تاریخ انتشار: ۱۰ شهریور ۱۳۹۸ - ۰۸:۰۶

سنندج - ایرنا - بوی عود و اسپند و پارچه سیاه بر سر هر کوچه و خیابان شهر بیجار از چند روز مانده به ماه محرم پیچیده و پیرغلامان و خادمان اهل بیت بویژه جوانان و نوجوانان فارغ از هر نوع سلیقه، خود را به این مهمانی دعوت می‌کنند و خودجوش، وظیفه‌ایی برای عرض ارادت به ساحت مقدس اباعبدالله (ع) می‌یابند.

از آن زمان که سومین امام شیعیان جهان در مناسک حج، احرام دیگری بر تن نمود به قصد زیارت کربلا و به گرد کعبه‌ایی شتافت که امروز به زیارتگاه همه مسلمانان برای بجای آوردن حج ۷۲ تن تبدیل شده بیش از ۱۳۵۰ سال می گذرد.

سالیان سال است که با نزدیک شدن به موسم محرم و برگزاری حج ابراهیمی، دلهره‌ایی عجیب و گسترده قلب های عالم را درگیر خود می کند، به سراغ انسان می آید و گویی غمی سنگین و داغی عظیم در انتظار و ادامه راه مان ایستاده است.

حجی که نیمه کاره رها می شود برای رهایی همه انسان های آزاده که خود را اسیر ظاهر دین و دنیا کرده اند و باید به تنها طریق ممکن، از خواب بیدار شوند، نه خوابی که فقط مختص زمانه خود باشد، بلکه خوابی که قرن ها پشت به پشت هم می خواست انسان را گرفتار خود کند.

سومین امام شیعیان جهان حضرت اباعبدالله الحسین علیه الاسلام، هنگامی که بار سفر حج بست در اصل احرام به نیت کربلا بر تن نمود و به جهانیان نشان داد که کعبه واقعی و زنده، امام زمانه خودشان است که مظلوم واقع شده نه کعبه ایی که به دور آن در حرکت هستند.

دلهره ایی که هر ساله سراغ انسان می آید، خبر از حادثه ایی عظیم و تغییر سرنوشت آدمی دارد، اگر به ندای قلب خود گوش دهی، نمی توانی دلیلی برای این آشوب در وجودت پیدا کنی تا اینکه، آوای شیعیون از نو شد ماه محرم، با ناله و غم، از گوشه ایی تو را از این وهله هوشیار می کند.

آری، ماه محرم آمد و ذبح عظیم در راه کربلایی است که هر سال یکبار تکرار می شود و حسین زمانه وظیفه پیدا می کند که انسان های آزاده را از چنگال شیطان و دام او در گرفتاری دنیایی رهایی بخشد و بار دیگر در گودال قتلگاه تمام هستی خود را نسار این آرام الهی نماید.

کربلا، آری ندایی آمد که گفت، اینجا کربلاست، زمینی که شاهد هنرمندی خداوند در رسم نقشی بود که تا روزی انسان بر این عرصه خاکی پای خواهد نهاد، رنگ و بویش پایدار است و هیچگاه عطر آن خواموشی ندارد.

محرم زمانی محرم شد که لیاقت یافت، پاسدار حریم ولایت باشد و پیام رسان عظمتی بماند که نسل به نسل و دیار به دیار، با آمدنش رخت سیاه بر تن کرده و حفظ حرمت کنند.

موسم محرم که می آید، مساجد و تکایا شور حالی وصف ناشدنی پیدا می کنند، همه می آیند گرد یک پرچم، پرچمی به نام حسین (ع) سومین امام شیعیان که نام و یادش قلب ها را جذب خود و ذات پاک انسانیت را بار دیگر بیدار می کند.

کودکانی که در این حال و هوا گویی به یکبار چندین سال بزرگتر می شوند و از ادب و نظم بالایی برخوردار و بی آنکه پدر یا مادر به آنها بگوید باید مؤدب باشد، اشک بر مظلومیت امام مظلومش در حلقه چشمانشان در هنگام تکاپوی آماده کردن تکیه گره می خورد.

آسمان گویی از همه بی طاقت تر است، لحظه ایی آرام، لحظه ایی طوفانی و بارانی و سرد، حس غریبی است که باد هم حال و روز مشخصی ندارد، غم عظیم و قلب ها کوچک، تاب و توان آدمی در برابر درک این واقعه دینی و این حادثه اکبر، نیازمند و بیچاره دستی است که نظم همه عالم به دست او است.

نفس ها به شماره افتاده، قلب ها به تپش و احساس به تلاطم، زمان بی تاب و زمین در تب، عطش آب که می آید دیگر قلم به دست نمی آید و بغضی سخت و گران، راه گلو را می گیرد و تا یک دل سیر گریه نکنی، زیستن ممکن نیست.

نوای کربلا کربلا از هر سوی شهر به گوش می رسد، هر کجا که چشم می گردد، موکب های صلواتی در حال برپایی و هیاهو است، پرچم های عزا بر سر هر کوچه و منزلی نصب شده و در خیابان های شهر، شور و شعوری حاکم است که با ایام گذشته قابل مقایسه نیست.

قدم از حرکت می ایستد و چشم ها خیس نگاه بر نامی است که تمام هستی و زندگی انسان را به خود مشغول کرده و به راهی می کشاند که به محله ایی می رسد و در آن روضه ایی پا شده است با نوای دل انگیز یا حسین!

آن زمانی که در حکومت طاغوت، مرثیه خوانی در بیابان ها و زیر زمین خانه ها برگزار می شد و تا امروز که بر سر هر محله ایی از شهر و روستای بیجار، خیمه ایی بر پا شده، رنگ و بوی محرم یکی است، گذشت زمان یا پیشرفت امکانات نمی تواند از اصل واقعیت کربلا کم یا زیاد کند و کربلا همان گونه که سینه به سینه از پدران به پسران و از مادران به دختران منتقل شده، راه خود را ادامه می دهد و کربلا می ماند.

از حکومت طاغوت گفتیم و نباید فراموش کرد که امام حسین علیه الاسلام هم در زمان طاغوت به قیام ایستاد و اجازه نداد که مادیات و لذت های زود گذر دنیا، امر به معروف و نهی از منکر که همان زنده نگهداشتن دین اسلام محمدی است را از یاد انسان پاک و خواب غفلت را بر چشم ها حاکم کند.

امر به معروف و نهی از منکر امروز، فاصله زیادی با اصل آن دارد، چه بسیار زنان و مردانی که با حرمت شکنی عرف جامعه اسلامی، در ایام و اعیاد مختلف سال وارد جامعه می شوند و کسی به خود اجازه نمی دهد یک تذکر ساده دهد، امثال شهید علی خلیلی ها کجایند؟

انقلاب های بسیاری در جهان از گذشته تا به حال رخ داده و شاید در حال اتفاق باشند، امّا آنچه انقلاب اسلامی را در جهان متمایز از همه انقلاب ها کرده، انقلابی اسلامی است که از واقعه کربلا و حادثه عاشورا درس آموخته و هرگز تن به ذلت نخواهد داد.

نوجوانان و جوانان و پیرمردانی که دوشادوش یکدیگر در جبهه ها به جانفشانی و دفاع از اسلام ایستادند، امروز سینه زن و عزادار مکتب آزادگی امام حسین علیه الاسلام هستند و این اصل برتری انقلاب اسلامی بر همه انقلاب های دنیا است.

واقعه کربلا و حادثه عاشورا را تنها نباید به دیده ظلم عده ایی بر ۷۲ تن از برگزیدگان الهی دانست، نباید تنها با اشک و ماتم بر این واقعه عظیم، از اصل قیام حق علیه باطل غافل شد، شور و شعور حسنیی که شهر را یکباره فرا گرفته و تا اربعین حسینی ادامه دارد، باید پرورش یافته منبرها و سخنرانی هایی باشد که به همین اصل قیام سومین امام شیعیان اشاره دارد.

در بسیاری از مراسم و جلسات عزاداری که در مساجد، تکایا و حسینیه های شهر بیجار برگزار می شود، نوجوانان و جوانان بسیاری شرکت می کنند امّا در بیشتر مواقع، اوج جمعیت را تنها در ساعاتی می توان مشاهده کرد که سینه زنی شروع می شود و برای شنیدن سخنرانی عده ایی محدود حضور دارند.

اقامه عزا در محلات بیجار توسط هیأت های مذهبی برگزار می شود و مداحان هر هیأت، با جذب بخش عظیمی از نوجوانان و جوانان می توانند به این موضوع مهم که منبر و سخنرانی بیش از سینه زنی ارزشمند است و نباید تنها به شور نوحه توجه و اهتمام ورزید، توجه مخاطبین خود را جلب کنند.

مداحان خوش نام و مشهوری که می توانند با یک ذکر یا حسین، نوجوانان و جوانان بسیاری را گرد خود جمع کنند در موضوع شور بسیار عالی فعالیت دارند و متأسفانه در بحث شعور حسینی کم کاری می کنند.

سخنرانی منبری در هیأت آغاز می شود، عده ایی کم و انگشت شمار آمده اند، خبری از حضور مداح هم در زمان سخنرانی نیست، حیاط مسجد یا حسینیه پر از جمعیت جوانی است که همه منتظر ورود مداح هستند و تا او نیاید وارد حسینیه نمی شوند.

این وصف حال بیشتر محافل عزاداری در شهرستان بیجار است و اگر اندکی مداحان و روضه خوانان به این نکته مهم توجه داشته باشند، بدون شک می توان در راه گسترش فرهنگ حسینی یک قدم به جلو برداشت.

ناگفته نماد که هستند منبری های جوانی که با توجه به نیاز نوجوان و جوان امروزی، مطالعه می کند و مباحث تازه ایی در سخنرانی ها ایراد می کنند که حتی کودکان هم برای شنیدن آن میخ کوب می شوند و از طرف  داران پر و پا قرص آن هستند.

در ایام ماه محرم و در دهه اول، بیش از ۴۰ هیأت مذهبی در مساجد، تکایا، حسینیه ها و بقاع متبرکه شهرستان بیجار به اقامه عزا و سینه زنی می پردازند و در شب روز تاسوعا و عاشورا دسته های عزاداری در خیابان ها به راه می افتند تا در سوگ سید و سالار شهیدان دشت کربلا بر سر و سینه بزنند و اشک ماتم از دیدگان جاری کنند.

شهرستان ۸۹ هزار نفری بیجار در ۱۴۲ کیلومتری شرق شهر سنندج مرکز استان کردستان قرار دارد.

۹۹۴۳/۹۱۰۲