تهران- ایرنا- بسیاری از فعالان سیاسی و حزبی مشارکت در انتخابات را الزامی می دانند. این در حالی است که هنوز احزاب و جریان‌های سیاسی نتوانسته اند خود را برای حضور در میدان رقابت مهیا سازند.

به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، مطبوعات و تارنماهای خبری امروز پنجشنبه هفتم شهریور ماه مطالبی را درباره دعوت چهره های اصلاحاتی به مشارکت مردم در انتخابات، چالش های درون جریانی اصلاحات، تداوم واگرایی در جریان اصولگرایی و ... منتشر ساختند.

دعوت اصلاحاتی ها به حضور در انتخابات

امروز برخی چهره های سیاسی به خصوص از جناح اصلاح طلب در یادداشت و مصاحبه های خود از لزوم حضور مردم پای صندوق های رای گفتند. «نجفقلی حبیبی» چهره سیاسی اصلاح طلب در روزنامه «اعتماد» نوشت: انتخابات مجلس شورای اسلامی چند ماه دیگر برگزار می‌شود. برخی با این استدلال که دولت و مجلس با کاستی‌هایی روبرو هستند راه‌حل را در عدم شرکت در انتخابات می‌بینند. اما چنین راه‌حلی بدترین انتخاب است زیرا حتی اگر مردم به شکل فعال در انتخابات شرکت نکنند، بر اساس قانون اساسی مجلس شورای اسلامی را نمی‌توان تعطیل کرد و بازهم باید مجلسی وجود داشته باشد که البته بدون مشارکت مردم، ضعیف‌ترین نمایندگان را خواهد داشت. ممکن است مردم از عملکرد مجلس فعلی راضی نباشند و احساس کنند که بهره لازم از رای خود نگرفته‌اند، اما حتی در این شرایط هم باید به این نکته اندیشید که داشتن یک مجلس قدرتمند با پشتوانه رای مردم به مراتب بهتر از یک مجلس ضعیف است که حق اعتراضی برای‌شان باقی نمی‌گذارد.

«انصاف نیوز» هم امروز بخشی از مصاحبه با «بهزاد نبوی» دیگر چهره سیاسی اصلاح طلب را منتشر کرد که در بخشی از آن آمده است: به نظر من مردم باید برای تعیین سرنوشت خودشان در انتخابات شرکت کنند. من معتقدم حضور مردم در انتخابات فداکاری و روی مین رفتن نیست! مردم باید در انتخابات شرکت کنند تا حداقل وضع کشور بدتر و بحرانی‌تر نشود.

«سیدحسین موسوی تبریزی» دیگر اصلاح طلبی بود که در این باره سخن گفت. در بخشی از گفت وگوی وی با «فارس» در مورد ضرورت مشارکت حداکثری و سهم اصلاح طلبان در آوردن مردم پای صندوق های رای آمده است: اگر یک رییس جمهور با آمار و مشارکت پایین رییس جمهور شود، در مرحله نخست دشمنان جمهوری اسلامی خوشحال می‌شوند و فرصت‌طلبان نیز سوء استفاده خواهند کرد. به نظر من قضیه بالاتر از این است که فردی ضعیف با مشارکت پایین انتخاب شود. ممکن است برخی‌ها بین ضعیف و ضعیف‌تر و بین قوی و ضعیف هم اشتباه کنند اما اصلاح‌طلبان صرفا به دلیل اینکه کشور و انقلاب را متعلق به خود می‌دانند و جهان نیز چشم خود را به انتخابات ایران دوخته است در انتخابات شرکت می‌کنند. اگر در یک انتخابات، میزان مشارکت ۱۰ درصد کمتر از دوره قبل باشد غربی‌ها این مشارکت پایین را در بوق و کرنا می‌کنند و بر روی آن مانور می‌دهند.

جریان ها هنوز مهیای انتخابات نیستند

ائتلاف سازی و انسجام درون جریانی هدفی است که هم اصلاح طلبان و هم اصولگرایان آن را دنبال می کنند ولی هنوز به نتیجه ای نرسیده اند.

روزنامه «شرق» در گزارشی با اشاره به اظهارات چهره هایی اصولگرایی چون «احمد سالک» به واگرایی «جبهه پایداری» از اصولگرایان پرداخت و نوشت: جبهه پایداری از همان زمان که بحث ائتلاف برای انتخابات مجلس مطرح شد، بنای ناسازگاری گذاشت و اعلام کرد برای خودش مدل انتخاباتی دارد. اگرچه مدعی است مدلش را به شورای وحدت ارائه داده؛ اما به نظر می‌رسد انتظار دارد شورا بر مبنای مدل او عمل کند؛ در غیر این صورت ساز خود را خواهد زد. ...به نظر می‌رسد جبهه پایداری همچنان این بار مصمم‌تر از گذشته می‌خواهد حرف خود را پیش ببرد و نه‌تنها به سهم خود اکتفا نمی‌کند، بلکه می‌خواهد برای کل جریان اصولگرایی تصمیم بگیرد.

در اردوگاه اصلاح طلبان نیز وضعیتی مشابه برقرار است و رسانه های نزدیک به این جریان به دنبال چاره جویی برای این شرایطند. روزنامه «آرمان ملی» در گزارشی با اشاره به دیدار اخیر فراکسیون امید و «مجمع روحانیون مبارز» آورد: متاسفانه ضعفی که وجود دارد و اصلاح‌طلبان باید بدان توجه کنند این است که تمام تلاش احزاب اصلاح‌طلب زمان انتخابات منوط به این بود که در لیستی کلی بتوانیم پیروزی را کسب کنیم که این اتفاق افتاد. هر چند که بررسی صلاحیت‌ها مسائلی پدید آورد و نتوانستیم از افراد شاخص و صاحب فکر اصلاح‌طلب در مجلس استفاده کنیم ولی حتی برخی افرادی که به لحاظ سیاسی شاخص و پخته نبودند نیز به خاطر تمایلات فکریشان وارد لیست شده و به مجلس رسیدند. مشکل این است که اصلاح‌طلبان پس از پیروزی فراکسیون امید را حمایت و تقویت نکرده و به آنها راهکارهای عملکرد مطلوب را نشان ندادند. همین مساله نیز باعث شد که نمایندگان نتوانند در تصمیم‌گیری‌ها و رای‌گیری‌های مجلس با خط فکری منسجم مشارکت کنند و گاه منافع شخصی خود را بیش از منافع جریانی در نظر بگیرند.

در گزارشی دیگر در «آرمان ملی» می خوانیم: شاید برخی اینگونه فکر کنند که هر زمان شرایط کشور انتخاباتی گردد مردم به حمایت از اصلاح‌طلبان پای صندوق‌های رای خواهند شتافت، اما واقعیت این است که این فکر درست نیست. مردم از اصلاح‌طلبان و عملکرد آنها در تغییر شرایط موجود به وضع مطلوب ناامید و رویگردان شده‌اند و باید همتی صورت گیرد تا این دیدگاه اصلاح شود. در غیر این صورت اگر تمامی ژنرال‌های اصلاح‌طلب مثل تاجزاده، صفایی فراهانی، محمدرضا خاتمی و بهزاد نبوی هم وارد عرصه رقابت شوند، در عدم حضور مردم باز هم شکست اصلاح‌طلبان قطعی است. به‌خصوص اینکه فراکسیون امید و رئیس آن محمدرضا عارف نیز نتوانسته‌اند آنطور که باید عملکرد مطلوبی از خود به نمایش بگذارند.

در همین زمینه «فرهیختگان» با «امیر محبیان» یکی از تئوری پردازهای اصولگرا مصاحبه ای را منتشر کرد. محبیان با بیان اینکه «اکثر گروه‌های سیاسی برنامه‌ای ندارند فقط رای می‌خواهند» چنین گفت: امروز چیزی به‌نام جریان اصولگرایی یا جریان اصلاح‌طلبی نداریم. خطای بزرگی از روز اول در این دو جریان وجود داشت، اینها هیچ‌گاه خود را به‌صورت دقیق تعریف نکردند بلکه همیشه خود را در تقابل با رقیب تعریف کردند. اصلاح‌طلب هر چیزی بود که اصولگرایی نبود و بالعکس. لذا وقتی طرف مقابل سیاست خود را تغییر می‌داد سیاست اینها هم تغییر می‌کرد و چیزی که این وسط مطرح نبود خود مردم بودند.

وی افزود: هم اصلاح‌طلبان و هم اصولگرایان در سال‌های اخیر ریزش بدنه اجتماعی داشته‌اند. چرا؟ چون اولا مردم متوجه شدند چترهای این گروه‌ها چقدر کوچک است و ثانیا اینکه فهمیدند این چترها اثری در دور کردن مضرات و ایرادات از زندگی آنها ندارد و تنها منافع را از آنها دور می‌کند.

عارف در راس شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان می ماند؟

«آذر منصوری» عضو ارشد حزب اطلاح طلب «اتحاد ملت» دیروز در گفت وگویی که با خبرگزاری «ایسنا» داشت در واکنش به تخریب هایی که شورای عالی را نشانه گرفته است گفت: باید توجه داشت که شورای عالی در حال حاضر تنها سامانه انسجام بخش ائتلاف اصلاح طلبان است و این شورا بدیلی با این کارکرد ندارد. طبعا از هر نقدی با هدف اصلاح ساختارها و رویکردها استقبال می شود اما این نقدها نباید سمت و سوی خود زنی و یا تخریب این سامانه را پیدا کند.

وی این نکته را درباره این تشکل جمعی اصلاح طلبان بیان داشت که در زمان انتخاب ریاست شورا هیچ محدودیتی برای اعضا وجود نداشت که کاندیدای ریاست شورا بشوند و شخص آقای عارف هم برای ریاست شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان داوطلب نشده بود.

درباره گمانه زنی ها در خصوص عبور اصلاح طلبان از چهره ای چون «محمدرضا عارف» ، «محمدصادق جوادی حصار» در گفت‌وگو با «ایرنا» ضمن صحه گذشتن بر ضعف های عارف تصریح کرد: معتقدم هیچ اصلاح‌طلبی قصد عبور از عارف را ندارد، اینکه دوستان می گویند هر کس باید در جایگاه خود باشد به معنی عبور از عارف نیست.

آغاز تحرکات انتخاباتی قالیباف؟

برخی ناظران با اشاره به افزایش حضور «محمدباقر قالیباف» شهردار پیشین تهران در فضای مجازی، آن را به معنای دورخیز وی به سوی انتخابات می دانند.

وی به تازگی در جلسه ای با محوریت انتخابات مجلس که از سوی سازمان بسیج دانشجویی کشور ترتیب داشته شد به بیان مواضع خود در مورد اصولگرایی و نواصولگرایی، ایده «مجلس نو» و دیدار خبرسازش با «محمود احمدی نژاد» پرداخته و نشان داده همچنان قصد دارد انتقادات خود را به صورت مستقیم یا غیرمستقیم روانه دولت دارد.

به گزارش «تسنیم»، وی در بخشی از سخنانش اظهار داشته «مهم‌ترین چالش ما ناکارآمدی است و این ناکارآمدی ریشه در مدیریت و نحوه اداره و نوع نگاهمان به اداره در کشور است، برخی از این ناکارآمدی‌ها ریشه در رفتارهای فردی مدیران و برخی دیگر ریشه در ساختارها دارد.»

حمله تند اصولگرایانه به اصلاح طلبان

«تفکر اصلاح‌طلبی، در نظام علیه نظام!» عنوان یادداشتی بود که در «جوان آنلاین» انتشار یافت و حاوی حملات بسیاری تندی به اصلاح طلبان است. از نگاه نگارنده تفکر اصلاح‌طلبی در بستر زمان خواسته یا ناخواسته، دانسته یا نادانسته، در موج‌ها و گرداب حوادث سیاسی استقلال خود را از کف داده و غیرمستقیم و در برخی موارد مستقیماً در راستای اهداف سرویس‌های جاسوسی دشمن هدایت و مدیریت شده است. بررسی کارنامه ٤۰ ساله این تفکر (از بدو شکل‌گیری تحت عنوان مجمع روحانیون مبارز تا اجتماع آنان زیر بیرق دوم خرداد و تا تشکیل اردوگاه اصلاح‌طلبان) پرده از حقایق بسیار تلخ و گزنده سران این تفکر سیاسی برمی‌دارد.

در بخشی دیگر می خوانیم: در یک جمع‌بندی کلی در باره این اردوگاه می‌توان گفت:
۱. اصلاح‌طلبان در تمام ادوار تاریخی همواره نان نظام را خورده، اما شمشیرشان به نفع بیگانگان و دشمنان، بر گرده نظام بوده و اصطلاحاً زیر علم بیگانه سینه زده اند. ۲.در تمامی براندازی‌ها و فتنه‌های گذشته نقش کلیدی ایفا کرده‌اند. ۳.همواره از اعتماد و رأفت نظام علیه نظام استفاده کرده‌اند .۴.اگر چه همواره در نظام بوده‌اند، اما بر نظام عمل کرده‌اند.