ایرنا: آقای پناهیان، منبری مشهور به تازگی اتهاماتی را به رییس جمهور مبنی بر دوقطبی کردن جامعه وارد کرده است. نظر جنابعالی درباره این حرف ها چیست؟
آملی: جملاتی که آقای پناهیان به کار می برد بهداشتی نیست. ایشان از الفاظی استفاده می کند که واقعا محل نقد و تعجب و تامل است. نکته اول این که آقای پناهیان باید خوب یاد بگیرد چگونه حرف بزند.
نکته دوم این که، چون ایشان در موقعیت های رسمی سخنرانی می کند صحبت های او در آن بستری که دارد حرف می زند معنای ثانویه ای هم پیدا می کند. در واقع قدرتی که پشت ایشان است پیامی برای جامعه دارد که سخنان آقای پناهیان به صورت مضاعف آن پیام را منتشر می کند. این پیام این است که ما با قدرت حرف می زنیم، به هر کسی بخواهیم هر اهانتی می کنیم، به هر کس بخواهیم هر تعرضی می کنیم و در عین حال از هر گونه تنبیه فکری و اخلاقی و سایر تنبیهات مصون هستیم.
سومین نکته این است که فضای دوقطبی موجود را اتفاقا همان جناحی ایجاد کرده که آقای پناهیان منتسب به آن است. اجازه دهید تحلیل کنم. نظام جمهوری اسلامی؛ هم جمهوری است هم اسلامی. متعلق به مردم است و قوانین آن باید متاثر از احکام شرع باشد؛ در عین حال این قوانین نباید خلاف خواست مردم باشد.
معنای جمهوری اسلامی به هرحال این است که اگر شرع و اسلام بخواهد ناظر بر جمهوریت باشد مجتهدانی که قرار است این قواعد شرعی را تعریف کنند باید برگزیده مردم باشند. در قانون اساسی هم تلاش بسیار شده بین این جمهوریت با اسلامیت، یک تلازم، توافق و ملایمتی صورت گیرد. این شخصیت حقوقی جمهوری اسلامی است. اما شخصیت حقیقی که ما با آن مواجه هستیم که جناحی از حاکمیت که دارای مناصب انتصابی است آن قدر در لاک خود فرو رفته و نسبت به ملاحظات و مطالبات و حقوق بخش انتخابی حاکمیت بی تفاوت شده که نه تنها ایجاد یک دوقطبی کرده بلکه دیواری بین خود و مردم کشیده که از دیوار چین هم قطورتر است.
ایرنا: این دوقطبی که می گویید بین چه طیف هایی است؟
آملی: بین یک قرائت خاص از دین با مردم. این آقایان خود را نمایندگان دین می دانند در حالی که بین متدینین و دین مرزی وجود ندارد. این حضرات چنان در لاک قطبی خود فرو رفته اند و آن قدر خویشتن را مصون از هر انتقاد و پیگردی می دانند که هر چه بخواهند می کنند از مسائل کلان کشور در سیاست داخلی و خارجی گرفته تا مسائل ریز.
شاهدیم در سال ۹۲ و ۹۶ مردم صریحا به صلح و توسعه رای دادند اما این جریان به طرق مختلف در مقابل این خواست مردم مقاومت کرده و کشور را تا آستانه درگیری های نظامی پیش برده است. در فضای فرهنگی مردم خواهان گشودگی هستند اما ناظر مقاومت این جریان هستید. به ویژه در شهری مانند مشهد، افرادی هستند که هر گونه می خواهند تصمیم می گیرند و آن را به اجرا می گذارند و جلوی موسیقی و گشایش فرهنگی را می گیرند. در مسائل اقتصادی می بینید با این که بخش اعظم اقتصاد کشور در اختیار نهادهای انتصابی و ۸۰، ۹۰ درصد نابسامانی های اقتصاد کشور زیر سر این نهادهاست ولی هیچ گونه پاسخگویی ای هم به مردم ندارند.
این دوقطبی موجود را جناح خود آقای پناهیان ایجاد کرده است. البته فضای دو یا چند قطبی بد نیست و اگر در جامعه ای چند جناح با مواضع تعریف شده باشند باعث ارتقای شناخت و آگاهی جامعه می شود مشروط بر این که فصل الخطاب مردم باشند و مردم تصمیم بگیرند که کدام قطب را انتخاب کنند. دو قطبی زمانی بد است که وقتی یک قطب با رای منفی جامعه روبرو می شود نه تنها اختیاراتش در حوزه قدرت سیاسی و اقتصادی کاهش نمی یابد، بلکه بیشتر هم می شود. قطبی که رایش را از مردم دریافت نمی کند در موقعیتی قرار می گیرد که می تواند سوار بر رای مردم شود و آن را تحت تاثیر قرار دهد.
مثلا درباره آقای پناهیان. اصلا هویت و سابقه این آقا چیست؟ کدامیک از مردم تصمیم گرفته اند که ایشان بتواند از بالاترین سطح تریبون ها استفاده و به مردم هر چه می خواهد بگوید؟ ایشان از همان قطبی است که به مردم پاسخگو نیست و می تواند به راحتی، احمدی نژاد را به عرش برد و بعد هم او را به روی فرش بیاورد.
دوقطبی حال حاضر را کسانی ایجاد کرده اند که دارای حصاری آهنین هستند و به هیچ کس هم پاسخگو نیستند. حصاری که مردم نمی توانند وارد آن شوند یا درباره آن نظر دهند. وقتی این حصار کشیده شود عده ای که خارج این دیوار ایستاده اند قطب دیگری را تشکیل می دهند.
قطب دیگر اصلاح طلبان هستند. اصلاح طلبان هم دچار نقایص و ضعف هایی هستند. اما اصلاح طلبان چه ضعیف و چه قوی، خطاکار یا درستکار؛ قدرت وقتی دستشان می افتد که مردم به آنها رای دهند. روزی ممکن است با رای مردم در مصدر کار باشند روز دیگر نباشند. الان هم که در مصدر قدرت نیستند.
آقای روحانی گفته به مطالبات زنان باید رسیدگی کرد. ایشان البته خودش هم می داند که توان برآورده کردن این خواسته ها را ندارد. اما چه کسانی این مطالبات جامعه را نادیده می گیرند؛ قطبی که داخل همان حصار آهنین ایستاده است. این جریان بدون هیچ توجیه قانونی از حضور زنان در ورزشگاه ها جلوگیری می کند، جلوی برگزاری کنسرت در خراسان را می گیرد، نامزدهای رییس جمهوری و مجلس را از نفر دوم نظام یا همان مرحوم هاشمی تا نمایندگان وقت مجلس را رد صلاحیت می کند و اجازه استفاده از برخی وسایل حمل و نقل را به زنان نمی دهد.
آقای پناهیان و برخی دیگر گویی صدا و سیما و رسانه های عمومی کشور را اجاره صدساله کرده اند. هر وقت و به هر فرد که دلشان می خواهد از مراجع گرفته تا فلان هنرپیشه سینما و طبقات میانی جامعه، هر چه دوست دارند می گویند.
این دوقطبی سازی عایق را اتفاقا آقای پناهیان و گروهشان ایجاد کرده اند، عایق از این جهت که مردم به درون آنها راهی ندارند.