بیشتر واژهشناسان این تصور را داشتهاند که عِشر و عاشر از یک ریشهاند و چون واقعه کربلا هم در دهم ماه محرم اتفاق افتاده است پس عاشورا یعنی دهم محرم؛ و بر همین قیاس تاسوعا را نیز که با تِسع و تاسع شباهت ظاهری دارند روز نهم ماه محرم گفتهاند. اما این معنا به دلایل زیر اشتباه است:
- آیا واژه عاشورا برای دهم ماهها دیگر نیز به کار میرود؟ مثلاً آیا شنیده شده است که کسی به دهم ماه رجب هم عاشورا گفته باشد؟ یا این مفهوم مختص دهم ماه محرم است؟
- آیا اگر امام حسین(ع) مثلاً در یازدهم محرم شهید میشد، آنگاه تاسوعا با عاشورا عوض میشد و عاشورا واژه دیگری داشت؟
- آیا اعراب قبل از این واقعه به دهم محرم عاشورا و نهم محرم تاسوعا گفته میشده است؟ در هیچ منبعی حداقل در مورد تاسوعا چنین چیزی وجود ندارد.
به علاوه، در ریاضی اعداد قاعده خود را دارند و هر قاعدهای که بر شمارش اعداد حکم کند بر سلسله اعداد هم حاکم خواهد بود. اعداد بر خلاف کلمات استثناپذیر نیستند؛ به طور مثال در کلام عرب اعداد این گونه شمارش میشوند: اول – ثانی - ثالث - رابع ... و یا اولاً – ثانیاً - ثالثاً - رابعاً و... چنان چه تاسوعا و عاشورا در زمره اعداد باشند باید قاعدهپذیر باشند؛ یعنی باید بتوان بقیه اعداد را هم به همان سیاق تلفظ کرد؛ مثل تاسوعاً – عاشوراً – ثاموناً – سابوعاً-..، اما میبینیم که بقیه اعداد از این قاعده پیروی نمیکنند؛ لذا نمیتوانیم دلیلی داشته باشیم که تاسوعا و عاشورا عدد هستند تا از قاعده شمارش پیروی کنند. بنابراین این دو روز ربطی به اعداد ندارد بلکه معنای آنها چیز دیگری است.
عاشورا؛ روز معاشرت با امام(ع)
عِشر به معنای معاشرت و مصاحبت است. «مَُعاشر» یعنی مصاحب و «عاشر» اسم فاعل عِشر است که خودش ثلاثی مجرد اسم مصدر عشرت است. خداوند میفرماید: «وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ» (نساء/۱۹) با زنان آن گونه که شایسته آنان است معاشرت کنید. «عشیر» یعنی همدم و رفیق؛ «وَ لَبِئْسَ الْعَشِیر ُ» (حج/۱۳) چه بد دوستی انتخاب کردهاند و چه بد معاشر و رفیقی است. به همین ریشه «العاشور» از ریشه عشر به کسی گفته میشود که معاشرت خصلت و صفت او باشد.
پس «العاشوراء» جایی است که میل به معاشرت و رفاقت و مصاحبت نمایان میشود و افراد میل معاشرت خود را با کسی که مورد نظر است عرضه میکنند؛ عاشورا مبالغه از میل به معاشرت است؛ یعنی روزی که میل معاشرت و رفاقت با امام(ع) شدت میگیرد.
تاسوعا؛ روزِ وسعت ظرفیت
با خارج شدن عاشورا از سلسله اعداد، عدد بودن تاسوعا نیز مورد تردید قرار میگیرد و معنی نهم را از دست میدهد. «اَتسع» به فتح الف یعنی گروههای نُه نفره شدند. اما «اِتسع» به کسر الف یعنی وسعت پیدا کرد - گشاد شد - فراخ گردید. اِتساع یعنی گسترده شدن، گشاده شدن و بالا رفتن ظرفیت. اِتساع شرائین؛ یعنی رگها گشاد شدند و ظرفیتشان برای عبور خون زیاد باشد. التاسوع هم به این اشتقاق، چیزی است که فراخی و گستردگی و ظرفیتش زیاد باشد؛
و بالاخره «التاسوعا» یعنی جایی که بتوان ظرفیت را بالا برد و فراخی ایجاد کرد؛ و تاسوعا این معنی را پیدا میکند: روزی که ظرفیت بالا میرود و در سینهها فراخی ایجاد میشود و به جای تنگی، وسعت حاصل میگردد.
این دو نام از ابداعات امام سجاد (علیهالسلام) است و اگر در بعضی از روایات از پیامبر اکرم (صلوات الله علیه و آله) از عاشورا سخنی به میان آمده است به نظر از جعلیات بنیامیه برای کم کردن اثرات عاشورای امام حسین (علیه السلام) است، در حالی که در مورد واژه تاسوعا تقریباً موردی نداریم که قبل از امام سجاد (علیه السلام) به کار برده شده باشد. که این احتمال پیشینی نبودن واژه تاسوعا به معنای نهم را تقویت میکند.
"برگرفته از کتاب «سفری از عاشورا تا اربعین» تألیف عبدالله مستحسن"