گروه اطلاع رسانی ایرنا در راستای ایفای رسالت آگاهی بخشی به انعکاس برجسته ترین گزارش های روزنامه های مختلف با عناوینی چون دولت روحانی نهادساز است، سد دلار شکست، ویترینی برای فیفا یا شروعی امیدبخش؟، حال نسبتا خوب سیل زدگان مازندران، گذار تدریجی ایران از «خانواده متعارف»، نقشه راه پاریس، شاخص جدید زندگی بهتر، ایران به دیپلماسی تن بدهد، قبلا شهر را میفروختند ما نمیفروشیم و فهرست بازداشتیهای پروندههای اقتصادی در مرداد ماه در ادامه به بازتاب گزیده ای از این مطالب می پردازیم:
دولت روحانی نهادساز است
روزنامه ایران در گزارشی با عنوان دولت روحانی نهادساز است آورد: «دو سال آخر»؛ این عبارت در ادبیات سیاسی دولتهای ایران تبدیل به یک کد شده؛ بزنگاهی که برخی دولتها در دوراهی تصمیم قرار گرفتند؛ رئیس جمهور سازی یا ساختارسازی. دولت حسن روحانی هماکنون در این بزنگاه قرار گرفته اما به تعبیر سخنگوی دولت، انتخاب این دولت ساختارسازی است تا رئیس جمهور سازی. به گفته علی ربیعی، میراث رئیس جمهوری نهادهایی خواهد بود که برای جمهور بماند. بنیادهای اجرایی و بنیانهای فکری که تبدیل به هنجار تکرارشونده در دوران پساروحانی شود. چنانکه او در گفتوگو با «ایران» میگوید دولت حسن روحانی دو سال آخر را با شعار «سر به سلامت بردن» طی نخواهد کرد: «شاید این دو سال سری هم بشکند، اما تفکر دولت سر جای خود باقی خواهد ماند.» به گفته ربیعی میراث روحانی، افزایش میانجیهای اجتماعی خواهد بود.
ربیعی در این گفت و گو ادامه داد: وقتی دولتها به پایان دوره خود نزدیک میشوند، معمولاً میخواهند سر به سلامت ببرند. اما معتقدم آقای روحانی میخواهد نهادها و بنیادهای خوبی برای بعد از خود به جا بگذارد. بنابراین بیتردید، ما در دولت دوازدهم، با شعار «سر به سلامت بردن» دو سال آینده را طی نخواهیم کرد. شاید این دو سال سری هم بشکند، اما تفکر دولت سر جای خود باقی خواهد ماند. زیرا این جریان و حرکت اعتدالی و اصلاحی است که میتواند جامعه را به سمت پیشرفت ببرد. برای این منظور، اگر به سمت دولت نهادساز حرکت کنیم، آثار آن، فارغ از هیاهوها دیده خواهد شد. برخلاف باور بسیاری، نگاه به سال ۱۴۰۰ این گونه نیست که شرایط چطور باشد تا ما همچنان حضور داشته باشیم، بلکه تلقی و نگاه دولت این است که چه چیزی برای فرزندان ما و برای نسل آینده ما مفید و چه چیز مفید نیست و آنچه مفید است را پایهگذاری کنیم و بکاریم.
سد دلار شکست
روزنامه آرمان ملی در گزارش خود با عنوان سد دلار شکست می نویسد: صرافان فعال در خیابان فردوسی تهران، روز گذشته را با اتفاقی عجیب آغاز کردند. اگرچه سفر محمدجواد ظریف به فرانسه و فضای مثبت مذاکرات، با بیمهری صداوسیما، بازتاب داده نشد اما بازار ارز و سکه، به خوبی از آثار احتمالی این سفر استقبال کردند. بر این اساس، روز گذشته، بازار معاملات ارز تهران با کاهشی چشمگیر مواجه شد. بر این اساس، دلار پس از مدتها به کانال ۱۰ هزار تومانی بازگشت و بدین ترتیب با شکستن سد مقاومتی دلار، به تولیدکنندگان وابسته به ارزهای خارجی، نوید روزهای بهتری را داد. از سوی دیگر، قیمت هر قطعه سکه تمام بهار آزادی نیز تا لحظه تنظیم این گزارش، به چهار میلیون و ۳۰ هزار تومان رسید که نسبت به روز قبل از آن، کاهشی قابل توجه را نشان میدهد. با این حال هنوز مشخص نیست روند کاهشی ارز تا چه میزان تداوم داشته یا با ثبات همراه باشد.
از سال گذشته که فنر قیمت ارز ناگهان از جای خود جهش کرد و نرخهای منطقی را هم درنوردید کسی گمان نمیکرد دوباره روزی فرا برسد که قیمت دلار به سوی روند کاهشی میل کند. اما ایجاد اصلاحاتی در سیاستهای پولی و بانکی از سوی بانک مرکزی و کنترل سمت تقاضا در کنار اصولیشدن عرضه دلار، این ارز پرطرفدار را دوباره به سمت نمودارهای کاهنده هدایت کرد. بر همین اساس، ماه گذشته قیمت دلار سد ۱۲ هزار تومانی را نیز شکست و به کانال ۱۱ هزار تومانی وارد شد. در آن زمان برخی پیشبینی میکردند که ممکن است دلار بتواند تا ۱۰ هزار تومان نیز کاهش قیمت را تجربه کند اما ثبات تدریجی قیمت این ارز، امید به کاهش مجدد را از یاد برد. اما روز گذشته نرخ ارز در بازار ارز تهران، با رکوردشکنی مواجه بود و امید به واقعیتر شدن قیمت دلار را در میان فعالان اقتصادی بالا برد. گفتنیست برخی کارشناسان اقتصادی، قیمت واقعی دلار را در بازه هشت تا ۱۰ هزار تومانی تعریف میکنند. از سوی دیگر، فاصله قیمت دلار آزاد با دلار نیما کاهنده شده و این روند میتواند تعادل مثبتی در حوزه بازرگانی ایجاد کند. در صورت ثبات قیمت دلار در چند روز آینده میتوان امید داشت که کانال ۱۰ هزار تومانی تا مدتها حفظ شده و اندکاندک به سمت پایینتر میل کند. با این حال، اهداف بانک مرکزی در تعیین نرخ دلار بسیار مهم و اثرگذار است.
ویترینی برای فیفا یا شروعی امیدبخش؟
روزنامه توسعه ایرانی در گزارشی با عنوان ویترینی برای فیفا یا شروعی امیدبخش؟ می نویسد: چند سالی میشود که ورود زنان به ورزشگاهها تبدیل به جنجال شده است. از مخالفت مراجع و مسئولان مربوطه تا اعلام امیدواریهای گاه و بیگاه برخی دیگر از مسئولان و تبدیلشدن موضوع به وعدههای انتخاباتی از سوی نامزدهای ریاست جمهوری. در ایران نزدیک به چهار دهه است که ورود زنان به ورزشگاهها برای تماشای مسابقات فوتبال مردان ممنوع اعلامشده و این در حالی است که فدراسیون بینالمللی فوتبال (فیفا) در اصول خود هرگونه تبعیض جنسیتی را ممنوع کرده است. اعتراض به ممنوعیت حضور زنان ایرانی در ورزشگاههایی که مردان مسابقه میدهند، ازجمله فوتبال، در سالهای اخیر بارها خبرساز شده و واکنشهای بینالمللی بسیاری را به همراه داشته است.
این نادیده گرفتن حق بدیهی زنان برای ورود به استادیوم با مطرح کردن موضوعاتی دیگر، باعث شده است که حالا بسیاری از زنان و مردان، تقریباً یکصدا خواهان تحریم فوتبال ایران شوند. این مسئله برای بسیاری از کسانی که تلاشهای زنان برای ورود به استادیوم را در سالهای اخیر رصد کردهاند، میتواند نشانه تغییر موضع بخشی از زنان باشد که تا همین چند سال پیش باوجودآنکه برای ورود به استادیوم مبارزه میکردند اما مخالف تحریم ورزش ایران به این دلیل بودند، چراکه ورزش و رفتن به استادیوم را از تفریحات معدودی میدانستند که بخشی از جامعه توان برخورداری از آن را دارند و از طرف دیگر نمیخواستند به دلیل تحریمهای فدراسیونهای جهانی، نسلی از ورزشکاران ایران از حضور در مسابقات بینالمللی محروم شوند.
با تمام این کشوقوسها اما ظاهراً مهلت قانونی که فیفا به ایران داده کارساز شده و درهای استادیوم آزادی روز ۱۸ مهر امسال به روی زنان باز میشود و آنها میتوانند برای تماشای دیدار تیم ملی ایران و کامبوج در مرحله مقدماتی جام جهانی قطر به ورزشگاه آزادی بروند. تقیزاده معاون حقوقی وزارت ورزش در تازهترین اظهارنظر دراینباره گفت: زنان در ۱۸ مهر امسال برای تماشای دیدار تیم ملی ایران و کامبوج در مرحله مقدماتی جام جهانی قطر میتوانند به ورزشگاه آزادی بروند. البته گفته میشود اولین قدم برای حضور زنان در استادیومها تنها به بازیهای ملی ختم خواهد شد. فراهم شدن امکان حضور زنان دربازیهای ملی در ورزشگاهها بازتاب جهانی زیادی بهویژه در رسانههای عربی داشت.
حال نسبتا خوب سیل زدگان مازندران
روزنامه خراسان درگزارشی با عنوان حال نسبتا خوب سیل زدگان مازندران آورده است: روند ساخت بیش از ۳۰۰ واحد مسکونی احداثی سیل زده در استان مازندران با پیشرفت فیزیکی ۵۵ درصدی ادامه دارد و به گفته مسئولان تا سه ماه آینده به اتمام می رسد. شامگاه ۲۶ اسفند بارش مداوم باران در استان های شمالی موجب وقوع "سیل دورانی" (سیل هایی که هر صد سال یک بار رخ میدهد) در ۱۲ شهرستان مازندران شد. روستاهای حسنآباد و میاندورود کاملاً زیر آب رفت و بارش ۳۰۰ میلی لیتری آب طی دو روز که برابر با ۷۰ درصد بارش های کل سال بود، به بیش از هشت هزار واحد مسکونی شهری و روستایی خسارت زد. بارش غافلگیر کننده در روزهای پایانی سال تا آن جا ادامه یافت که تردد در برخی روستاهای استان با قایق موتوری و جت اسکی صورت می گرفت.
مقدار آب در برخی رودخانهها از جمله تلار، تجن و نکارود بالا رفت و جدای از سیل و آب گرفتگی در استان، ریزش سنگ در محورهای کوهستانی نظیر سوادکوه، بارش شدید برف تاارتفاع یک و نیم متر در کندوان، هراز و کیاسر و خالی شدن زیر ریل قطار در محدوده راه آهن شمال، همچنان حال مازندران را تا روزهای پس از عید نوروز ناخوش کرد.
سهم مناطق سیمرغ، کیاکلا و ساری از این آب گرفتگی، خسارت مادی قابل توجهی بود و روستاهای ایول، سنور، چالو، لنگر، آلایکلا، کردمیر، ولویه علیا، سفلی، تلمادره، اراء، پشرت، کوات، قلعهسر، اروست و مالخواست با بارش شدید برف مواجه بودند. همانند دیگر استان های سیل زده در این جا نیز همیاری های به هنگام نیروهای امداد اعم از هلال احمر، ارتش، سپاه پاسداران و به دنبال آن همت مردمی برای حمایت های مادی و معنوی مرهمی بر آلام بلادیدگان سیل بود.
طبق مشاهدات گزارشگر اعزامی خراسان به مازندران، پس از گذشت پنج ماه از این حادثه عملیات عمرانی واحدهای مسکونی شهرها و روستاهای مازندران همچنان ادامه دارد و کار تعمیرحدود هفت هزار واحد مسکونی آسیب دیده در هفته سوم ماه مرداد به طور کامل پایان یافته است. اکنون کمتر نشانی از آثار سیل بلا خیز در راه های مواصلاتی، خطوط راه آهن و تاسیسات شهری باقی مانده است وماراتن احداث حدود ۴۰۰ واحد مسکونی در سراسر استان همچنان ادامه دارد.
گذار تدریجی ایران از «خانواده متعارف»
روزنامه ابتکار در گزارشی با عنوان گذار تدریجی ایران از «خانواده متعارف» آورد: آیا خانواده در ایران با بحران روبهرو است؟ این سوالی است که ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده، بیش از همه ذهن مسئولان را. آمارهای ازدواج، طلاق، تجرد، تجرد قطعی، ازدواج سفید، مجردزیستی و... همه حکایت از تحولی عظیم در نهاد خانواده دارند. نهادی که روزگاری تعیینکنندهترین و تصمیمگیرنده نهایی مسیر زندگی برای اعضای خود بوده، حالا از قدرتش کاسته شده و کارکرد خود را از دست داده است. اما دلیل این اتفاق چیست؟ آیا همچنان خانواده میتواند نیازهای اعضای خود را تامین کند؟
به گفته محمدمهدی تندگویان، معاون امور جوانان وزارت وزرش و جوانان، سال ۹۷، ۵۵۰ هزار ازدواج در کشور به ثبت رسیده که این آمار نسبت به سال ۹۶ با کاهش روبهرو بوده است. این آمار درحالی منتشر شده که دههها است دولتها با اختصاص ردیف بودجه، سعی در افزایش ازدواجها و تقویت نهاد خانواده دارند. آمار طلاقهای ثبت شده در سال ۹۷ اما دستکمی از آمارهای ازدواج در ایران ندارد. به گفته تندگویان در سال ۹۷ به ازای هر ٣ ازدواج یک طلاق رخداده است.
حسن محدثی گیلوایی، استادیار گروه جامعهشناسی واحد تهران مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی در گفتوگو با «ابتکار» اظهار داشت: رابطه اجتماعی تام در عصر مدرن دیگر آن ضمانت بلندمدت را ندارد. بنابراین، چون زندگی مشترک به صورت سنتی و متعارفش (خانواده هستهای) یک رابطه اجتماعی تام است، ضمانتهای عملی و اجتماعی خود را از دست داده است. در نتیجه، دو راه بیشتر نمیماند: یک راه این است که افراد به سمت کوتاه کردن مدت رابطهها بروند و راه دیگر آن است که خواهان این نباشند که به تمام نیازهایشان در یک رابطه پاسخ دهند. تعداد بالای آمار طلاق حکایت از آن دارد که عملاً روابط اجتماعی زوجین کوتاهمدت شده است.
نقشه راه پاریس
روزنامه اعتماد در گزارشی با عنوان نقشه راه پاریس می نویسد: کوران اخبار پس از توفان حوادث، رسانههای داخلی و خارجی را به خود مشغول کرده است. زنجیرهای از دید و بازدیدها رخ داده که هیچ اطلاعات موثقی درباره جزییات آن منتشر نشده است. سفرهای از پیش اعلام نشده، مذاکرات محرمانه، توییتهای صرفا خبری و رسانههایی که باید با چک کردن مسیر رفت و آمد هواپیماها یا مراجعه مرتب به فضای مجازی از چند و چون تحولات سر دربیاورند. ادبیات برجامی دوباره جای خود را در اظهارنظر مقامهای ایران و ۱+۵ سابق بازیافته است: «مذاکرات سازنده، گفتوگوهای مثبت، پیشرفت محسوس و البته گمانهزنیهای رسانهای با این ترکیب تکراری که «خبری در راه است».
محمد جواد ظریف، وزیر خارجه در چین و دونالد ترامپ، رییسجمهور ایالات متحده امریکا در فرانسه هستند اما توقفگاه مشترکی به نام «بیاریتس» هرچند تنها برای چندساعت دو مقام ایرانی و امریکایی را در چند متری هم دید به محلی برای گمانهزنیهای بسیار تبدیل شده است. نقاط ابهام بسیار است: امانوئل مکرون، رییسجمهور فرانسه برای نجات توافق هستهای با ایران چه نقشهای در دست دارد؟ محمدجواد ظریف چرا رفت و چرا بازآمد؟ در نخستین مذاکرات دوجانبه مکرون و ترامپ چه گذشت که در نتیجه آن، وزیر خارجه فرانسه با اطلاع دونالد ترامپ از محمدجواد ظریف برای حضور در حاشیه نشست گروه ۷ دعوت کرد؟ چرا خبر سفر مجدد وزیر خارجه به فرانسه اعلام نشد؟ در رایزنیهای قریب به ۵ ساعته ظریف در «بیاریتس» چه گذشت و شاید مهمترین سوال اینکه چرا حسن روحانی، رییسجمهور ایران در اظهاراتی کم سابقه، سخنانی را بر زبان راند که به نوعی میتوان آن را چراغ سبزی برای مذاکره با امریکا البته به شرطها و شروطها خواند؟
یک نشست خبری جنجالی با کلیدواژه تاریخی «دیدار روسای جمهور ایران و امریکا». امانوئل مکرون و دونالد ترامپ در پایان این دور از رایزنیهای گروه ۷، صحنه را ربودند و شاید بتوان گفت که پیش از آنها این حسن روحانی، همتای ایرانی آنها در تهران بود که نگاهها را به سمت فرانسه جلب کرد. پس از سخنان روحانی در تهران که از سوی رسانههای بینالمللی به پیام ایران برای مذاکره با امریکا تعبیر شد، همه منتظر واکنش دونالد ترامپ و امانوئل مکرون بودند و البته که این انتظار به نتیجه رسید. مکرون در نشست خبری با ترامپ با استقبال از سخنان همتای ایرانی، دیدار روسای جمهور ایران و امریکا را غیرممکن ندانست و حتی برای انجام آن در بازه زمانی نه چندان دور ابراز امیدواری کرد. ترامپ درست مانند همتای ایرانیاش جمله خود را مشروط به وجود شرایط مناسب کرد.
شاخص جدید زندگی بهتر
روزنامه دنیای اقتصاد در گزارشی با عنوان شاخص جدید زندگی بهتر نوشت: سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه (OECD) با معرفی شاخصی فراتر از آمارهای خشک اقتصادی، سعی کرد وضعیت رفاهی و کیفیت زندگی کشورها را به تصویر بکشد: «شاخص زندگی بهتر». یکی از معیارهای مهم زندگی بهتر، «توازن کار-زندگی» است که بیشترین و کمترین ساعات کار و فراغت اقتصادهای دنیا را زیر ذرهبین قرار میدهد. بررسیهای این پروژه نشان داد که کشورهای ایتالیا، فرانسه، هلند و اسپانیا بیشترین فراغت را در روز دارند و در مقابل کشورهای کلمبیا، ترکیه و مکزیک، بیشترین ساعت کار را در هفته تجربه میکنند. اگر ایران (با احتساب ۴۴ ساعت کار در هفته) در این بررسی قرار داشت، در ۵ کشور بالای لیست قرار میگرفت. البته از دریچه دیگر، ایران در قله این لیست نیز میتواند قرار گیرد. یکی از شاخصهای مورد بررسی، درصد جمعیتی است که بالای ۵۰ ساعت در هفته کار میکنند. ترکیه با ثبت نرخ ۳۳ درصد در رتبه نخست شاخص مذکور قرار گرفت؛ اما دادههای مرکز آمار نشان میدهند که ۳/ ۳۸ درصد از نیروی کار ایران، بیش از حدود ۵۰ ساعت در هفته کار میکنند، پس ایران میتواند رتبه نخست این حوزه را در جهان داشته باشد. همه این فعالیت بیش از حد در حالی است که یافتههای علمی و شواهد تجربی بررسی اخیر ثابت کرد که کار بیش از حد، کاهش بهرهوری و خروج نهایی نیروی کار را سبب خواهد شد.
گزارش سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه به خوبی نشان میدهد کلیشهها چگونه مانع تصمیم درست شده است. کار کردن زیاد از سطحی به بعد نه تنها کمک به تولید نمیکند، بلکه ضد تولید است. جالب اینکه درحالی برخی از ایران به عنوان کشور تعطیلات نام میبرند که فقط سه کشور آخر هفته یک روزه دارند؛ ایران، بوتان و نپال. ایرانیها با وجود داشتن تعطیلات مناسبتی بیشتر در مقایسه با سایر کشورها، بهواسطه یک روزه بودن تعطیلات پایان هفته، تقریبا یک ماه کمتر از میانگین جهانی به تعطیلات میروند. در مجموع در ایران کارگران یکی از طولانیترین ساعتهای کاری را در مقایسه با دیگر کشورها دارند.
ایران به دیپلماسی تن بدهد
روزنامه همدلی در گزارش خود با عنوان ایران به دیپلماسی تن بدهد می نویسد: هرچند «علی ربیعی» سخنگوی دولت گفته بود که سفر ظریف به فرانسه ربطی به گروه جی۷ نداشت، اما نمیتوان منکر شد که این سفر هیچ ارتباطی به مسائل ایران و آمریکا ندارد. همانگونه که رئیس جمهور فرانسه اعلام کرد اقدام مشترک سران جی۷ با هدف شروع مذاکراتی جدید و متوقف کردن ایران از اتخاذ تصمیماتی است که به تشدید تنشها منجر میشود. این سفر با ابتکار دولت فرانسه انجام گرفت تا طی هماهنگیها و رایزنیهایی که از پیش صورت گرفته است، بتواند تنشهای میان ایران و آمریکا را کاهش دهد. «همدلی»، در باره سفر غیرمنتظره ظریف به محل نشست گروه جی۷، گفتوگویی با «فریدون مجلسی» دیپلمات پیشین ایران و تحلیلگر مسائل بینالملل انجام داده است. مجلسی با تاکید بر غیر منتظره بودن این سفر، گفت: «ایران باید به دیپلماسی تن دهد وگرنه در این وضعیت خواهد ماند.»
مجلسی در این باره افزود: سفر و حضور ظریف به فرانسه و حتی به شهر بیاریتز، همانگونه که سخنگوی دولت نیز گفته، ارتباطی به نشست گروه جی۷ ندارد. چون این نشست، معمولا نشستی سیاسی نیست، اما وقتی در نشست یا جلسهای، مهمترین کشورهای جهان وجود داشته باشند، نمیتواند از سیاست نیز فارغ باشد. ایران نیز، موضوع اصلی سران گروه ج ۷ نیز نیست، اما موضوع دو طرفهای بین ایران و فرانسه بوده که نه تنها در این سفر بلکه پیش از این نیز فرانسه با ایران رایزنیهایی انجام داده است. اما این رایزنیها پیش از هرچیز در جهت منافع ملی فرانسه صورت گرفته است. نباید به این نکته بیتوجه ماند. میتوانم اینگونه بیان کنم که قطعا و اصولا این دعوت، اقدامی بوده که فرانسویها بر روی آن پافشاری دارند. چون منافع آنها ایجاب میکند که ایران از این بحران خارج شود. شاید از من بپرسید که این بحران چیست؟ باید بگویم این بحران، همانا بحران رقابت است.
قبلا شهر را میفروختند ما نمیفروشیم
روزنامه شرق در گزارشی با عنوان قبلا شهر را میفروختند ما نمیفروشیم در گفت و گو با پیروز حناچی آورد: حناچی در دهمین ماه شهردارشدنش است و شورای شهر تماماصلاحطلب تهران در آستانه سالگرد دومین سال آغازبهکارش. پیش از حناچی دو شهردار دیگر منتخب این شورا - نجفی و افشانی - هرکدام فقط شش ماه سکان مدیریت شهر را به دست داشتند، شش ماههایی که پر بود از حاشیه و داستان و ماجرا؛ اما حناچی کارش را بدون این حاشیهها شروع کرد و به نظر میرسد روال مدنظرش برای ادامه کار نیز همینگونه است؛ نه حرفهای تیترخور میزند و نه هر بار با کارهایش به صدر اخبار میآید. جز روالهای معمول کار، مثل حضور در مراسم افتتاح یا اجرای یک پروژه شهری یا حضور در جلسه شورای شهر، تنها چیزی که گاهی او را به رسانهها یا شبکههای اجتماعی میکشاند، دوچرخهسواری سهشنبههایش است که در این ۱۰ ماه تقریبا هر هفته انجامش داده است. کاری که در اولین هفته اجرا واکنش و طعنه خیلیها را بهدنبال داشت که این کار نمایشی و همین یک هفته است و ... همین ماجرای کمخبری یا بیخبری را برخی اینگونه تحلیل میکنند که شهردار و شهرداری کاری نمیکنند و مدیریت شهری تعطیل است. گاهی اصولگرایانی که خود پیش از این مدیریت شهر دستشان بود، مثل مهدی چمران هم همین موضوع را بهانه تاختن به شهردار و انتقاد از او و شورا کردهاند. پروژههای سازهای غولپیکر و بزرگی که در دوره شهرداری محمدباقر قالیباف هم اجرا میشد (ساخت اتوبان دوطبقه، تونلهای طولانی، بزرگراههای بزرگ، منطقه پر برج و باروی ۲۲ و...) چنین تصوری را برای برخی ساخته که قبلیها خیلی کار میکردند و الانیها کمکار هستند. همین موضوع و ماجراهای دیگری را که شهرداری امروز تهران درگیرشان است، بهانه گفتوگویی کردیم با «پیروز حناچی». مشروح پرسشهای ما و پاسخهای او که در دفترش در طبقه نهم ساختمان شهرداری در خیابان بهشت انجام شده در ادامه آمده است.
حناچی در این گفت و گو ابراز داشت: از اول که آمدیم، شعار توسعه قلمرو عمومی جزء شعارهایمان بود، هنوز هم هست. با این نگاه سراغ میدان هفتم تیر رفتیم. فکر میکنم شش ماهه به نتیجه رسید. کل هزینهای که کردیم تا بخشی از عرصه عمومی را بگیریم و به مردم بدهیم و اضافه کنیم، فکر میکنم زیر پنج میلیارد شده است؛ یعنی بسیار کم هزینه و بسیار پربازده بود. همه کارهایی که میخواهیم در شهر کنیم باید از این جنس و اینطور باشد. بسیار کمهزینه و بسیار پاربازده باشد. وقتی میگوییم کمهزینه باشد یعنی برای انجام این مأموریتها دیگر شهر را نمیفروشیم. فضاهای شهر را نمیفروشیم.
فهرست بازداشتیهای پروندههای اقتصادی در مرداد ماه
روزنامه مردم سالاری در گزارشی با عنوان فهرست بازداشتیهای پروندههای اقتصادی در مرداد ماه نوشت: مبارزه با مفاسد اقتصادی ابعاد جدیدی به خود گرفته و فهرست بازداشتیهای پروندههای اقتصادی طولانی و طولانیتر شده است. در همین ماه گذشته (مرداد ۹۸) شمار قابل توجهی از مقامات یا چهرههای سرشناس در هر دو بخش دولتی و خصوصی بازداشت شدهاند. بازداشتها از پوری حسینی، رئیس سابق سازمان خصوصی تا جلیل سبحانی که به جعبه سیاه پرونده پتروشیمی معروف است تا حسن رعیت که میگویند با ۱۷ قلاده ببر دستگیر شده است را دربر میگیرد! در این گزارش فهرست بازداشتیهای مرتبط با پروندههای مفاسد اقتصادی در مرداد ماه را بررسی میکنیم.
به گزارش «مردمسالاری آنلاین»، معروفترین مقام دولتی که در مرداد ماه ۹۸ بازداشت شد، میرعلی اشرف عبدالله پوری حسینی، رئیس سابق سازمان خصوصیسازی بود. او درست در همان روزی که استعفایش مورد پذیرش وزیر اقتصاد قرار گرفت، یعنی ۲۳ مردادماه دستگیر شد. خصوصیسازیهای انجامشده معضلات زیادی را در سالیان گذشته ایجاد کرده که از آن جمله میتوان به وضعیت اسفناک کارخانههایی مثل نیشکر هفت تپه، گروه ملی فولاد، هپکوی اراک، آلومینیوم المهدی و غیره اشاره کرد. به نظر میرسد پوری حسینی باید در محاکم قضائی پاسخگوی معضلات فراوانی باشد که در ارتباط با خصوصیسازی شرکتها شکل گرفته است. پوری حسینی تنها چهره مشهوری نبود که در مرداد ماه بازداشت شد.
هاشم یکهزارع، مدیرعامل سابق ایرانخودرو نیز تقریباً در وضعیت مشابهی بازداشت شد. درست در همان روزی که علی ربیعی سخنگوی دولت گفت که هاشم یکهزارع برکنار میشود، یعنی ۲۸ مرداد، مدیرعامل ایرانخودرو در دفتر کارش دستگیر و راهی بازداشتگاه شد. همچنین در مردادماه این خبر منتشر شد که تعدادی از مدیران شرکت سایپا نیز بازداشت شدهاند. خبر ممنوعالخروجی مدیرعامل سایپا نیز در ماه گذشته علنی شد.