در گزیده ای از گزارش روزنامه شرق، آمده است: در صحبتهای هوک که توسط «صدای آمریکا» ترجمه و منتشر شده، وی درباره کودتا میگوید: «مصدق از طرف سیآیای کنار گذاشته نشد. مصدق توسط طیف سیاسی و مذهبی ایران و نظامیان ایران کنار گذاشته شد. سیآیای دعوت شد که در تلاش [اقدام به کودتای] اول شرکت کند که ناکام باقی ماند و بعد از آن سیآیای دیگر دخالتی نداشت در این ماجرا».
اسناد مورد اشاره هوک چه میگویند؟
اسنادی که هوک به آنها اشاره میکند، اما روایتی عکس ادعای هوک را مطرح میکنند. اسنادی که طبق روال ساختار امنیتی ایالات متحده، بعد از گذشت بازه زمانی مشخص از طبقهبندی خارج میشوند، صراحتا نقش سازمان سیا در این کودتا را شرح دادهاند. درواقع، وبسایت «بایگانی امنیت ملی» این گزارشها را که در سال ۲۰۱۳ از طبقهبندی خارج شد، با این تیتر منتشر میکند: «سیآیای نقش خود در کودتای ۱۹۵۳ ایران را تأیید میکند». این وبسایت در صفحه مربوط به این اسناد توضیح داده است: «اسناد، جزئیات تازهای درباره سرنگونی مصدق و پیامدهای آن ارائه میکنند».
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، در توییتر و در واکنش به ادعای هوک، لینک گزارشها و اسناد در همین سایت را منتشر کرد و نوشت: «برای کسانی که نسبت به تاریخ دخالت ایالات متحده در کودتای ۱۹۵۳ علیه دولت منتخب دموکراتیک ایران ناآگاهاند یا عمدا به دنبال بازنویسی آن هستند». ظریف این توییت را در پاسخ به توییتی نوشت که به مناسبت ۲۸ مرداد نوشته بود: «۶۶ سال پیش در چنین روزی، کودتایی که ایالات متحده و بریتانیا کلید زدند، دولت منتخب دموکراتیک ایران را سرنگون کرد. این جنایت به دنبال سالها «فشار حداکثری» علیه ایرانیان رخ داد. مردم ما در سال ۱۹۷۹ به چنین دخالتهایی پایان دادند. زمان آن رسیده که با این واقعیت مواجه شویم».
وقتی ظریف به هوک لینک میدهد
گزارش وبسایت بایگانی امنیت ملی، حتی در هنگام انتشار اسناد نیز به این نکته اشاره میکند که آنها تنها تأییدیه تازهای هستند برای موضوعی که مدتهاست آشکار بوده: «دخالت آمریکا و بریتانیا در سرنگونی مصدق مدتهاست که بخشی از اطلاعات عمومی است، اما مطالب منتشرشده جدید شامل چیزی هستند که اولین اذعان رسمی است که این آژانس به برنامهریزی و اجرای کودتا کمک کرده».
در ادامه گزارش وبسایتی که ظریف لینک آن را در پاسخ به هوک منتشر کرده است، آمده: «ارجاع صریح به نقش سیآیای در نسخهای از یک سند تاریخی داخلی ظاهر میشود به نام «نبرد ایران». تاریخ سند به اواسط دهه ۱۹۷۰ میرسد. این آژانس نسخهای پر از حذفیات از این روایت را در سال ۱۹۸۱ و در پاسخ به شکایتی از طرف «اتحادیه آزادیهای مدنی آمریکا» منتشر کرده بود؛ اما تمام ارجاعات به «تیپیآژاکس» در آن پوشیده شده بود که اسم رمز عملیات آمریکایی بود. این ارجاعات در این انتشار تازه دیده میشوند. مطالب بیشتری که امروز از سیآیای منتشر شده شامل پروندههای کاری کرمیت روزولت میشود که افسر ارشد میدانی سیا در ایران در طول مدت کودتا بود. این [اسناد] جزئیات و دیدگاههایی از اقدامات این آژانس اطلاعاتی قبل و بعد از عملیات ارائه میکنند».
سیا در مقدمه یکی از این سندها که گزارشی متعلق به سال ١٩۵۴، یک سال بعد از کودتاست، مینویسد: «در پایان ١۹۵۲ روشن بود که دولت مصدق نمیتواند با کشورهای غربی که منافعی در ایران دارند به توافقی نفتی برسد». «هدف عملیات آژاکس سرنگونی دولت محمد مصدق، بازسازی منزلت و قدرت شاه و جایگزینی دولت مصدق با دولتی بود که ایران را با سیاستهایی سازنده اداره کند». بنا بر این سند همچنین هدف کودتا این بوده که دولتی بر سر کار بیاید که دولتهای غربی بتوانند درباره بازار نفت با آن به توافق برسند. در مارس ۱۹۵۳ (اسفند ٣١-فروردین ٣٢) وزارت خارجه آمریکا از سازمان سیا میخواهد امکان ساقطکردن دولت مصدق از طریق عملیات مخفیانه را بررسی کند. نتیجه ارزیابی سیا این است که امکان چنین عملیاتی وجود دارد. پس از آن مقرر شد سیا به همراه سرویس اطلاعات سری بریتانیا (SIS که به MI۶ شناخته میشود) عملیات سرنگونی مصدق را به انجام برسانند.
کرمیت روزولت، رئیس بخش خاور نزدیک و آفریقای سازمان سیا، نخست با رئیس دفتر ایران سیا، راجر گولران و دو افسر اطلاعاتی دیگر در بیروت دیدار میکند و سپس در ۱۴ ژوئن ۱۹۵۳ (۲۴ خرداد ۳۲) طرح کودتا به دفتر سرویس اطلاعات سری بریتانیا ارائه میشود. بنا بر اسناد سیا، پس از آن طرح کودتا برای تأیید از طرف سیا به وزارت خارجه آمریکا و از طرف سرویس اطلاعات سری بریتانیا به وزارت خارجه بریتانیا ارائه شد. ملاحظه وزارت خارجه آمریکا این بوده که ایالات متحده بتواند پشتیبانیهای لازم را از دولتی که به جای دولت مصدق بر سر کار میآید، انجام دهد و همچنین دولت بریتانیا کتبا رضایت خود را برای رسیدن به توافق نفتی با دولت بعدی ایران اعلام کند.
وزرای خارجه پیشینی که به نقش سیا اذعان میکنند
باخبربودن عموم از نقش آمریکا در این عملیات، آنطور که این گزارش به آن اشاره میکند، احتمالا به ارجاعات رسمی مقامات آمریکایی به این نقشآفرینی اشاره دارد که مدتها پیش از انتشار رسمی این اسناد رخ دادهاند. در سال ۲۰۰۰، مادلین آلبرایت، وزیر خارجه وقت آمریکا در دولت بیل کلینتون در دیدار با اعضای شورای آمریکا و ایران، رسما به نقش آمریکا اشاره میکند. او درباره سوابق و زمینههای مثبت و منفی تاریخ روابط ایران و آمریکا، ابتدا به برخی نکات مثبت اشاره میکند و سپس میگوید: «اما این زمینههای مشترک گاهی از عوامل دیگر ضربه خوردهاند. در ۱۹۵۳، ایالات متحده در رهبری سرنگونی محمد مصدق، نخستوزیر محبوب ایران، نقش مهمی ایفا کرد. دولت آیزنهاور بر این باور بود که اقدامات با دلایل راهبردی توجیه میشود؛ اما این کودتا مشخصا توسعه سیاسی ایران را عقب راند. بهراحتی هم میشود حالا فهمید که چرا بسیاری از ایرانیها همچنان از این دخالت آمریکا در مسائل داخلیشان ابراز انزجار میکنند».
بعدتر از آن، هیلاری کلینتون که از وزرای خارجه دولت اوباما بوده است، در دوران نامزدی انتخابات ریاستجمهوری در مصاحبهای با بیبیسی به پشیمانی ایالات متحده از این کودتا به عنوان نمونهای از افسوسهای تاریخی این کشور نام میبرد: «میدانیم که همه کارهایی که در دوران تاریخ بیش از ۲۳۵ سالهمان کردهایم قرار نیست حمایت یا مقبولیت همه را داشته باشند و ما تاریخمان را بسیار جدی میگیریم؛ مثلا ما تأسفمان را درباره آنچه در ۱۹۵۳ انجام دادیم، اعلام کردهایم. مقامات سطح بالای آمریکایی گفتهاند که آن اقدام، اخلالی بود در آنچه میتوانست و میبایست رشد طبیعی دموکراسی در ایران میبود». او در ادامه به اولویتبندیهای ایالات متحده در آن بازه زمانی و اقداماتی که در کشورهای مختلف در این راستا انجام شده است، اشاره میکند و ادامه میدهد: بنابراین ما گاهی در مرور گذشته، به عقب نگاه میکنیم و میگوییم: «میشد این کار را طور دیگری انجام دهیم؟»، بنابراین ما از آنچه در ۱۹۵۳ رخ داد پشیمانیم.
جان کری، جانشین هیلاری کلینتون، در دولت اوباما و رهبر تیم ایالات متحده در مذاکرات برجام نیز همین موضعگیری را داشت. او در نشستی در دانشگاه شیکاگو درباره ایران و تاریخ ایران صحبت میکرد و در بخشی از سخنانش اشاره کرد: «سیا بهطور مستقیم در کنارزدن نخستوزیر مصدق در سال ۱۹۵۳ نقش داشت». نوع ارجاع دیپلماتهای آمریکایی به این نقشآفرینی نیز مؤید ادعای وبسایت بایگانی امنیت ملی درباره علنیبودن سابقه دخالت آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد است، ازاینرو که در روایات آنها، ماجرا نه به شکل یک اعتراف ناگهانی یا آشکارسازی اسرار دولتی، بلکه بهعنوان اشارهای به بخشی از حقایق پذیرفتهشده و آشکار تاریخی مطرح میشود.
اذعان به نقشآفرینی و اشتباه آمریکا در کودتا علیه مصدق، منحصر به وزرای خارجه نبوده است. در سال ۲۰۰۹، باراک اوباما که اولین سال ریاستجمهوریاش را میگذراند، در سفری به مصر یک سخنرانی خطاب به جهان اسلام داشت. در این سخنرانی، رئیسجمهور آمریکا رسما اذعان کرد: «در میانه جنگ سرد، ایالات متحده در سرنگونکردن دولت منتخب دموکراتیک ایران ایفای نقش کرد».
کتابی که در دولت ترامپ منتشر شد
آنچه ادعای هوک را غریبتر میکند این است که دولت فعلی ایالات متحده که برایان هوک از مقامات آن است، خود نیز بخشی از فرایند رسمیشدن نقش آمریکا در این کودتا بوده است. در سال ۱۳۹۶، در اولین سال حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید، وزارت خارجه آمریکا کتابی منتشر میکند که حاوی اسناد کودتای ۲۸ مرداد و نقش آمریکا در آن است. در این اسناد روایتهای قبل، حین و بعد از کودتا و اقدامات آمریکا در آن مطرح میشود. به گزارش بیبیسی، وزارت امور خارجه آمریکا در سال ۱۹۸۹ میلادی کتاب اسناد مربوط به روابط ایران و دولت دوایت آیزنهاور را منتشر کرد که اسناد کودتا در آن گنجانده نشد. آن اقدام بحثبرانگیز اعتراضات زیادی را درپی داشت. به همین علت در سال ۱۹۹۲ کنگره آمریکا، وزارت امور خارجه را موظف کرد که تاریخ دیپلماسی ایالات متحده را بهطور «جامع، دقیق و قابل اعتماد» چاپ کند. وزارت امور خارجه همچنین پذیرفت که نسخه تکمیلشده روابط ایران و آمریکا در دهه ۱۹۵۰ میلادی را چاپ کند که سرانجام در ژوئن ۲۰۱۷، خرداد ۹۶، چاپ شد.
وزارت خارجه آمریکا در سال ۲۰۱۶ میلادی، در دوران ریاستجمهوری اوباما و وزارت کری، اجازه انتشار کتاب اسناد کودتای ایران را نداده بود. از دید بسیاری از کارشناسان، علت تصمیم جان کری برای بهتعویقانداختن انتشار این کتاب، نگرانی از تأثیر زندهشدن این بحث بر روابط ایران و آمریکاست، درحالیکه دو کشور در کنار چهار کشور دیگر بهتازگی توافق برجام را امضا کرده بودند و امیدهایی به حرکت دو کشور به سمت کاهش تنشهای دیرینه وجود داشت. با توجه به اینکه این کتاب در اوایل دولت ترامپ منتشر شده میتوان به آقای هوک پیشنهاد داد، کتاب اسناد کودتای ۲۸ مرداد را بخواند.