان امارات و ایران شد، بیان کرد: معیار و ملاک قراردادن مسائلی مانند قدرت منطقهای، مناسبات سیاسی و امثالهم باعث شد تا در برهههایی اماراتیها به این تحلیل برسند که قطع همکاری و ارتباط با ایران بهنفع ایشان است.
عضو عالیرتبه اتاق بازرگانی ایران ضمن اشاره به حجم تجارت ایران و امارات گفت: باتوجه به کریدور بودن تجاری بنادر امارات، ظرفیت بالایی در این کشور وجود داشت که در سالهای اخیر باوجود فراز نشیبها به حدود ۱۴میلیارد دلار رسیده بود. تعاملات ما در گذشته با امارات در حدی بود که این کشور پایگاهی برای حل و فصل مسائل و مذاکرات مربوط به دوران جنگ تحمیلی نیز بوده است و در زمینه ظرفیتهای سیاسی و راهبردی این کشور با ایران، تاکنون مطالعات عمیقی در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص و ریاست جمهوری صورت گرفته است. ما روابط در هم تنیدهای با هم داریم و به نفع دو طرف است که رابطه خویش را بخصوص در عرصه بانکی و پولی ادامه دهیم.
غرویان: با ضرب و زور جلوی مرجعیت گرفته نمی شود؛ مردم ادبیات تند و تیز را نمی پسندند؛ نباید مرجعیت را یک مقام حکومتی کنیم
پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران در گفت و گو با آیت الله محسن غرویان، مدرس حوزه علمیه قم، آورده است: مرجعیت مقامی است که رابطه مستقیم با توده مردم دارد. مردم وقتی قلبا به علم و تقوای شخصی رجوع کنند آن شخص مرجع می شود. مرجع به معنای محل رجوع است. مردم در امور دینی به علمای مورد اعتماد خود رجوع می کنند. کسی هم نمی تواند جلوی این موضوع را بگیرد. چون یک امر قلبی و باطنی است.
یک مدرس حوزه علمیه قم با تأکید بر اینکه به ضرب و زور مرجعیت درست نمی شود و یا جلوی آن گرفته نمی شود، گفت: متأسفانه بعضی از این افراد تندرو و افراطی به نام انقلابی گری حتی فرمایشات مقام معظم رهبری را نادیده می گیرند و می خواهند که جلوتر از ایشان حرکت کنند. تجربه گذشته نشان داده که اینها نه تنها اثری ندارد، بلکه نتیجه معکوس دارد. مخصوصا علما باید رعایت مسائل اخلاقی و ادبیات مناسب سیاسی اجتماعی را داشته باشند.
آیت الله محسن غرویان در خصوص سخنان آیت الله یزدی در دیدار با جمعی از مسئولین بسیج و نخبگان حوزه علمیه قم، اظهار داشت: مقداری از تندروی های آیت الله یزدی به روحیات ایشان برمی گردد. به هر حال لحن کلمات و انتقادات بعضی از علماء تند است. البته از آنجایی که این موضوع به روحیات شخصی آنها برمی گردد و حرجی به آن نیست.
این مدرس حوزه علمیه قم تصریح کرد: درباره انتقادات اخیر آیت الله یزدی از آقای روحانی باید گفت که رئیسجمهور مورد تنفیذ و تأیید رهبری قرار گرفته و تا وقتی که رهبری موضع خود را تغییر ندهند، رئیسجمهور همچنان مورد حمایت ایشان بوده و هست. بنابراین مخالفت با ولی فقیه را خود رهبری باید تشخیص دهد. در غیر این صورت اگر هرکس بخواهد نظر شخصی خود را اعمال کرده و بگوید به نظر من اعمال ریاست جمهور مخالفت با رهبری است، نظم اجتماعی برهم می خورد.
وی ادامه داد: رئیس جمهور در این مملکت رأی مردم و تنفیذ رهبری را دارد. ضمن اینکه مخالفت صریح و آشکاری هم از سوی ایشان با رئیس جمهور صورت نگرفته است. لذا این اظهارات آقای یزدی قابل انتقاد است و فکر می کنم ایشان نیز باید تابع نظریات رهبری و قانون کشور باشند. با این اظهارات جز تشویش اذهان عمومی و به هم ریختن اخلاقیات اجتماعی چیز دیگری حاصل نخواهد شد.
این مدرس حوزه علمیه قم با تأکید بر اینکه انقلابی گری به معنای بداخلاقی نیست، گفت: مقام معظم رهبری هم قطعا از این گونه اظهارات تند و تیز راضی نیستند و مکرر در مواضع و مواقع مختلف فرموده اند که به اسم انقلابی گری بداخلاقی و تندروی نکنید و به شخصیت های نظام توهین نکنید. بعضی افراد همین تندروی ها را نسبت به آیت الله هاشمی رفسنجانی هم داشتند. ولی بعد مقام معظم رهبری فرمودند که هیچکس برای من هاشمی نمی شود.