گروه اطلاع رسانی بنابه رسالت خبری ایرنا، به عنوان خبرگزاری رسمی نظام، دولت و مردم، به منظور ایجاد پل ارتباطی در مسیر گسترش آگاهی سازی، با مروری بر برجسته ترین گزارش های پایگاه های خبری داخلی منتشر شده در طول ۷۲ ساعت گذشته، گزیده ای از این گزارش ها را انتخاب و با عنوان «برجسته های تارنماها» منعکس کرده است.
واکنش ها و تحلیل ها پس از برکناری جان بولتون از سوی ترامپ
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب گزارش داد: برکناری جان بولتون از سوی دونالد ترامپ منجر به واکنش های بسیاری شده است، واکنش هایی که نخست از سوی بولتون آغاز شد که مدعی بود او استعفا داده و برکنار نشده است. به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، کیلمیده مجری فاکس نیوز در این رابطه گفت: بولتون الان در واکنش به روایت ترامپ به من پیامک داد و گفت «بگذار صریح بگویم، من استعفا دادم».
وندی شرمن نیز در واکنش به توییت بولتون در مورد اینکه او استعفا داده و ترامپ به او گفته بود «فردا در موردش صحبت کنیم» : و تو هم باور کردی!؟
اما مارکو کارنلوس دیپلمات بلندپایه و سابق ایتالیایی، برکناری بولتون را یکی از هوشمندانه ترین تصمیم های ترامپ توصیف کرد و نوشت: ترامپ حتی منتظر نتیجه انتخابات اسرائیل نماند و ضربه سنگینی به نتانیاهو زد. «تیم ب» الان یکی از اعضایش را از دست داد.
رابین رایت، خبرنگار ارشد نیویورکر برکناری بولتون را پیروزی پومپئو تحلیل کرد. او نوشت: بولتون از تیم ترامپ بیرون شد و پومپئو پیروز اخرین دور از نبردهای داخلی شد. با این حال، راه درازی تا پایان زد و خوردها در داخل دولت ترامپ وجود دارد.
کالین کاهل، از اعضای ارشد دولت اوباما نیز با اشاره به خروج امریکا از برجام در نتیجه توصیه های بولتون، گفت: اخراج جان بولتون مانع ضربه هایی که می توانست در آینده بزند، می شود، اما هیچکس نباید ضربه های که او وارد کرده را فراموش کند از جمله فشار به ترامپ برای خروج از برجام و پیمان INF.
سوزان مالونی، تحلیلگر و از مقامات سابق وزارت خارجه آمریکا نیز در واکنش به خروج بولتون از تیم ترامپ نوشت که این موضوع لزوما باعث تغییر سیاست ترامپ در قبال ایران نمی شود. او نوشت: «مهم است که به خاطر داشته باشیم بولتون معمار سیاست های ترامپ در قبال ایران نبود. دشمنی ترامپ با تهران محصول غرور و غرایز سیاسی شخصی او است.»
یاسر ابوهلاله مدیر سابق الجزیره اما بازنده ی اصلی برکناری بولتون را تعدادی از کشورهای عربی منطقه می داند و می گوید: بدون شک به خاطر برکناری بولتون، غم و اندوه امارات و عربستان را فراگرفته است.
ایلهان عمر نماینده کنگره نیز با اظهار خوشحالی از این اتفاق، توییت کرد: بولتون یکی از حامیان تبدیل دنیا به مکانی خطرناک تر بود. چه خوب شد که رفت.
«ترور نواح»، کمدین و مجری برنامه طنز مشهور دیلی شو اما با به سخره گرفتن بولتون، در صحفه ی رسمی خود در توییتر نوشت: سبیل های بولتون به حالت نیم افراشته درآمده است.
چگونه فیلم سینمایی عملیات موساد در تهران ضبط شد؟
پایگاه خبری تابناک در این گزارش آورده است: فیلم سینمایی «عامل عملیاتی / Operative» درباره سلسله عملیات تروریستی موساد علیه برنامه هستهای ایران در شرایطی در دسترس عموم قرار گرفته که سکانسهایی از آن به وضوح در تهران ضبط شده است؛ اقدامی که هرچند در پایتخت غیرممکن نیست، با توجه به ملاحظات موجود برای هر نوع عکاسی و فیلمبرداری در تهران، امری عجیب و دور از انتظار به نظر میرسد و عجیبتر اینکه در قبال این اتفاق شاهد هیچ واکنشی نیستیم.
کتاب «معلم انگلیسی: یک رمان / The English Teacher: A Novel» نوشته ییفتاچ ریچر آتیر نویسنده صهیونیست ساکن فلسطین اشغالی سال ۲۰۱۶ منتشر و حاوی روایتی داستانگونه از تحرکات موساد علیه برنامه هستهای صلح آمیز ایران بود که منجر به ترور شماری از دانشمندان هستهای و انتقال قطعات آلوده و ویروس به تأسیسات هستهای ایران شد اما در نهایت منتهی به نتایج فلجکنندهای برای برنامه هستهای ایران نشد.
انتشار اطلاعات عملیات اطلاعاتی موساد در قالب داستانی، اتفاق تازهای نیست و نظیر این رمان در چند دهه اخیر با اهداف مختلف نظیر قدرتنمایی با استفاده از اطلاعات سوخته و در دسترس دستگاههای اطلاعاتی رقیب که صرفاً عموم افکارعمومی از آن بیخبرند یا ارائه اطلاعات غلط و ایجاد جنگ روانی منتشر شده است. این برنامه آنچنان مورد توجه قرار نگرفت و شاید همین باعث شد اسرائیلیها با اتکا به این رمان، به سراغ ساخت فیلم سینمایی بروند و داستان بخشی از اقدامات تروریستیشان در قبال برنامه هستهای ایران را در این بستر بیاورند.
فیلم سینمایی «عامل عملیاتی / Operative» به کارگردانی یوول آدلر که با تهیه کنندگی آن کری، تهیه کننده هالیوودی ساخته شده، محصول مشترک اسرائیل، آمریکا، آلمان و فرانسه است؛ اما در اصل یک فیلم اسرائیلی است که صرفاً بازیگران اصلیاش از فلسطین اشغالی نیستند. دیانه کروگر بازیگر آمریکایی نقش اصلی این فرم را بازی میکند که یک جاسوس چند تابعیتی فاقد اصالت یهودی به نام «راشل» است. راشل با هدایت افسر ارشدش «توماس» با بازی مارتین فریمن، در چندین عملیات از جمله ارتباط با یک تاجر فروشنده تجهیزات دارای کاربرد دوگانه به ایران به نام «فرهاد» با بازی کاس انوار ظاهر میشود.
بر اساس داستان این فیلم، راشل که از کیفیت جنایتهایی که باید یک عامل موساد انجام دهد، به خوبی آگاهی ندارد به دستگاه اطلاعات رژیم صهیونیستی متصل میشود و در آزمون سنجش تواناییاش، یک دانشمند تحت حفاظت روسیه را ـ که در برنامه هستهای ایران فعالیت دارد ـ در آلمان ترور میکند و سپس به عنوان عامل عملیاتی با پوشش معلم زبان انگلیسی وارد تهران میشود و ضمن نزدیک شدن به مدیر شرکت تأمین کننده سرور برای تأسیسات هستهای ایران و آپلود ویروس در سرورها، بخشی از عملیات انتقال بمبهای مغناطیسی به تهران برای ترور دانشمندان هستهای را از طریق قاچاقبران کردستان ایران انجام میدهد.
عمده این تریلر جاسوسی در کشورهای اروپایی و آمریکا ضبط شده و با افزودن نشانههایی نظیر صندوق صدقه، زنان چادری، روحانی و نظایر اینها و فلو کردن پست زمینه نماها، کوشیده شده فضا شبیه به تهران درآید اما شگفت انگیز اینکه برخی نماها در خیابانهای تهران از جمله خیابان انقلاب ضبط شده است. البته واضح است که دیانه کروگر به تهران سفر نکرده و نماهایی که از او در تهران ثبت شده یا پس از ثبت اینسرتها از طریق تکنولوژی پرده سبز تکمیل و یا توسط بدل از پشت سر در خیابانهای تهران فیلمبرداری شده است. قطعاً اگر بازیگر فیلم «تروآ» و «پستفطرتهای لعنتی» به تهران میآمد و دوربین به دنبال او در خیابانها راه میافتاد، ثبت سکانسهای متعدد در تهران ناممکن بود و ماجرا لو میرفت.
چهار دلیل رشد مستمر بازار سهام؛ آیا شاخص کل امسال ۴۰۰ هزار واحدی خواهد شد؟
وب سایت خبری فرارو در گفت و گو با حمید میر معینی کارشناس بازار سرمایه، آورده است: در فضایی که بازارهایی نظیر سکه، طلا و ارز سال گذشته بازدهیهای بی نظیری را برای سرمایهگذاران خود به ارمغان آوردند، اما امسال به دلیل سیر کاهنده قیمت دلار، دیگر ارز، سکه و طلا جذابیت سرمایهگذاری خود را از دست دادهاند، اما در مقابل آن، بورس تهران طی سالجاری به صورت مستمر مسیر صعود را پیموده، بطوریکه بازده ۶۶ درصدی را تا به حال از فروردینماه تاکنون به ثبت رسانده است.
حمید میر معینی کارشناس بازار سرمایه در گفت و گو با فرارو با اشاره به اینکه شاخص کل بورس تهران از ابتدای سالجاری تاکنون بازدهی ۶۶ درصدی را رقم زده است، گفت: «از ابتدای سال تاکنون بسیاری از بازارهای موازی نظیر ارز، سکه، طلا، خودرو و مسکن در رکود به سر میبرند، بطوریکه سه بازار اول با توجه به کاهش نرخ دلار با افت همراه بودند و ثبات نسبی پیدا کردند، اما دو بازار خودرو و مسکن هرچند طی دو ماه اخیر در مسیر کاهشی قرار گرفتند، منتهی از ابتدای سال تاکنون رشدهای را نیز تجربه کردهاند و در مجموع بازدهی آنها طی امسال مثبت بوده است.»
میرمعینی با تاکید بر اینکه برای رشد بازار سهام از ابتدای امسال تا الان میتوان ۴ دلیل عمده را برشمرد، اظهار داشت: «عملکرد خوب شرکتهای بورسی و فرابورسی طی ۵ ماه نخست امسال علیرغم تحریمها و مشکلاتی که پیش روی آنها بوده، اول دلیل رشد شتابان بازار سهام طی امسال بوده است.» «دلیل دوم نیز مرتبط با ارزش جایگزینی دارایی شرکتها است، از سویی با توجه به اینکه اکنون بسیاری از افزایش سرمایه شرکتها ناشی از تجدید ارزیابی داراییها محقق نشده است، درصورتیکه داراییآنها به روز شود، سهام شرکتها با اقبال مواجه شده و به تبع آن نیز شاخص کل نیز در مسیر صعود مجدد قرار میگیرد.»
خروج نقدینگی از بازارهای موازی و ورود آن به بورس
وی ورود نقدینگی سرگردان به بازار سهام را سومین دلیل افزایش رشد شتابان بورس قلمداد کرد و گفت: «با توجه به رکورد ۵ بازار موازی شامل طلا، ارز، سکه، خودرو و مسکن، نقدینگی از این بازارها خارج شده و به دلیل رشدی که بازار سهام از ابتدایسال تاکنون آن را تجربه کرده، این نقدینگیهای سرگردان جذب بازار سرمایه شدهاند.»
این کارشناس بازار سهام دلیل چهارم اقبال به بورس را خارج از معمول خواند و متذکر شد: «با توجه به نوسان ۱۰ درصدی بازار پایه در هر روز، اقبال زیاد و عجیبی به این بازار صورت گرفت و بسیاری نمادهای این بازار با افزایش قیمتهای فزایندهای روبرو شدند، بر همین اساس، سازمان بورس برای جلوگیری از سفته بازی و نوسانگیری شدید که با ریسک فراوانی برای تازهواردان بورسی همراه بود، قوانین بازار پایه را مورد اصلاح قرار داد و به نوعی دامنه نوسان این بازار را از ۱۰ درصد به پائینترین حد ممکن رساند که این امر در نهایت به خروج نقدینگی منجر خواهد شد.»
آیا شاخص کل امسال ۴۰۰ هزار واحدی خواهد شد؟
این کارشناس بازار سهام در پاسخ به این پرسش که طی شش ماه شاخص کل از ۲۰۰ هزار واحد وارد کانال ۳۰۰ هزار واحدی شد، با توجه به این موضوع تا چه حد امکان دارد، شاخص کل کانال ۴۰۰ هزار واحدی را نیز در سالجاری تجربه کند، بیان داشت: «این امر دور از ذهن نیست، اما نیاز به چهار عامل دارد تا بتواند این کانال را نیز تجربه کرد، اول اینکه اگر کاهش تنشهای سیاسی اتفاق افتد و تحریمها کاهش یایند، این امر برای گروههایی نظیر پتروشیمی و فلزی از اهمیت بسزایی برخوردار است، چرا که آنها با افزایش فروش و در نهایت سودآوری بیشتر مواجه میشوند و این برای کلیت بازار اتفاق بسیار مناسبی است.»
میرمعینی عامل دوم برای ادامه رشد بورس و رسیدن شاخص کل به قله ۴۰۰ هزار واحدی را مرتبط با سیاستگذاری سازمان بورس و شرکتهای بورس و فرابورس دانست و گفت: «اینکه آنها تا چه حد زمینه را برای ورود شرکتهای جدید، عرضه اولیههای بیشترو همچنین انجام هر چه زودتر افزایش سرمایهها فراهم کنند، این امر برای ادامه رشد بازار سهام از از اهمیت بسزایی برخوردار است.»
وی افزود: «دلیل سوم نیز به عدم حرکت و رشد بازارهای موازی مربوط میشود، چرا که اگر آنها دوباره رونق بگیرند، نقدینگیهای که به بورس وارد شده، شاید دوباره به این بازارها گسیل شود، اما اگر آنها همچنان ثبات را تجربه کنند، بورس میتواند به رشد شتابان خود ادامه دهد.»
این کارشناس بازارسرمایه دلیل آخر را به سیاستهای اقتصادی دولت مرتبط کرد واذعان داشت: «در صورتیکه دولت خصوصی سازی را به درستی انجام دهد، طرحهای عمرانی، بخصوص پروژههای نیمه کاره را در دستور کار قراردهد، فعالیتهای عمرانی رونق میگیرد و این به نفع شرکتهای بورسی است و آنها با افزایش درآمد و سودآوری مواجه خواهند شد، از سوی دیگر اگر سیاست عدم افزایش نرخ سودبانکی نیز همچنان ادامه پیداکند، نقدینگیهای سرگردان در جامعه به جای بانکها به سوی بازار سرمایه هدایت خواهند شد.»
شمارش معکوس برای تغییر مناسبات در بازارهای ایران
وبگاه خبری خبرآنلاین با بیان اینکه «بولتون رفت، بازارها تغییر مسیر دادند» گزارش داد: برکناری بولتون قیمت نفت در بازارهای جهانی را دستخوش تغییر کرد و روند نزولی بر این بازار حاکم شد، حالا بسیاری از دست اندرکاران بازار پیش بینی می کنند سایر بازارهای جهانی نیز به زودی تحت تاثیر اتفاق رخ داده تغییر شرایط را تجربه خواهند کرد.
حالا یکی از اعضای تیم B از میدان خارج شده است، جان بولتون؛ مردی که عصبانیتش از برجام را پنهان نمیکرد و بسیاری از ناظران وی را یکی از سرسخت ترین حامیان جنگ می دانستند. بسیاری برکناری بولتون را شکست آشکار سیاست فشار حداکثری علیه ایران ارزیابی می کنند و بررسیها نشان می دهد روند نزولی حاکم بر بازار نفت نیز تحت تاثیر اتفاق رخ داده است، به نظر میرسد فاصله ایجاد شده میان جنگ و جهان، بازار نفت را به سمت نزولی تر شدن هدایت کرده است، اتفاقی که می تواند سایر بازارها را نیز تحت تاثیر قرار دهد.
دیگر عضو گروه B نیز بر مبنای تحلیل برخی ناظران با ایران در حال ترمیم است؛ روابط بن زاید ولیعهد امارات. امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل آمریکا در این خصوص گفته است حالا تنها بنسلمان مانده است و بنیامین نتانیاهو که سرنوشت وی نیز به انتخابات پیش روی اسراییل گره خورده است.
این تمام داستان اما نیست؛ ریزش قیمت نفت دیگر عضو تیم B یعنی بن سلمان را با فشاری مضاعف روبرو خواهد کرد، او که کشورش به تازگی از کودتای نفتی بیرون خزیده و به بهتر شدن شرایط تحت تاثیر رشد درآمدهای نفتی امیدوار بود حالا باید خود را آماده مواجهه با نفت ارزان تر در بازاری که با خلاء حضور حداکثری ایران روبروست، آماده کند. فشار حداکثری علیه ایران با ابزار نفت نه عربستان را به توفیقی برای سهم گیری بالاتر از بازارهای جهانی نفت رساند و نه پول بیشتری را سرازیر خزانه این کشور کرد. حالا نفت آماده ورود به کف کانال شصت دلار می شود چرا که بلومبرگ از عقب نشینی قیمتها تا محدوده ۶۱ دلار خبر می دهند.
فاصله گذاری جهان و جنگ
حالا تنها خاورمیانه تغییر مناسبات را به انتظار ننشسته است، راند پال، سناتور جمهوریخواه آمریکا عنوان کرده است: من فکر میکنم تهدید جنگ در سراسر جهان با رفتن جان بولتون از کاخ سفید به طور مشهودی کاهش یابد.
هر چند استیون منوچین، وزیر خزانهداری آمریکا دیروز در کنفرانس خبری مشترکی با مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا در پاسخ به خبرنگاری که درباره تأثیر برکناری جان بولتون از مقام مشاور امنیت ملی آمریکا بر روی سیاستهای ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی گفت: من، وزیر امور خارجه و رئیسجمهور به اعمال کمپین فشار حداکثری علیه ایران پایبندیم اما واقعیت نقش ایران در بازار نفت و تداوم صادرات نفت ایران به رغم فشار حداکثری نشان از آن دارد که سیاست های آمریکا در عمل می تواند دستخوش تغییراتی جدی شود.
بازارهای ایران به کدام سو می روند؟
در ایران اما بازار ارز به واسطه اعمال سیاست های تدوین شده از سوی بانک مرکزی در ثباتی نسبی به سر می برد و قیمت ها در استانه ورود به کانال ۱۵ هزار تومان در اولین ماه سال تا کانال ۱۱ هزار تومان عقب نشینی کرده اند. انچه از لابلای سخنان رییس کل بانک مرکزی دریافت می شود، تداوم سیاست مهار بازار ارز و تلاش برای ممانعت از افزایش قیمت ها، با وجود تلاش حداکثری دلالان و البته تحریم کنندگانی است که آشفتگی بازار را هدف قرار داده اند.
پیش بینی بسیاری از فعالان بازار ارز و طلا در ایران نیز حکایت از آن دارد که تخلیه روانی بازار ارز از پس اتفاقات رخ داده سرعت خواهد گرفت و سیاست های بانک مرکزی در این راستا با تاثیرگذاری بالاتری روبرو خواهد شد.
برخی گمان میکنند داشتن زندانی سیاسی، نقطه ضعف برای نظام است؛ خیلی از پروندههای امنیتی، مشمول جرم سیاسی هستند
وب سایت خبری تابناک در گفتوگو با محمود صادقی نماینده مجلس، آورده است: در روزهای اخیر، قوه قضاییه، برخی از احکام متهمان مختلف امنیتی را صادر کرده که البته با واکنشهایی روبه رو شده است، به گونهای که برخی از فعالان سیاسی، آن را مغایر با عدالت دانسته و حتی برخی افراد از جمله نمایندگان مجلس، اعتراضاتی به نحوه رسیدگی به این پروندهها داشته اند!
برخی نمایندگان مجلس بر این باورند که دادگاه این افراد میتوانست به گونهای دیگر تشکیل شود و نحوه رسیدگی به آن نیز طور دیگری باشد. آنان اعتقاد دارند که قوانین مربوط به جرایم سیاسی در کشور تعریف شده است و دادگاه میتوانست افراد را با قانون جرم سیاسی محاکمه کند. به گفته این نمایندگان، بسیاری از مواردی که به عنوان جرایم امنیتی برای این افراد تعریف شده، در قالب جرایم سیاسی بوده؛ اما از آنجا که نظر قاضی چیز دیگری است، جرایم امنیتی تشخیص داده شده و به همین دلیل در دادگاه به عنوان متهم امنیتی محاکمه شده اند و همین عامل باعث گشته تا احکام سنگینی برای آنان صادر شود.
محمود صادقی در خصوص این موضوع اظهار داشت: قوانین بسیاری برای برخورد با مجرمان وجود دارد و نیازی به این نیست که احکامی این گونه صادر و روند دادرسی نیز به این شیوهای که اکنون وجود دارد، بررسی شود.
این نماینده مجلس گفت: ظرفیت بسیار خوبی در خصوص جرم سیاسی وجود دارد و بسیاری از اتهاماتی که اکنون بسیاری از متهمان به آن گرفتارند، مشمول این قانون میشود، اما چون برخی قضات با این قوانین آشنایی ندارند و یا نمیخواهند آن را اجرا کنند، قانون روی زمین مانده است.
وی ادامه داد: بسیاری از جرمهای رخداده سیاسی است، ولی مشکل این است که این جرمها امنیتی تشخیص داده میشوند. متأسفانه برخی برداشت نادرستی از مفهوم جرم سیاسی دارند؛ مثلا پرونده خود من مشمول قانون جرم سیاسی است و اتفاقا طبق همین قانون درخواست کردیم که اگر موافقت کنند به این شیوه بررسی شود. به نظر من، تلقی بر این است که داشتن زندانی سیاسی در کشور یک چیز منفی است. اتفاقا ایرادی هم که به وزیر خارجه در این خصوص وارد شده بود، متوجه وی نبود و حرف او درست بود و حرفی است که سیستم قضایی کشور به وی گفته است. در سیستم قضایی ما رسما هیچ مجرم سیاسی وجود ندارد و همه امنیتی هستند و حرف ظریف به ظاهر اشکالی ندارد.
وی همچنین یادآور شد: سیستم قضایی ما فکر میکند، داشتن زندانی سیاسی، نقطه ضعف برای نظام است، حال آنکه ما قوانینی برای آن تصویب کرده ایم و از قضا اگر این مفهوم شناسایی شود، نه تنها نقطه ضعف نیست، بلکه نقطه قوت هم به شمار میآید، چون یک آیین دادرسی ویژهای دارد و افتراقی و با رعایت کامل حقوق متهم صورت میگیرد و وکیل و تسهیلات دیگر ـ که همه نشانگر نگاه ارفاقی به جرایم سیاسی است ـ در آن وجود دارد.
وی در پاسخ به این که چگونه میشود از نظر قانونی این کار را در دادگاهها اجرایی کرد، گفت: در اصلاحی که درباره جرم سیاسی صورت گرفته، این نکات را در نظر گرفته ایم و الان در نوبت بررسی است. در این اصلاحیه، برخی از جرایمی که عنوان امنیتی دارند به موارد جرم سیاسی اضافه شده است. واقعیت هم این است که این جرمها ماهیت سیاسی دارند و گفته شده، اگر فردی انتقادی از نظام مدیریت سیاسی داشته باشد، بدون آنکه اعمال خشونت آمیز مانند عمل مسلحانه و یا مواردی از این دست داشته باشد، جرم سیاسی حساب میشود حال آنکه در قانون قبلی، همین مسأله با انگیزه اصلاح عنوان شده و از آنجا که انگیزه، جنبه شخصی دارد، دست قاضی برای تشخیص باز است که در اصلاح جدید این مسأله عینی شده و فرد تا زمانی که دست به سلاح نبرده، جرم سیاسی تلقی میشود.
«صحیح است، صحیح است»؛ راهپیمایانِ تاسوعا وعاشورای سال ۵۷ تهران و قطعنامۀ ۱۷ مادهای
وب سایت خبری عصر ایران در این گزارش آورده است: در اوج انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ نیز روزهای ۱۹ و ۲۰ آذر ۱۳۵۷ با تاسوعا و عاشورا مقارن شد و در حالی که حکومت نظامی اجتماع بیش از سه نفر را ممنوع اعلام کرده و دولت نظامی ارتشبد ازهاری بر سر کار بود میلیون ها نفر در خیابان های شاهرضا (انقلاب) و آیزنهاور (آزادی) به راه افتادند و در میدان شهیاد (آزادی) قطعنامهای در ۱۷ ماده قرائت شد و جمعیت با فریادهای «صحیح است، صحیح است» تأیید میکردند. (جالب این که در همین راهپیمایی یا به تعبیر رایج تر آن زمان «پیادهروی» بود که مردم نام خیابانهای شاهرضا و آیزنهاور و برج شهیاد را به انقلاب و آزادی تغییر دادند).
آیتالله سید محمود طالقانی از خانۀ خود در پیچ شمیران (خیابان تنکابن) به جمعیت پیوست و پیشاپیش آنان قرار گرفت و از این رو میتوان گفت شاخص ترین چهرۀ سیاسی راه پیمایی های تاسوعا و عاشورا در سال ۱۳۵۷ طالقانی بود که تازه ماه قبل از زندان آزاد شده بود و جالب این که تاسوعا و عاشورای امسال با چهلمین سالروز خاموشی او ( ۱۹ شهریور ۱۳۵۸ خورشیدی) مقارن شده است. از راهپیمایی بزرگ تاسوعا و عاشورا در سال ۱۳۵۷ (۱۹ و ۲۰ آذر ماه) به عنوان همهپرسیِ عملی در اعلام مخالفت با ادامۀ رژیم سلطنتی یاد میشود. این شایعه هم مطرح شده که شخص محمد رضا شاه با هلیکوپتر انبوه جمعیت را میدیده و شگفتزده شده بود.
احسان نراقی به نویسنده این سطور گفته بود در نشستهایی که در پاییز ۱۳۵۷ با شخص شاه در کاخ نیاوران داشته و شرح آنها را در کتاب «از کاخ شاه تا زندان اوین» آورده هیچ گاه محمد رضا شاه را شگفت زدهتر و حیرانتر از ۱۰ روز آخر آذرماه -روزهای بعد از راه پیماییهای تاسوعا و عاشورا- ندیده است. چرا که شاه نمیتوانست باور کند آن همه آدم در تهران به خیابان بیایند و بگویند شاه را نمیخواهند. بر این باور بود که تا قبل از آن شاه واقعا تصور میکرد تظاهرات مردم در خیابانها دسیسۀ خارجی است و جمعیت معترضان هم زیاد نیست و اعتراضات به تحریک کمونیستها صورت میپذیرد کما این که در ۲۶ مرداد ۱۳۵۷ و در آخرین کنفرانس خبری عمومی گفته بود «بین ۳۵ میلیون ایرانی دو سه نفر ناراضی هم پیدا میشود».
مرحوم نراقی دربارۀ این شنیده که «آیا درست است که شاه شخصا جمعیت انبوه را در خیابان آیزنهاور/ آزادی تماشا میکرده» نظر صریحی نداد اما گفت: شاه چند بار از من پرسید: «اینها کی بودند؟ کمونیستها که با تاسوعا و عاشورا کاری ندارند. کشاورزان هم که زمین گرفتند. کارگران که سود ویژه میگرفتند. کارمندان هم که وضعشان خوب شده بود. دانشجوها هم که این همه نیستند و تازه بورس میگرفتند. پس این همه جمعیت از کجا آمده است؟» اهمیت راهپیمایی بزرگ تاسوعا و عاشورای ۵۷ در این بود که شاه را از توهّمات قبلی به درآورد و دانست دو راه بیشتر در پیش ندارد: یا سرکوب همه و اصطلاحاً به راه انداختن حمام خون یا خروج از کشور و ترک صحنه.
با این که راهپیماییهای تاسوعا و عاشورای ۵۷ در زمرۀ مهمترین اتفاقات سال ۵۷ است اما اعتصاب مطبوعات و کنترل رادیو و تلویزیون به دست نظامیها مانع انعکاس آن در رسانهها شد. کم نیستند روشنفکرانی که معتقدند اعتصاب دوم مطبوعات در سال ۵۷ اشتباهی استراتژیک بود چون با اولی به رفع نسبی سانسور دست یافته بودند ولی با دومی خود و مردم را از تریبون روزنامهها محروم کردند. برخی از روشنفکران نیز بر این باورند که با اعتصاب مطبوعات در سال ۱۳۵۷ انقلاب ایران بیش از پیش صبغۀ مذهبی و دینی پیدا کرد و مطبوعات وقتی دوباره فعالیت کردند روشنفکران غیر مذهبی دیگر نتوانستند ادبیات خود را غلبه دهند. هر چند روزنامهها پس از بازگشایی در دولت شاپور بختیار گزارشها و تصاویری درباره راهپیمایی بزرگ تاسوعا و عاشورا درج کردند اما چند هفته سپری شده بود.
یکی از بهترین روایتها دربارۀ عظمت و شکوه راهپیمایی های بزرگ تاسوعا و عاشورای ۱۳۵۷ در کتاب «روزها در راه» به قلم نویسندۀ زبردست و شهیر ایرانی (شاهرخ مسکوب) انعکاس یافته که البته در قالب نامۀ همسر اوست. با این که شاهرخ مسکوب در زمرۀ روشنفکرانی بود که تنها چند ماه بعد از پیروزی انقلاب در زمرۀ منتقدان درآمد و بعد چنان زاویه پیدا کرد که جلای وطن کرد و با سختیهای روزگار در پاریس زندگی میکرد تا درگذشت اما برای این که حس و حال سال انقلاب ثبت شود عین همان روایتها و ستایش ها را در کتاب خاطرات خود آورده و بر این باورم که روایت او یا همسرش از راهپیمایی عظیم تاسوعا و عاشورای ۱۳۵۷ جای خالی گزارشهای رسانهها در آن زمان را پر میکند و شاید به مناسبتی متن کامل آن را منتشر کنیم.
فرد قاچاقچی که ۲۰۰ مسئول از او حمایت کردهاند، اعدام نشده/حامیان، وزیر و وکیل نبودند، اما از مسئولان بودهاند
وبسایت خبری تابناک در گفت و گو با حسن نوروزی نماینده مجلس آورده است: چند وقت پیش، یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در سخنرانی در یکی از شهرها گفت که در یکی از شهرهای جنوب شرق کشور، قاچاقچی با دو تُن تریاک دستگیر شده است؛ اما ۲۰۰ تا۳۰۰ تَن از مسئولان کشور در تماسهای مختلف با قاضی پرونده، تقاضای مساعدت برای وی کرده اند. این اظهارات باعث به راه افتادن جنجال تازه در رسانهها و فضای مجازی شد و انتقادات بسیاری را روانه دستگاههای مبارزه با مواد مخدر کرد و سرانجام موضوع با تأیید و تکذیبهای مختلف، کم کم از رسانهها خارج شد و به حاشیه رفت. اما نماینده گوینده این صحبت، همچنان بر سر قول خود است و اعتقاد دارد این اتفاق به هر حال رخ داده و منظور وی از این سخن، تصحیح قانون مجازات برای قاچاقچیان خردهپا بوده و این صحبتها را برای مثال آورده است.
حسن نوروزی در گفتوگو با تابناک در خصوص این موضوع اظهار داشت: متأسفانه برخی خبرنگاران مسائل را خوب درک نکرده و مسائل را به گونهای دیگر منتشر میکنند. در قانون مبارزه با مواد مخدر، یک مبانی فقهی و شرعی وجود دارد که از آیات قرآن هم هست که می گوید، مفسد فی الارض کسی است که هم فساد کند و هم محاربه. اگر کسی فساد فی الارض کرد و مهارب باشد، باید اعدام شود اما اگر کسی افساد کرد، راههایی دیگری برای مجازات وی وجود دارد که نیاز به اعدام نیست. هنگامی که من این بحث را میکردم، اشارهای به این بحثها شد که نباید افرادی با ۳۰۰ تا ۸۰۰ گرم مواد را اعدام کرد.
وی گفت: زمانی که این افراد اعدام میشوند، بعدها فرزندان و خانواده شان به مشکل میخوردند؛ برای مثال کسی فرزند یک فرد معدوم را استخدام نمیکند. برای همین بحثهای روانی و کارشناسی حرفهای را مطرح کردیم و در نتیجه به این رسیدیم که گاهی افرادی این دست را اعدام نکنیم.
وی در ادامه عنوان کرد که در آن زمان یکی از قضات به من گفت: این که باید با مفسدان بزرگ مبارزه جدی کرد، کار بسیار بزرگ و مناسبی است و همان زمان می گفت، ما شخصی به نام بامری را با دو تُن تریاک دستگیر و بررسی کردیم که بیش از ۵۰۰ مستغلات در تهران و مشهد به نامش بوده است.
وی در ادامه افزود: در آن هنگام ۳۰۰ تن از مسئولان، که البته وزیر و وکیل نبودند، اما در نظام جمهوری اسلامی از آنان به عنوان مسئول یاد میشد، با ما تماس گرفتند که با این فرد مدارا شود و به وی کمک کنید. این فرد به گفته یکی از نمایندگان مجلس در زمان دستگیری، ۶۰ میلیارد تومان در حسابش بود. این موضوع، مال دو سال پیش است و تمام حرف من این بود، چرا یک جوان با ۷۰۰ گرم مواد اعدام میشود، اما قاچاقچی که دو تن از وی تریاک گرفته اند، هنوز اعدام نشده و عدهای زنگ میزنند که وی را مساعدت کنید؟
طرح تأمل برانگیز نمایندگان مجلس برای احیای قانون چهل ساله!
تارنمای خبری تابناک گزارش داد: هشتمین روز اسفندماه سال ۱۳۵۷، شورای انقلاب که آن زمان نهاد قانونگذار به شمار می آمد، لایحه ای را در دستور کار قرار داد که «بخشودگی بهای برق مشترکین خانگی کم مصرف» را دنبال می کرد؛ دستور کاری که در نهایت به تصویب قانونی منجر شد که سه ماده و یک تبصره داشت و تصریح می کرد: «مشترکینی که مصرف برق ماهیانه آنها کمتر از ۱۰۰ کیلو وات ساعت در ماه باشد، بهای برق مصرفی آنها از تاریخ اول شهریور ماه ۱۳۵۷ بخشوده خواهد شد.»
افزون بر این، در ماده های بعدی قانون نامبرده، تأکید شده بود که مصرف مشترکین تا مرز ۱۵۰ کیلو وات نیز مشمول بخشودگی ویژه است و تنها مشترکانی موظف به پرداخت تمام وجه هستند که بیش از این میزان مصرف کنند؛ جالب اینکه قانونگذار این معافیت و بخشودگی را به چند ماه پیش از تصویب نیز تعمیم داده بود.
اما هدف از یادآوری این قانون، نه بررسی فرجام آن، که اشاره به طرحی است که اخیرا برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی در دستور کار قرار داده اند و تا حدود زیادی، مشابه این قانون و به نوعی، تلاش برای بروز رسانی آن است؛ طرحی برای بخشودگی بهای برق مصرفی مشترکان کم مصرف.
این طرحی است که هفته گذشته در مجلس اعلام وصول شد و می خواهد آن دسته از مشترکان خانگی را که ماهیانه کمتر از ۳۰۰ کیلووات برق مصرف میکنند، از پرداخت بهای برق مصرفی معاف کند. درست مانند قانون یاد شده؛ با این تفاوت که آستانه مصرف رایگان، سه برابر افزایش یافته است.
جدای این تغییر، در طرح جدید تأکید شده مشترکانی که نتوانند سقف الگوی مصرف یاد شده را رعایت کنند، تا سقف مصرف ۵۰۰ کیلووات در ماه، موظف به پرداخت یک سوم بهای تمام شده هستند و اگر مصرفشان تا سقف ۷۰۰ کیلووات در ماه باشد، باید یک دوم هزینه تمام شده را بپردازند.
بدین ترتیب مشخص می شود که الگوی طرح اخیر در توزیع بخشودگی متناسب با سطوح مختلف مصرف نیز برگرفته از قانون مصوب سال ۵۷ و البته نسخه توسعه یافته آن است؛ با این تفاوت که حالا شرایط تغییر کرده و دست مجلس به مانند شورای انقلاب در وضع قانون باز نیست.
بر اساس یک اصل کلی، مجلس شورای اسلامی نمی تواند قانونی بگذارد که به دولت بار مالی تحمیل کند، مگر آنکه محل تأمین منابع مورد نیاز برای اجرای قانون را مشخص و تعیین نماید؛ نکته ای اساسی که تدبیر نمایندگان طراح بخشودگی بهای برق مشترکان کم مصرف برایش این است: «هزینه مابهالتفاوت بودجهای از طریق افزایش تعرفه سایر مصرفکنندگان به صورت پلکانی تأمین خواهد شد.» به این معنا که قرار نیست درآمد دولت از فروش برق کاهش بیاید، بلکه قرار است مشترکان پر مصرف جور کم مصرف ها را با پرداخت مبالغی بیشتر، بکشند!
ادعای جدید در مورد وجود یک سایت اتمی در آباده استان فارس؛ نتانیاهو چه در سر دارد؟
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب در گفت و گو با قاسم محبعلی، مدیر کل پیشین خاورمیانه وزارت خارجه آورده است: این کارشناس مسائل بینالملل در در ارتباط با ادعاهای جدید بنیامین نتانیاهو درباره وجود «یک سایت اتمی اعلام نشده» در شهرستان آباده استان فارس، بر این باور است که نخستوزیر اسرائیل، با پی بردن به این امر که زمینه برای حلوفصل دیپلماتیک مساله هستهای ایران از یک سو و حل اختلافات میان واشنگتن با تهران از سوی دیگر مهیا شده، بلافاصله در مسیر سیاست پروپاگاندایی قرار گرفته است.
محبعلی اظهار داشت: «نتانیاهو در پی آن است که پرونده هستهای ایران پیچیدهتر و مناسبات میان کشورمان با غرب به ویژه اروپا دچار تنش شود. در واقع، هدف اصلی این است تلآویو از هر گونه روندی که موجب حل دیپلماتیک پرونده هستهای ایران شود، واهمه دارد و همانند گذشته بنا را بر مخالفت همهجانبه با این موضوع متمرکز کرده است. «علاوه بر واهمه اسرائیل از حل دیپلماتیک پرونده هستهای ایران، مساله دیگر در ارتباط با برگزاری انتخابات پارلمانی در هفته آینده است. نتانیاهو قصد دارد با طرح چنین اقداماتی شرایط را در اسرائیل امنیتیتر و از طریق بتواند اکثریت پارلمانی را کسب کند. حتی اقدامات اخیر اسرائیل در زمینه سوریه و لبنان در همین راستا قابل ارزیابی است.»
این کارشناس مسائل بینالملل در ادامه تصریح کرد: «اسرائیل از ابتدای امر با هر گونه توافق پیرامون برنامه هستهای ایران مخالف بود و تمام تلاش خود را علیه برجام به کار گرفت. بعد از امضای برجام نیز اسرائیلیها تلاش خود را برای اختلاف افکندن میان ایران با اروپا و آمریکا به کار گرفتند. اینکه تا چه اندازه اسرائیل در رسیدن به اهداف خود پیرامون این موضوع موفق شود، بستگی به ارزیابی اطلاعاتی دیگر کشورها نیز دارد. واقعیت این است که این اقدام بنیامین نتانیاهو، بیشتر جنگی تبلیغاتی و رسانهای است برای پیشبرد طرح «ایرانهراسی» است و موفقیت آن در عرصه سیاسی و دیپلماتیک به هیچ عنوان تضمین شده نیست.»
مدیر کل پیشین خاورمیانه وزارت خارجه، تصریح کرد: «راهبرد مناسب برای کشورمان در مقابل تبلیغات اسرائیل در پرونده هستهای ایران، این است که در ابتدا استراتژی مناسبی برای مقابله با طرح ایرانهراسی ارائه شود و مناسبات تهران با کشورهای منطقه، اروپا و حتی آمریکا مسیر رو به بهبودی به خود بگیرد تا مقامات تلآویو نتوانند از آب گلآلود ماهی بگیرند. در واقع، میتوان از مثلثی حیاتی در تعیین سیاست خارجی ایران برای مقابله با تبلیغات نتانیاهو سخن به میان آورد. در یک ضلع این مثلث مناسبات ایران با کشورهای غربی اعم از اروپا و آمریکا قرار دارد. در ضلع دوم میتوان به مناسبات ایران با کشورهای منطقه، علیالخصوص کشورهای عرب منطقه اشاره کرد. ضلع سوم این مثلث نیز روابط اسرائیل با کشورهای منطقه و غربی است. ایران ضروری است که محور سیاست خارجی خود را بر اساس تنشزدایی با غرب و بهبود مناسبات با کشورهای منطقه قرار دهد. هر اندازه مناسبات ایران با کشورهای عربی در مسیر تنشزدایی و ایجاد روابط حسنه قرار بگیرد، شاهد شکست سیاستهای اسرائیل خواهیم بود و هر اندازه این روند در مسیر افزایش تنش ایران با غرب و کشورهای منطقه باشد، تلآویو میتوان راهبرد ایرانهراسی خود را پیش ببرد.»
سناریوهایی برای آینده سعید مرتضوی
در گزارشی از وبسایت خبری فرارو آمده است: روز گذشته در حالیکه افکار عمومی ایران از صدور احکام سنگین برای فعالان کارگری شوکه شده بود، ناگهان خبر رسید سعید مرتضوی دادستان پیشین تهران که در پرونده کهریزک به دو سال حبس محکوم شده بود، آزاد شده است. این خبر کافی بود که تب اعتراض به قوه قضائیه افزایش یابد. سعید مرتضوی پس از گذراندن دو سوم از محکومیت خود آزاد شده است. براساس گزارشها مرتضوی از مقامات قضایی در خواست عفو کرد که این در خواست مورد موافقت قرار گرفته است. براساس قانون متهم پس از تحمل دو سوم از مدت محکومیت خود میتواند در خواست عفو کند. آزادی زودهنگام سعید مرتضوی بازتاب گستردهای داشت و بسیاری آن را با احکام سنگین برای فعالان کارگری مقایسه کردند.
مرتضوی و دولت احمدی نژاد
مرتضوی در سال ١٣٨٩ با حکم دادگاه انتظامی قضات از سمتهای قضایی خود برکنار شد. او مورد توجه محمود احمدینژاد، رئیس جمهوری پیشین قرار گرفت. احمدی نژاد خصوصیاتی در مرتضوی دیده بود که آنها را برای خود مفید میدانست. احمدی نژاد مرتضوی را نخست به ریاست ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق مواد مخدر و ارز منصوب کرد سپس او در سال ١٣٩٠ به ریاست سازمان تامین اجتماعی رسید. سازمانی ثروتمند و پرحاشیه. اینجا حاشیهای تازه برای قاضی سابق رقم خورد، حاشیهای دردسرساز و پر هزینه.
او در متن افشاگری بزرگ احمدی نژاد در روز یکشنبه سیاه سال ۹۱ در مجلس قرار گرفت. روزی که نمایندگان شیخ الاسلامی وزیر وقت کار را برای برکنار نکردن مرتضوی استیضاح کردند. در آن روز احمدی نژاد به بهانه دفاع از وزیر کار خود علیه برادران لاریجانی افشاگری کرد و ویدئویی از فاضل لاریجانی منتشر کرد که جنجال آفرید. این ویدئو به واسطه مرتضوی تهیه شده بود. آن ماجرا مرتضوی را تبدیل به مهرهای سوخته کرد. حتی احمدی نژاد هم دیگر با او کار نکرد.
سعید مرتضوی یک پرونده قضایی دیگر هم داشت. آن پرونده مربوط به تخلفاتش در تامین اجتماعی بود. ابتدا دادگاه کارکنان دولت سعیدی مرتضوی را به اتهام تصرف غیرقانونی و اهمال در انجام وظیفه به ترتیب به تحمل ۷۰ و ۶۵ ضربه شلاق محکوم کرده، اما وی خواستار تجدید نظر در این حکم شد. نهایتا ۱۰ اردیبهشت سال ۹۷، چند روز پس از دستگیری مرتضوی شعبه ۶۸ دادگاه تجدیدنظر استان تهران سعید مرتضوی را از محکومیت به ۶۵ ضربه شلاق به اتهام اهمال در انجام وظیفه، تبرئه کرد. مرتضوی همچنین در شعبه بدوی از شکایت عباس پالیزدار و پیمان حاج محمود عطار به اتهام افترا تبرئه شده بود که دادگاه تجدیدنظر هم این حکم را تایید کرد.
خصوصیاتش نشان داده که او فردی قدرت طلب است و علاقهای به گوشه نشینی ندارد. بعید است زندان او را تغییر داده باشد. سناریوهای زیادی نمیتوان برایش متصور بود. او نمیتواند به قوه قضائیه بازگردد، دولت هم وضعیتی مشابه دارد و حداقل دولت حسن روحانی هیچ میانهای با او ندارد، سیاست هم جایی برای امثال مرتضوی ندارد، حداقل او محبوبیتی میان مردم ندارد که بخواهد با استفاده از محبوبیتش در سیاست ورزی موفق شود مگر آنکه به برخی گروه ها بپیوندد، شاید با توجه به پیشینه اش با نهادهای امنیتی همکاری کند، شاید هم وارد فعالیتهای اقتصادی شود. حوزهای که این اواخر در تامین اجتماعی تجربه خوبی هم در آن کسب کرده است. به این ترتیب سعید مرتضوی ۵۲ ساله گزینههای زیادی برای ظهور و بروز دوباره نخواهد داشت.
غایبان احتمالی انتخابات ۹۸؛ آنها که از نماینده بودن انصراف دادند
وبگاه خبری خبرآنلاین با اشاره به اینکه «پاسخ ۶۲ نماینده به یک نظرخواهی؛ اکثریت مشتاق کاندیداتوری در مقابل اقلیت مردد» در این گزارش آورده است: هر چهار سال یکبار افراد، طیفها و جریانهای سیاسی ذیل عناوین و لیستهای رنگارنگ در برابر یکدیگر صفآرایی میکنند تا خود را در معرض آرای ملت قرار دهند. تعرفههای رای که به صندوقها انداخته میشوند، سرنوشت چهارساله پارلمان و نامزدهای انتخابات مشخص می شود.
در این میان برخی هستند که عنوان «وکیل المله» بودن را چندین دوره یدک می کشند، عده ای دیگر هم حضورشان همان یک دوره می شود و بس. افرادی هم هستند که خودخواسته میل به ادامه حضور در ساختمان هرمی بهارستان ندارند، یا به کرسی استادی دانشگاه یا شغل پیش از نمایندگی شان باز می گردند یا به دنبال رویای سیاسی دیگری بیرون از بهارستان هستند. در هر دوره نیز تعدادی انگشت شماری از نمایندگان به دلیل کهولت سن، برای تداوم حضورشان منع قانونی دارند و باید به اجبار ردای وکالت از تن درآورند و بر صندلی بازنشستگی تکیه بزنند.
دوره کنونی مجلس نیز از این قواعد مستثنا نیست. درحالیکه حدود ۶ ماه به برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی در اسفندماه باقیمانده است، به نظر میرسد که باید انتظار غیبت برخی از چهرهها کنونی در انتخابات ۹۸ را داشت. برخی خود خبر انصراف از وکالت در مجلس یازدهم را اعلام و تائید کردهاند. گروهی دیگر نیز تنها به طرح احتمال انصراف خودبسنده و یا آن را مشروط کردهاند. معدود نمایندگانی نیز بهواسطه کهولت سن مجال حضور نخواهند داشت. در این میان هستند نمایندگانی نیز که بعید به نظر نمی رسد زیر تیغ ردصلاحیت ها بروند.
غایبان بزرگ احتمالی در انتخابات اسفندماه
شاخص ترین چهره ای که احتمال غیبت او در انتخابات پارلمانی اسفندماه مطرح است، علی لاریجانی، رئیس سه دوره اخیر مجلس شورای اسلامی است. لاریجانی در حاشیه روز خبرنگار، در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا قرار است دیگر از حوزه قم نامزد نشود گفت: «بنده هنوز درباره اینکه کاندیدا انتخابات مجلس و یا اینکه از حوزه انتخابیه قم کاندیدا شوم تصمیم نگرفتهام این ظاهراً که شما میگوید از کجا میدانید؟» رئیس مجلس اما وقتی با سوالی درباره احتمال ائتلافش با دیگر طیف های اصولگرا روبرو شد به ابهامات درباره کاندیدا نشدنش بیشتر دامن زد، آنجا که گفت «هنوز درباره حضور در انتخابات تصمیم نگرفتهام که موضوعاتی درباره ائتلاف مطرح باشد. »
کاندیدا می شوید یا نمی شوید؟
خبرگزاری خبرآنلاین نیز در نظرخواهی از ۶۲ نماینده (نزدیک به یک چهارم مجلس) از آنها پرسیده است که آیا قصد کاندیداتوری در انتخابات مجلس را دارند یا نه. اغلب نمایندگان حاضر در این نظرخواهی (۶۳ درصد) از قصد خود برای شرکت در انتخابات گفتند و البته شمار قابلتوجه دیگری نیز یا هنوز تصمیم قطعی نگرفته اند (۲۹ درصد) یا قصد حضور مجدد در انتخابات را ندارند (۸ درصد).
واردات برنج همچنان ممنوع است
وبسایت خبری الف در گفت و گو با رضا رحمانی، وزیر صنعت، معدن و تجارت، آورده است: رضا رحمانی وزیر صنعت، معدن و تجارت در گفتگو با خبرنگار الف با بیان اینکه برای حمایت از تولیدات داخلی، واردات برنج در فصل برداشت ممنوع است، گفت: میزان مصرف و همچنین نیاز کشور به واردات برنج دائما کنترل و رصد می شود و بر اساس نیاز، واردات برنج صورت می گیرد.
وی افزود: هر ساله در فصل برداشت واردات برنج ممنوع می شود که امسال هم این سیاست اجرا شد.
وزیر صنعت، معدن و تجارت در پاسخ به این سوال که در مرداد ماه و همزمان با آغاز برداشت برنج مدیرکل دفتر مقررات صادرات و واردات وزارت صمت طی نامهای لغو ممنوعیت فصلی واردات برنج را اعلام کرد، گفت: این موضوع مربوط به ذخیره سازی برنج بود. یعنی واردات برنج برای ذخیره کردن در انبارهای دولت بود نه عرضه دربازار.
رحمانی تاکید کرد: از اول مرداد تا پایان فصل برداشت برنج، هر گونه واردات برنج و عرضه در بازار ممنوع است.
بر اساس مصوبه هیات وزیران واردات برنج هر ساله از اول مرداد تا پایان آبانماه ممنوع است.
حقوق بشر فیروزهای؛ یک سازمان و هزاران تناقض
سایت جامعه خبری تحلیلی الف گزارش داد: سازمان مجاهدین خلق ایران امروزه تلاش میکند تا با مخفی نگاه داشتن سابقه خویش، با بهرهگیری از حمایت حامیان غربی خود، با برگزاری کنفرانسهای سالانه –که آخرین آنها در ماه گذشته در حومه پاریس برگزار شد- و نیز انجام سخنرانی و صدور بیانیه به مناسبتهای مختلف، خود را حامی آزادی و حقوق انسانها معرفی کرده و حمایت از خویش را تنها راه رهایی مردم ایران از خشونت و سرکوبگریای بداند که مدعی است در دوران استقرار نظام اسلامی بر مردم تحمیل شده است.
صرف نظر از اتهامات واهی که این گروهک وابسته در خصوص شرایط نامساعد حقوق بشر در ایران و محدودیتهای شدید اعمال شده توسط حکومت علیه مردم – که در بسیاری از موارد، مستند صدور قطعنامههای سازمان ملل نیز قرار میگیرد- مطرح میکند، آنچه نگارنده در این نوشته به دنبال آن است، روشن ساختن بخشی از جنایات و رفتارهای غیرانسانی این گروهک علیه اعضای خود و نیز برخی از شهروندان عادی کشور است که ناصالح و ناشایست بودن این سازمان را جهت هرگونه ادعایی در خصوص حقوق بشر، اعطای آزادی، منع شکنجه و مواردی از این دست که اخیراً به شکل جدیتری مورد ادعای این سازمان و حمایت برخی از حامیان غربی آنها قرار گرفته است را نشان میدهد.
مریم رجوی مسئول کادر رهبری سازمان منافقین در بیانیهای ده مادهای که در خصوص آزادیها و حقوق بشر و حقوق زنان صادر کرده، بندهایی را آورده که با توجه به محدودیت موجود در این نگاشته، تنها چند مورد از آنان به عنوان نمونه مورد بحث قرار میگیرند تا نشان داده شود که سابقه و وضعیت کنونی اعضای نگاهداری شده در کمپهای این سازمان بسیار شرمآورتر از آن است که بتواند ادعایی در این زمینهها داشته باشد. نگاهی گذرا به وضعیت گذشته و حال این سازمان، نشان دهنده وضعیت بغرنج افرادی است که ذیل مدیریت این سازمان روزگار میگذرانند؛ به گونهای که بنا به اعتراف برخی از اعضای فرار کرده و جدا شده از سازمان و برخی گزارشهای که سازمانهای بینالمللی، غالب این افراد از حقوق اولیه انسانی همچون حق تعیین سرنوشت و تصمیمگیری در خصوص آینده خود، حق جدایی از سازمان، حق زندگی آزاد، حق ازدواج و تشکیل خانواده، حق ملاقات با اعضای خانواده، حق تعیین نوع پوشش – ملزم بودن به پوشیدن لباس کادر نظامی با رنگ ثابت و مشخص- و بسیاری از حقوق اولیه و مسلم انسانی محروم بوده و در صورت سرپیچی، سختترین شکنجهها و محرومیتها در انتظار آنان است. در ادامه به برخی از این موارد به شکل گذرا اشاره میشود.
۱. طلاق اجباری و ممنوعیت ازدواج
اعضای این سازمان تا سال ۱۳۶۸ ملزم به کسب اجازه از سازمان جهت ازدواج بودند و در بسیاری از موارد نیز به دستور سازمان مجبور به انجام «ازدواج تشکیلاتی» با دیگر اعضای سازمان میشدند. این شرایط با وقوع مرحله سوم «انقلاب ایدئولوژیک» در سازمان بسیار دشوارتر و غیرانسانیتر شد به گونهای که رجوی در ۲۶ مهرماه ۱۳۶۸ در نشستی که اعضای شورای مرکزی سازمان مجاهدین نیز حضور داشتند، اطلاعیهای قرائت کرد و همه اعضای سازمان را ملزم به «طلاق تشکیلاتی» از همسران خود کرد.
۲. عقیمسازی زنان
فرقه منافقین بیش از هر گروه دیگری مدعی تساوی حقوق زن و مرد است، اما زنان عضو فرقه از سادهترین حقوق خود محروم هستند. قسمت هولناک موضوع اینجاست که فرقه به ممنوعیت ازدواج برای زنان عضو قناعت نمیکرد. این فرقه برای از بین بردن هر گونه عطوفت مادری و یا بازگشت احتمالی زنان به شرایط قبل، در سالهای استقرار در پادگان اشرف، طی یک سناریوی خوفناک ضد بشری طرح عقیم کردن زنان را پیاده کرد.
بتول (نسرین) سلطانی (۴۳ ساله) یکی از جداشدگان فرقه که ۲۰ سال سابقه همکاری و عضویت در سازمان را دارد، از جمله قربانیانی است که در دوران عضویت در فرقه از همسرش طلاق گرفته و کودکش را رها کرد و تا رده تشکیلاتی شورای رهبری آن ارتقاء یافت.
۳. جدا کردن فرزندان از مادران
به طلاق اجباری زنان متاهل، وادار کردن آنها به زندگی تجرد، کنترل و سوء استفاده جنسی از آنها توسط رهبر فرقه، باید جنایت جدا کردن کودکان از مادرانشان را نیز اضافه کرد. بر اساس آمار ۷۰ درصد از زنان عضو مجاهدین خلق در عراق مجرد بوده و تاکنون ازدواج نکردهاند و در مجموع ۱۰ درصد از زنان فرقه که متأهل بودهاند دارای فرزند هستند. با این حال این زنان متأهل از دیدن و سرپرستی کودکانشان محرومند. در گزارش اداره امنیت فدرال آلمان آمده است: کودکان خردسال اعضایی که در سازمان مشغول فعالیت بودند در «خانههای کودکی» که سازمان ایجاد کرده بود، درکشورهای غربی و همچنین شهر کلن اسکان داده شدند. این بچهها از والدین خود جدا شده تا با تربیت مجاهدین جهت جنگجویی و نبرد در ارتش آزادی بخش آماده شوند.
۴. ممنوعیت تماس با خانواده
پس از سقوط صدام و اشغال عراق، سران منافقین پس از مدتها، برای مدت کوتاهی اجازه ملاقات اعضای ساکن در اشرف و لیبرتی با خانوادههایشان را فراهم کردند، اما با مشخص شدن آثار منفی این ملاقاتها بر آینده سازمان و تشدید میل جداییطلبی اعضا، این امکان سریعاً سلب شد و دیگر هیچگاه چنین امکانی فراهم نشد.
اعضای جدا شده مجاهدین میگویند هیچگونه امکان ارتباطی میان محصورشدگان در کمپهای منافقین و جهان خارج وجود ندارد و بسیاری از اعضای سازمان علیرغم میل باطنی خود جهت ملاقات با خانوادههایشان، تحت فشار و اجبار سازمان، مجبور به انکار آن هستند. مسوولان کمپ از اعضا امضا میگیرند و فرمهایی تهیه میکنند که در آن اعلام شده، قصد خروج از کمپ و یا دیدار با خانوادههایشان را ندارند. و هرگاه کمیساریا برای انجام مصاحبه با اعضای سازمان مراجعه میکند، آنها آن فرمهای جعلی را ارائه میدهند و این درحالی است که خود اعضا از این موضوع اطلاع ندارند.
۵. ممنوعیت جدایی از سازمان
یکی دیگر از اقدامات گروهک منافقین، در نظر گرفتن روندی بسیار دهشتناک برای افرادی بود که به هر دلیل خواهان جدایی از سازمان بودند، به گونهای که بسیاری از اعضای ناراضیِ سازمان برای پیشگیری از قرار گرفتن در مظان اتهام و از رعب عواقب کار، ترجیح میدادند سالها به ناچار به همکاری با سازمان ادامه دهند و مترصد فراهم آمدن فرصتی برای فرار از پادگانها بمانند.
مجیدی با کدام تجربه سرمربی تیم ملی شد!؟؛ میترسم از همان مرحله اول هم بالا نیاییم!
مشرق در گفت و گو با ابراهیم قاسمپور، سرمربی اسبق تیم امید فوتبال کشورمان، نوشت: به بهانه تکرار شکست در دیدارهای تدارکاتی تیم فوتبال امید در اردوی تاشکند مقابل ازبکستان با سرمربی اسبق تیم فوتبال امید کشورمان در این باره به تحلیل وضعیت تیم فوتبال المپیک کشورمان پرداختیم.
ابراهیم قاسمپور درباره دومین شکست تیم فوتبال امید کشورمان مقابل ازبکستان در دیدارهای تدارکاتی این تیم در تاشکند اظهار داشت: بازی های تدارکاتی برای همین است. یعنی برطرف کردن نواقص و ضعف ها. شناخت خوب نفراتی که می توانند کنار هم بازی کنند. معمولا هم همین است ولی وقتی نگاه می کنیم می بینیم که روند نتایج خیلی جالب نیست.
وی ادامه داد: تیمی که اکثر بازیکنانش در لیگ برترمان توپ می زنند. هر چقدر هم تجزیه و تحلیل کنید می بینید که نباید این نتایج با این بازیکنان بدست بیاید و این نشان می دهد که یا نفرات خوبی انتخاب نشدند یا نفرات به خوبی کنار هم قرار نمی گیرند یا تفکراتی که توی تیم حاکم است به درستی از سوی بازیکنان اجرا نمی شوند. یا اینکه زمان جمع شدن این نفرات کنار هم کم است که البته با وجود تجربه بالایی که این بازیکنان در لیگ برتر دارند چندان توجیه مناسبی نیست و توقع است کارایی لازم را کنار هم داشته باشند.
سرمربی اسبق تیم فوتبال امید کشورمان افزود: در لیگ برتر ما بهترین ها بازی می کنند و در فوتبال ما خیلی سخت به یک جوان فرصت داده می شود وقتی یک بازیکن به میدان می رود قطعا توانایی لازم را داشته است. قطعا یکسری ضعفها هست که کارشناسان امر و افرادی که روی این تیمها نظارت دارند باید آنها را بررسی کنند و ببینند که این مشکلات از کجاست تا نقاط ضعف برطرف شود.
قاسمپور با اشاره به رقابتهای پیش روی تیم امید در چارچوب مسابقات رسمی در مرحله مقدماتی المپیک درباره سرمربیگری فرهاد مجیدی خاطرنشان کرد: همه نگرانی ما این است که ممکن است از همان مرحله اول هم بالا نیاییم! الان زمان زمانی نیست که شما بخواهید جابجایی ایجاد کنید. من معتقدم فرهاد مجیدی بازیکن خوبی بوده و بیرون از ایران هم توپ زده است. البته در گذشته هم این اتفاق رخ داده که ستاره هایمان را سوزانده ایم و باید به این موضوع فکر کرد که هر کاری شرایط خاص خودش را می خواهد و تجربه لازم می خواهد. مربی باید چند سال کنار مربیان باتجربه کار کند و تجربه کسب کند تا بتواند تیم مهمی به اسم امید را اداره کند، مدیریتش کند. اگر اینطوری بود که پله و مارادونا باید بهترین مربیان دنیا می شدند ولی می بینیم که اینطور نیست.
وی اضافه کرد: نمی خواهم از ارزشهای فرهاد مجیدی کم کنم. کما اینکه در گذشته هم از این تجربه استفاده نکردیم. معتقدم در حال حاضر پس از چند سال، استفاده از وحید هاشمیان در کنار ویلموتس اتفاق خیلی خوبی بوده است. او تجربه بدست می آورد و اطلاعاتش را بالا می برد و دانش مربی تیم ملی را دریافت می کند. ما آمدیم علی دایی را آوردیم و سوزاندیم و با خیلی های دیگر این کار را کردیم. منصوریان را هم در تیم امید گذاشتیم و باز هم نتیجه نگرفتیم. این همه تجربه کافی نبود؟
محسن غرویان: نامزدی زاکانی از قم نمیتواند تصمین ریاست او بر مجلس آینده باشد؛ غالب بودن گفتمان پایداری در قم شایعه است
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز در گفت و گو با حجت الاسلام محسن غرویان، استاد حوزه و دانشگاه، آورده است: انتخابات مجلس نزدیک است و اهمیت ترکیب کاندیداهای شهر قم دست کمی از تهران ندارد. بعد از ۷ دوره که نماینده نخست شهر تهران رئیس مجلس می شد، علی لاریجانی سه دوره متوالی از شهر قم به انتخابات پا گذاشت و پس از ورود، بر کرسی ریاست تکیه زد. حالا به نظر می رسد چهره هایی همچون زاکانی می خواهند قدم در راهی بگذارند که علی لاریجانی روزی آن را آزمود اما حجت الاسلام محسن غرویان معتقد است «از کدام شهر نامزد انتخابات مجلس شدن زیاد ارتباطی به {نشستن بر کرسی ریاست مجلس} ندارد بلکه به لیاقت ها، شایستگی ها، سیاست ها و دیدگاه های فردی بر می گردد».
*این روزها شاهد هستیم، جریان های سیاسی برای آماده سازی کمپین ها انتخاباتی در تکاپو هستند، آیا فضای قم انتخاباتی شده است؟
-فضای قم در یکی دو ماه اخیر که فضای تعطیلی دروس بود و الان هم هنوز کلاس های درس تعطیل است لذا آن شور و شوق و تحرکات زمان تحصیل در حوزه فعلا نیست. معمولا تحرکات سیاسی-اجتماعی در زمان سال تحصیلی و آغاز درس ها و بحث های حوزوی بیشتر می شود بنابراین تا بعد از دهه اول محرم که درس ها شروع می شود یک مقدار حالت رکود هست اما از هفته آینده، بخصوص از اول مهرماه حوزه شور و تحرک لازم را پیدا می کند. بحث های سیاسی-اجتماعی هم بیشتر از آن موقع خودش را نشان می دهد. اما کما بیش تحرکات لازم از جناح ها و گروه ها و دیدگاه های مختلف سیاسی، اصلاح طلبان و اصولگرایان در حوزه هست.
*اینکه می گویند «این دوره انتخابات مجلس، پایداری گفتمان غالب سیاسی در قم است»، صحت دارد؟
-خیر، اینها شایعاتی است که پخش می کنند و این چنین نیست. در انتخابات گذشته ریاست جمهوری دیدیم که کاندیدای جمنا و پایداری رأی نیاوردند، با این نزاع هایی هم که در یکی دو هفته اخیر بین بعضی شخصیت ها در گرفت، ضربه بزرگی به جناح افراطیون و دلواپسان زد. اینها نشانه این است که حرف آخر را مردم می زنند و رأی مردم نهایتا تعیین کننده میزان جایگاه و موفقیت جناح ها است بنابراین به این نوع شایعات نباید زیاد توجه کرد.
*آقای لاریجانی وقتی از قم نامزد انتخابات مجلس هشتم، نهم و دهم شد، بعد از ورود به پارلمان، کرسی ریاست را هم در اختیار گرفت، برخی می گویند نامزدی آقای زاکانی از قم گامی برای ریاست در مجلس آینده است، به نظر شما نامزدی آقای زاکانی از قم می تواند ریاست او بر مجلس آینده را تضمین کند؟
-به نظر من خیر. اینها تحلیل های خیلی بی پایه و اساسی است. به هر حال آقای لاریجانی برای انتخابات مجلس از قم کاندیدا و بعد رئیس مجلس شد. اگر انتخاب رئیس به حوزه انتخابیه باشد علی القاعده باید کسی از میان نمایندگان تهران که مرکز سیاسی کشور است رئیس مجلس می شد اما وقتی این اتفاق نیفتاد، نشان می دهد که از کدام شهر نامزد انتخابات مجلس شدن زیاد ارتباطی به {نشستن بر کرسی ریاست مجلس} ندارد بلکه به لیاقت ها، شایستگی ها، سیاست ها و دیدگاه های منتخبان بر می گردد. کسی که بیشتر مورد اعتماد نمایندگان قرار بگیرد به عنوان رئیس به او رأی می دهند. ممکن است شخص لایقی از یک شهر کوچک به مجلس راه پیدا کند و نمایندگان به ریاست او رأی دهند بنابراین بستگی به لیاقت، مدیریت و توانایی آن فرد دارد.
نادر انتصار: مذاکرات ایران و فرانسه به احیای برجام منجر نمیشود/ روحانی زیر بار خروج از برجام نمیرود
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز در گفتوگو با نادر انتصار، استاد علوم سیاسی دانشگاه آلابامای جنوبی، آورده است: مشخص نیست که مذاکرات ایران و فرانسه که چندی است آغاز شده است چه نتایجی را در پی داشته باشد. برخی تصور میکنند این مذاکرات میتواند تحریمهای آمریکا را کم اثر کند و شاید احیاگر برجام باشد و برخی نیز معتقدند که اروپا نیز در مقام عمل به تعهدات خود پایبند نخواهد بود.
نادر انتصار استاد علوم سیاسی دانشگاه آلابامای جنوبی باور دارد در شرایطی که هنوز جزئیات دقیقی از محتوای مذاکرات منتشر نشده است، ارزیابی آن سخت است. او درباره این موضوع به «نامهنیوز» گفت: «این روزها حرفهای ضدونقیضی در مورد مذاکرات ایران و فرانسه میشنویم. گرچه چارچوب کلی این مذاکرات روشن است ولی طرفین در مورد جزئیات مذاکرات بین تهران و پاریس اطلاعی بیرون ندادهاند؛ لذا سخت است که ازریابی دقیقی از آینده این مذاکرات ارائه دهیم. ولی به نظر من این مذاکرات منجر به احیای برجام نخواهند شد چون آمریکا تمایلی به برگشت به برجام ندارد و بدون آمریکا احیای برجام امکانپذیر نخواهد بود چون اروپایها بدون اجازه آمریکا نمیخواهند یا بهتر بگویم نمیتوانند تعهدات برجامی خود را اجراء کنند».
این استاد دانشگاه در پاسخ به این پرسش که آیا ترامپ حاضر است بدون دیدار با رئیس جمهور ایران تن به مصالحه ای جدید بدهد یا همچنان برای مصرف انتخاباتی احتیاج به عکس با حسن روحانی دارد، اظهار کرد: «گرچه ترامپ حرفهایی دوپهلو درباره مصالحه با ایران میزند ولی هدف او در مورد تمایلش به دیدار با آقای روحانی برای مصرف انتخاباتی است و با عکسگرفتن با رئیسجمهور ایران ترامپ نباید منتظر مصالحه دولت با ایران بود. دشمنی آمریکا با نظام ایران ریشه بسیار عمیقی دارد و با یک عکس گرفتن و یا پیغام تلفنی رد و بدل کردن مصالحهای بین ایران و آمریکا انجام نخواهد شد».
او در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه آیا ایران با گام چهارم از برجام خارج میشود یا در نهایت اتفاقی میان طرفین میافتد، تصریح کرد: «به نظر من تا زمانی که دوره دوم ریاست جمهوری آقای روحانی به پایان نرسیده است، ایران در برجام باقی خواهد ماند. باید به یاد داشته باشیم که برجام مهمترین دستاورد سیاست خارجی دولت آقای روحانی بود و با امضاء برجام دولت آقای روحانی قولهای زیادی به مردم ایران داده بودند؛ لذا برای آقای روحانی از نظر سیاسی مشکل خواهد بود که علنا به شکست برجام اعتراف کنند و ایران را از برجام خارج کنند. احتمال ادامه روند کنونی از هر چیز دیگری بیشتر است یعنی طرفین در برداشتن یک قدم به جلو و دو قدم به عقب ادامه خواهند داد».
آیت الله بهشتی:اغراض شخصی و گروهی در صیانت از حوزه دخالت داده نشود/ سنت مباحثه و گفتگوی صحیح در حوزه ترویج شود
وبسایت خبری و اطلاع رسانی شفقنا در گفت و گو با آیت الله احمد بهشتی، عضو مجلس خبرگان رهبری، عنوان کرد: آیت الله احمد بهشتی تقوا را از مسائل مهم و حاکم در حوزه دانست و گفت: حوزه نهاد باسابقه و ریشه داری است که همواره در سایه تقوا و عنایت امام زمان(عج) حفظ شده است و این اصل کلّی باید در حوزه حفظ و تقویت شود تا حوزه تداوم داشته باشد.
او با اشاره به اختلاف آراء و نظرات به عنوان امر طبیعی در حوزه های علمیه خاطرنشان کرد: گاهی ممکن است اختلاف سلیقه در حوزه دیده شود اما این امر نباید اصل کلی تقوا که حاکم بر حوزه های علمیه است را خدشه دار کرده و از بین ببرد.
عضو مجلس خبرگان رهبری بر لزوم پاسداری و صیانت از حوزه های علمیه تاکید کرد و گفت: حوزه با نظام گره خورده است و مردم امروز دین خود را از حوزه می گیرند بنابراین رسالت سنگینی بر دوش حوزویان قرار دارد به این نحو که باید در رفتار و گفتار خود نهایت دقت را داشته باشند و بدانند که عمل و رفتار آنها زیر ذرّه بین قرار دارد.
او با تاکید بر اینکه همگان اعم از ملت و حکومت و در راس آنها حوزویان باید پاسدار حوزه باشند و این نهاد را حفاظت کنند، ابراز کرد: اغراض شخصی و گروهی را نباید در صیانت از حوزه دخالت داد بلکه باید تلاش کرد اخلاق و تقوا در حوزه تقویت شود.
آیت الله بهشتی توجه بیشتر به امر گزینش طلاب در حوزه را مساله مهمی در جلوگیری از حرمت شکنی ها در حوزه ذکر کرد و گفت: حوزه هم مانند هرنهاد دیگری باید از ابزار گزینش و تربیت برای طلاب به نحو صحیح استفاده کند تا حوزه از برخی آفات حفظ شود.
او تشکیل کلاس های اخلاق را گامی مهم در تربیت طلاب باتقوا ذکر کرد و افزود: باید به اخلاق و تربیت طلاب توجه لازم شود تا افراد باتقوا و آگاهی بار بیایند و به وظیفه خود عمل کنند.
ملک زاده: عدم پایبندی به واجبات آفت مهم نگاه تک بعدی به عاشوراست؛ زمان شناسی مهمترین درس امام حسین(ع) برای ماست
پایگاه اطلاع رسانی شفقنا در گفت و گو با حجت الاسلام محمد ملک زاده، عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، آورد: حجت الاسلام ملک زاده در مورد نگاه تک بعدی به واقعه عاشورا و شخصیت امام حسین(ع) گفت: یکی از آفت های جدی که در طول تاریخ اسلام و دوره معاصر با آن مواجه هستیم این است که امام حسین را آنگونه که شاید و باید و شخصیت امام حسین را به صورت جامع بیان نمی کنند و انگیزه ها و فلسفه قیام را توجه نمی کنند و تنها به یک بعد حادثه اشاره می شود.
او ادامه داد: از پیامدهای منفی نگاه تک بعدی به زندگی امام حسین(ع) و حادثه عاشورا این است که این واقعه آنطور که انتظار می رود، بر روی افراد تاثیرگذار نیست یعنی بعضا این شبهه را مطرح می کنند بسیاری افرادی که در مراسم عزاداری شرکت می کنند و عزاداری برپا می کنند چگونه روی آنها تاثیری نمی گذارد یعنی آنطور که باید و از شیعه واقعی انتظار می رود، پایبند مسائل دینی نیستند؟
عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: راه خلاصی از این معضل، جامع نگری و توجه کردن به انگیزه های قیام عاشوراست. این واقعه تنها بعد تاریخی ندارد بلکه مساله جامع الاطرافی است که همه اندیشمندان جهان بر این ادعا هستند که این حادثه دارای انگیزه ها و نکته های نهفته ای است که برای همه قابل استفاده است لذا مشاهده می کنیم در روز اربعین همه از ادیان مختلف در آن شرکت می کنند لذا باید همه قضایای عاشورا از زیر بار ظلم نرفتن و شجاعت تا توجه به عبادات و مسائل نماز را باهم دید متاسفانه گاهی دیده می شود که برخی شرکت کنندگان در برنامه عزاداری پایبند نماز نیستند که این همان آفت نگاه تک بعدی به امام حسین و واقعه عاشوراست.
او به علل شکاف بین زندگی ما و سلوک امام حسین اشاره کرد و گفت: ما شاهدیم که خیلی ادعای شیعه گری دارند اما شیعه واقعی نیستند البته ما در عصر ائمه(ع) هم می بینیم عده ای از مناطق مختلف به عنوان تشیع مدینه می رفتند و درخواست دیدار امام معصوم را داشتند که ائمه(ع) اینها را نمی پذیرفتند و با علمی که داشتند متوجه می شدند که اینها شیعه واقعی نیستند و تنها ادعای تشیع را داشتند و لذا به آنها هشدار می دادند که عملکرد شما مورد رضایت ما نیست.
ملک زاده تصریح کرد: امروزه هم اگر می بینیم کاستی هایی در دینداری ما وجود دارد ناشی از این مساله است که آنطور که باید و شاید انگیزه های دینی خود را تقویت نمی کنیم لذا در شرایط کنونی که شیعیان در مراکز مختلف دنیا مورد توجه قرار گرفتند و تقویت شدند، اقتضاء دارد که به این قضیه بیشتر توجه کنیم.
او با بیان اینکه در عزاداری ها خودسازی را اولویت قرار دهیم، ابراز داشت: متاسفانه بسیاری از افراد که مشکلات و مسائلی را مطرح می کنند، عیب خود را نمی بینند درحالیکه اصلاح فرد می تواند مقدمه ای برای اصلاح جامعه باشد.
جلالی: امیدواریم تیم ملی بهتر کار کند؛ هجومی شدیم اما خط دفاع مشکل دارد
پایگاه اطلاع رسانی جماران در گفت و گو با مجید جلالی، کارشناس فوتبال ایران، عنوان کرد: تیم ملی فوتبال ایران در نخستین بازی خود در انتخابی جام جهانی ۲۰۲۲ به پیروزی راحتی مقابل هنگ کنگ دست یافت و توانست این تیم را با دو گل شکست دهد تا گام خوبی در آغاز این رقابت ها بردارد.
تیم ملی در این بازی با دفاع چند لایه هنگ کنگ روبه رو شد ولی توانست از دو موقعیت خطرناک خود بهره ببرد و گلزنی کند و چند موقعیت هم از جمله شوت انصاری فرد که به دیرک برخورد کرد، از دست رفت.
مجید جلالی درباره پیروزی تیم ملی فوتبال ایران برابر هنگ کنگ، اظهار کرد: بازی خوبی را از تیم ملی شاهد بودیم. برای نخستین بازی عملکرد خوبی داشتیم. می توانیم امیدوار باشیم که در بازی های آینده تیم ملی بهتر از این کار کند. این تیم با استمرار حضور کادرفنی و اجرای تاکتیک های ویلموتس هماهنگ تر خواهد شد.
کارشناس فوتبال ایران با بیان اینکه هنوز تیم به هماهنگی کامل نرسیده گفت: ناهماهنگی در برخی از صحنه ها بین بازیکنان مشهود بود. ما در بخش هجومی حرکات جدیدی را انجام دادیم و نشان دادیم که به سمت بازی هجومی حرکت کردیم. محک اصلی تیم ملی در بازی برابر تیم های عراق و یمن خواهد بود و باید دید تاکتیک های هجومی ویلموتس تا چد حد کارساز است.
او به وجود برخی اشتباهات در خط دفاعی اشاره کرد و گفت: با وجود اینکه تیم ملی طی ۸ سال حضور کیروش، خط دفاع مستحکمی داشت اما در این دیدار خط دفاع تیم ملی هماهنگی همیشگی را نداشت و گاهی بازیکنان اشتباهاتی را انجام دادند و هنگکنگیها هم نتوانستند از این فرصتها به خوبی استفاده کنند. ویلموتس در کنار کار روی مسائل هجومی باید فکری به حال نقاط ضعف تیم ملی در خط دفاعی کند.
جلالی خاطرنشان کرد: از زمان رفتن کی روش و آمدن ویلموتس این اشتباهات در خط دفاعی وجود دارد و ما دیدیم که بیرانوند دو بار با هنگ کنگی ها تک به تک شد. نباید این شکاف ها در خط دفاعی ایجاد شود. بازی بی نقص به گونه ای است که ما در خلال حمله روی دروازه حریف، در خط دفاعی هم بدون مشکل ظاهر شویم.
مربی سابق پیکان یادآور شد: با آمدن ویلموتس سبک بازی تیم ملی تغییر کرده است. البته برای اینکه این مربی بتواند تمام تفکرات خود را در تیم ملی اجرایی کند، باید به او زمان بدهیم اما طی چند بازی اخیر کاملا مشهود بود که تیم ملی دست از بازی دفاعی برداشته و به بازی هجومی روی آورده است. در همین بازی برابر هنگکنگ چندین و چند فرصت گلزنی به دست آمد که نشان از تغییر تاکتیک تیم ملی بود