شهید حمید توسلی سیرمندی هفتم تیرماه ۱۳۴۷ در آبادان به دنیا آمد، یادگار عیسی و زبیده خود به عشق درس و کتاب راهی مدرسه شد.
وی سالهای عمر نوجوانیاش با بوی کتاب و دفترهای کاغذی مشق شب از آرزوهایش نوشت.
شهید توسلی روزها و شبها را پشت سرگذاشت و همزمان با تحصیل در مدرسه در کنار علم، درس اخلاق و انسانیت را تمرین میکرد.
او به مقطع دبیرستان رسید، اما جنگ و جبهه آرزوهای حمید را نیز تغییر داده بود او به دفاع، ایستادگی از کشور می اندیشید به روزهایی که صدام نباشد و مردم و کودکان آبادان آزاد و بیدغدغه زندگی کنند.
شهید توسلی به آینده کودکانی میاندیشید که دانشآموزان بدون مارش آماده باش و آژیر قرمز و هشدار حمله هوایی شبها را راحت زیر نور و روشنایی کتاب بخوانند و روزها در حیاط مدرسه پرباشد از همههمه دانشآموزان کلاسپنجمیها.
او هرچند اصالتا سیرمندی بود اما در آبادان متولد شده بود و با کوچه پس کوچههای آبادان خاطرهها داشت.
شهید توسلی دپیلمش را تمام کرده بود و با وجود سن کماش در جبههها حضوری فعال داشت تا اینکه خدا او را برای شهادت آماده کرد و این جوان ۱۸ساله هفتم بهمنماه ۶۵ در دل هوای سرد زمستانی در منطقه پرسوز شلمچه آسمانی شد.
مزار شهید حمید توسلی سیرمندی بعد از شهادت به هرمزگان برگشت و بعد از تشییع بر روی دستان مردم در گلزار شهدای بندرعباس به خاک سپرده شد.
به امام خمینی بگویید مشتاق دیدارش بودم
شهید حمید توسلی سیرمندی که حدود یکماه قبل از شهادتش(یکم وسوم دیماه ۶۵) در بخشی از وصیتنامههایش آورده است: ای کاش ایمانی قوی داشتم و ارادهای قوی که بتوانم بیشتر از این به دین اسلام خدمت کنم.
وی افزوده است: ای خدا بر من بنده گناهکار که به سوی تو میآید منت گذار و توبه ناچیزش را بپذیر، ای خدایی که رحمتت سبقت دارد این بار توبه این بنده روسیاه را بپذیر و کاری کن که بر توبه خود بایستم که بتوانم هرگز گناه نکنم و هرگز این را در خود نمیبینم که چنین سعادتی نصیبم بشود که در این عملیات سرنوشتساز شرکت کنم.
شهید توسلی سیرمندی در بخش دیگری از وصیتنامهاش از پدر و مادرش میخواهد که در نمازهایشان برایش دعا کنند.
این شهید دفاع مقدس توصیه کردهاست: همیشه به یاد خدا باشید،گول نفس و شیطان را نخورید و درسهایتان را خوب بخوانید که هرگز محتاج بیگانه نشوید و درسهایتان را خوب بخوانید که هرگز محتاج بیگانه نشوید، قدر امام خمینی-(ره)- را بدانید که اگر سعادت دیدارش را پیدا کردید سلام این بنده حقیر را برسانید و بگویید که مشتاق دیدارش بودم.
شهید توسلی سیرمندی در وصیتنامه دیگری آورده است: خدمت زن عموی عزیزم و عموی گرامیم که جزو خانواده شهدا هستند میگویم که راه کربلا را باز خواهیم کرد به خون شهید سیروس و بهروز قسم میخورم که اول شماها خانواده شهدا را به کربلا ببرند و این نوید را میدهم که پیروزی نزدیک است.
۹۸۸۷ /۶۰۴۸