گروه اطلاع رسانی بنابه رسالت خبری ایرنا، به عنوان خبرگزاری رسمی نظام، دولت و مردم، به منظور ایجاد پل ارتباطی در مسیر گسترش آگاهی سازی، با مروری بر برجسته ترین گزارش های پایگاه های خبری داخلی منتشر شده در طول شبانه روز گذشته، گزیده ای از این گزارش ها را انتخاب و با عنوان «برجسته های تارنماها» منعکس کرده است.
گام سوم کاهش تعهدات برجامی؛ اروپاییها چه میکنند؟
فرارو در گفت وگو باسید جلال ساداتیان، کارشناس مسائل بینالملل، آورده است: هم میزان ذخایر و هم درصد غنی سازی اورانیوم ایران از حد تعیین شده در برجام بسیار فراتر رفت. آژانس بین المللی انرژی اتمی در حالی از این مساله خبر میدهد که قرار است ایران تا چند روز دیگر گام سوم کاهش تعهداتش را آغاز کند.
روز گذشته آژانس بین المللی انرژی اتمی در گزارشی که به طرفین برجام ارسال کرده است اعلام کرد میزان و درصد غنای ذخایر اورانیم ایران از حد مجاز فراتر رفته است.
با توجه به مجموع اظهارت مقامات رسمی کشورمان به نظر میرسد ایران هر دو گزینه مذاکره و تهدید را به موازات هم پیش میبرد و تلاش دارد هرچه در توان دارد برای به دست آوردن امتیازات اقتصادی به کار گیرد. سیدجلال ساداتیان، سفیر پیشین ایران در لندن معتقد است این رویکرد دستگاه دیپلماسی کشورمان عقلانی است.
این تحلیلگر سیاست خارجی در مورد این رویکرد سیاست خارجی ایران به فرارو گفت: عاقلانه قضیه همین است. ایران تاکید دارد اگر اروپا نجنبد و حرکتی انجام ندهد دلیلی ندارد ایران هم به تعهدات خود را انجام دهد. اما در عین حال ایران باب مذاکره را هم در قالب برجام نبسته است. ایران این آمادگی را دارد که به توافقاتی برسد. حوزه دیپلماسی و سیاست همین را اقتضا میکند که ضمن مورد توجه داشتن جنبه سخت، بخش نرم آن را هم فراموش نمیکنید.
ساداتیان ادامه داد: از این جهت ایران هم جنبه سخت را در نظر دارد یعنی میگوید اگر اروپاییها به تعهداتش عمل نکنند و تحت فشار آمریکا ایران را از حقوقش محروم کنند، دلیلی ندارد ایران وفادار به برجام بماند و میتواند بخشی از تعهداتش را تعلیق کند. ایران دو مرحله دوماهه را اجرا کرده و خود را برای مرحله سوم آماده میکند.
دیپلمات کشورمان گفت: در عین حال وقتی ماکرون برای مذاکره تمایل نشان میدهد ایران هم حرف اروپاییها را بررسی میکند. ظریف به فرانسه سفر میکند و باب مذاکره باز است، چون ایران از ابتدا هم اعلام کرد به تعهدات برجامی خود عمل میکند و بخشی هم که تعلیق میکند یا توقف تعهدات را انجام میدهد در راستای آن چیزی است که حق ایران در خود برجام بوده است. ایران از حق خود استفاده میکند و در عین حال میگوید اگر اروپاییها از خود تلاش جدی برای پایان وضعیت فعلی انجام دهند ما هم آمادگی داریم تعلیقات را تعلیق کنیم. یعنی از توقف تعهدات جلوگیری کنیم و به برجام متعهد باشیم.
این تحلیلگر مسائل بین الملل گفت: حرف ایران این است که برجام تعهد بین المللی ۶ کشور در برابر ایران است که قطعنامه ۲۲۳۱ آن را تصویب کرده است. ترامپ یک طرفه تمام تعهدات را زیر پا گذاشته و علاوه بر آن فشار وارد میکند که دیگران هم تبعیت کنند. فقط منطق زور و قلدری بر این مساله حاکم است، چون آمریکا قدرت اقتصادی و نظامی دارد اروپا هم میترسد و تبعیت میکند.
ساداتیان گفت: اگر حرف و منطقی باشد در خود برجام پیش بینی شده است. شورا یا کمیتهای در برجام مسئول رسیدگی به این مسائل است. اگر ترامپ ادعایی دارد باید در این شورا مطرح میکرد، اگر قانع نمیشد اقدام دیگری انجام میداد، ولی او بدون اینکه به شورا رجوع کند به صورت غیر قانونی، غیر اخلاقی و غیر عرفی از برجام خارج شد. اروپا هم به تبعیت از ترامپ در وظایفش تعلل میکند. در حالی که باید عمل کند کما اینکه چین و روسیه اعلام کردند از تحریمها تبعیت نمیکنند، اما اروپا راه میانه در پیش کرده و با تعلل و امروز و فردا کردن کار را پیش میبرد.
این کارشناس مسائل سیاست خارجی گفت: این تعلل از ناحیه ایران تا حدودی تحمل شد یعنی یک سال بعد از خروج برجام. اما بعد از آن اعلام کرد ما هم تعهداتمان را تعلیق میکنیم. در دوماه اول ایران اعلام کرد دیگر سقف مجاز را رعایت نمیکند و آب سنگین را نفروخت و در دو ماه دوم درصد غنی سازی را از ۳.۶۷ بیشتر کرد و بعضا گفته میشود ممکن است تا ۲۰ درصد افزایش دادهب باشند.
ساداتیان گفت: حدود یک هفته تا ۱۵ شهریور باقی مانده است تا ببینیم اروپاییها چه میکنند. در فاصله آغاز گامهای ایران، اروپا سعی کردد با تهدید ایران را منصرف کند. اول وزیر خارجه آلمان به تهران آمد و پاسخ تندی دریافت کرد. همزمان بحث میانجیگری ژاپن و سفر آبه به تهران انجام شد و با پاسخی که او دریافت بقیه متوجه شدند پاسخ ایران جدی خواد بود؛ دو اقدام سرنگونی پپگاد آمرکیایی و توقیف کشتی انگلیسی مساله را روشن کرد.
او ادامه داد: پس از این مسائل ماکرون به صورت جدی تری وارد مساله شد منتها او هم چشمش به حرف ترامپ است. حرف ایران این است که شما خودتان کاری انجام دهید، تعهدات خود را انجام دهید. باید نفت بخرید. علاوه بر اینستکس که باید راه اندازی کنید تا پول نفت منتقل شود اعتبارات خودتان را اضافه کنید. دیگر کشورهای اروپایی را به این جمع راه دهید تا سطح کار افزایش یابد. نیاز ایران فقط غذا و دارو نیست بخشی را خود میتوانیم تامین کنیم. نیازمندیهای گسترده دیگری داریم که باید در قالب برجام به آنها دسترسی داشته باشیم. دلیلی ندارد با تعلل فشار بر مردم را افزایش دهید.
دیپلمات کشورمان گفت: ابتدا ماکرون گفت توقف در برابر توقف. یعنی شما بیش از این پیش نروید آمریکا هم پیش نرود. اما آمریکا دیگر چه کاری باقی مانده که انجام دهد؟ وقتی وزیر خارجه و رهبری را تحریم میکند یعنی به ته خط رسیده است. اگر قرار است اقدامی صورت گیرد باید او برگردد، تمام تحریمهایی که انجام داده لغو کند. ترامپ باید درقالب برجام برگردد و مسائل طرفین پشت میز مذاکره بررسی شود. آنجا حاضریم با آمریکا مذاکره کنیم. چون قالب، قالب برجام است قبلا هم مذاکره کردیم از این به بعد هم میکنیم. ولی خارج از برجام و با توقعات بیش از حد و تحت فشار مذاکره نمیکنیم.
پیشبینی نمایندگان جریانات سیاسی از انتخابات مجلس قابل اعتنا نیست؛ مردم تعیین کننده اصلیاند
پایگاه خبری تابناک در گفت وگو با مصطفی هاشمیطبا از فعالان سیاسی، آورده است: معمولا در جریان برگزاری انتخابات و هر کنش سیاسی دیگر نیروهای سیاسی به خصوص آنهایی که باهم در تعارض هستند و اختلاف سلیقه دارند سعی میکنند با بیان نقاط ضعف یکدیگر سبد رای یا فضای عمومی را به سمت خود سوق دهند از این رو فضای رقابتی امروز بین اصلاحطلبان و اصولگرایان در همین شکل و نوع است.
مصطفی هاشمیطبا از فعالان سیاسی درباره فضای سیاسی حاکم در کشور باتوجه به برگزاری انتخابات مجلس و تاکید اصولگرایان بر شکست اصلاحطلبان در این دوره از انتخابات به دلیل عملکرد مجلس دهم و دولت روحانی اظهار کرد: بنده بر این باورم که برخلاف ادعا و اظهارات برخی از چهرههای سیاسی این دوره از انتخابات مجلس نیز به مانند ادوار گذشته و در یک قالب مشخص صورت میگیرد.
وی افزود: معمولا در جریان برگزاری انتخابات و هر کنش سیاسی دیگر نیروهای سیاسی به خصوص آنهایی که باهم در تعارض هستند و اختلاف سلیقه دارند سعی میکنند با بیان نقاط ضعف یکدیگر سبد رای یا فضای عمومی را به سمت خود سوق دهند از این رو فضای رقابتی امروز بین اصلاحطلبان و اصولگرایان در همین شکل و نوع است.
این چهره سیاسی تصریح کرد: از نظر بنده اینکه اصولگرایان، اصلاحطلبان را بازنده انتخابات آینده معرفی میکنند رویکردی غیرقابل پذیرش است چرا که اولا اصلاحطلبان نیز به مانند رقیب سنتی خود وارد گود انتخابات شدند از این رو با یک نگاه شفاف میتوان عملکرد احزاب و جریانات هر دو جناح را یکسان ارزیابی کرد.
هاشمیطبا خاطرنشان کرد: اینکه برخی میگویند اصلاحطلبان شانسی برای پیروزی در انتخابات مجلس ندارند رویکردی قابل قبولی نیست چرا که این امر قابل پیشبینی نیست.
وی تاکید کرد: در انتخابات ریاستجمهوری سال ۷۶ نیز عدهای تاکید داشتند که ناطق نوری بر خاتمی غلبه خواهد کرد اما برعکس شد از این رو اظهاراتی که در پیشبینی انتخابات مجلس از سوی برخی از چهرههای سیاسی مطرح میشود به هیچ وجه قابل استناد نیست.
زمزمههای تغییر رییس صداوسیما؛ علیعسگری میرود!؟
پایگاه خبری فرارو گزارش داد: پس از پایان ریاست عزت الله ضرغامی بر سازمان صداوسیما این سازمان به لحاظ مدیریتی ثبات چندانی نداشته است، ابتدا محمد سرافراز برای چند ماه ریاست صداوسیما را برعهده داشت و پس از او عبدالعلی علی عسکری به صندلی مدیریت رسانه موسوم به ملی رسید، اما حالا برخی محافل سیاسی و خبری زمزمههای کناره گیری او را نیز مطرح میکنند.
سازمان صداوسیما در شرایط پیپیده و دشواری قرار دارد. انتقادات فراوان از عملکرد این سازمان در بخشهای مختلف، اختلافات داخلی و ناهماهنگی ها، فقدان مدیریت واحد در این سازمان، بحران مالی، عملکرد جناحی و حواشی ریز و درشت دیگری این نهاد حاکمیتی بسیار مهم را با وضعیت بغرنجی روبه رو کرده است. حالا زمزمههایی نیز مبنی بر تغییر مدیر سازمان مطرح شده است.
روز شنبه روزنامه آفتاب یزد به نقل از منبع آگاه گفته است که "عمر ریاست عسگری هم در صداوسیما کوتاه است! ". براساس گزارش آفتاب یزد احتمالا به زودی علی عسگری از مدیریت صداوسیما کنار خواهد رفت و فرد دیگری جای او را خواهد گرفت. در همین راستا در فضای مجازی شایعات مبنی بر تغییر رییس سازمان تا پایان شهریور ماه منتشر شده است.
چندی پیش فرید مدرسی روزنامه نگار اصلاح طلب در توئیتی نوشته بود: «پایانِ عبدالعلی علیعسکری؟ آنچنان ریاست را در صداوسیما بیتاثیر کردند تا خود در جلساتِ عالی به صراحت بگوید که به حرفم گوش نمیدهند؛ من گفتم، کاری دیگر کردند! حالا به بهانه نامدیریتی که خود آفریده بودند، میخواهند تغییرش دهند؛ آیا معاونت سیاسی میگذارد؟».
صداوسیما تاکنون به این اخبار واکنشی نشان نداده است.
علی عسگری چگونه رییس شد؟
زمزمههای تغییر رییس سازمان صداوسیما در حالی مطرح میشود که در روزهای اخیر انتشار کتاب "روایت یک استعفا" که گفت و گویی است با محمد سرافراز رییس پیشین سازمان صداوسیما سروصدایی زیادی به پا کرده است. سرافراز نسخه پی دی اف این کتاب را در توئیتر خود منتشر کرده است. «روایت یک استعفا» مملو از ادعاهای جنجالی است. محمد سرافراز در آبان ۱۳۹۳ جایگزین عزتالله ضرغامی شد. او پیش از آن ۲۰ سال تجربه مدیریت در سطح عالی سازمان صداوسیما را داشت. سرافراز ۱۸ ماه پس از انتصابش در میانه موجی از حاشیه و شایعه استعفا کرد.
سرافراز وقتی که رییس سازمان صداوسیما شد، عبدالعلی علی عسگری که آن زمان معاون فنی صداوسیما بود را برکنار کرد. براساس روایت او از ماجرای این برکناری، پای یک فساد اقتصادی در میان بوده است. به این ترتیب ظاهرا در همان زمان اختلاف و یا حتی رقابتی میان او و علی عسگری شکل میگیرد.
عبدالعلی علیعسگری، رییس کنونی سازمان صداوسیما متولد ۱۳۳۷ در شهر دهق است. دارای کارشناسی مهندسی برق - الکترونیک از دانشگاه پلی تکنیک تهران، کارشناسی ارشد مدیریت از دانشگاه تهران است.
علیعسگری در دوره ریاست عزت الله ضرغامی معاون فنی صدا و سیما بود. در بعضی از منابع خبری از او به عنوان "پدر تلویزیون دیجیتال در ایران" یاد میشود. بر این اساس تبدیل شبکههای تلویزیونی از آنالوگ به دیجیتال در دوره معاونت او انجام شده است. علی عسکری ۲۲ اردیبهشت سال ۹۵ با حکم رهبر انقلاب رییس سازمان صداوسیما شد.
واگذاری رهبری اصولگرایان به قالیباف بسیار بعید است؛ اصولگرایانی خانه تکانی نکنند، خسارت زیادی را متحمل میشوند
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب در گفت و گو با ناصر ایمانی، فعال سیاسی اصولگرا، آورده است: این فعال سیاسی اصولگرا در تحلیل خود از اظهارات اخیر محمد باقر قالیباف پیرامون ایجاد جریان نو در جبهه اصولگرایان تاکید کرد: «اصل بنیادی مورد اعتقاد اصولگرایان را میتوان به صورت خلاصه اعتقاد به حاکمیت اسلامی در جوامع مسلمین تعریف کرد. در اینکه این اصل باید حفظ شود، تردیدی وجود ندارد اما زیر این اصل، مبانی دیگر وجود دارند که میتوان آنها را اساس اصولگرایی دانست. در وضعیت کنونی واقعیت این است که باید اصولگرایان در این مبانی خانه تکانی داشته باشند. این گفته که باید جریان نو در درون اصولگرایی ایجاد شود، گفتههای خاص و منتسب به او نیست، بلکه قبلتر در میان اصولگرایان این مساله مطرح شده است. در واقع، تا زمانی که اصولگرایانی بر مبنای اصل بنیادی که مورد اشاره قرار گرفت، خانه تکانی فکری نداشته باشند، شاهد خسارت و از دست دادن این فرصتها خواهیم بود.»
وی در ارزیابی خود از اظهارات اخیر قالیباف پیرامون ایجاد مجلسی نو با حضور جوانان، بر این باور است که بحث جوانان و اهمیت در توجه به آنان موضوعی است که در چند سال گذشته مقام معظم رهبری نیز بر آن بارها تاکید کردهاند. به ویژه در بیانیه «گام دوم» ایشان با صراحت بر ضرورت توجه به نسل جوان تاکید داشته است. واقعیت این است که حاکمیت ما از نظر سنی نه در قوای مختلف نظام، به بدنهای پیر تبدیل شده است. در حال حاضر ایران نیز در مسیر کشور چین حرکت میکند. در سالهای بعد از انقلاب تا کنون چند نسل تغییر پیدا کرده اما حاکمیت با تغییر نسل مواجه نشده است؛ به نوعی تطابق بین جامعه و حکومت وجود ندارد.
وی در ادامه تاکید کرد : «در عرصه جوانگرایی دو راه بیشتر پیشرو نداریم. از یک طرف یا باید جوانگرایی را انتخاب کنیم و از طرف دیگر یا ناچار به جوانگرایی خواهیم شد. اکنون در حاکمیت، در برابر جوانگرایی مقاومت میشود. این مقاومت در نهایت نظام را در مقاطع خاص ناچار به جوانگرایی میکند، آنهم در شرایطی که نسل جدید آمادگی لازم را برای ورود به بدنه حاکمیت ندارند. در مقابل اگر جوانگرایی خودخواسته باشد، میتوانیم انتقال نسلی را انجام دهیم.
ایمانی در ارتباط با امکان واگذاری رهبری اصولگرایان به محمد باقر قالیباف برای انتخابات مجلس یازدهم تصریح کرد: «چنین احتمالی بسیار بعید بهنظر میرسد. حتی اگر شورای وحدت چنین تمایلی داشته باشد که البته ندارد؛ این اقدام به هیچعنوان صحیح به نظر نمیرسد. منطق حکم میکند به هیچ عنوان رهبر جبهه اصولگرایان به یک فرد واگذار شود. مهم نیست این فرد قالیباف، باهنر یا هر شخصی دیگری باشد. جریان اصولگرایی باید بر اساس خرد جمعی مطرح شود. با این وجود، بحثی که قالیباف پیرامون ضرورت پایان پیدا کردن سیاست درهای بسته در شورای وحدت صحیح و مناسب به نظر میرسد. واقعیت این است شورای اصولگرایان همان افرادِ حاضر در نسل قدیم هستند که در پشت درهای بسته تصمیم میگیرند و تصمیمات را به مابقی اصولگرایان ابلاغ میکنند. این رویه با منطق سیاست و تحزب مدرن در تناقض است.»
کشمیری دبیر هیات دولت بود
پایگاه خبری تحلیلی «انتخاب» در گفت و گو با سیدجلال ساداتیان، رئیس دفتر شهید باهنر، آورد: حدود ساعت ۳ بعدازظهر هشتم شهریور ۱۳۶۰ در پی انفجار بمبی در دفتر نخستوزیری، محمدعلی رجایی، رئیسجمهور وقت، و محمدجواد باهنر، نخستوزیر ایشان به شهادت رسیدند. دو ماه پیش از آن در هفتم تیر در اثر انفجار بمب در دفتر حزب جمهوری اسلامی دکتر بهشتی دبیرکل حزب و ۷۲ نفر دیگر به شهادت رسیدند که از این تعداد ۲۷ نماینده مجلس، ۴ وزیر و ۱۲ نفر معاون وزیر بودند. متهم بمبگذاری هفتم تیر محمد رضا کلاهی و در واقع از اعضای مجاهدین خلق بود که در پوش تکنسین تجهیزات صوتی در حزب کار میکرد. متهم بمبگذاری هشتم شهریور، اما از کلاهی هم جلوتر آمده و در پوشش دبیر شورای امنیت ملی در بیخ گوش ریاستجمهوری و نخستوزیری قرار داشت؛ شخصی که اول گمان رفت جزو کشتهشدگان است، اما بعد از شناسایی اجساد مشخص شد که خود عامل بمبگذاری بوده و به خارج از کشور گریخته است. در مورد جزئیات این دو واقعه و نیز شرایط بحرانی کشور در آن زمان که در پی عزل بنیصدر به وجود آمده بود با سید جلال ساداتیان، رئیس دفتر نخستوزیر، باهنر، در هنگام بمبگذاری ساختمان نخستوزیری به گفتگو نشستیم، فردی که خود از اعضای حزب جمهوری اسلامی بوده و در هنگام بمبگذاری در دفتر حزب به مدت سه ساعت در زیر آوار مدفون مانده است. بعدتر نیز در انفجار هشت شهریور ساختمان نخستوزیری نخستین کسی بوده که خود را به سالن محل حادثه رسانده.
اسم کوچک شما چیست؟ سید جلال ساداتیان
شما رئیس دفتر آقای باهنر، نخستوزیر، بودید، چطور به این سمت رسیدید؟ ماجرا را از اول تعریف میکنید؟ ما با مرحوم باهنر ارتباط قبلی داشتیم یعنی در زمان قبل از پیروزی که میگوییم نهضت یا مبارزه. آن زمان ایشان را به جاهای مختلف دعوت میکردیم برای سخنرانی. در جلسات منزل شهید بهشتی هم ایشان روزهای سهشنبه (شب چهارشنبه) جلساتی داشت که افراد مختلف از جاهای مختلف در آن شرکت میکردند و گزارشهایی را ارائه میدادند. گاهی هم ما آنجا خدمت ایشان میرسیدیم. در نتیجه مراوداتی بود. وقتی من در انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی زیر آوار مجروح شدم، به بیمارستان طرفه، نزدیک میدان بهارستان، منتقلم کردند. مرحوم باهنر برای عیادت از مجروحین این حادثه به بیمارستان طرفه آمده بود، وقتی چشمش به من افتاد گفت: «شما هم که اینجا هستید.» گفتم: «بله.» بعد پرسید که «میتوانی روی پاهایت بایستی؟» من با همان جراحاتی که داشتم و سرم به دستم وصل بود از تخت آمدم پایین. گفت: «حالا من به این سرعت نگفتم، منظورم این است که آنقدر سر حال هستی که بتوانی روی پاهایت بایستی؟» حالا مقداری مجروحیت هم داشتم، دندهام شکسته و صورتم کامل سوخته بود. آقای باهنر گفت: «فردا بیا من ببینمت.»
روز بعد از این ملاقات من به دفتر ایشان – آن زمان ایشان وزیر آموزش و پرورش بود و در ساختمانی که الان در اختیار میراث فرهنگی است و بین خیابان ملت و میدان بهارستان قرار دارد حضور داشت –رفتم. آنجا مطرح کردند که «ما در مقدمه بحث نخستوزیری هستیم و سریع باید وزرا را انتخاب کنیم که بلافاصله بعد از رای اعتماد مجلس بتوانیم کابینهمان را معرفی کنیم.» از همانجا من همراه با ایشان شروع کردم به تهیه و تدارک لیست وزرایی که باید معرفی میشدند، یعنی تقریبا کارمان را از نهم یا دهم تیر آغاز کردیم تا زمانی که ایشان در مجلس رای آورد و کابینهاش هم تکمیل شد و کار را شروع کرد که خوب دیگر مهلت زیادی تا ۸ شهریور باقی نماند. مهلت کوتاه بود. حدودا مثلا دو ماه طول کشید.
در این دو ماه مسعود کشمیری مشاور امنیتی آقای رجایی بود؟ نه، ایشان در حقیقت دبیر هیات دولت بود، یعنی جلسات کابینه را ایشان اداره میکرد و آقای خسرو تهرانی مسئول امنیتی بود که بعضا به دفتر نخستوزیری میآمد و گزارشهای مسائل امنیتی را به ایشان (باهنر) میداد. روز هشت شهریور هم آقای خسرو تهرانی به دفتر نخستوزیری آمد و چند دقیقهای توضیحاتی را خدمت آقای باهنر داد و به اتفاق با هم به آن جلسهای رفتند که بعد انفجار در آن اتفاق افتاد. جلسات هیاتدولت را اداره میکرد، یعنی باید دستور کار جلسات هیات دولت را تهیه میکرد. کمتر نیاز به این بود که ایشان به دفتر نخستوزیری بیاید. تنها کسی که گاهی میآمد و حضوری به نخستوزیر گزارشهایی را میداد همین آقای خسرو تهرانی بود.
روز هشتم شهریور جلسه فوقالعادهای بوده که بمب در همین جلسه منفجر میشود، موضوع این جلسه چه بود؟ شما کجا تشریف داشتید و دقیقا چه اتفاقی افتاد؟ جلسه امنیتی کشور بود. آن موقع به مفهوم کنونی شورای عالی امنیت نداشتیم، جلسهای حاشیهای بود که مسائل امنیتی را در حضور نخستوزیر بررسی میکردند که یکی از افراد حاضر در آن هم آقای وحید دستجردی، رئیس شهربانی کشور، بود. من در دفتر نشسته بودم، از دفتر نخستوزیری، یعنی جایی که من بودم تا سالن جلسه یک راهروی نسبتا طولانی فاصله بود. پنجره سالن جلسه رو به خیابان پاستور باز میشد، در حالی که دفتر نخستوزیر کاملا در انتهای ساختمان و به سمت جنوب قرار داشت. صدای انفجار که آمد، خوب من تا از دفتر نخستوزیری خودم را به سالنی که بمب در آن منفجر شده بود برسانم، شاید حدود دو سه دقیقه طول کشید. وقتی رسیدم تازه آکوستیکهای سقف آتش گرفته و دودش بلند شده بود، ولی من هر طور بود به داخل سالن جلسه رفتم، دنبال عبایی چیزی میگشتم که ببینم چه اتفاقی افتاده، دیدم یک نفر ناله میکند، همان آقای وحید دستجردی بود، دستش را گرفتم، داشتم ایشان را به سمت بیرون میکشیدم، شنیدم یک نفر صدا میزند «کمک» نفهمیدم که چه کسی بود. من آقای دستجردی را به بیرون سالن آوردم – که البته ایشان چند روز بعد در اثر شدت جراحات به شهادت رسید - دیگر نتوانستم وارد سالن شوم، چون حجم دود و آتش به شدت زیاد شده بود. در این هنگام رفتم به سمت اینکه لولههای آتشنشانی را که آنجا بود باز کنم، اما هرچه تلاش کردم دیدم اصلا آبی ندارد! به سراغ یکی از کپسولهای آتشنشانی که در آنجا بود رفتم، اما ظاهرا خشک شده بود و آن هم چیزی نداشت. در این فاصله آقای بهزاد نبوی رسید و گفت که برویم از بیرون نردبان بگذاریم، چون باد از بیرون میوزد شاید خلاف جهت باد بتوانیم وارد سالن بشویم. دیگر تا نردبانی بیاورند و کاری کنند تقریبا آتش سراسر سالن را فراگرفته بود و به طور کامل داشت در آتش میسوخت.
چه کسی جرقه بانکداری اسلامی را در ایران زد؟
وبگاه خبری خبر آنلاین با نگاهی به خاطرات تدوینکنندگان قانون بانکداری بدون ربا در این گزارش آورده است: نخستین ماههای سال ۱۳۵۸ یعنی تنها حدود ۳ ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، سفر جمعی از مدیران و کارشناسان بانک مرکزی به قم، نقطه شروعی برای اجرای یکی از داغترین شعارهای انقلاب یعنی حذف ربا از بانکها و اجرای بانکداری اسلامی شد تا ۴ سال بعد در دهم شهریورماه سال ۱۳۶۲ با تصویب و ابلاغ قانون بانکداری بدون ربا، دومین تحول بزرگ در شبکه بانکی ایران پس از ادغامها و دولتی سازیهای ماههای اول برداشته شود.
اکنون با گذشت ۳۶ سال از ابلاغ این قانون که قرار بود پس از یک سال اجرا مورد بازبینی قرار بگیرد، مرور خاطرات عدهای از آنانی که متصدی تدوین این قانون بودند، خالی از لطفاً و البته بیفایده نیست چراکه بسیاری از مشکلات و ناهماهنگیهای سالهای ابتدایی دهه ۶۰ همچنان در حوزه تصمیمگیریهای اقتصادی ما وجود دارد و هنوز هم گرفتار اختلافنظرهایی هستیم که منابع و زمان را هدر میدهند. برای اطلاع ازآنچه در جریان تدوین قانون بانکداری بدون ربا گذشته یکی از بهترین منابع، دوره چهارجلدی تاریخ شفاهی بانک مرکزی ایران است که در آن گفتوگوهایی مفصل با بسیاری از مدیران و کارشناسان این نهاد انجامشده است.
اولین جرقه کجا زده شد؟
علی ماجدی که بعدها مسئولیتهای مهمی مانند سفیر ایران در ژاپن، فرانسه و همچنین معاونت اقتصادی وزارت خارجه را عهدهدار شد از سال ۱۳۵۳ در استخدام بانک مرکزی ایران بوده و پس از انقلاب نیز از سال ۶۱ تا ۶۲ ریاست دفتر تحقیقات بانکداری اسلامی را در بانک مرکزی جمهوری اسلامی بر عهده داشته است.
ماجدی درباره نقطه شروع تدوین بانکداری بدون ربا میگوید: «اولین جرقه تفکر بانکداری اسلامی، توسط امام (ره) زده شد. جزئیات قضیه هم از این قرار بود که ما بهعنوان کانون اسلامی بانک مرکزی در اوایل سال ۱۳۵۸ به دیدار امام (ره) که در قم اقامت داشتند، رفتیم. پیش از این دیدار، کلی در مورد اینکه چه بگویم و چگونه بگوییم، برنامهریزی کرده بودیم و قرار شد که در مورد وضعیت کشاورزی کشور صحبت کنیم. در روز دیدار، شروع به صحبت کردیم و گفتیم که رژیم گذشته، کشاورزی مملکت را نابود کرده و همینطور داشتیم میگفتیم که یکباره امام (ره) گفتند: شما به کشاورزی چه کار دارید؟ مگر شما در بانک نیستید؟ بروید وضع ربا در بانکها را درست کنید. این کاری است که شما باید بکنید. کشاورزی را به اهلش بسپارید. به این ترتیب، تفکر بانکداری اسلامی ایجاد شد».
ماجدی در توضیح سیر مراحل کار بعد از آن دیدار میگوید: «پس از آن دیدار با امام (ره)، با تکیه بر مطالعه کتابهای شهید سید محمدباقر صدر، شهید سید محمدحسین بهشتی و شهید مرتضی مطهری در مورد اقتصاد و بانکداری و بیمه اسلامی، کار در زمینه اقتصاد و بانکداری اسلامی را شروع کردم و هدفم آن بود که قرضالحسنه، مبنای بانکداری اسلامی قرار گیرد. این مطالعات ادامه داشت تا آنکه دکتر محسن نوربخش به ریاست کلی بانک مرکزی منصوب شد و در همان اوان، من بنا به درخواست آقای محمود واعظی، مدیرکل وقت شرکت مخابرات، به مدت یک سال به شرکت مخابرات منتقل شدم و مطالعات در مورد بانکداری اسلامی نیمهکاره ماند. پس از یک سال شنیدم قرار است کار درباره تدوین قانون بانکداری بدون ربا شروع شود بنابراین به دوستان مخابرات گفتم قصد دارم برای مشارکت در تدوین قانون بانکداری اسلامی به بانک مرکزی بازگردم. مرحوم نوربخش تمایلی به بازگشت من به بانک مرکزی نداشت. بههرحال اما یک دفتر تحقیقات بانکداری اسلامی بانک مرکزی تشکیل شد که اعضایش آقای محمد رضایی، آقای امیرخسرو و من بودیم. مسئولیت این دفتر هم به من واگذار شد».
انتخابات ۹۸ و جوشش خونِ دلواپسی در رگ تندروهای ضدبرجام
وبسایت خبری تحلیلی خبرآنلاین گزارش داد: در میانه گامهای دوم و سوم کاهش تعهدات برجامی ایران به عنوان راهبرد محوری دکترینِ فشار متقابل از یک سو، تلاشهای دیپلماتیک وزارت خارجه و سفرهای بیوقفه ظریف از سوی دیگر و تحرکات جدی تر طرف های اروپایی برای جان گرفتن برجام، آنگونه که انتظار می رفت خونِ دلواپسی بار دیگر در رگِ تعصبِ منتفعینِ بحران به جوش آمده است.
با خروج دولت ترامپ از برجام و تشدید تحریم و دامنهدار شدن مشکلات، غوغاسالاران دلواپس کمی آرام و قرار یافتند و مدتی بود که خط سکوت ناشی از رضایت در پیش گرفته بودند. اما به یکباره با صدای زنگ تلفنهای مکرون-روحانی، از خواب تعبیرنشده مرگ برجام پریدند و برای دور جدید هجمه به دیپلماسی دولت روحانی و شخص ظریف وارد میدان هیاهو شدند. البته تشدیدِ دلواپسیِ ذینفعانِ وضعیتِ بحران، تنها به درون مرزها محدود نبود و همچون گذشته عناصر متخاصم بیرونی با تحرکات آشکار، دلواپسی و عصبانیت خود را بروز دادند.
ذبح مصالح ملی پای منافع جناحی-انتخاباتی
از زمان آغاز به کار دولت روحانی تاکنون، تندروها به دلایلی که بر همگان روشن است، هیچ فرصتی را برای تهاجم علیه تعامل از دست نداده و همواره بر طبل تقابل و تشدید تنشها کوفتهاند. اینبار اما علاوه بر دلایل پیشین، با یک فوریت مواجهاند؛ «انتخابات مجلس».
تندروهای شکستخورده در انتخاباتهای اخیر از مدتها پیش روی وضعیت بحرانی حساب باز کردهاند. دلواپسین نیک میدانند که پیروزی دوباره دیپلماسی دولت روحانی نتیجهاش شکست دوباره تندروها در عرصه انتخابات مجلس است. محقق شدن امید تندروها برای موفقیت در انتخابات اسفند و بازگشت به کرسیهای قدرت، عملاً در گرو شکست تدابیر دولت روحانی و در نتیجه قطع امید کامل مردم از انتخابهای پیشین خودشان است.
لذا تداوم فضای بحرانی و شرایط نامطلوب کنونی، عملاً شرایط مطلوب برای دلواپسان محسوب میشود و طبیعی است که هرگونه تحرک برای تغییر این فضا را نیز برنتابند و به سرعت واکنش نشان دهند. اما فارغ از این نگاه منفعتجویانه که مصلحت ملی را پیش پای منفعت گروهی و جناحی ذبح میکند، تندروهای دلواپس با مصادره به مطلوب توصیهها و اظهارات رهبری درباره برجام و مذاکره سعی در پیشبرد مواضع [به بیان بهتر منافع] خود و تخطئه دستگاه دیپلماسی دارند.
هجمه های تکراری به ظریف
مصادره به مطلوب ها با چاشنی تقطیع، تحریف و تفسیر به رأی، بارها به ابزارِ تندروهابرای فضاسازی و تخریب دیپلماسی دولت تبدیل شده است. مورد اخیر یعنی سفر ناگهانی ظریف به محل برگزاری نشست سران گروه هفت در فرانسه بود که دوباره هجمه دلواپسان را علیه ظریف و دستگاه دیپلماسی دولت برانگیخت؛ با این بهانه واهی که اقدامی است برخلاف منویات رهبری.
این در حالی است که بازگشت ظریف از پاریس به تهران و پس از تنها یک روز عزیمت مجدد وی به محل برگزاری اجلاس گروه هفت در فرانسه، به وضوح حاکی از مشورت و رایزنی و سپس تصمیمگیری در عالیترین سطح نظام و اقدام هماهنگشدهای که ظریف تنها نقش مجری آن را ایفا کرد. یا آنطور که حسامالدین آشنا با زبان توئیتری خاص خودش نوشت: «مسئول تدبیرنظام بر اساس {حکمت}- رهبری/ مسئول مدیریت راهبردی سیاست خارجی بر اساس {مصلحت} -رئیسجمهور/ مسئول اجرای سیاست خارجی بر اساس {عزت}- وزیر امور خارجه/ نتیجه: حصر ایران خواهد شکست.»
فواد ایزدی: برخی از مقامات وسواس مذاکره پیدا کردهاند/ نباید با مطرح کردن مذاکره به غربیها تنفس مصنوعی داد/ ترامپ دنبال دیدار است نه مذاکره
الف در گفتگو با فواد ایزدی، کارشناس مسایل سیاست خارجی، آورده است: سفر غیر منتظره محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان به بیاریتز فرانسه و نیز مواضع امانوئل مکرون رییس جمهور فرانسه در خصوص تلاش کاخ الیزه برای انجام دیدار احتمالی میان حسن روحانی رئیس جمهور ایران، موجب شده است که برخی جریان سازیهای رسانهای و سیاسی در این رابطه، علی رغم اعلام مواضع صریح تهران و عدم مذاکره با آمریکا، شدت بگیرد. این در حالی است که تنها چند روز تا برداشتن گام سوم ایران باقی مانده است و محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان با تأکید بر اینکه ایران برای حفظ برجام نه با آمریکا بلکه با اروپا مسئله دارد، گفت که نیم ساعت رفتن به کاخ سفید مشکلات ایران را حل نمیکند و ایران ۱۵ شهریور گام سوم را برمیدارد.
در همین راستا، فواد ایزدی، کارشناس مسایل سیاست خارجی و آمریکا در گفتگو با خبرنگار سیاسی الف، در مورد اقدامات اروپاییها در قبال برجام و گفتگوهای اخیر با ایران اظهار داشت: برجام توافق خوبی برای اروپا و آمریکا بود چراکه متاسفانه به صورت گسترده فعالیتهای هستهای ایران را متوقف کرد و نظارتهایی را بر کشورمان حاکم کرد که برای هیچ کشوری چنین موضوعی رخ نداد. آمریکاییها همواره مطرح کردند که برجام هم محدودیت هستهای و هم نظارتهای زیادی را برای ایران به وجود آورده است اما با برجام نمیتوان همه فعالیتهای ایران را متوقف کرد لذا از برجام خارج شدند.
وی تصریح کرد: آمریکاییها اعتقاد داشتند که خروج از برجام میتواند ایرانیها را به پای میز مذاکره کشاند، اما اروپاییها با این موضوع مخالف بوده و به آمریکا تذکر میدادند که نباید از برجام خارج شد چراکه با پایبندی به برجام میتوان امتیازهای جدید دیگری از ایران گرفت. تحولات دو سه ماه اخیر نشان میدهد که اکنون که ایران به سمت خروج از برجام رفته است، آمریکاییها و اروپاییها به دنبال راهکارهایی میگردند که این اتفاق رخ ندهد چراکه در اینصورت نمیتوانند امتیازات جدیدی از ایران بگیرند.
ایزدی با بیان اینکه ایران باید گام بعدی را با سرعت بیشتری بر دارد، تاکید کرد: باتوجه به اقدامات کارشکنانه آمریکاییها و وقتکشی اروپا، ایران باید گام بعدی را به سرعت بیشتری بردارد چراکه غربیها تا به الان به دلیل حرکت لاکپشتی ایران، اقدامات ما را خیلی جدی نمیگرفتند ولی الان که اروپاییها از اقدامات ایران احساس خطر کرده به تکاپو افتاده و به دنبال راهکارهای جدید هستند.
این کارشناس مسایل آمریکا ادامه داد: جمهوری اسلامی ایران، در حال حاضر حرکت جدیتر را برای خروج از برجام آغاز کرده است، اما اینکه آیا با اروپا به توافق رسیده و آنها چه تصمیمی خواهند گرفت بستگی به اقدامات ما دارد، همانطور که گفتم حرکت لاکپشتی ما فایده ندارد، بلکه باید اقدام سوم را بسیار جدی و عملیاتیتر بر داشت، چراکه اگر آنها احساس کنند که اقدامات ما جدی است، آن زمان امکان دارد که کارهای جدیتری انجام دهند. متاسفانه یک سال و نیم است که برخی از مقامات دولتی همواره مطرح میکنند که صبر راهبردی را در دستور کار قرار داده و منتظر اقدامات اروپاییها هستند، در صورتی که این وقت تلف کردن اشتباه بود.
ایزدی در پاسخ به این سوال که آیا مذاکرهای با حضور آمریکا به وقوع خواهد پیوست، گفت: بین مذاکره و دیدار فرق بسیار است، در دیدار تنها عکس یادگاری میگیرند اما مذاکرهای نیست. آمریکاییها هم به نظر میرسد که به دنبال دیدار هستند، نه مذاکره. چراکه ترامپ سال دیگر، انتخابات ریاستجمهوری را پیشرو دارد و تاکنون در هیچ کدام از پروژههای سیاست خارجیاش هم موفق نبوده است، لذا نیاز دارد به یک موفقیتی با ایران دست پیدا کند. قطعا دیدار با ترامپ به نفع ما نیست و به نفع خود ترامپ خواهد بود.
وقتی ذوق ترامپ از یک اشکال فنی «ماهواره سری آمریکا» را لو داد/ سفیر امید زودتر از همیشه آماده اعزام به فضا میشود
پایگاه خبری مشرق گزارش داد: در ادامه تلاش های ماههای اخیر دونالد ترامپ رییس جمهور آمریکا برای جلب توجه افکار عمومی و مسوولان کشورمان، وی جمعه در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی توییتر یک تصویر ماهواره ای با کیفیت بالا را منتشر کرد که ظاهرا مربوط به سایت پرتاب فضایی سمنان بوده و به نظر می رسد بروز مشکل فنی در تست راکت ماهواره بر ایرانی را نشان می دهد.
با توجه به شواهد موجود در تصویر بخصوص آنکه مشخصا عکس مورد نظر با دوربین تلفن همراه گرفته و منتشر شده است، مشخص است که ترامپ، از مشاهده چنین تصویری درباره ماهواره بر سفیر، به شدت به ذوق آمده و تلاش داشته به این بهانه، مطلبی را جهت تاثیرگذاری روی جامعه ایران منتشر کند.
یک مسئله در برنامه های فضایی تمام کشورهای جهان مشترک است و آن هم ایراداتی از جنس همین حادثه در سایت پرتاب سمنان است. بسیاری از کشورهای صاحب سابقه و توان بالای فضایی نیز همچنان شکست های مختلفی را خصوصا در بخش مربوط به پرتابگرهای ماهواره تجربه می کنند. در این زمینه به دو مورد نسبتا جدید اشاره می کنیم:
اول سپتامبر ۲۰۱۶ راکت ماهوارهبر فالکن ۹ ساخت شرکت آمریکایی اسپیس ایکس بر روی پرتاب گر منفجر شده و ماهواره جاسوسی اسراییل نیز که قرار بود توسط آن به فضا ارسال شود نابود شد. حادثه دیگر مربوط به تابستان سال جاری بود که در آن دقایقی بعد از پرتاب راکت Vega حامل یک ماهواره دهها میلیون دلاری تصویربرداری نظامی برای امارات متحده عربی از گینه فرانسه در منطقه دریای کارائیب ماهواره بر مورد نظر از بین رفته و ماهواره جاسوسی اماراتی ها نیز به همراه آن نابود شد.
هر دوی این راکت های ماهواره بر نیز سابقه پرتاب های موفق بسیاری را نیز داشتند ولی بنا به دلایل مختلفی در این موارد دچار حادثه شدند. حادثه برای پرتاب گر ایرانی سفیر هم آخرین حادثه در مسئله فضایی نه در ایران و نه در جهان خواهد بود و رفع این ایرادات است که با کار بر روی آنها مسیر اکتشافات فضایی باز خواهد شد.
البته ذکر این نکته نیز بسیار مهم است که در جریان تست مذکور، ماهواره ناهید بر روی راکت سفیر نصب نبوده و وزیر ارتباطات نیز با کمک رسانه های خبری، این ماهواره را به مردم نشان داد. به نظر میرسد که ماهواره بر سفیر امید در حال انجام تستهای ثابت بوده که دچار ایراد شده است. البته اقدام آذری جهرمی در خصوص ایستادن کنار ماهواره در اتاق تمیز بدون لباسهای مخصوص نیز به نوعی سوال برانگیز است!
البته باید توجه داشت که این ایراد، نه اولین و نه آخرین بحث فنی در پرتاب ماهواره های ایرانی و خارجی نبوده و سرعت عمل متخصصان این بخش و عزم کشورمان برای جبران رکود سالهای گذشته، باعث خواهد شد تا به زودی، خبر پرتاب جدیدترین ماهواره ایرانی به فضا رسانه ای شود.
آمریکا لیگ برتر جاسوسان را وارد کار کرد
اما یکی از مسائلی که بعد از انتشار تصویر توسط رییس جمهور آمریکا مطرح شده مربوط ماهواره ای است که تصویر مورد نظر را تهیه کرده است. کیفیت بسیار بالای تصویر در عین حال زاویه متفاوت تهیه عکس باعث تعجب بسیاری از کارشناسان امر شده و نکته جالب در این میان این است که آمریکا از سالهای جنگ سرد تا به امروز کمتر تصاویر تهیه شده توسط ماهواره های جاسوسی خود را در زمان های کم بعد از تهیه به نمایش عمومی قرار می دهد.
با توجه به شواهد و بررسی های موجود، به نظر می رسد ماهواره آمریکایی با کد USA-۲۲۴ تصویر مورد نظر را ثبت کرده باشد. این ماهواره از سری KH-۱۱ بلوک ۴ ساخت شرکت آمریکایی لاکهید مارتین است و کاربری و کنترل آن در اختیار دفتر ملی شناسایی (NRO) است و تصاویر بعد از تهیه شدن توسط این اداره برای بخش های مختلف ارسال می شود. از سری کا اچ ۱۱ بلوک ۴ آمریکا ۳ فروند را به فضا ارسال کرده است.
ماهوارههای سری KH از جمله اصلی ترین پلتفرم های عکس برداری جاسوسی در آمریکا به حساب آمده و از زمان جنگ سرد فعالیت خود را آغاز کردند. ماهواره مورد نظر در ماجرای عکس برداری از سایت ایرانی، به تاریخ ۲۰ ژانویه سال ۲۰۱۱ میلادی به فضا پرتاب شده و در مدار LEO قرار گرفته است. کارشناسان درباره دقت این ماهواره نظرات مختلفی دارند اما هیچ اطلاعات رسمی درباره این ماهواره ها وجود نداشته است.
نکته بسیار جالب درباره این ماهواره ها قیمت بسیاری بالای آنهاست. هر یک فروند از این ماهواره ها بر اساس ارزش برآورد تعیین شده در سال ۲۰۱۸ میلادی، بهایی در حدود ۴ میلیارد و ۹۰۰ میلیون دلار دارد و به شدت برای رقبای فضایی آمریکا یعنی چین و روسیه حائز اهمیت هستند و آنها در سالهای اخیر برای کسب اطلاع از ویژگی های فنی، کیفیت تصاویر اخذ شده و روشهای اجرای عملیات فریب روی این ماهواره های سری، تلاش های زیادی کرده اند اما به نظر می رسد هیچکدام به اندازه انتشار رسمی چنین تصویری، نمی توانست به کامل شدن اطلاعات آنها کمک کند.
به همین خاطر به نظر می رسد برنامه فضایی ایران آنقدر برای ترامپ و دولتش اهمیت و حساسیت داشته که آنها را مجبور کند یکی از استراتژیک ترین و خاص ترین دارایی های خود را برای تصویر برداری از آن وارد کار کرده و البته در یکی از معدود ترین موارد در سابقه این خانواده از ماهواره ها، رییس جمهور آمریکا با فاصله ای کم از زمان تهیه تصویر، آن را منتشر کند.
به همین خاطر، اگرچه رخ دادن چنین ایرادی در آماده سازی راکت ایرانی، یک اتفاق ناخوشایند است اما خود، به عاملی تبدیل شد تا ویژگی ها و نقاط قوت و ضعف یکی از مهمترین سلاح های جاسوسی آمریکا، لو برود و شاید، بیش از آنکه این رخداد فنی، یک خبر خوشحال کننده برای آمریکا و برخی همراهانش در جلوگیری از تبدیل ایران به قدرت فضایی باشد، یک مژده و شگفتانه برای سرویس های اطلاعاتی اروپایی، چین و روسیه محسوب شود. هرچند که چنین رخدادهایی، نمی تواند توان فنی و اراده ایران برای طی کردن مسیر مبدل شدن به یک قدرت فضایی را متوقف کند.
در مکتب حسینی، اشک و عزا معیار و ملاک انسانیت است/ هیچ گاه از توبه و بازگشت نا امید نشوید / نور امام حسین(ع)، قویترین تلنگر به گناهکاران است
وبسایت خبری شفقنا در گفت وگو با حجت الاسلام حسین انصاریان، آورده است: استاد انصاریان چهرهای نام آشنا در میان عموم مردم که با بیانی متفاوت به وعظ و سخنرانی میپردازد و کمتر زمانی پیش میآید که استاد برای بیان نکات خود از درسهای حادثه عاشورا نگوید. وی کتب بسیاری در مورد ابعاد مختلف حرکت امام حسین(ع) چه از بُعد تاریخی و چه از بُعد اخلاقی تألیف کرده است.
استاد حسین انصاریان در مورد جریان عاشورا و قیام امام حسین(ع) توضیحاتی ارائه داد و تأکید کرد: اشک و عزا ملاک و معیار حریت و انسانیت و نماد و پرتوی از دلدادگی و شدت دوستی و علاقه است. اشک در اندیشه حسینی هم موجب کمال و ارتقا مرتبه انسانی میشود و هم باعث آمرزش گناهان و یکی از بهترین راههای رسیدن به کمالات معنوی و الهی و انسانی است.
فضیلت اخلاقی شجاعت در میان اصحاب سیدالشهداء در روز عاشورا برگرفته شده از روح صیقل یافته آنان بوده و با ایمان و حکمت عجین است
وی عنوان کرد: گریه بر مصائب حضرت سیّدالشهدا(ع) نشانه محبّتی است که در دلهای عاشقان جای دارد. سوزی که از دلِ سوخته عاشقان سیّدالشهدا به چشم سرایت کرده و از آنجا به رخسار مینشیند، علاوه بر آنکه محبّت و مودّت به حضرت سیّدالشهدا را مستحکم میکند، تنفّر و انزجار (تبرّی) از دشمنان و قاتلان آن حضرت را افزایش میدهد. به همین دلیل اهلبیت(ع) نسبت به تشویق و ترغیب مؤمنان به گریستن بر مصائب حضرت سیّدالشهدا اهتمام ویژهای داشتهاند. قرآن نعمت تام و کامل الهی است، انبیاء و ائمه نعمت تام و کامل هستند. فخر رازی صاحب تفسیر کبیر که از علمای اهلسنت است نقل میکند که امام حسین(ع) میفرماید: تمام کتابهایی که از جانب پروردگار بر انبیاء خدا نازل شد خداوند علوم آن کتابها و حقایق آن کتابها را انتقال به قرآن مجید داد، اما فهم قرآن نیاز به معلم دارد و آن معلمان پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) هستند.
استاد انصاریان در مورد تأمین نیازهای انسانها توسط قرآن و اهلبیت(ع) گفت: آنان برای ما انسانها راه رسیدن به رحمت، درمان بیماریهای باطنی، آمرزش گناهان، رضایت پروردگار، جنت پروردگار، سعادت دنیا و آخرت، شفاعت فردای محشر را بیان و تأمین میکنند.
وی افزود: قرآن شفا، رحمت و مغفرت. قرآن مجید عامل بهشت و هدایت است «ذٰلِکَ اَلْکِتٰابُ لاٰ رَیْبَ فِیهِ هُدیً لِلْمُتَّقِینَ» قرآن مجید عامل سعادت دنیا و آخرت است.
امام حسین(ع) چهره انسانی قرآن است
استاد انصاریان با بیان اینکه حسین(ع) یک چهره دیگر قرآن است، خاطرنشان کرد: امام حسین(ع) چهره انسانی قرآن است، شفا میدهد شفادهندگیاش طول نمیکشد. حسین(ع) عامل آمرزش است. برای همه ما از زمانی که در رحم مادر بودیم، محبت حسین(ع) ملموس و محسوس بوده است.
وی ادامه داد: صفت «رحمت الله واسعه» را برای امام حسین(ع) بکار میبرند و هر کسی به تناسب شایستگی و ظرفیت خود میتواند از این واسطه فیض الهی بهرهمند شود و از نظر اعتقادی و باورهای دینی به مرام امام حسین(ع) نزدیکتر گردد.
امام حسین(ع) چراغ هدایت و رحمت واسعه الهی است
نویسنده کتاب ارزشمند «سیدالشهدا(ع) تجلی عبودیت» با بیان اینکه امام حسین(ع) چراغ هدایت و رحمت واسعه الهی است، افزود: باب فیض الهی اختصاص به مسلمانان ندارد و مرزبندیهای آن فراتر از مذهب و دین است، لذا هر کسی بتواند رابطه عمیقی با حضرت سیدالشهداء(ع) برقرار کند حتماً به دستاوردهای بزرگی میرسد.