ایرنا: تدبیر اصلاح طلبان برای این انتخابات چیست؟
منصوری: آن بخشی که به اصلاح طلبان مربوط می شود و در این انتخابات، ارتباط مستقیم با مشارکت مردم دارد این است که اصلاح طلبان باید دستاوردهای خود در سه انتخابات گذشته به خصوص در انتخابات مجلس دهم را به مردم گزارش و از آن دفاع کنند. برای مثال اگر قرار است اصلاح طلبان در این انتخابات هم، حضور حداکثری داشته باشند باید اثبات کنند حضور حداکثری شان در انتخابات سال ۹۴ و گسیل کردن لیست امید به مجلس چه دستاوردی برای کشور داشته است؟
در انتخابات سال ۹۴ هدف ما این بود که تا جایی که امکان دارد در تهران و شهرستان ها لیست انتخاباتی ارائه دهیم. اما این راهبرد در جاهایی موفقیت آمیز نبوده و ما را به نتیجه نرسانده است چرا که خیلی از کسانی که در لیست امید قرار گرفتند بعد از رای آوردن، به گونه ای دیگر عمل کردند.
در انتخابات پیش رو هم دو وضعیت ممکن است که راهبرد ما در هر کدام متقاوت است. یکی این که ما با یک انتخابات آزاد مواجه باشیم یعنی بتوانیم بهترین نیروهایمان را در فهرست های انتخاباتی خود قرار دهیم. اما وضعیت دوم این است که ما با همان صحنه ۹۴ مواجه باشیم و رد صلاحیتها سر جای خود باشد و بخشی از نمایندگان فعلی مجلس هم رد صلاحیت شوند. ترجیح این است که یک اقلیت قدرتمند صاحب نفوذ در مجلس داشته باشیم، چرا که هدفمان فقط این است که صدایمان در مجلس ایران شنیده شود. یعنی دیگر کمیت برایمان مهم نیست بلکه کیفیت افرادی که به مجلس می فرستیم برای ما مهم است. البته این ها همه گزینه های روی میز اصلاح طلبان است و هنوز هیچ جمع بندی روی این موارد انجام نشده است.
ایرنا: اگر اصلاح طلبان بخواهند یک اقلیت قدرتمند به مجلس بفرستند این نیازمند مشارکت حداکثری مردم است. فکر می کنید بتوانید وضعیتی را به وجود آورید که طرفدارانتان حداکثری در انتخابات شرکت کنند؟
منصوری: ما تلاش خود را خواهیم کرد. تعبیر من این است که مردم در انتخابات آینده با توجه به تجربه ای که در دو سه انتخابات گذشته داشته اند در کنار کمیت لیست به کیفیت لیست هم توجه می کنند. یعنی این که اصلاح طلبان مانند سال ۸۴ لیست هایی را به مردم معرفی کنند موجب جلب مشارکت مردم نخواهد شد. چون فضای رسانه ای و گسترش شبکه های اجتماعی، دسترسی مردم به این شبکه ها و اطلاعات و اخبار و تجربه انتخابات ۹۴ تا ۹۸ به مردم نشان داده است که آنهایی که رای مردم را به دست آورده اند تا چه حد توانسته اند در تحقق خواست مردم موفق عمل کنند؟
بخشی از نمایندگان لیست امید واقعا اثر گذار بوده اند و باعث شده اند صدای مردم از تریبون خانه ملت شنیده شود، همچنین در موقعیت های بسیار مهمی با دولت حداکثر همکاری را داشته اند. اما عملکرد بخشی دیگر از این نمایندگان اصلا قابل دفاع نیست. اگر ما بتوانیم نامزدهایی که موجه تر و شناخته شده تر هستند چه از نمایندگان فعلی و چه از نیروهای موثر دیگری که در فضای سیاسی کشور داریم را در برای انتخابات ترغیب و معرفی کنیم شاید بشود مردم را به مشارکت ترغیب کرد.
البته در سخت ترین شرایط ، این نقطه قوت وجود دارد که نگاه مردم برای بهبود امور کشور به درون است. نگاه به بیرون و این که یک نیروی خارجی بیاید و مشکلات ما را حل کند در بین ایرانیان طرفدار چندانی ندارد.
به هر صورت مردم دو واکنش در اسفند ۹۸ خواهند داشت یا سکوت می کنند، کنار می کشند و مشارکت نمی کنند یا مشارکت می کنند و گزینه سومی وجود ندارد. اما نهادهای مسوول کشور نباید خیالشان راحت باشد چرا که این سکوت و بی میلی مردم به مشارکت در انتخابات خیلی نگران کننده است.
ولی مسئول بخش مهمی از فقدان یا کاهش مشارکت، اصلاح طلبان نیستنند و نمی توان آن را به گردن اصلاح طلبان انداخت. اگر بخواهیم با نگاهی منصفانه و دقیق به آسیب شناسی موضوع بپردازیم واقعیت این است که در طول سال هایی ۸۴ تا ۹۲ نهادهایی در کنار نهادهای انتخاباتی شکل گرفته اند - هر چند بعضی شان از قبل ۸۴ هم بودند- اما در طول سال های ۸۴ تا ۹۲ آن چنان قدرتی یافته اند که مانع انجام وظایف نهادهای انتخاباتی می شوند، به ویژه وقتی اصلاح طلبان نمی توانند بهترین نیروهایشان را به نهادهای انتخاباتی بفرستند. همین چیزهایی که تحت عنوان دولت موازی و مجلس موازی وجود دارد.
یعنی چه وقتی ما مجلس شورای اسلامی داریم نهادی بالادست مجلس شکل بگیرد که بخواهد کار قانون گذاری انجام دهد؟ تنها نهاد قانون گذاری کشور باید مجلس باشد. وقتی طرح هایی در مجلس درباره مسائلی مانند تابعیت ایرانی کودکانی که پدر غیرایرانی دارند یا کودک همسری یا مواردی در حوزه های امنیت ملی و سیاست خارجی توسط مجلس تصویب می شود ولی این موارد در نهادهای بالادستی با مخالفت روبرو و به قانون تبدیل نمی شود این حتما بر مشارکت مردم اثر منفی می گذارد.
اما به هر ترتیب ما به عنوان نیروهای دموکراسی خواه به هیچ وجه نمی توانیم از انتخابات و صندوق رای چشم پوشی کنیم. به دلیل این که خود همین انتخابات، در بدترین حالت فضایی برای آگاهی بخشی و ترغیب مردم به رصد کردن مسائل مهم کشور است و در بهترین حالت فضایی که بتوانیم بهترین نیروهایمان را چه به صورت حداقلی و چه حداکثری به نهادهای انتخاباتی بفرستیم.
خلاصه کنم. قطعا ما با هر وضعیتی در انتخابات شرکت نمی کنیم. اگر ببنییم در تهران فضا به گونه ای است که نمی توانیم نیروهای موثرمان را بفرستیم ممکن است در تهران اصلا لیست ندهیم. یا در شهرهای بزرگ وقتی نفرات موثر ما حذف شوند، ممکن است لیست ندهیم. امکان دارد در تهران مثلا تنها به ۵ نامزد برسیم و از همان ۵ نفر حمایت می کنیم. ما مسوول مشارکت حداکثری مردم نیستیم. ما با همین ظرفیتمان مردم را به مشارکت در انتخابات ترغیب می کنیم تلاش هم می کنیم این طور شود اما بحث من این است که مشارکت حداکثری مردم الزاماتی دارد و همه این الزامات دست اصلاح طلبان نیست.