روستای عسلویه در سواحل خلیج فارس را تا چند دهه پیش کمتر کسی میشناخت و حتی نام آن را شنیده بود اما با شروع ساخت و سازها در این منطقه، بعدها به پایتخت انرژی ایران شهرت گرفت و حالا کمتر کسی است که عسلویه را نشناسد.
تبدیلشدن از روستایی کوچک و گمنام به پایتخت انرژی ایران مسیر آسانی نبود و ایران باید این منطقه را آماده پذیرش گازی میکرد که از دل دریا استخراج میشد. در واقع عسلویه قرار بود پشتیبان خشکی بزرگترین میدان گازی جهان باشد. کار آنجا سخت میشد که ایران در این میدان تنها نبود و همسایه جنوبی با سرعتی سرسامآور رویش آهن و فولاد را در گنبد شمالی(نام میدان پارس جنوبی در طرف قطر) رقم میزد. قطر کار بهرهبرداری و سخت را زودتر از ایران و به پشتوانه شرکت های بزرگ بینالمللی آغاز کرده بود.
البته آن زمان هنوز از تحریمهای سخت بر صنعت نفت ایران خبری نبود و فاز یک این میدان را شرکت توتال توسعه داد. برداشت گاز ایران از میدان گازی پارس جنوبی در سال ۱۳۸۱ شمسی (۲۰۰۳ میلادی) با بهرهبرداری از فازهای ۲ و ۳ به ۵۶ میلیون مترمکعب در روز رسید.
اما با روی کار آمدن دولت احمدی نژاد و مواضع تند بینالمللی این دولت، کم کم سر و کله تحریمهای نفتی نیز پیدا شد. ابتدا شرکتهای نفتی یکی یکی از ایران رفتند. در این میان همکاری برخی شرکتهای ایرانی که با توتال همکاری کرده بودند توانستند تا حدودی جای خالی این شرکتهای بزرگ نفتی را پر کنند اما از آنجا که تجربه کافی نداشتند، سرعت کار پایین آمد و کم کم قطر از ایران در برداشت گاز جلو افتاد.
جا ماندن ایران از طرف قطری آنجا سرعت بیشری گرفت که تحریمها به فروش تجهیزات صنعت نفت رسید و عملا توسعه فازهای پارس جنوبی با کندی همراه شد.
از همین رو اگر چه تولید گاز ایران از پارس جنوبی تا سال ۱۳۸۸ به ۲۸۵ میلیون مترمکعب در روز رسیده بود اما در سال ۸۹ تعریف طرحهایی موسوم به فازهای ۳۵ ماهه باعث شد تا اولویتبندی در توسعه پارس جنوبی به فراموشی سپرده شود. پراکندگی منابع مالی و نیروی انسانی در این طرحها باعث شد تا شاهد افزایش ظرفیت تولید گاز از این میدان مشترک در سمت ایران نباشیم اما در سال ۹۲ با اولویتبندی فازها و تمرکزدهی به بهرهبرداری سریعتر از فازهای با پیشرفت فیزیکی بالاتر، رفته رفته فازهای ۱۲ و ۱۵ و ۱۶ به مدار بهرهبرداری وارد شدند و در سال ۱۳۹۵ ظرفیت تولید گاز ایران از میدان مشترک پارس جنوبی به ۴۵۳ میلیون مترمکعب رسید.
توسعه در پارس جنوبی با سرعت ادامه پیدا کرد و با بهرهبرداری همزمان از فازهای ۱۷ و ۱۸، ۱۹ و ۲۰ و ۲۱ در بهار سال ۹۶ رکورد تولید ۵۷۰ میلیون مترمکعب در روز و با بهرهبرداری از سکوهای A و C فاز ۱۴ در سال ۹۷ ظرفیت تولید ۶۱۰ میلیون مترمکعب در روز از این میدان برسد.
این امر سبب شد تا چراغی که در ابتدا در طرف ایران کم نور بود و فقط سوسو میزد با تندتر شدن روند توسعه این میدان مشترک، نور آن نیز پررنگتر شده و در ادامه مسیر، تلالو آن از قطر نیز پیشی بگیرد.
بیژن زنگنه نیز در این مورد در جلسه دیروز در جلسه ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی با بیان اینکه با تکمیل فازهای پارس جنوبی برای نخستین بار میزان برداشت روزانه ایران از میدان مشترک گازی پارس جنوبی، از قطر پیشی خواهد گرفت، گفته که بر این اساس تولید گاز روزانه ایران از این میدان به حدود ۷۹۰ میلیون متر مکعب در برابر تولید ۶۲۰ میلیون مترمکعبی قطر خواهد رسید.
وی تاکید کرده که در حوزه تکمیل میدان گازی پارس جنوبی با اتمام طرحهای دردست اقدام، دستیابی به تولید ۷۵۰میلیون مترمکعب گاز مقدور شده و تا پایان سال ۱۳۹۸، فازهای ۲۲ تا ۲۴ و ۱۳ به طور کامل تکمیل خواهند شد و بخش دریای فاز ۱۴ نیز تکمیل میشود که بدین ترتیب تولید از این فازها ۷۵ میلیون مترمکعب در روز افزایش خواهد یافت.
در حال حاضر ظرفیت تولید ایران از میدان مشترک پارس جنوبی ۶۶۰ میلیون متر مکعب در روز است . اکنون هر کدام از فازهای ۱۳ ،۱۴ و ۲۲ تا ۲۴ پارس جنوبی روزانه ۲۸ میلیون متر مکعب گاز تولید میکنند و تا پایان سال و بهرهبرداری کامل از این فازها که هر کدام معادل دو فاز تعریف شده پارس جنوبی هستند، تولید از این سه فاز دو برابر خواهد شد.
البته با وجود آنکه پالایشگاههای فازهای ۱۳ و ۲۲ تا ۲۴ به طور کامل به اتمام رسیده اما پالایشگاه فاز ۱۴ آماده نیست و گاز استحصال شده از سکوهای این فاز به پالایشگاه فاز ۱۲ برای فرآورش ارسال میشود.
با بهرهبرداری از این فازها تا پایان سال، پرونده توسعه این میدان به جز فاز ۱۱ بسته خواهد شد. فازی که بیش از برداشت گاز با هدف نگهداشت تولید و جلوگیری از افت فشار تعریف شده است اما با بازگشت تحریمها و خروج توتال از قرارداد و حالا نیز کارشکنی شرکت چینی در انجام تعهدات، قرار است توسط شرکتهای ایرانی توسعه داده شود. چشمانداز تعریف شده برای فاز اول توسعه نیز سال ۱۴۰۰ عنوان میشود.
نگهداشت تولید در پارس جنوبی از آنجایی دارای اهمیت مضاعف است که بدانیم مخزن مشترک این میدان، پس از بیش از ۳ دهه بهرهبرداری توسط قطر و دو دهه بهرهبرداری توسط ایران، به سمت افت فشار رفته و آثار افت فشار گاز در بخشهای مختلف این میدان در حال نمایان شدن است و اگر بهرهبرداری تخصصی از فازهای توسعه یافته پارس جنوبی که هزینههای ملی بسیاری برای توسعه آنها صرف شده و ظرفیت مهمی برای تأمین انرژی کشور هستند، صورت نگیرد، در سالهای پیش رو با چالش نگهداشت تولید و یا شاید حتی افت تولید از این میدان مشترک مواجه خواهیم بود.
نکته مهم دیگری که ارزش پیشی گرفتن ایران از بیشتر میکند این است که نگاهی به نقشه میدان مشترک پارس جنوبی نشان میدهد تنها حدود یک سوم از مساحت میدان در آب های ایران قرار دارد و دو سوم مساحت در آب های قطر قرار گرفته است. در واقع ایران با وجود آنکه فضای کمتری برای توسعه و حفاری چاه ها و نصب سکوها در اختیار داشت اما توانسته تولید روزانه خود را از رقیب و همسایه بیشتر کند.
البته همچنان ایران به دلیل عقبماندن د ربرداشت گاز طی سالهای ۸۵ تا ۹۲، در تولید تجمعی گاز از پارس جنوبی، از قطر عقبتر است.
میدان مشترک گازی پارس جنوبی، با دارا بودن۱۴/۲ هزار میلیارد متر مکعب گاز درجا (معادل ۸ درصد کل ذخایر گاز جهان و ۴۷درصد ذخائر گاز شناخته شده کشور)، ۱۹ میلیارد بشکه میعانات گازی، ۷.۵ میلیارد بشکه نفت خام در لایههای نفتی و وجود بزرگترین منبع هلیوم، از نظر ارزش اقتصادی دارای جایگاه بینظیر و منحصر به فردی در اقتصاد ملی کشور است.