به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، احزاب سیاسی به عنوان چرخ دنده های دموکراسی و عضو مهم جامعه مدنی، در کشورهای دموکراتیک نقش مهمی در تعامل بین دولت و جامعه ایفا می کنند. بر این اساس نظام های مبتنی بر مردمسالاری نمی توانند از احزاب و سیاست های حزبی خود را بی نیاز ببینند.
در جهان دسته بندی های مختلفی از احزاب وجود دارد. در یکی از این دسته بندی ها، احزاب را می توان به نظام های تک حزبی، دوحزبی و چند حزبی تقسیم بندی کرد. در نظام های تک حزبی میان گرایش های مختلف سیاسی موجـود در جامعه، رقابت آزاد وجود ندارد و نامزدهای انتخاباتی از سوی یک حزب معرفی می شود مثل نظام هـای کمونیستی در شوروی سابق، فاشیستی در ایتالیا و نازی ها در آلمان.
در نظام های دو حزبی، قدرت سیاسی در هـر انتخابـات پارلمـانی یـا ریاست جمهوری، بین دو حزب بزرگ دست به دست می شود؛ برای نمونه در انگلستان این وضعیت میان حزب کارگر و حزب محافظه کار در انتخابات پارلمانی مشاهده می شود و حزب حائز اکثریت در پارلمـان دولـت را تـشکیل می دهد. همچنین با شکل گیری حزب جمهوریخواه در سال ۱۸۵۴ و جایگزینی آن با حزب ویگ، دو حزب دموکرات و جمهوریخواه دو حزب حاکم بر صحنه سیاسی آمریکا شدند به طوری که تاکنون همواره یکی از این دو حزب پیروز انتخابات ریاست جمهوری بوده اند.
در نظام چند حزبی، سرشت جامعه موجب تبلور گرایش هـایی در چند حزب سیاسی متشکل می شود. در کشورهایی مانند ایتالیا، فرانسه، هلند، سوئیس و آلمان چندین حزب به مبارزه انتخاباتی می پردازند. به علت رقابت بیشتر در نظام های چنـد حزبـی بـسیاری از اوقـات اکثریـت پارلمان از طریق ائتلاف چند حزب با یکدیگر صورت می پذیرد و دولتی که تشکیل می شود یک دولت ائتلافی است.
ادوار و جریانهای اصلی تحزّب در ایران
دورههای کوتاهی را که در آن بستر مناسبی برای رشد احزاب فراهم میشود میتوان به سه دوره مشروطیت، دهه ۱۳۲۰ تا کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، و دوره انقلاب اسلامی تقسیم بندی کرد. در یک تقسیم بندی دیگر می توان از چهار دوره نام برد که عبارتند از دوره نخست تحزّب یا ابتدای دوره مشروطه تا استقرار حاکمیت رضاپهلوی، دوره دوم یا سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲، دوره سوم یا سالهای ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۲ و دوره چهارم طی سالهای ۱۳۵۷ تاکنون را شامل می شود. با این حال دوره تحزّب در ایران را می توان به دو دوره کلی پیش از انقلاب اسلامی و پس از آن تقسیم بندی کرد.
تحزب در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، در ۲ اصل ۲۶ و ۲۷ به کلیات مربوط به آزادی احزاب و انجمن ها و شرایط و حدود فعالیت آنها پرداخته است. در اصل ۲۶ قانون اساسی آمده است: «احزاب، جمعیت ها، انجمـن های اسلامی و صنفی و انجمن های اسلامی یا اقلیت های دینی شناخته شده آزادند، مشروط به اینکـه اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند. هیچ کس را نمی توان از شرکت در آنها منع کرد و یا به شرکت در یکی از آنها مجبـور سـاخت» در اصـل ۲۷ نیـز آمده: «تشکیل اجتماعات و راهپیمائی ها، بدون حمل سلاح به شرط آنکه مخل مبانی اسلام نباشـد آزاد است»
تحزب در ایران
تحزب در ایران تا رسیدن به جایگاه واقعی هنوز راه درازی در پیش دارد زیرا فراهم شدن فعالیت حزبی مستلزم مهیا بودن ساختار حزبی، امکانات و ابزار است. از طرفی دیگر نیز فرهنگ تحزب و فعالیت حزبی به دلیل رویکردهای اجتماعی گریز در جامعه ایران و گریزان بودن از فعالیت های جمعی، نتوانسته آنچنان که باید و شاید موفق باشد. بررسی این مساله، گویای علت ساختاری-کارگزاری است.
به نظر می رسد تقویت تحزب می تواند انتخاب مردم را به سمت بهتری سوق دهد زیرا در صورت ورود افراد به عرصی سیاست از طریق احزاب به دلیل وجود خاستگاه مشخص آنها را ملزم به پاسخگویی می کند و در نتیجه افکار عمومی را اقناع می سازد.
با این که در قانون اساسی فعالیت های حزبی به رسمیت شناخته شده است اما فعالیت حزبی کم هزینه نیست. شاید هنوز مفهوم و کارکرد تحزب به معنای واقعی در جامعه ما مشخص نشده است.
با شروع انتخابات، احزاب فصلی به خط می شوند تا با ائتلاف های خود با احزاب دیگر فهرستی را جهت حضور در عرصه انتخابات آماده کنند اما مشکل در این است که به دلیل نبود سازوکار حزبی مشخص و منسجم و نداشتن برنامه های هدفمند، تکثر احزاب در کشور زیاد است. این امر فعالیت حزبی را به سمت گعده ای و محفلی شدن پیش می برد. بر این اساس تا زمانی که احزاب به جایگاه واقعی خود نرسند، انتظار توسعه سیاسی امری موهوم و خیالی خواهد بود.
تحزب و توسعه سیاسی
احزاب با مولفه هایی همچون مشارکت سیاسی، یکپارچگی و انسجام ملی، مدیریت منازعات و جامعه پذیری سیاسی قادرند موجبات توسعه سیاسی را فراهم آورند. در واقع مشارکت سیاسی بهره مندی افراد جامعه از حق خـود بـرای دخالت در مسائل و تصمیم گیریهای سیاسی است. بر این اساس موجب ثبات سـیاسی جـامعه می شود که به موازات افزایش مشارکت سیاسی، پیچیدگی ، تطبیق پذیری و انسجام نهادهای سیاسی جامعه نیز فزونی می گیرد.
تحزب می تواند به پیوند میان گروه های اجتماعی بیانجامد. به طور کلی احـزاب می توانند بـا دخـالت در مدیریت منازعات، اختلافات را حل کـرده، افـراد و گروه های مختلف قدرتجو را به مسیر مسالمت آمیزی هدایت نمایند. همچنین احزاب صرف نظر از نوع فعالیت و دامنه ای که دارند نه فقط ابزاری برای جمع شدن نخبگان، بلکه مهمتر از آن وسیله ای هستند برای جامعه پذیری و آمـوزش سـیاسی که به عادات و رفتارها نسبت به حکومت شکل می دهند.
یکی از مولفه های اساسی توسعه سیاسی احزاب هستند که با کارکردهای خود به حفظ و تثبیت نظام سـیاسی کـمک می کنند. در واقع توسعه سیاسی به عنوان یکی از مهمترین عوامل توسعه ای کشور نقش مهمی در تحقق توسعه پایدار دارد.
بنابر این طی کردن راه توسعه پایدار بدون داشتن احزابی کارآمد، پاسخگو و قوی اگر نگوییم امری محال اما کمتر شدنی است.