به دنبال این سفر بود که «دولت نجات ملی» یمن «ابراهیم محمد محمد الدیلمی» را در تاریخ ۲۶ مرداد ماه جاری به عنوان سفیر فوق العاده و تام الاختیار خود در ایران تعیین کرد.
در همین روز «سید عبدالملک بدرالدین الحوثی» رهبر جنبش انصار الله یمن نیز با استقبال از این رویداد، در سخنانی بر از سرگیری روابط رسمی و دیپلماتیک با ایران تاکید و گفت: ائتلاف دشمن با همه امکاناتش می کوشد که روابط یمن را با محیط اطراف و ملت های عربی قطع کند؛ تنها کشوری که به صراحت و کاملا آشکار (در تجاوز ائتلاف عربی – آمریکایی) با یمن ابراز همبستگی کرد، ایران بود.
الحوثی تصریح کرد: به نفع ملت یمن است که توافقات امضا شده با ایران را اجرا کند؛ این توافقات قبل از انقلاب یمن (۲۰۱۱) به ۷۰ مورد رسید.
وی خاطرنشان کرد: روابط ما با ایران بهتر از گذشته خواهد شد، زیرا این روابط مبتنی بر مسائل مشترک و در راس آن حمایت از آرمان فلسطین است؛ ایران در تعامل محترمانه با ما و در کمک به فلسطین و مقاومت یک الگو است؛ ما با ایران در مخالفت با هیمنه آمریکا و یاری آرمان فلسطین و دشمنی با رژیم صهیونیستی هم عقیده و همراه هستیم.
تاریخچه رابطه ایران و یمن
تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی دو یمن شمالی و جنوبی در سیاست خارجی ایران هیچگاه تعریف مشخصی نداشتند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن آغاز جنگ تحمیلی، یمن شمالی به رهبری «علی عبدالله صالح» تحت تأثیر موضع گیری های شورای همکاری خلیج فارس قرار گرفت و از تهاجم رژیم بعث صدام به ایران حمایت کرد، اما روابط تهران با یمن جنوبی گسترده بود.
با وحدت دو یمن در سال ۱۹۹۰ فصل جدیدی از روابط ایران و این کشور شروع شد و به تدریج رو به بهبود گذاشت. تعداد زیادی موافقتنامه در زمینه های مختلف بین دو کشور به امضاء رسید. با چشم پوشی ایران از اقدامات گذشته یمن در زمان جنگ عراق علیه ایران، صالح در سال ۲۰۰۰ به تهران سفر کرد تا دوران جدیدی در روابط میان تهران – صنعا آغاز شود؛ سپس در سال ۲۰۰۳ رئیس جمهوری وقت ایران به صنعاء سفر کرد.
هم اکنون یمن خواهان روابط گسترده با جمهوری اسلامی ایران است، چرا که دو کشور تاریخ مشترکی دارند و مردم یمن، ایران را به عنوان کشور حامی مظلومان و مقاومت میدانند که این نزدیکی در بین مردم ایران نسبت به یمن نیز وجود دارد. با معرفی سفیر جدید یمن در تهران و بازگشایی سفارتخانه این کشور در پایتخت ایران صفحه جدیدی در روابط تهران و صنعا گشوده شده است.
یمن نیز از کشورهایی است که آمریکا سعی دارد با همراهی عربستان مانع توسعه روابط این کشور با ایران شود. از مهمترین فرصتهایی که جامعه داخلی یمن برای منافع ملی ایران دارد میتوان به حضور شیعیان زیدی در این کشور اشاره کرد. این گروه مذهبی که تقریباً حدود ۴۰ تا ۴۲ درصد جمعیت یمن ۲۷ میلیونی را تشکیل میدهند، بخش بزرگی در این کشور به حساب میآیند.
سیاست ایران در جنگ یمن
عربستان به کمک امارات و آمریکا و چند کشور کوچک عربی دیگر در ششم فروردین سال ۱۳۹۴ و به بهانه بازگرداندن «عبد ربه هادی منصور» رئیس جمهوری فراری و مستعفی یمن به این کشور حمله کرد؛ جمهوری اسلامی ایران در همان زمان با اعتراض به این تجاوز نسبت به سیاست های تجاوزکارانه و کشتار غیر نظامیان توسط عربستان و امارات و متحدان آنها در یمن اعتراض کرد.
سیاست ایران در یمن همان سیاست دفاع از مظلوم در مقابل ظالم است که جمهوری اسلامی در لبنان، سوریه و عراق نیز پیش از آن به اجرا گذارده بود، اما عربستان به طور عمده برای توجیه تمایلات و جاه طلبی های خود، در نقش ایران در یمن اغراق می کند و انصارالله و تهران را عامل جنگ داخلی در یمن معرفی می کند، در حالی که جنگ یمن اساسا داخلی نیست، بلکه تجاوزی از سوی ائتلاف عربی – آمریکایی به سرکردگی عربستان به این کشور محسوب می شود و ملت یمن برای آزادی خاک خود در حال نبرد است.
ایران هیچ منافع راهبردی و یا اقتصادی را در یمن دنبال نمی کند و تنها در چند سال گذشته از مردم مظلوم این کشور در مقابل متجاوزان آنهم به دلایل انسانی و اعتقادی حمایت کرده است.
در خصوص روابط دوجانبه ایران و یمن هم باید گفت که به طور کلی پیشتر انصارالله به نمایندگی از ملت یمن به ایجاد روابط با ایران تمایل داشته تا تهران به روابط با این جنبش. ایران نیز همانند جامعه بین المللی به شدت نگران امنیت «تنگه باب المندب» در یمن می باشد که مسیر عبور و مرور محموله های نفتی است، از این رو تهران امنیت یمن را نه تنها برای خود بلکه برای منطقه ضروری می داند.
تهران باور دارد که راه حل مشکل و درگیری کنونی در یمن مداخله نظامی نیست و به هیچ وجه بمباران هوایی عربستان و اعزام نیرو به این کشور نمی تواند یمنی ها را که مردمی مقاوم و مبارز هستند، شکست دهد.