تاریخ انتشار: ۹ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۲:۴۴

یزد- ایرنا- برخوردهای منشی دکتر با مراجعه‌کنندگان کمی تند بود، یا جواب نمی‌داد یا به قول معروف "سربالا" جواب میداد!.

تفاوت ما خبرنگاران با دیگر افراد جامعه این است که از کنار هیچ چیز، بی‌تفاوت رد نمی‌شویم و با نگاه خبری به اتفاقات پیرامون خود نگاه می‌کنیم.

از قبل خبر داشتم که پزشک این مطب هم رفتارش کمی تند است که البته به حساب شلوغ بودن مطب می گذاریم؛ مطبی که مراجعه کرده بودم بسیار شلوغ و مملو از بیماران و همراهان آنها بود، آن هم در دل شهر یزد و در خیابانی شلوغ!.

منشی که دید علی‌رغم اخلاق ناخوشش، من با خنده با او برخورد میکنم کمی معذب شد و سعی کرد آرامتر با من حرف بزند و البته با من که همکلام میشد مجبور بود لابلای آن به چند مراجعه کننده هم بطور همزمان پاسخ بدهد.

از قبل از طریق اینترنت، نوبت گرفته بودم لذا خودم را معرفی کردم و از او خواهش کردم کمی با بیماران ملایم‌تر رفتار کند؛ پاسخ او این بود: اگر عجله ندارید اول چند دقیقه اوضاع را رصد کنید و ببینید من چه می کشم تا بعد با هم صحبت کنیم!.

حرفش را منطقی دیدم و کناری ایستادم؛ زنی با بچه بغل وارد شد و از منشی خواست تا به او نوبت بدهد و منشی گفت "برای امروز نوبت ندارم و شما باید از طریق اینترنت نوبت بگیرید و اگر نوبت حضوری می خواهید حدود یک ماه دیگر.

از خانم مراجعه کننده اصرار و از منشی انکار، و بالاخره خانم منشی مجبور شد با صدای بلند و با تندی بگوید " نمی‌شود خانم، لطفا اصرار نکنید".

تخصص پزشک این مطب به گونه‌ای بود که یک دستیار آقا هم در کنار خود داشت؛ این منشی خانم هم مجبور بود مرتب وارد مطب دکتر شده و دفترچه های بیمه را رد و بدل کند و پیغام دکتر را برای بیمار بیاورد و ... که پس از برگشت از اتاق پزشک، دوباره با تجمع چندین مراجعه کننده مواجه میشد. 

ناخودآگاه به او حق دادم که گاهی اعصابش بهم بریزد و نتواند خود را کنترل کند، به او گفتم شما منشی ها چه می کشید! که در جواب گفت: فقط بیماران نیستند، از دست دکتر هم باید بکشیم!.

گفتم خوب از پزشک خود بخواهید یک منشی دیگر هم استخدام کند تا کمی سرتان خلوت شود و او در جواب گفت: اگر دکتر ما برخوردش را بهتر کند کافیست، نیاز به منشی اضافه نیست!.

پرسیدم چرا؟ مگر شما چند میگیری که باید این مشکلات را تحمل کنی؟ و اصلا چرا این کار را قبول کردی؟... بغض، راه گلویش را بست و با صدای گرفته گفت: چاره ای ندارم، برای گذران امر زندگی و کمک به معیشت خانواده باید کار کنم.

پرسیدم حالا چند میگیری؟ به صرفه هست؟ خنده تلخی کرد و گفت ماهانه ۷۵۰ هزار تومان میگیرم که ۲۵۰ هزار تومان آن را بابت بیمه میدهم و فقط ۵۰۰ هزار تومان دارم!!. بعد هم ادامه داد: چند بار با دکتر متخصص مطب، حرفم شده و چند بار تصمیم داشتم از اینجا بروم ولی چاره‌ای جز ماندن و سوختن و ساختن ندارم؛ هم باید بیماران پر توقع را تحمل کنم و هم برخوردهای تند پزشکم را !.

دلم به حالش سوخت! راستی چند نفر از منشیان مطب‌های ما شرایط این منشی را دارند و از روی ناچاری مجبورند بمانند؟ و اصلا پرداخت این شندرغاز پول به منشیان، منطقی و معقولانه است؟!.

با ۵۰۰ هزار تومان پول، چه میتوان خرید و چند نیاز خانواده را میتوان بر اورده کرد؟.

شماری از منشیان مطب‌ها افرادی تحصیل کرده و حتی کارمند هستند که به دلیل مشکلات مالی علاوه بر کار صبح‌، عصرها هم در مطب مشغول می شوند تا شاید بخش اندکی از مشکلات مالی آنها حل شود.

منشی یکی از شغل‌هایی است که در نگاه اول به نظر می‌رسد مهارت یا تحصیلات چندانی نمی‌خواهد؛ این در حالیست که بررسی‌ها نشان می‌دهد بسیاری از کارفرمایان می‌خواهند افرادی که دارای مهارت‌های تایپ، office، word، excel، کامپیوتر، زبان انگلیسی، حسابداری و روابط عمومی بالا و دارای تحصیلات لیسانس باشند را استخدام کنند.

شاید تصور کنیم منشی‌گری در یک مطب، کار بسیار ساده و راحتی است و پیش خودمان می گوییم منشی ها فقط بلد هستند سختگیری کنند، آن ها نوبت ها را جا به جا می کنند، درکی از بیمار ندارند، پارتی بازی می کنند و...

اما بخشی از این تصورات، زاییده ذهن ماست  و اگر منصفانه به این شغل پر استرس نگاه می کنیم می توانیم حلقه های گم شده این پازل را هم ببینم.

منشی ها معمولاً براساس دستور دکتر، نوبت می دهند و اغلب آنها هم با فرهنگ های متفاوتی سر و کار دارند و اغلب بیماران آنها هم افراد مسن و کم حوصله هستند.

مثلث پزشک، بیمار و منشی اگر با یکدیگر هماهنگ باشند قطعا هیچ بیماری از مطب دکتر، ناراضی بیرون نمی رود.

مراجعه کنندگان باید رعایت کنند و ضمن پایین آوردن توقع خود به منشی هم به خاطر این شغل سخت حق بدهند، منشی‌های محترم هم باید رفتاری خوش با بیماران و همراهان آنها داشته باشند و بالاخره اینکه پزشک هم نباید از بالا به منشی‌های خود نگاه کند.

منشی خانمی که برای ۵۰۰ هزار تومان، تمام وقت نیمه دوم روز خود را در مطب سر می‌کند به نخستین چیزی که نیاز دارد آرامش است آرامشی که بخشی از آن توسط پزشکان و برخی هم از سوی بیمار به او تزریق می‌شود.

پزشکان محترم نیز بهتر است حق‌الزحمه منشیان خود را که در حقیقت دروازه ورود به مطب هستند فقط به حقوق ماهانه آنها منوط نکنند و هر چند گاهی برای تشویق این قشر زحمت کش، مبالغی هر چند ناچیر را بعنوان پاداش به آنها بدهند و از آن مهمتر رفتاری خوش با او داشته باشند.

۶۱۹۷