تهران- ایرنا- آینده تحولات سیاسی در افغانستان با توقف مذاکرات صلح میان طالبان و کاخ سفید مبهم و پیچیده تر از قبل شده است. تحلیلگران دلیل بخشی از این شرایط را به نامشخص بودن رویکردهای دولت «دونالد ترامپ» در قبال کابل مربوط می دانند.

به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، در حالی که تا زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری افغانستان کمتر از یک ماه دیگر فرصت باقی مانده، تحولات در این کشور هر روز پیچیده تر از قبل می شود. به طور کلی در یک ماه گذشته روندها در این کشور که برای ده ها سال درگیر جنگ و نزاع بود، مبهم تر شده است. همه تلاش ها تاکنون نتوانسته است اندکی از خشونت ها در این کشور کم کند. حتی روز سه شنبه انفجار در دو استان این کشور که یکی از آن ها در نزدیکی تجمع انتخاباتی حامیان «اشرف غنی» رئیس جمهوری این کشور رخ داد موجب کشته و زخمی شدن ده ها نفر شد.

تاچندی پیش این امیدواری به وجود آمده بود که با خروج نیروهای آمریکایی و توافق میان طالبان و واشنگتن به تدریج روندهای دموکراتیک و برقراری آرامش در این کشور دست یافتنی تر می شود. به یکباره اما ترامپ این کور سوی امید را هم برای مردم این کشور نابود ساخت. وی با لغو دو دیدار مستقیم در کمپ دیوید واشنگتن با نمایندگان گروه طالبان و دولت مرکزی در کابل، درواقع همه رشته هایی را که در بیش از یک سال قبل بافته شده بود، پنبه کرد.

اگرچه برخی رسانه ها خط مشی های طالبان را در دوره اخیر به ویژه پس از لغو دیدار با رئیس جمهور آمریکا، بدون برنامه و توام را آشفتگی ارزیابی می کنند، اما تحلیلگران اعتقاد دارند تا به این مرحله طالبان به بسیاری از اهداف خود دست پیدا کرده  و حتی سیاست های واقع بینانه تری را نسبت به مسائل در افغانستان پیدا کرده است.  

به اعتقاد کارشناسان نکته مهم آن است که این گروه توانست در عرصه عمل خود را به عنوان بازیگری مهم حتی در اندازه های دولت مرکزی به تثبیت برساند. طالبان در سال های اخیر به ویژه در بیش از ۱۰ دیداری که نمایندگان آن با «زلمای خلیلزاد» نماینده ویژه کاخ سفید در امور افغانستان داشتند، به صورت رسمی خود را به عنوان بخشی از واقعیت موجود در سپهر سیاسی افغانستان مطرح کرد. بر این اساس هیچ یک از بازیگران و قدرت های جهانی در هر روند صلحی دیگر نمی تواند طالبان را نادیده بگیرد.

از سوی دیگر در همین دوره و در طی مذاکرات دوحه، طالبان توانست مانع حملات هوایی ایالات متحده علیه خود شود و به تدریج سیطره خود بر حداقل نیمی از افغانستان را تحکیم کرد؛ حال آنکه امتیازی را به طرف آمریکایی نداد و حتی به اقدامات خشن و حملات خود در سرتاسر این کشور ادامه داده است.

اکنون پس از لغو دیدار ترامپ با طالبان، رسانه های غربی از سفر نمایندگان این گروه به مسکو و تهران و احتمالا سپس چین خبر می دهند. اگرچه موقعیت ایران و روسیه با آمریکا متفاوت است و این کشورها هیچ نیروی نظامی را در خاک افغانستان برای تاثیرگذاری ندارند اما به نظر می رسد طالبان به دنبال مذاکره با دیگر قدرت های دارای نفوذ در افغانستان است تا بر کاخ سفید و شخص رئیس جمهوری این کشور فشار وارد کند تا احتمالا واشنگتن به آغاز دوباره مذاکرات روی بیاورد.   

نمایندگان طالبان در مسکو اعلام کردند حاضر به ادامه گفت وگو با واشنگتن و اجرای مفاد قراردادی هستند که پیش از این بر سر آن با خلیلزاد توافق شده بود.

بی برنامگی ترامپ در افغانستان 

در طرف مقابل اما رویکرد ایالات متحده هم نسبت به تحولات این کشور نامشخص است. در حالی که کاخ سفید در  یک سال گذشته حجم گسترده ایی از ظرفیت دیپلماتیک خود در افغانستان را به صلح با طالبان معطوف کرده بود اما دیدارهای متعدد با گروه طالبان که حدود ۱۰ بار آن در دوحه قطر رخ داد، نتوانست به نتیجه مثبتی منجر شود.

به نظر می آمد در آخرین دیدار دو طرف بر یک برنامه زمانی برای خروج تدریجی نیروهای آمریکایی در مقابل برخی تعهدات امنیتی و سیاسی طالبان به توافق رسیده بودند؛ اما تصمیم ترامپ برای قطع همه این تلاش ها و لغو دیدارها تقریبا همه تلاش ها را ناکام گذاشته است. روزنامه «لس انجلس تایمز» در گزارشی بر این باور است که اگرچه دیدار ترامپ با طالبان در کمپ دیوید یک اشتباه بود اما تعلیق مذاکرات و توقف تلاش های دیپلماتیک اشتباهی بزرگتر است.

طبق تحلیل فوق مذاکرات با طالبان می توانست به این تحول مهم منجر شود که طالبان به مذاکره مستقیم با دولت کابل رضایت دهد و در نهایت مذاکره بین الافغانی را کلید بزند. در این شرایط پیش بینی می شد که طالبان تعهداتی را در چارچوب تقسیم قدرت بپذیرد؛ رعایت حقوق زنان را قبول کند و به تدریج در زمینه امنیت و مقابله با تروریسم گام های بیشتری را بردارد.

این گزارش افزود: با اینکه هیچ تضمینی وجود ندارد که طالبان تعهداتی را بپذیرد اما مذاکره مستقیم از جمله فرصت های محدود آمریکا پس از ۱۸ سال حضور در افغانستان بود که ارزش امتحان کردن را داشت. در واقع حق با ترامپ بود که پس از حدود دو دهه دخالت نظامی در افغانستان، باید با طالبان مذاکره کند تا بتواند در مسیر کاهش حضور نظامی در افغانستان گام بردارد. اما توقف مذاکرات از سوی رئیس جمهوری نشان داد که ترامپ ظرفیت و صلاحیت کافی برای موفقیت در دستیابی به اهداف سیاست خارجی را ندارد.

اگرچه برخی کارشناسان انجام این دیدارها درست در سالگرد اتفاق حادثه ۱۱ سپتامبر با گروهی را که آن ها هم در وقوع حملات به برج های تجارت جهانی در سال ۲۰۰۱ دخالت داشتند، اقدامی نابجا دانسته اند اما بحث دوم یعنی پیگیری مذاکرات مستقیم را حرکتی مثبت ارزیابی کردند. نشریه «نیو یورکر» آورده است به دلایل گوناگون دیپلماسی در آمریکا حامیان زیادی دارد. «اندرو وایلدر» کارشناس مسائل افغانستان و معاون موسسه برنامه صلح در آسیا بر این باور است که نباید این واقعیت را نادیده گرفت که پس از ۱۸ سال مشخص شده است که شکست نظامی طالبان به وسیله ایالات متحده و نیروهای امنیتی افغانستان گزینه واقع بینانه ای نیست.

عجله ترامپ برای به سرانجام رساندن چالشی که وی آن را اقدامی بی نتیجه عنوان کرده بود، تردیدها در مورد آینده افغانستان را افزایش داده است. برخی تحلیلگران سیاست خارجی کاخ سفید را در شرایط کنونی به مذاکره آمریکا با طالبان وابسته می دانند و برخی دیگر می گویند اگر این مذاکره صورت نگیرد ایالات متحده باید به صورت یکجانبه از افغانستان بیرون بیاید.

نشریه فوق با اشاره به بی برنامه بودن سیاست خارجی دولت ترامپ در پایان با نگاهی انتقادی نسبت به خط مشی و رفتار وی آورده است ترامپ پس از لغو دیدار و مذاکره با طالبان برای بازی گلف به باشگاه شخصی اش رفت تا برای یک بار دیگر در دوره ریاست جمهوری در یکی از ۱۷ باشگاه گلف خود تفریح کند.