در جامعه ما هرگاه صحبت از مذاکره و دیپلماسی می شود، صدای مخالف برخی از افراد به آسمان بلند میشود. در نزد این افراد، مذاکره و دیپلماسی تفسیری جز وادادگی نیست و در تضاد با انقلابیگری است. از نظر آنها، کسانی انقلابی به حساب میآیند که نه تنها کمترین تمایلی به مذاکره و دیپلماسی نشان نمیدهند، بلکه ضمن بیان تندترین سخنان، خشنترین رفتار را دارند. این رفتار انقلابی که به آتش به اختیار هم تعبیر میشود و البته چنین برداشتی با نظر مقام معظم رهبری منافات دارد، در برخورد با هموطنان غیرخودی در قالب توهین، تهدید، مباهته، محاکمه، حبس، حمله به تجمعات قانونی و شخصیتها و ... و در برخورد با شهروندان و دولتهای خارجی در قالب برنامه ریزیهای مختلف مانند بالا رفتن از دیوار سفارت خانهها و سرکنسولگریهای خارجی و آتش زدن آنها و توهین و تهدید دولتمردان خارجی و ... نمود پیدا میکند. برای این افراد و مراکز هدایت کننده آنها، منافع ملی کمترین اهمیت را ندارد و برای آنها مهم نیست که این اقدامات ایران را در جامعه بین الملل بدنام کرده و بهانههای گرانبهایی را در دست دشمنان قسم خورده ایران در مسیر ضربه زدن به کشورمان قرار میدهد.
روزی برجام، روز دیگر ۲۰۳۰، روز بعد اف ای تی اف و سی اف تی و ... گرفتار تندرویهای آنها شده و قبل از اینکه چون برجام به ثمر برسد، یا چون ۲۰۳۰ مورد ارزیابی و بحث و بررسی حقوقی و کارشناسی قرار گیرد، قربانی می شوند. تندروها در اقدامات خود ظاهرا از پشتوانه قوی برخوردارند و هرگز نمیتوان تصور کرد که اقدامات آنها با عواقب قانونی مواجه گردد. به جرات میتوان گفت که برجام پیش از به ثمر رسیدن کامل، ابتدا توسط مخالفین داخلی خنثی شد و سپس فردی چون ترامپ با دریافت پیامهای غلط از داخل (ناآرامیهای دی ماه ۱۳۹۶) خروج از آن را آسان یافت. رسانه ملی در این زمینه سنگ تمام گذاشت و با ساخت برنامه های متعدد باصطلاح کارشناسی به تحریف واقعیات پرداخت. تلاشهای رسانه ملی پس از خروج ترامپ از برجام نیز تمام نشد و با پخش سریال گاندو در راستای تحریم وزیر خارجه کشورمان گام برداشت و با تداوم برنامههایی چون «داستان اتم» درصدد شلیک تیر خلاص به برجام است.
با توجه به اینکه در روابط بین الملل قانون جنگل حاکم است و قدرت، حرف اول و آخر را می زند، وجود و تقویت نیروهای نظامی برای هر کشوری از اهمیت حیاتی برخوردار است. طبق دستور خداوند متعال در قرآن نیز «هر نیرویی در قدرت دارید، برای مقابله با دشمنان آماده سازید و با این کار دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید.» با این وجود جنگ در اولویت اسلام قرار نداشته و سیره پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) بخوبی این را نشان میدهد. طبق روایات و اسناد موجود تاریخی، پیامبر (ص)، حضرت علی (ع) و امام حسین (ع) همیشه بدنبال گفت و گو با دشمن برای انصراف از جنگ و خونریزی بودهاند و در مواجهه با اصرار دشمنان برای جنگ، تاکید داشتهاند که آغازگر جنگ نباشند و اولین تیر از سوی آنها شلیک نشود. بنابراین دیپلماسی و مذاکره همیشه و در هر حال جایگاه مهم خود را دارد و هر وقت «پنجره دیپلماسی بسته شود، پنجره جنگ باز میشود» که جمله ای متواتر در عرصه سیاست خارجی و نظامی گری است.
بنابر آنچه گذشت نمیتوان باور داشت که دیپلماسی به معنی وادادگی باشد، چرا که در سایه دیپلماسی و مذاکره میتوان به اهدافی رسید که هرگز با تندروی و جنگ طلبی به دست نمی آیند. نمونه بارز آن برجام و دستاورهای آن است که نه تنها آثار و نتایج تندرویهای سالهای قبل از آن (قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل، پی. ام. دی، تحریمهای هسته ای، قرار داشتن ایران ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد و اجماع امنیتی جهانی علیه ایران و ...) را از بین برد، بلکه ایران را به هدف خود (رسمیت یافتن غنی سازی اورانیوم و پیگیری برنامه صلح آمیز هسته ای) رساند. البته اشاره گردید که برجام قبل از اینکه بطور کامل به ثمر برسد، توسط همانهایی که با تندرویهای خود، ایران را در آستانه جنگ و ویرانی قرار داده بودند، خنثی گردید.
گفت و گو جوهر انسانیت بوده و تفاوت انسان با حیوان را تعریف می کند. گفت و گو روش خاص انسانی و راهی برای اعلام مواضع است و هرگز به معنی تفاهم نیست. تنها افرادی از گفت و گو میهراسند که ضعف روحی داشته و در مورد حقانیت و منطق خود تردید دارند. هر چند اعلام مواضع در گفت و گو میتواند به تفاهم منجر شود، ولی در برخی از مواقع، گفت و گو تنها برای دفع شر به کار گرفته میشود. چنین تاکتیکی میتواند برای گذر از دوران تنش و درگیری، گرفتن بهانه از دست دشمن یا آمادگی بیشتر برای مواجهه با دشمنان، به کار گرفته شود. امروز استکبار جهانی با تبلیغ منفی علیه کشورمان و اعلام مکرر آمادگی برای مذاکره، بدنبال جا انداختن این نگرش است که «ایران اهل مذاکره و گفت و گو نیست»، بنابراین برخورد نظامی با آن اجتناب ناپذیر میباشد. با توجه به قدرت رسانه ای دشمن، چنین تبلیغاتی نهایتا میتواند به اقناع افکار عمومی و اجماع علیه کشورمان منجر شود.
تردیدی نیست که پیگیری اهداف و منافع کشورمان، همیشه مورد توجه دولتمردان و سیاست گذاران کنونی بوده و آنها با علم به اهمیت دیپلماسی و مذاکره در دستیابی به اهداف عالیه نظام، بیشترین تلاش را دارند. با این وجود آنها بخوبی آگاهند که مذاکره بعنوان ابزار دیپلماسی باید در فضایی شکل گیرد که موفقیت آن متصور است. مذاکره و گفت و گو برای ختم جنگ، اعاده صلح و تامین اهداف، معنا می یابد و اگر مذاکره چنین اهدافی را بدنبال نداشته باشد، بی فایده خواهد بود. امروز به گواه دوست و دشمن، زبده ترین و قویترین دیپلمات در راس دستگاه دیپلماسی قرار دارد و جا دارد برای دفع شر دشمنان و رسیدن به اهداف عالیه نظام جمهوری اسلامی، بیشتر از قبل به او اعتماد کرده و مسیر دیپلماسی را برای او باز کرد.
تحریم او توسط آمریکای جنایتکار بخوبی خطر تلاشهای دیپلماتیک او را علیه اهداف شوم استکبار جهانی نشان میدهد. دکتر ظریف با انجام چنین وظیفه خطیر و بسیار دشوار، همانند یک سرباز وطن دوست و همزمان یک فرمانده حاضر در خط اول جبهه جسم و جان و آبرو و اعتبار خود را در دست گرفته و یک تنه به صف دشمن زده است. انصاف و وجدان حکم میکند که از وی تمام و کمال حمایت شود. قلمها و تریبونهای مخالف ظریف هم یقینا این را می فهمند نه اینکه ندانند، اما آنها حتما منافع شخصی و گروهی دارند که در صورت تحقق « برنامه های صلح آمیز ملی»، منافعشان به خطر میافتد.
کارشناس سیاسی
تاریخ انتشار: ۲۳ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۶:۱۸
تنها افرادی از گفت و گو میهراسند که ضعف روحی داشته و در مورد حقانیت و منطق خود تردید دارند. هر چند اعلام مواضع در گفت و گو میتواند به تفاهم منجر شود، ولی در برخی از مواقع، گفت و گو تنها برای دفع شر به کار گرفته میشود. چنین تاکتیکی میتواند برای گذر از دوران تنش و درگیری، گرفتن بهانه از دست دشمن یا آمادگی بیشتر برای مواجهه با دشمنان، به کار گرفته شود.