مربیان خارجی شاغل در لیگ باشگاهی در برخی از مواقع به خاطر برآورده نشدن انتظارات فنی و ورزشی به دنبال آن هستند که با پاسکاری مشکلات به مدیریت باشگاه، از زیر بار مسوولیت شانه خالی کرده و در میز پاسخگویی در برابر خبرنگاران که زبان هواداران هستند ظاهر نشوند. اقدامی که در عالم حرفهای ورزش نه تنها پذیرفته نیست، بلکه یک دهن کجی به اطلاع رسانی و آگاهی بخشی به شمار می رود.
روشی که میز پاسخگویی به خبرنگاران را به ۲ بخش متفاوت برای مربیان معترض تبدیل می کند. یک بخش آن روزهایی است که تیم پیروز شده و مربی با ژست ناجی برابر دوربین قرار می گیرد، اما روی دیگر رفتار این مربیان زمانی خودنمایی می کند که باید پاسخگوی عملکردشان در تیم باشند. آن زمان است مربی که در داخل باشگاه و تیم ورزشی رنجیده خاطر شده تاب پاسخگویی به خبرنگاران را ندارد و این قشر باید منتظر بمانند تا خُلق وی آرام شود.
اما اینکه مربی بخواهد از نخستین هفتههای لیگ برتر فوتبال چنین رفتاری را در دستور کار قرار دهد از جمله اقدامات عجیب به شمار میرود که باید ریشه آن را در ناهماهنگی مدیریت و باشگاه جستجو کرد. اصلاح ورزشی هماهنگشدن(مچ) تیم یکی از مهمترین رازهای موفقیت در میدان به ویژه رشته های تیمی مانند فوتبال به شمار میرود اما اینکه مدیریت ورزشی استقلال تهران با وجود گذشته بیش از ۲ ماه هنوز نتوانستند با کادر فنی ایتالیایی این تیم مچ شوند یک شگفتی به شمار می رود، شگفتی که مربی در لابهلای آن از نبود مترجم به عنوان ساده ترین ابزار انتقال پیام به رسانه ها و بازیکنان گلایه دارد.
اینکه چرا چنین هماهنگی شکل نگرفته است معما به شمار می رود اما چرا مدیریت ورزشی استقلال در برخورد با یک مربی خارجی، غیر حرفهای عمل می کنند و «آندرهآ استراماچونی» ایتالیایی با وجود قرارداد با این باشگاه رفتارهایش را به سمت و سویی هدایت میکند که خودسری و تک روی در آن دیده می شود؛ سویه دیگر از این ناهماهنگی است که کسی نمی تواند پاسخ درستی برای آن پیدا کند.
پرسشی که این روزها ذهن کارشناسان را درگیر کرده این است که آیا در قرارداد مربی سابق اینترمیلان بندهایی برای کنترل رفتار او دیده می شود یا اینکه او نیز به مانند «کارلوس کیروش» سرمربی سابق تیم ملی به دنبال آن است که با تاکتیک قهر و آشتی زمینه را برای امتیاز گیری فراهم کند؟
کیروش و مرد ایتالیایی فوتبال ایران، تفاوت و تشابههای زیادی دارند اما مهمترین تشابه آنان استفاده ابزاری از رسانه به عنوان نمادی برای اعتراض است. کیروش علاقمند به رسانه بود و از این مجرا به مدیران فوتبال ایران تاخت اما استراماچونی با تحریم رسانهها نشان می دهد که شرایط آنگونه که باید باشد، نیست. البته سرمربی سابق اینتر میلان ایتالیا مانند کیروش صدای بلندی ندارد بلکه سکوت رسانهای و تحریم خبرنگاران از ابزارها او برای اعتراض به شمار می رود. ابزاری که نشان میدهد وی از شایعات داخل ایران و پست های منتشر شده از ایتالیا به بهترین شکل ممکن بهرهبرداری خواهد کرد.
البته شنیدهها حاکی از آن است که مدیران استقلال از رفتار این مربی رضایت ندارند و احتمال دارد ناکامی برابر تیم فوتبال «فولاد خوزستان» آندره را با اولین پرواز به ایتالیا اعزام کنند؛ اعزامی که آغازی بر پایان مرد ایتالیایی در ایران است.
البته جولان مربیان خارجی و نگاه از بالای این قشر در ایران تنها به کیروش و استراماچونی منتهی نمی شود، بلکه اکنون اخباری از قهر «مارک ویلموتس» بلژیکی به گوش میرسد که به خاطر پرداخت نشدن مطالباتش حتی حاضر نشد در فیفا دی پیش رو به ایران بیاید.
چنین رفتارهایی از مربیان خارجی در سایه مدیران ورزشی ایران نشان می دهد که اولویت استخدام مربی با اسامی لاتین و تیپ متفاوت از مربیان وطنی، به پرده ای تبدیل شده که در زمان امضای قرارداد موجب می شود، واقعیت قراردادها برای مدیران به خوبی نمایان نشود.
واقعیت هایی که در ادامه به بهانه گیری مربیان خارجی تبدیل میشود و آنان نه تنها پاسخگوی عملکرد خود نیستند بلکه با پاسکاری مشکلات سعی دارند مدیریت فوتبال ایران را به کمکاری متهم کنند. گرد و خاک سرمربی ایتالیایی تیم استقلال تهران پس از باخت به ماشین سازی تبریز از این دست بهانه گیری ها بود.