مرحله دوم مسابقات انتخابی جام جهانی ۲۰۲۲ قطر و جام ملت های ۲۰۲۳ چین آغاز شد. یکی از تیمهای جذاب این دوره از رقابت ها تیم ملی افغانستان است. تیمی که در بازی اول با نتیجه ۶ بر صفر مغلوب قطر شد اما در گام دوم با یک گل از سد بنگلادش گذشت. جالبترین نکته این تیم، سرمربی ۲۹ ساله اش است. "انوش دستگیر" که در اوج جوانی توانسته به نیمکت تیم ملی کشورش برسد. گفتوگوی سرمربی تیم ملی افغانستان با ایرنا را در ادامه بخوانید:
ابتدا خودتان را معرفی کنید تا مخاطبان ما با شما بیشتر آشنا شوند.
انوش دستگیر متولد افغانستان هستم اما وقتی یک ساله بودم به همراه خانواده راهی پاکستان شدم. سپس به هندوستان رفتیم و حدود ۱۰ سال در این کشور بودم. ۱۱ ساله بودم که به هلند آمدم. وقتی در هند بودم فقط کریکت بازی می کردم اما در هلند خبری از کریکت نبود و به فوتبال روی آوردم. سه سال در یک تیم آماتور بازی کردم تا اینکه در ۱۴ سالگی به تیم NEC نایمخن پیوستم. تا ۱۹ سالگی در این تیم بودم و به لیگ برتر جوانان هم رسیدم. در ادامه تصمیم گرفتم راهی تیم VVV ونلو شوم. ابتدا در تیم دوم حضور داشتم و بازوبند کاپیتانی را بر بازو بستم ولی در گام بعدی به تیم اصلی رسیدم. در آن زمان کیسوکه هوندای ژاپنی هم حضور داشت. فقط دو بازی توانستم انجام دهم. مصدومیت شدیدی از ناحیه زانو به سراغم آمد. ۴ بار پایم را عمل کردم اما پزشکان گفتند که دیگر نمیتوانم فوتبال بازی کنم. پیش هر دکتری رفتم هم همین نظر را داشت و فوتبال حرفه ای من در سن ۲۰ سالگی به عنوان بازیکن تمام شد.
چطور توانستی با این اتفاق تلخ کنار بیایی و سراغ مربیگری بروی؟
۱۰ سال از آن اتفاق گذشته اما هر شب که از خواب بیدار می شوم مایوس می شوم که چه شد که این اتفاق رخ داد. حدود ۶ سال تلاش شبانه روزی کردم تا موفق شدم خودم را به لیگ هلند برسانم. وقتی شنیدم که دیگر نمیتوانم فوتبال بازی کنم اصلا برایم قابل باور نبود. بدون اطلاع خانواده سه سال مُسَکِن خوردم بدون اینکه کسی متوجه شود و در لیگ سه هلند و تیم ملی افغانستان به میدان رفتم. با این حال یک لحظه درد رهایم نمی کرد. سپس معده من هم دچار مشکل شد و پزشکان متوجه شدند که مُسَکِن مصرف میکنم. سپس خانواده و دوستان هم از این قضیه مطلع شدند و دیگر نتوانستم فوتبال بازی کنم. روز به روز دردم بیشتر شد و خودم هم نمی خواستم اوضاعم بدتر شود.
داستان مربیگری شما از کجا شروع شد؟
۲۱ ساله بودم که در آکادمی NEC کارم را به عنوان مربی تیم زیر ۱۳ ساله ها آغاز کردم. همزمان برای یک تیم دسته سومی هم تا سن ۲۶ سالگی بازی میکردم اما مربیگری برایم اولویت داشت. با تیمهای ۱۳، ۱۴، ۱۶، ۱۸و ۱۹ ساله ها کار کردم. در گام بعدی کمک مربی امیر هاشمی مقدم در تیم ۲۳ ساله های نایمخن شدم. من یک سال زیر نظر او فوتبال بازی کردم و ۶ ماه هم کمک هاشمی مقدم بودم. او انسان بسیار شریفی است که به همه برای پیشرفت کمک می کند. در مجموع خاطرات خوبی از هاشمی مقدم دارم. بعد از چند ماه او استعفا داد و من سرمربی تیم زیر ۲۳ ساله ها شدم. امسال، سومین سال است که هدایت این تیم را بر عهده دارم.
چطور شد که به تیم ملی افغانستان آمدید و هدایت این تیم را به عهده گرفتید؟
هشت بازی برای تیم ملی کشورم انجام دادم. وقتی ۲۶ ساله بودم در یکی از سفرها سرمربی ما به خاطر مشکلاتی که در قراردادش وجود داشت همراه تیم برای بازی با تاجیکستان نیامد. بچه های تیم گفتند که انوش سرمربی ما باشد. در آن مسابقه یک بر صفر شکست خوردیم. اما بعد از آن فدراسیون فوتبال افغانستان من را به عنوان کمک مربی تیم انتخاب کرد. در آن برهه "اُتو فیستر" معروف و ۷۹ ساله سرمربی تیم ملی بود که تجربه فوق العاده زیادی داشت. سال گذشته که قرارداد این سرمربی تمام شد، من با قراردادی دو ساله به عنوان سرمربی تیم ملی افغانستان انتخاب شدم. من مدرک A یوفا را دارم و قرار است که امسال مدرک حرفه ای ام را هم اخذ کنم که البته دوره ای ۱۴ تا ۱۸ ماهه دارد.
در سن ۲۹ سالگی سرمربی یک تیم شدن، آنهم در سطح ملی کمی عجیب به نظر می رسد. این موضوع برای خودت جالب و غیر طبیعی نیست؟
پیش از من بوده اند مربیانی که در ۲۹ یا ۳۰ سالگی در سطح اول فوتبال دنیا سرمربیگری کرده اند. ناگلزمن در هوفنهایم وقتی کارش را آغاز کرد مانند من ۲۹ سال داشت. تدسکو هم حدود ۳۰ سال داشت که هدایت شالکه را عهده دار شد. مربیگری تمام زندگی من است و روزی ۸ تا ۱۰ ساعت با آن مشغولم. حدود ۱۰ سال است که با این حرفه درگیر هستم. به برزیل رفتم و در باشگاه فلامینگو دو هفته دوره گذراندم. از این به بعد هم هرجا که بتوانم میروم تا در مربیگری بهتر و بهتر شوم. در دانشگاه یوهان کرایف هم مدرک مدیریت را گرفتم و درس خواندم.
چه سبک فوتبالی را دوست دارید؟
برای فوتبالیست شدن تنها داشتن استعداد کافی نیست. استعداد خاصی در فوتبال نداشتم اما بسیار زحمت میکشیدم و همه چیز را به خاطر فوتبال کنار گذاشتم. اما در مربیگری حس کردم که استعداد هم دارم. در دانشگاه یوهان کرایوف بودم و فوتبال را با مکتب هلندی آموختم. دوست دارم همیشه توپ را داشته باشم و حمله کنم. وقتی ۶ گل از قطر خوردیم مردم افغانستان گفتند ای کاش مثل هند بازی می کردیم و در محوطه جریمه خودمان می ایستادیم. بله، ما هم میتوانستیم این کار را انجام دهیم ولی نتیجه گرفتن برای ما فعلا مهم نیست و می خواهم که بدرخشیم. فوتبالیست های ما تکنیک خوبی دارند و بهتر است که بازی هجومی انجام دهیم تا اینکه در محوطه خودمان برویم و زیر توپ بزنیم و یک امتیاز بگیریم. اسم این کار فوتبالِ درخشان نیست.
درست نیست درباره تیم ملی ایران صحبت کنم اما تیم شما در جام ملت های آسیا خیلی خیلی دفاعی بازی کرد. شما بازیکنان تکنیکی و فوق العاده ای دارید اما مقابل ژاپن خیلی عقب بازی میکردید. فلسفه من این است که وقتی شما دفاع میکنیم موقعیت های گل بیشتری به حریف میدهید و این خوب نیست. اگر شما نیمه دوم بازی ما با قطر را دیده باشید درصد مالکیت ۵۰-۵۰ بود. در حالی که آنها چهار گل زده بودند. با این حال کوشش می کردیم تا گل بزنیم. این نظر من است و خواستم تفاوت ها را بگویم وگرنه کارلوس کی روش با این روش همیشه موفق بوده و مربی بزرگی است.
مردم افغانستان علاقه بسیار زیادی به فوتبال دارند. حتی در ایران هم که زمانی فیصل شایسته برای پیکان بازی می کرد یا بازی های تیم ملی افغانستان که در ایران برگزار شد شاهد حضور تماشاگران پرشور افغانستانی در ورزشگاه ها بودیم.
به جز فوتبال و کریکت هیچ رشته دیگری در افغانستان وجود ندارد که مردم دنبال کنند و لذت ببرند. به همین دلیل آنها فوتبال را خیلی جدی میگیرند. برای مردم ما فرقی نمیکند که با برزیل بازی داریم یا بنگلادش. آنها دوست دارند که بازی را ببریم. هیچ چیز دیگری را قبول ندارند. این مساله هم از شوق آنها نشات می گیرد. آنها هم اکنون خوشحال هستند که یک سرمربی بومی هدایت تیم ملی کشورشان را به عهده گرفته است. با این حال مشکلات بسیار زیادی در فدراسیون داریم. کشوری جنگ زده هستیم که ۴۰ سال با آن درگیر بوده ایم. کمبودهای فراوانی در تیم ملی افغانستان دیده میشود. با هیچ کشور آسیایی دیگری نمیتوان ما را مقایسه کرد. با این وجود تلاش میکنیم تا مردممان را خوشحال کنیم.
فعلا دو بازی در مرحله انتخابی جام جهانی ۲۰۲۲ قطر و جام ملت های ۲۰۲۳ چین انجام داده اید؛ یک برد و یک باخت. داشتن توقع صعود کردن از تیم شما غیر منطقی به نظر می رسد. خودتان چنین توقعی دارید؟
در گروه بسیار دشواری هستیم اما اگر در هر گروه دیگری نیز قرار می گرفتیم می بایست واقع بین میبودیم. اصلا منطقی نیست که از گروهمان صعود کنیم. فراموش نکنیم که کشور بیست و نهم رنکینگ فیفا در قاره آسیا هستیم. خیلی زود است که به دور نهایی مقدماتی جام جهانی راه پیدا کنیم. در حال حاضر هدف ما این است تا در مرحله نهایی مقدماتی جام ملت های آسیا در گروه خوبی قرار بگیریم. سه سال قبل در گروه اردن، کامبوج و ویتنام بودیم اما الان به دنبال این هستیم که در گروه بهتری قرار بگیریم. هدف ما این است که دو بار بنگلادش را شکست دهیم و یک بار نیز از سد هند بگذریم تا با ۹ امتیاز، خیلی عادی به مرحله نهایی مقدماتی جام ملت ها صعود کنیم. درباره بازی با قطر باید بگویم که با قهرمان آسیا بازی داشتیم اما اگر در ۱۵ دقیقه اول سه گل نمیخوردیم؛ میتوانستیم با نتیجه بهتری از زمین خارج شویم و اینقدر گل نخوریم. در دیدار دوم مقابل بنگلادش ۷۰ دقیقه خوب داشتیم اما در ۲۰ دقیقه پایانی طبیعی بود که حریف فشار بیاورد. فاصله دو تیم فقط یک گل بود و آنها به بازگشت امید داشتند. در ضمن ما مشکلات عجیبی برای رفتن به تاجیکستان برای دیدار با بنگلادش داشتیم و ۲ روز در سفر بودیم. ابتدا از قطر به عمان رفتیم. از آنجا به دبی رفتیم و پرواز گیرمان نیامد و مجبور شدیم شب را بمانیم و روز بعد به تاجیکستان رسیدیم. تیم حریف ما ۱۲ روز تمرین داشت اما ما با ۲ روز تمرین به دیدارشان رفتیم. در بازی مقابل قطر نیز تنها ۲ روز تمرین کردیم و این مشکلات تیم ما است. افغانستان، لیگ حرفه ای ندارد و اکثر بازیکنان در لیگ های خارجی بازی می کنند و تنها در زمان فیفادی با ما هستند. باید در هشت روز، هم تمرین کنیم هم اردو برگزار کنیم و هم ۲ مسابقه بدهیم.
دو تیم دیگر گروهتان هم قدرت خوبی دارد و کارتان را دشوار می کنند.
دقیقا همینطور است. عمان و هندوستان هم تیمهای بسیار خوبی هستند. هند در ۱۰ سال اخیر پیشرفت خیلی خوبی داشته است و عمان هم در مالزی به ما ۵ گل زد. همانطور که گفتم فقط می خواهیم ۹ امتیاز کسب کنیم تا به هدف خود در آسیا برسیم و برای اولین بار در تاریخ افغانستان به جام ملت ها راه پیدا کنیم. خیلی به تیمم امید دارم.
در خلال صحبت هایتان گفتید که اکثر بازیکنان از لیگ های خارجی می آیند. درباره لژیونرهایتان بیشتر صحبت کنید.
بازیکنان خوبی از سراسر دنیا داریم. دو نفر از لیگ یک آمریکا آمده اند. دو بازیکن از لیگ یک استرالیا داریم. یک نفر در لیگ برتر قبرس و یک بازیکن در تایلند مشغول هستند. یکی از بازیکنان ما از هلند می آید. در لیگ لهستان هم مهره داریم. اما مشکل اصلی همان است که به شما گفتم. نفرات ما از کشورهای مختلف می آیند و به همین دلیل زمان کافی برای هماهنگی وجود ندارد. با این تیم صعود کردن به جام ملت ها قبول است اما بارها گفته ام که برای پیشرفت بیشتر، باید لیگ سراسری به راه بیندازیم. در این صورت من به عنوان سرمربی می توانم از بین ۱۰ هزار بازیکن حاضر در کشور، ۲۰ بازیکن خوب استخراج کنم. این مسائل باید حل شود چرا که توقع بیشتر داشتن از بازیکنان لژیونرمان غیر منطقی است.
شناخت شما از فوتبال ایران چقدر است؟
زمانی که "فیصل شایسته"، کاپیتان تیم ما برای پیکان بازی می کرد همراه او به ایران آمدم. لیگ برتر ایران را با دقت دنبال نمی کنم و شناخت زیادی ندارم ولی بازی های استقلال و پرسپولیس و پیکان را از نزدیک تماشا کرده ام. شما لیگ خیلی خوبی دارید و بازیکنان زیادی از لیگ شما به لیگ های خارجی رفته اند. همین مساله باعث شده تا بازیکنان ایرانی انگیزه خیلی خوبی داشته باشند. تیم ملی شما هم یکی از بهترین تیمهای آسیا به حساب میآید. ایران در رده های سنی و بزرگسالان همیشه خوب نتیجه گرفته است. قبلا کارلوس کی روش سرمربی تیم ملی ایران بود. او این قدرت را داشت تا مسابقات لیگ را تعطیل کند و اردو برگزار کند. کی روش در هشت سال نتایج خیلی خوبی گرفت. الان هم ویلموتس به زمان احتیاج دارد تا شناخت پیدا کند. باید فدراسیون و مردم عزیز ایران از او حمایت کنند.
علیرضا جهانبخش هم مدتی برای NEC بازی می کرد. از او شناختی دارید؟
بله. البته با علیرضا همبازی نبودم ولی او را به خوبی میشناسم. او بازیکن خوب و خوش اخلاقی است که می تواند یک نمونه برای همه جوانان ایرانی باشد. او بسیار زحمتکش است و توانست از لیگ هلند به لیگ برتر انگلیس برود و این یعنی او پنج گام پیشرفت کرده است. می دانم که فعلا برای برایتون بازی نمی کند اما او اهل جنگ است و انشالله زودتر به ترکیب اصلی برسد. علیرضا می داند که چرا در لیگ برتر است و با توجه به شناختی که از او دارم مطمئنم که میتواند به ترکیب اصلی برگردد و بدرخشد.
صحبت پایانی...
می خواهم از افغانستانی های حاضر در ایران هم تشکر کنم. هر وقت در ایران بوده ایم و بازی داشته ایم ما را حمایت کردند و ورزشگاه را پر کردند. چه می بردیم و چه می باختیم، دست از تشویق برنمی داشتند. متاسفانه نشد که بازی های این مرحله خود را در ایران برگزار کنیم اما برای مرحله بعد حتما میخواهم که مسابقاتمان در ایران به انجام برسد تا آنها را از نزدیک ببینیم. خیلی از دوستان من در افغانستان خواسته اند تا به ایران بیایم و بازی هایشان را ببینم و نفراتی را برای تیم ملی انتخاب کنم اما فعلا چنین امکانی وجود ندارد. متاسفانه فدراسیون فوتبال ایران اجازه بازی به مهاجرین افغانستانی در لیگ های یک و دو را نمیدهد. امیدوارم که روزی آنها بتوانند مانند دیگر مهاجرین جهان در لیگ گشوری که درش ساکن هستند بازی کنند. خیلی استقبال خواهم کرد که روزی به ایران بیایم و بازیکنانی را به تیم ملی بیاورم اما به کمک فدراسیون فوتبال ایران احتیاج است.