این اظهارات رییسجمهوری ایران در شبکههای اجتماعی به معنای دیدار احتمالی او با دونالد ترامپ، رییسجمهوری ایالات متحده امریکا تعبیر شد و برای تحقق این مهم، چه مکانی بهتر از مقر سازمان ملل متحد در نیویورک. ولی علی ربیعی، سخنگوی دولت در جریان نشست خبری خود به تکذیب این موضوع پرداخت و از نبود برنامه برای دیدار با مقامات امریکایی سخن به میان آورد. با این حال ناظران همچنان معتقدند که اتفاقات رخ داده و تحولات ایجاد شده حاکی از بهبود روابط و کاهش تنشهای ایجاد شده بین تهران و واشنگتن است. از همینرو و به منظور بررسی فراز و فرودهای ایجاد شده با حشمتالله فلاحتپیشه، عضو کمیسیون امنیت ملی و رییس سابق این کمیسیون به گفتوگو نشستیم.
یکی، دو روز گذشته محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه با سفر به چند کشور اروپایی ازجمله دو سفر پیاپی به فرانسه، مذاکراتی را با مقامات ارشد این کشورها انجام داد و ناگهان شامگاه یکشنبه، خبرهایی از نزدیک شدن به نوعی تعامل احتمالی میان ایران و امریکا به گوش رسید. به نحوی که گفته شد بحث ایران در حاشیه اجلاس گروه هفت پیگیری خواهد شد. تحلیل شما از این تحولات اخیر چیست و آیا باید منتظر اتفاقی مهم یا حرکت به سوی نوعی گفتوگو و مذاکره میان طرفین باشیم؟
ببینید، آنچه ترجیح داده و مشخص شده این است که تاکنون، جمهوری اسلامی ایران هرگز تا این حد به یکی از قدرتمندترین میزهای سیاسی دنیا نزدیک نشده بود. البته ما این میز را به رسمیت نمیشناسیم، چراکه در گذشته تصمیمات متعددی علیه ایران و منافع ملی کشور و مردم ایران اتخاذ شده و شاهد رویکردهایی ناعادلانه در این جلسات بودهایم. رویکردهایی که در مواردی به صدور احکام و آرایی ناعادلانه علیه ایران نیز انجامیده است.با این همه اما به نظر میرسد همینقدر که ایران با حرمت و احترام به این جلسه دعوت میشود و در حالی که در گذشته شاید صرفا موضوع ایران در اینچنین نشستهایی مطرح میشود، امروز میبینیم که هم موضوع و هم موضع ایران مطرح میشود و این مواضع طرفداران چشمگیری نیز پیدا کرده است. از دیگر سو شاهد هستیم که ایالات متحده و مشخصا شخص آقای ترامپ در اینچنین اجلاسی در یک موضعی تنها قرار میگیرد و باید توجه داشته باشیم که همین امر نیز به خودی خود، دستاورد مثبتی است. البته فرانسویها نباید راه را اشتباه بروند.
چطور؟ منظورم این است که این خطای راهبردی احتمالی فرانسه به چه شکل خواهد بود؟
به اعتقاد من امروز بحث بر سر میانجیگری نیست، چرا که جمهوری اسلامی بهطور کلی از فرانسه انتظار ایفای نقش میانجی بین خود و ایالات متحده امریکا را ندارد. انتظار ایران این است که کشورهای اروپایی به وظیفه برجامی خود عمل کنند و به همان میزان خود برجام تقویت میشود و امریکاییها مجبور خواهند شد که وارد مسیری تازه در راهبردهای دیپلماتیک خود شوند.علاوه بر این نکته باید توجه داشته باشیم که خود آقای ترامپ از این میانجیگریها خوشحال نیست، چراکه راهبرد امریکاییها مبتنی بر یکجانبهگرایی است و این کشور و بهویژه مقامات امروز حاکم بر کاخ سفید، ورود بازیگران دیگر را برنمیتابند. واقعیت این است که مجموعه این تحولات و همچنین آن مسائلی که آقای روحانی مطرح کرده و تلویحا نیز نسبت به تحقق آن ابراز خرسندی و خوشحالی کرد، نشاندهنده این است که یک دیپلماسی پرقدرت در حال شکلگیری است و معنای این موضوع آن است که باید شاهد تغییر ماهیت کشمکش باشیم، نه لزوما حل و رفع کشمکش. اگر ماهیت کشمکش تغییر کند، یعنی ایران دیگر یک کشور هدف و یک کشور ضعیف و صرفا پذیرنده و منفعل نیست، بلکه کشوری است اثرگذار که در چنین شرایطی، امکان تقویت دیپلماسی وجود دارد.
مطالبات هر دو طرف در ماههای اخیر مشخص بوده. ایران تاکید کرده باید فضا برای فروش نفت همچون دیگر کشورها فراهم شود و در مقابل کاخ سفید نیز مسائلی را درباره تغییر رفتار ایران در مناسبات منطقهای و همچنین بحث موشکی ایران مطرح کرده و میکند. آیا ایران جز بحث فروش نفت، مطالبه دیگری نیز دارد؟! طرف مقابل چطور؟
نکته مهمی که نباید مغفول بماند، این است که بحث و مطالبه اصلی ایران، اجرای تام و تمام برجام از سوی طرفین بوده است. به هر حال برجام دارای جنبههایی مختلف و متعدد است و حتی آزاد شدن ایران در بحث منع تحریم موشکی و غیره نیز بخشی از این مطالبات است. در واقع ایران به عنوان یک بازیگر قدرتمند منطقهای میتواند از تمامی مفاد NPT استفاده لازم را ببرد، فروش نفت خود را چنانکه باید دنبال کند و مسائلی دیگر.پیشنهادی که آقای مکرون ارایه داده است، از جهاتی قابل بررسی است. درواقع اگر این پیشنهاد مکرون، مابهازایی نداشته باشد، شروعی خوبی است. به بیان دیگر انتظار اینکه اینستکس در ازای 5 هزار یورور، تامین یا شارژ مالی شود یا معافیت چند صد هزار بشکه نفت به برخی کشورها داده شود، انتظاراتی نیست که ایران در قالب آن، گام سوم را برنداشته یا به نحوی اقدام به عقبنشینی کند، در این حد نیست. این رویکرد جدید میتواند شروع خوبی باشد، به شرطی که مابهازایی از ایران نخواهند.
منظورتان از این مابهازایی که در قبال مذاکره با ایران از سوی طرف مقابل مطالبه خواهد شد، چیست؟ ایران به چه مطالبهای از سوی طرف مقابل پاسخ مثبت میدهد و کدام موارد را نمیپذیرد؟
مابهازای آن مشخص است. از 1248 نوع تحریم، 915 مورد باید برداشته میشد ولی زمانی که ما به این سقف نزدیک شدیم، آقای ترامپ وارد شد و بازی را برهم زد و درواقع زیر میز بازی زد. به بیان دیگر، بازگشت به همان سطح آزادسازی 915 نوع تحریم، میتواند شروع خوبی برای کاخ سفید باشد. البته این گام طبیعتا پس از بازگشت آنها به تعهداتی خواهد بود که پیشتر در قالب قطعنامه 2231 و همچنین برجام مشخص شده بود.به این اعتبار، تنها راه پیشروی امریکاییها میتواند این باشد که امکان تعامل با ایران را فراهم کنند. فراموش نکنید که ایرانیان پس از تحمل یک سال دشوار و رسیدن به فضایی که به لحاظ اقتصادی پشت سر گذاشتیم، موفق شدند تاحدودی فضا را مدیریت و تثبیت کنند و امروز هم اگرچه مشکلات اقتصادی قابل توجهی داریم، اما واقعیت آن است که عمده این مشکلات ناشی از ضعف مدیریت است. وگرنه دولت موفق شد شاخصهای کلان اقتصادی را کنترل و وضعیت اقتصاد را مدیریت کند. اما همین فضایی که ما پشت سر گذاشتیم، ناشی از اقدامات طرف مقابل نیز بود و همین مساله باعث شده که ایرانیان دیگر وارد یک فضای لغزان دیپلماسی جدید نشوند.
طرف مقابل چطور؟! مشخصا آیا چنانکه برخی رسانههای خارجی نیز مورد تاکید قرار داده و میدهند، مطالبات آنها چه بوده است؟
ببینید امریکاییها نمیتوانند پرونده ایران را به همین نحو دنبال کنند، چراکه سر باز ماندن پرونده ایران برای ترامپ نقطه ضعف محسوب شده و او نمیتواند در آستانه انتخابات ریاستجمهوری امریکا این وضع را پیشرو داشته باشد. بنابراین مجبور است این پرونده را ببندد. پس از سقوط پهپاد و تحولات بعد از آن، راهکار نظامی به بنبست رسیده و کاخ سفید مجبور است به راهکاری تازه برسد.
نگاه شما به این وضعیت چیست؟
به اعتقاد بنده اگر کسانی مثل بولتون از کابینه دور شوند و اجازه ورود نداشته باشند، این امکان وجود دارد که فضا به سمت شرایط پیش از خروج امریکا از برجام سوق پیدا کند، چراکه بعضی اوقات این امکان را میبینیم که ایران وارد فضای مذاکرات تازه بشود. با این همه، اعضای فعلی تیم ترامپ مانع از تحقق این امر شده و تا زمانی که این افراد هستند، نباید منتظر تغییری خاص باشیم.
سوال این است که آنها از ایران چه خواستهاند؟
امریکاییها به هر حال دو موضوع را از ایران درخواست کردند که پیش از این نیز، بارها تکرار شده است. یکی توان موشکی ایران و دیگری تغییر سیاستهای منطقهای است. این دو ابزار قدرت ایران است و به هر حال اگر ما بر سر این مسائل وارد مذاکرات شویم، ضرر خواهیم کرد. در این دو مورد، هیچ نرمشی صورت نگرفته و به هیچوجه هم نخواهد گرفت، چراکه اگر این مسائل را وارد مذاکرات کنیم، ضرر خواهیم کرد.ایران یک طرح کلی داده است؛ آن هم نه به امریکا، بلکه به کشورهای منطقه. ایران گفته که به پیمان منع تجاوز برسیم و بتوانیم امنیت منطقهای ایجاد کنیم. معتقدم این مساله میتواند امریکا و هر کشوری که ایران را تهدید کند، خلع سلاح کند.
آقای روحانی تلویحا از احتمال دیدار رودررو با ترامپ صحبت کرده؛ آیا باید منتظر این اتفاق باشیم؟
ایران و امریکا برنامه راهبردی برای مذاکره ندارند. راهبرد ایران همسو با اروپاییها و تقویت دیپلماسی است. ایران و اروپاییها در این زمینه موفق شدهاند و امریکاییها در راهبرد خود در راستای تضعیف دیپلماسی رسمی و فشار به ایران موفق نشدهاند. بنابراین معتقد هستم در چنین شرایطی، چون امریکاییها نمیتوانند پرونده را باز بگذارند، امکان اینکه شرایطی تازه ایجاد شود، فراهم نیست.
ایران هرگز تا این حد به قدرتمندترین میزهای جهان نزدیک نشده بود
انزوای ترامپ به خودی خود دستاوردی مثبت محسوب میشود
ایران از فرانسه انتظار میانجیگری در رابطه با امریکا را ندارد
اظهارات روحانی به معنای شکلگیری دیپلماسی قدرتمند است
خواسته تام و تمام ایران، اجرای برجام ازسوی همه طرفها بوده است
گاهی اوقات امکان ورود ایران به مذاکراتی تازه وجود دارد ولی برخی اعضای تیم ترامپ مانع تحقق این مساله شدهاند
از 1248 نوع تحریم، 915 مورد باید برداشته میشد