تهران- ایرنا-دوبله، تئاتر نشسته است و دوبلور هنرپیشه‌ای است که نشسته باید بدود، گریه کند، بخندد، برود زیر آب و بالا بیاید، نفس بگیرد، فریاد بزند، آرام و تند صحبت کند، عاشق، قاتل و پلیس باشد و هزاران حس و شخصیت و تیپ را فقط و فقط نشسته روی یک صندلی با یک میکروفن ایفا کند و به گونه‌ای باشد که مخاطب بپذیرد، باور و با آن زندگی کند. این گونه است که دوبله مقبول است و باورپذیر و رکن جدا نشدنی سینما و تلوویزیون به شمار می رود.

به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا؛  تاریخ دوبله در ایران را می توان با پیشینه ورود نخستین فیلم ناطق  در ۱۳۰۹ خورشیدی برابر دانست که با گشایش سینما پالاس در ایران، این پدیده جدید پس از این که ۳ سال از ناطق شدن سینما در ایران می‌گذشت وارد ایران و در همه نقاط دنیا با استقبال زیاد علاقه‌مندان روبه‌رو شد. در این زمان سالن‌های سینما برای فهم موضوع فیلم‌ها از وجود یک نفر مترجم استفاده می‌کردند که هنگام نمایش، قصه فیلم را با صدای بلند برای تماشاگران تعریف می‌کرد.

مدتی بعد ترجمه میان فیلم‌ها متداول شد. به این صورت که پس از چند دقیقه‌ای که از نمایش فیلم می‌گذشت نوشته‌ای روی پرده ظاهر می‌شد و خلاصه آنچه که گذشته بود در چند جمله به زبان فارسی پدیدار می‌شد البته این مطالب را بیشتر تماشاگران نمی‌توانستند بخوانند به این ترتیب حضور فردی با سواد جهت خواندن این متون در سالن سینما ضروری شد.

پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا همزمان با ۲۲ شهریور سالگرد درگذشت عطاالله کاملی از صداپیشگان برجسته کشور بررسی تاریخ پیدایش اقداماتی که در خصوص ورود و گسترش دوبله در ایران انجام شده پرداخته است:

اسماعیل کوشان نخستین موسس دوبله و دختر فراری نخستین فیلم دوبله در ایران

نخستین نمونه‌های نمایش فیلم با گفتار فارسی مربوط به پیش از شهریور ۱۳۲۰ خورشیدی می‌شود. که سینماهای تهران فیلم خبری مربوط به افتتاح راه‌آهن ایران را با این شیوه نمایش دادند. همچنین در دوران جنگ جهانی دوم تعداد زیادی از فیلم‌های خبری متفقین با گفتار فارسی در سینماهای کشور نمایش داده شد از اوایل دهه ۱۳۲۰ خورشیدی  تعدادی از جوانان علاقه‌مند، به فکر دوبله فیلم افتادند و نخستین شخصی که در این زمینه پیشگام شد، اسماعیل کوشان بود که ۱۳۲۵ خورشیدی  یک فیلم فرانسوی به نام یومیه راندوو ساخته هانری دوکوان را در استانبول ترکیه، به فارسی دوبله کرد و نام آن را برای پخش در تهران به دختر فراری تغییر داد.

راه‌اندازی استودیو میترا و  ایران نو فیلم در دهه ۲۰ خورشیدی

مدتی بعد کوشان چند فیلم را در قاهره دوبله کرد و به ایران فرستاد سپس سال ۱۳۲۵ خورشیدی  با وارد کردن تجهیزات فنی صدابرداری، استودیویی به نام میترا در تهران تاسیس و به کمک پرویز خطیبی نمایشنامه‌نویس مشهور آن زمان تا  ۱۳۳۰ خورشیدی حدود ۱۰ فیلم را در آن استودیو دوبله کرد. مقارن با این تلاش‌ها در تهران، عده‌ای از جوانان دوستدار سینما نیز اقدام به تاسیس استودیوی دوبلاژ فیلم کردند که نخستین گام آنها به راه‌اندازی استودیو ایران نو فیلم در تیر ۱۳۲۲ خورشیدی منجر شد. بنیانگذاران اولیه این استودیو منصور مبینی و جلال مغازه‌ای بودند تلاش‌های آنها در ۱۳۲۷ خورشیدی  به بار نشست. در این مدت با اضافه شدن میرسپاسی، حسین دهلوی، محمد علی، بهاءالدین شریعتمداری، مجتبی بدیعی، فاضل سرجویی، احمد شیرازی، امیر قاسم‌خانی و عطاءالله زاهد و ساخت دستگاه‌های فنی، این افراد موفق شدند فیلمی به نام مرا ببخش محصول سینمای فرانسه را به عنوان نخستین محصول خود اکران کنند.

یکی از مهمترین نکات دوبله در آن زمان دقت توجه در ترجمه فیلم های خارجی بود. دوبله خوب همراه با ترجمه خوب معنی پیدا می کرد. دوبله یک فیلم در آن زمان ممکن بود تا یک ماه هم طول بکشد که این مسئله فقط به خاطر مسائل فنی نبود، بلکه به خاطر دقت نظر زیادی بود که برای دوبله یک فیلم استفاده می شد.

پیشرفت دوبله در ایران با بهره‌گیری از صنعت دوبله ایتالیا در دهه ۳۰ خورشیدی 

با حرفه‌ای شدن تدریجی تکنیک دوبلاژ فیلم در ایران و استقبال فراوان مردم از اوایل دهه  ۱۳۳۰ خورشیدی استودیوهای دوبلاژ یکی پس از دیگری در تهران گسترش یافتند و با بهره‌گیری از بازیگران سینما رادیو و تئاتر اقدام به دوبله فیلم‌های خارجی کردند در آن سال‌ها دوبله فیلم در ایتالیا بسیار پیشرفته بود به همین سبب شخصی به نام آلکس آقابابیان در  ۱۳۳۱ خورشیدی به رم رفت و در آنجا تشکیلات دوبلاژ را به نام داریوش فیلم راه‌اندازی کرد و به کمک دانشجویان ایرانی مقیم رم همچون فهیمه راستگار و حسین سرشار، فیلمی به نام فریدون بینوا را دوبله و روانه سینماهای تهران کرد. این فیلم به دلیل تغییر اساسی شخصیت‌ها از ایتالیایی به ایرانی با استقبال فوق‌العاده سینماها روبه‌رو شد. با رونق گرفتن کار دوبلاژ فیلم در رم تعدادی از دوبلورهای ایران به آن سامان مهاجرت کردند و این امر باعث بالاتر رفتن کیفیت دوبله فارسی در رم شد.

گزیده ای از سخنان‌ پورنگ‌ بهارلو را که‌ در امر دوبله‌ در ایتالیا از اواسط دهه‌ ۳۰ میلادی تا اواسط دهه‌۴۰ میلادی و سپس‌ در ایران‌ تا اواخر دهه‌ ۴۰ در سمت‌مدیر دوبلاژ و گوینده‌ فعالیت‌ داشت‌ و ازسرشناسان‌ دوبلاژ در ایتالیا بود بدین شرح است: حدود چهار سال‌ از تاریخ‌ دوبله‌ نخستین فیلم‌می‌گذرد اما هنوز صاحبان‌ فیلم‌ و سینما در لزوم‌دوبله‌ و ادامه‌ پیداکردن‌ آن‌ مشکوک‌ هستند، که‌پس‌ از نمایش‌ فیلم‌ «حیف‌ که‌ خیلی‌ حقه‌ای» و «آسیابان‌ عشوه‌گر» که‌ هر ۲ با موفقیت‌ بی‌نظیری‌مواجه‌ شدند، به‌ همه‌ ثابت‌ شد که‌ از نظر تجاری‌ دوبله‌ به‌ فارسی‌ دارای‌ استفاده‌ بیشتری‌ است‌ و چون‌ دوبله‌ فیلم‌ها در تهران‌ مقرون‌ به‌ صرفه‌ بود، ورود دستگاه‌های‌ بزرگ‌ صدابرداری‌ و میکساژ و غیره، از آمریکا، انگلستان، فرانسه، آلمان‌ و ایتالیا به‌ ایران‌ رواج‌ پیدا می‌کند.

وی می افزاید: اما نکته‌ مهم، کارگردانان‌ دوبله‌ و گویندگان‌هستند. هنر یک‌ گوینده‌ در این‌ است‌ که‌ نقش‌ مربوط به‌ خود را  درک‌ و خود را در قالب‌هنرپیشه‌ حس‌ کند؛ و گرنه‌ مساله‌ تطبیق‌ جملات‌ با دهان‌ هنرپیشه‌ پس‌ از چند جلسه‌ تمرین‌ قابل‌یادگیری‌ است‌ و اشکال‌ دیگر کار دوبله‌کنندگان‌ ایرانی‌ مقیم‌ رم، سانسور کلمات‌ بود که‌ نمی‌شد باحس‌ بازیگر به‌ خود القا کنند.

دهه ۴۰ خورشیدی  و عصر طلایی‌ دوبله‌ در ایران

پس از طی دورانی  طولانی از اوایل دهه ۱۳۴۰ خورشیدی  دوبلاژ فارسی در ایتالیا متوقف شد این اتفاق مقارن با تشکیل سندیکای گویندگان فیلم در تهران و آغاز دوران طلایی دوبلاژ در ایران بود. پیشرفت دوبله در ایران با توجه به حساسیت و دقت فراوان دوبلورهای وقت شرایطی را پیش آورد که دوبله ایران به واسطه کیفیت خوب و استقبال مخاطبان به دوبله‌ای شاخص و تاثیرگذار در دنیا تبدیل شود.

در این دوران دوبله چنان رونق یافته بود که حتی فیلمسازان ایرانی نیازی به پیشرفت در زمینه صدابرداری سر صحنه در خود ندیدند و برای فیلم های ایرانی هم از دوبله ایرانی استفاده کردند. اگر دوبلوری یا گوینده ای در اجرای نقش، در فیلمی خارجی موفق عمل می کرد؛ تهیه کننده ایرانی از او می خواست که همان شخصیت را وارد فیلم ایرانی هم بکند. ۲ نمونه معروف آن، استاد منوچهر اسماعیلی بود که شخصیتی را برای نسخه ایرانی ستوان کلمبو (پیتر فالک) طراحی و اجرا کرد و بعد از آن؛ در بسیاری از فیلم ها به جای رضا بیک ایمانوردی هم استفاده شد. همچنین مرحوم حمید قنبری که گویش ویژه خود برای جری لوییس را به منصور سپهرنیا سپرد.

دهه ۵۰ خورشیدی؛ آغاز دوران افت و نزول دوبله در ایران

دوبله‌ ایران‌ در دهه‌ ۴۰ خورشیدی ، نقاط اوج‌ درخشانی‌دارد که‌ به‌ عصر طلایی‌ دوبله‌ معروف‌ است‌ اما از اواخر این‌ دهه‌ به‌ خصوص‌ اوایل‌ دهه‌ ۵۰ خورشیدی، به‌دلایلی‌ شروع‌ به‌ افت‌ می‌کند. البته‌ گاهی‌ کارهای‌خوب‌ هم‌ می‌دیدیم‌ اما به‌ پیروی‌ از نزول‌ فیلم‌ها و علل‌ دیگر که‌ ذکر خواهد شد، دوبله‌ نیز رو به‌ افول‌می‌گذارد.

از دلایل‌ اصلی‌ این‌ افول، سرعت‌ در کار دوبله ‌بود که‌ باعث‌ از بین‌ رفتن‌ کیفیت‌ کار می‌شد. درآن‌ هنگام‌ هر فردی می‌توانست‌ واردکننده‌ فیلم‌شود و با سلیقه‌ خودش‌ از مدیر دوبلاژ بخواهد فیلم‌ را کمدی‌ و... کند. علل‌ دیگر دستمزدهای‌ کم‌ و گاهی‌ پرداخت‌ نکردن دستمزدها و نداشتن‌حمایت‌ قانونی‌ از این‌ حرفه، عدم‌ تامین‌ حرفه‌ای‌ (مانند بیمه، بازنشستگی‌ و...) بود. پس‌ از انقلاب، تاثیر افول‌ دهه‌ قبل‌ باعث‌ بی‌توجهی‌ به‌ دوبله‌ می‌شود اما دوبله‌ به‌ علت‌ نیاز جامعه‌ همچنان‌ به‌کار خود ادامه‌ می‌دهد.

سام قریبیان نویسنده سینما و بازیگر نیز درباره این دوران می گوید: خیلی از دوستان معتقدند با ورود و پیشرفت صدابرداری سر صحنه، صنعت دوبله در ایران رو به نزول رفت و حتی لطمه شدیدی به وضعیت دوبله در ایران زد. با تمام احترام و خاطرات خوبی که از دوبله های خوب فیلم های ایرانی داریم اما وجود آن برای سینمای داخلی؛ سیستم درستی نبوده و نیست. به علت نبود تکنیک صدای سر صحنه در ایران، فیلم های ایرانی هم مجبور به استفاده از دوبله شده بودند. حتی بهمن فرمان آرا در۱۳۵۷ خورشیدی،  وقتی خواست فیلم سایه های بلند باد را، صدای سر صحنه بگیرد، مجبور شد صدابرداران فیلم محمد رسول الله مصطفی عقاد را از امریکا به ایران بیاورد تا از تکنیک آنها بهره مند شود. در هیچ جای دنیا، تمام یک فیلم سینمایی که در آن کشور ساخته شده باشد، به وسیله گویندگان دیگر دوباره به همان زبان دوبله نمی شود. اگر لازم به صداگذاری مجدد باشد، خود بازیگر فیلم است که به استودیو صدا می رود و دیالوگ هایش را دوباره می گوید. در کشورهای دیگر، از حضور دوبلور برای انیمیشن، تبلیغات و در بعضی از کشورها (نه همه) برای برگردان زبان اصلی فیلم به زبان آن کشور، استفاده می شود. اگر دوبله امروز ایران حتی برای فیلم های خارجی، مانند عصر طلایی خود نیست این را باید در عدم شناسایی و پرورش نیافتن کافی نیروهای جدید، نبود انگیزه توسط گویندگان جوان و شرایط اقتصادی دانست.

وضعیت دوبله در سال های اخیر ایران

مینو غزنوی از پیشکسوتان دوبله در گفت و گویی که به تازگی انجام داده است درباره وضعیت دوبله در سال های اخیر می گوید:دوبله اکنون در حد فارسی گفتن است، چیزی از آن هنری که من و هم نسل‌های من برایش عاشقانه کار می‌کردیم باقی نمانده، می‌دانم همکارانم از این گفته من ناراحت می‌شوند اما واقعیت است! البته بسیاری از همکارانم تلاش می‌کنند و کار خوب عرضه می‌کنند، اما بسیاری هم دوبله را خیلی دم دستی و سطحی گرفته‌اند. بخصوص این گویندگانی که داخل انجمن گویندگان و سرپرستان فیلم نیستند و به اصطلاح زیرزمینی کار می‌کنند، که البته مدتی است که روی زمینی و عیان هم هستند و اکران انیمیشن و دوبله هم زمان هم در سینماهای شهر می‌گذارند، دوبله بد  باعث تنزل هنر دوبله شده است و هر چیزی را به اسم دوبلاژ به خورد مخاطب می‌دهند.

وی همچنین اظهار داشت: من کنار بزرگان تاریخ دوبله نشستم و سال‌ها شاگردی کردم، ممارست و تمرین داشتم و از استادان با صبوری و تلاش آموخته ام، جوانانی که در ۲ دهه اخیر وارد این هنر شدند صبر و حوصله ندارند، شاید بسیار خوش صدا و بااستعداد هم باشند اما شاگردی نکردند و تلاشی برای بهتر شدن نمی‌کنند و از ابتدا با این ذهنیت که من بهترین صدا و بیان را دارم وارد این کار شدند و هیچ شخصی را هم در این هنر به جز خودشان قبول ندارند پس نتیجه می‌شود اینکه بعد از ۲۰ سال هنوز طرف دوبلور خوبی نیست و در صدا و بیانش بسیار ضعف وجود دارد. شما ببینید بزرگان تاریخ هنر دوبلاژ مانند استاد منوچهر اسماعیلی هنوز می‌گوید که نکته برای آموختن وجود دارد و استاد نیستم، همین روحیه بعد از ۶۰ سال هنرمندی باعث شده که هنرمندان بزرگی مثل منوچهر اسماعیلی وجود داشته باشند.

منابع:

«تاریخ دوبله در ایران»، مجتبی امین‌الرعایا، روزنامه شرق شماره ۱۱۱۸

«آشنایی با تاریخچه دوبله در ایران»، تاریخچه دوبله به فارسی در ایران، احمد ژیرافر

«روایت دوبله ایران»، سام قریبیان، روزنامه ایران شماره ۵۳۶۰.

«دوبله فارسی صحبت کردن کاراکتر فرنگی نیست»، روزنامه ایران با مینو غزنوی، ۱۳۹۸/۲/۱۷