تاریخ انتشار: ۲۴ شهریور ۱۳۹۸ - ۰۸:۴۷

تهران- ایرنا- سهیلا جلودارزاده می گوید: در سال‌ های اخیر بارها نقدها و اعتراضات شدید این واعظ مشهور علیه دولت و مجلس در رسانه‌ها مطرح شده است و موضوع تاختن او به رئیس جمهور و مجموعه دولت و همچنین حمله به نمایندگان مجلس، موضوع تازه‌ای نیست. باید بگویم که خودِ همین سخنان آقای پناهیان، باعث می‌شود تا در جامعه همان دو قطبی شکل گیرد که خود او نسبت به آن‌هم انتقاد دارد.

در گزیده ای از گفت وگوی روزنامه همدلی با سهیلا جلودارزاده نماینده مجلس می خوانیم:‌
نظر شما درباره سخنان تند و تهمت‌هایی که علیرضا پناهیان نسبت به رئیس جمهور روا داشته است چیست و آیا کسی می‌تواند در تریبون نماز جمعه چنین سخنانی را نسبت به رئیس جمهور قانونی کشور مطرح کنند؟
به‌ عنوان یک شهروند و یک نماینده مجلس سخنان آقای پناهیان را به هیچ وجه قبول ندارم و به عنوان یک فرد مسلمان این رفتار و این‌گونه سخنان را در تریبون نماز جمعه نمی‌پسندم. اصلا بیایید به علیرضا پناهیان به عنوان یک فرد مسلمان نگاه کنیم، یعنی خارج از اینکه چه کسی است و از چه موضعی سخنرانی می‌کند تنها به‌ عنوان یک مسلمان او را مد نظر خود قرار دهیم. من به‌عنوان یکی از مخاطبان این منبری معروف انتظار دارم که ایشان طبق آنچه در اسلام از اخلاق گفته‌اند، عمل کند. این حرکت پسندیده‌ای نیست که به رئیس جمهور تهمت بزنیم یا به او فحاشی کنیم. این کار نه تنها اخلاقی نیست؛ بلکه هیچ اصل قانونی به ما چنین اجازه‌ای نمی‌دهد که از تریبون بسیار ارزشمند و مهمِ نماز جمعه به منتخب قانونی مردم تهمت و توهین بکنیم. هنوز برایم سوال است که آیا ایشان و دیگر هم‌فکرانش از این همه حمله و تخریب علیه دولت و از همه مهم‌تر مجلس خسته نشده‌اند؟

هدف پناهیان و به قول شما هم‌فکرانش از تخریب حسن روحانی و همچنین نمایندگان مجلس چیست؟
یکی از اهداف اصلی تخریب دولت و نمایندگان مجلس، به‌خاطر نزدیک شدن به انتخابات مجلس است. قصد دارند با تخریب نمایندگان مجلس و دولت و اقدامات دولت، اعتماد مردم به آنها را خدشه‌دار کنند تا بتوانند از این طریق کاندیداهای خود را معرفی کنند. این اقدام به هیچ وجه کار پسندیده‌ای نیست. یادمان نرفته که حضرت امام (ره) در واکنش به انتقادهای تندی که علیه دولت و مجلس شورای اسلامی وقت طرح می‌شد، آن سخن مهم و طلایی را به زبان آوردند و گفتند؛ «مجلس در راس امور است» و همچنین تاکید نمودند که مخالفت با ارگان‌هایی که در جمهوری اسلامی است، مخالفت با اسلام است و موجب تباهی این کشور و این ملت خواهد شد. خب با توجه به این سخن، وقتی آقای پناهیان می‌گوید؛ رئیس جمهور حسن روحانی تقوای سیاسی ندارد و از سوی دیگر در نقد نمایندگان مجلس، به صراحت می‌گوید «مجلس آدم نیست» دیگر چه چیزی باقی می‌ماند؟ این گونه حرف زدن و ارگان‌های مردمی و مهم نظام را زیر سوال بردن، موجب بی‌اعتمادی مردم نسبت به دولت و مجلس است.
اعتقاد تخریب‌کنندگان دولت بر این است که در حال نقد سازنده هستند در حالیکه در سخنانشان نوعی حمله دیده می‌شود. به نظر شما فرق این‌ گونه حملات با انتقاد در چیست و منتقدان به عملکرد دولت چگونه باید رفتار کنند؟

پناهیان برای توجیه حملات خود به حسن روحانی بر این باور است که رفتار و عملکرد روحانی باعث دو قطبی کردن جامعه و ذلیل کردن یک قطب و عزیز کردن قطب دیگر شده است، آیا شما با این سخنان ایشان موافق هستید؟
باید بگویم که خودِ همین سخنان آقای پناهیان، باعث می‌شود تا در جامعه همان دو قطبی شکل گیرد که خود او نسبت به آن‌هم انتقاد دارد.

به نظر شما چرا پناهیان چنین سخنانی غیرمتعارف و تندی را نسبت به روحانی می‌زند؟
در سال‌ های اخیر بارها نقدها و اعتراضات شدید این واعظ مشهور علیه دولت و مجلس در رسانه‌ها مطرح شده است و موضوع تاختن او به رئیس جمهور و مجموعه دولت و همچنین حمله به نمایندگان مجلس، موضوع تازه‌ای نیست. شما بهتر از من یادتان هست که آقای پناهیان در سخنان تندِ خود در نقد نمایندگان مجلس که به طرح شفافیت آرا رای نداده بودند، نمایندگان ملت را با ادبیاتی که دور از شان یک روحانی است مورد خطاب قرار داد. اگر آقای پناهیان درد مردم را داشت، بهتر بود از طریق مراجع قانونی پیگیر این مساله باشد و علیه نمایندگان مجلس اقامه دعوی کند. در حالی که نه تنها این کار را نکرد بلکه نمایندگان ملت را «جاهل» و «احمق» خواند. او همچنین در بخشی دیگر از سخنانش، خطاب به نمایندگان ملت گفت: «غلط کردید. رای‌ات را بگو به چی رای دادی به چی رای ندادی. غلط می‌کنید شما بر اساس عقاید رای بدهی، بر اساس کار کارشناسی باید رای بدهی. و من می‌خواهم بدانم تو برای چی رای دادی. آی مجلس شورای اسلامی آدم باش. کی به شما حق داده شفاف رای ندهی!؟ کی به شما حق داده شفاف رای دادن را تفتیش عقاید بدانی!؟ رای بر اساس کار کارشناسی! چی را از ملت دارید پنهان می‌کنید؟». به نظر من این ادبیات دور از شان یک روحانی اسلامی و مسلمان است.