به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، یکی از ویژگی های دور پیشین انتخابات اراضی اشغالی که فروردین ماه امسال (هفته دوم آوریل) برگزار شد، پیوندی بود که برخی ناظران و تحلیلگران با قرائن گوناگون بین پیروزی «بنیامین نتانیاهو» و تکرار ریاست جمهوری «دونالد ترامپ» برقرار ساختند.
بر اساس این گزاره، موفقیت نتانیاهو در انتخابات «کنست» (پارلمان رژیم صهیونیستی) به نوعی جاده پیروزی ترامپ در انتخابات ۲۰۲۰ را هموار ساخته و نشانه ای از غلبه وی بر رقبای دموکرات به حساب می آید.
ائتلاف نتانیاهو هر چند توانست نسبت به ائتلاف رقیب موسوم به «سفید و آبی» یک کرسی بیشتر به دست آورد اما هرگز قادر به همراه ساختن ۶۱ عضو کنست جهت تشکیل کابینه نشد تا بار دیگر انتخابات در پایان ماه جاری تکرار شود.
بسیاری از ناظران از امکان تکرار ناکامی انتخاباتی برای نتانیاهو سخن به میان می آورند و می گویند در رقابت پیش رو حتی کار برای نخست وزیر افراطی اسرائیل سخت تر از گذشته است.
نتانیاهو برای عبور از تنگناهای پیش رو و جذب آرای دیگر نخبگان سیاسی افراطی همچون «آویگدور لیبرمن» و «نفتالی بنت» وزاری سابق کابینه اش طی ماه های گذشته حملات تجاوزکارانه اش را در سوریه گسترش داد و آن را به جنوب لبنان و حتی عراق کشاند اما پاسخ مقاومت به این اقدامات از نگاه گروهی از تحلیلگران نتایجی معکوس را به بار آورده است.
به همین خاطر، نتانیاهو وعده ای بزرگ و در عین حال بسیار چالش سازی را برای پیروزی در انتخابات مطرح کرده است؛ انضمام بخش هایی از کرانه باختری رود اردن و شمال بحرالمیت به قلمرو رژیم صهیونیستی و در گام دوم اعمال حاکمیت مطلق این رژیم اشغالگر بر شهرک های یهودی نشین در اراضی اشغالی وعده هایی است که نتانیاهو تحقق آن را منوط به تشکیل کابینه اش ساخته و البته با اعتراضات گسترده بین المللی هم مواجه شده است.
وضعیت مبهم نتانیاهو برای پیروزی در انتخابات و تداوم نخست وزیری همچنان که اشاره شد نشانه ای محتمل از شکست ترامپ به حساب می آید؛ رئیس جمهوری که در کاخ سفید برای نتانیاهو سنگ تمام گذاشت و با انتقال سفارت کشورش به بیت المقدس و شناسایی این شهر به عنوان پایتخت اسرائیل، صحه گذاشتن بر حاکمیت صهیونیست ها بر جولان و ... برای بقای نتانیاهو تلاش گسترده ای را صورت داد.
پیوند ترامپ و نتانیاهو تنها نقطه اتصال بین کانون های پوپولیسم و خودرایی سیاسی نبود. بسیاری رخدادهای سیاسی در کشوری چون برزیل را بازتولیدی از ترامپیسم خواندند؛ جایی که در اکتبر سال ۲۰۱۸، «ژایر بولسونارو» نامزد راست افراطی با غلبه بر رقیب خود از حزب چپگرای کارگران ۵۵ درصد آرا را به دست آورد و آغازگر سیاست هایی شد که برخی رسانه های خارجی آن را مسبب جولان پوپولیسم و رخدادهایی چون آتش سوزی های گسترده و عمدی در جنگل های آمازون به منظور استحصال زمین می دانند.
علاوه بر این رخدادها، چند ماه پیش از پیروزی ترامپ، بیش از نیمی از مردم انگلیس به خروج از اتحادیه اروپا رای دادند. سپس پوپولیست ها در کشورهایی چون هلند و اتریش در چارچوب احزابی موسوم به «برای آزادی» و «آزادی» توانستند در انتخابات پارلمانی بروز بیشتر یابند. در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۷ فرانسه نامزد راستگرایان افراطی باز هم مقابل نامزد لیبرال ها دست به قدرتنمایی زد. هر چند در این کشورها پوپولیست ها نتوانستند به دولت راه یابند اما در انتخابات سراسری سال ۲۰۱۸ ایتالیا، «جنبش پنج ستاره» این سد را شکست و با شمار بالای کرسی های خود پایش را به کابینه باز کرد. همچنین در انتخابات سال ۲۰۱۷ آلمان پوپولیست ها در چارچوب حزب «آلترناتیو برای آلمان» برای اولین بار توانستند به «بوندستاگ» (پارلمان فدرال) راه یابند.
در انتخابات پارلمان اروپا هم که اواخر بهار امسال برگزار شد برای اولین بار احزاب راست و چپ میانه اکثریت خود را در از دست دادند و احزاب موسوم به ملی گرا و سبز به پیروزی های خیره کننده ای دست یافتند.
تازه ترین نشانه برای قدرتمایی پوپولیست ها، دستیابی «بوریس جانسون» به نخست وزیری در انگلیس بود که اوایل مردادماه با رای اعضای حزب «محافظه کار» به دست آمد. مشی سیاسی جانسون و سابقه جنجالی وی در مناصبی چون شهرداری لندن باعث شد تا برخی وی را «ترامپ بریتانیا» خطاب کنند خصوصا اینکه به واسطه پافشاری جانسون بر پیشبرد «برگزیت» و خروج از اتحادیه اروپا حتی بدون توافق، رئیس جمهوری آمریکا از وی اعلام حمایت و رضایت کرد.
همزمان با چالش هایی که نتانیاهو برای تداوم حضور در راس کابینه صهیونیستی با آن مواجه شده، جانسون نیز با مشکلات بزرگی در لندن دست و پنجه نرم می کند.
مصوبه اخیر پارلمان انگلیس پیش از تعلیق چندهفته ای آن مهمترین وعده جانسون یعنی تحقق برگزیت را با مشکلات بزرگی مواجه ساخته و حتی دادگاه عالی اسکاتلند در خصوص تعلیق پارلمان نخست وزیر را به گمراه سازی ملکه متهم کرده است. در این شرایط برخی اصرار جانسون بر جدایی از اتحادیه در موعد مقرر یعنی کمتر از دو ماه دیگر را حتی دربردارنده خطراتی چون استیضاح یا دادگاهی شدن نخست وزیر می دانند.
مضاف بر این رویدادها می توان به برکناری «جان بولتون» سومین مشاور امنیت ملی ترامپ اشاره کرد که از نگاه برخی ناظران نشانه ای از عقب نشینی رئیس جمهوری آمریکا از مواضع خودسرانه و افراطی به شمار می آید.
هر چند خیزش و کنش پوپولیست ها و نیز راستگرایان افراطی در نقاط مختلف جهان از فیلیپین تا برزیل را نمی توان همپیوند با ترامپیسم به شمار آورد اما آنچه مشخص است عوام گرایی بخش مهمی از مشی سیاسی رئیس جمهوری آمریکا به شمار می رود که در کنار یکجانبه گرایی، هنجارگریزی و غوغاسالاری مولفه های ترامپیسم را تشکیل می دهد.
رخدادهای اخیر برای برخی به منزله خاموش یا کم رمق شدن تدریجی چراغ های ترامپیسم است که طی سال های اخیر در بخش های مختلفی از جهان نگاه بسیاری را به خود خیره ساخته بود.