روزنامه اعتماد در قسمتی از این گزارش آورده است: بر اساس آمارهای ارایه شده برای ایجاد شغل در صنایع بزرگی چون نفت، گاز، پتروشیمی، فولاد و سیمان حدود بیست برابر بودجه لازم است که در صنایع کوچکی چون نساجی سرمایهگذاری میشود. به عنوان مثال در بخش صنایع سلولزی اگر ۵۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری کنیم، تنها ۵۰۰ شغل مستقیم ایجاد خواهد شد، در حالی که اگر این میزان سرمایه در بخش صنایع کوچک و پاییندستی انجام شود، به مراتب هم میزان اشتغال افزایش خواهد یافت و هم خروجی آن از نظر ایجاد درآمد مالیاتی برای دولت بیشتر میشود. ضریب روند اشتغال در این صنایع به مراتب بالاتر از صنایع بزرگ است. در کشورهای پیشرفتهای چون کشورهای اروپایی و ایتالیا، استراتژی اقتصادی بر صنایع کوچک و متوسط استوار است و حمایتهای جدی از این صنایع صورت میگیرد، اما در کشور ما هر روز بیش از دیروز به جای صنایع کوچک و متوسط به صنایع بزرگ توجه شده است. با این توضیحات به نظر میرسد توجه و حمایت دولت از صنایع کوچک و متوسط به جای صنایع بزرگ به ویژه در شرایط فعلی میتواند رشد و شکوفایی اقتصاد کشور و خروج از وضعیت رکود تورمی را به دنبال داشته باشد.
داوود سوری اقتصاددان معتقد است پیچیدگی رشد، یکی از مهمترین دلایل عدم رشد و بالندگی بنگاههای کوچک و متوسط کشور است. چرا که مطابق با آمار، اقتصاد ایران بهصورت بارز و گستردهای با شرکتهای بزرگ دولتی و شبهدولتی تعریف میشود که بیش از ۸۳ درصد اقتصاد کشور را تحت کنترل دارند. در گفتوگو با این اقتصاددان، پیششرطها و پیچیدگیهای رشد بنگاههای کوچک و متوسط در اقتصاد ایران مورد بررسی قرار گرفته است.
یکی از مقولاتی که در سالهای اخیر مورد بحث بوده توسعه کسب و کارهای کوچک و متوسط است. برای شناخت این موضوع اجازه بدهید از مفاهیم شروع کنیم به چه بنگاهی کوچک و متوسط میگویند؟
در دنیا تعریف روشنی از بنگاههای کوچک و متوسط نداریم؛ یعنی وحدت وجود ندارد و بسته به تعداد کارکنان، میزان دارایی، گردش مالی و... بنگاههای کوچک و متوسط دستهبندی میشوند. در ایران هم همین موضوع به چشم میخورد و تعریف واحدی نیست اما نهادهای رسمی بر اساس تعداد کارکنان اقدام به دستهبندی بنگاهها میکنند ولی بازه ۵۰ تا ۱۰۰ کارکن را میتوان بازهای نامید که بنگاههای کوچک و متوسط قرار دارند.
کارکرد این بنگاهها چیست؟
بنگاههای کوچک و متوسط نهادهای محدود اقتصادی هستند که از طریق انباشت منابع مالی خرد، کارآفرینی و پیوند با صنایع، زمینههای توسعه اقتصادی را فراهم میآورند. این بنگاهها در افزایش متغیرهایی مانند رشد اقتصادی، اشتغال، تولید ثروت و کاهش فقر کشورها نقش حیاتی دارند. درصد بالایی از نیروی کار هر کشور در بنگاههای کوچک و متوسط فعالیت میکنند و همین دلیل کافی است که دولتها با حساسیت بالایی به عملکرد بنگاههای کوچک و متوسط نظارت دارند ظرفیت بنگاهها در خلق فرصتهای شغلی جدید و به کار گرفتن نیروهای بیکار یکی دیگر از کارکردهای این بنگاهها است در واقع این مکانیسم منجر به تعدیل نرخ بیکاری میشود. بر اساس آمار کمیسیون اروپا ۸۳ درصد از خلق فرصتهای شغلی جدید در اتحادیه اروپا در پنج سال منتهی به سال ۲۰۱۲ بر عهده بنگاههای کوچک و متوسط بوده است. در برخی از کشورها یکی از راهبردهای مهم برای هدایت بخش غیررسمی بازار به بخش مولد اقتصاد، توسعه و حمایت از بنگاههای کوچک و متوسط است و رونق این بنگاهها منجر به کاهش نرخ مشارکت نیروی کار در شغلهای کاذب و غیررسمی میشود. این راهبرد، بهخصوص در مورد کشورهای کمتر توسعهیافته، به دلیل نسبت بالای بخش غیررسمی، موثر واقع شده است.
ایدههای کارآفرینی و دانشبنیان یا همان استارتآپی در بستر بنگاههای کوچک و متوسط رشد و گسترش پیدا میکنند. به همین دلیل یک رابطه معنادار بین رونق بنگاههای کوچک و متوسط و توسعه کارآفرینی وجود دارد. بهعبارت دیگر اگر کارآفرینی را یک فرآیند در نظر بگیریم، بنگاههای کوچک و متوسط ابزار اجرایی آن در بخشهای مختلف اقتصاد هستند که حمایت از این بنگاهها به رشد و گسترش کارآفرینی منجر خواهد شد.
خلق کانالهای متنوع و کارا برای هدایت پساندازهای خرد به سمت تولید در اقتصاد یکی از مهمترین دغدغهها در هر اقتصادی است. بنگاههای کوچک و متوسط به خوبی میتوانند ضمن تجمیع پساندازهای پراکنده در اقتصاد، زمینههای تزریق منابع مالی خرد به تولید را فراهم کنند.