حرکات صلاح درست مثل «رابرت جانسون» (موسیقیدان آمریکایی و برجسته سبک بلوز)، در ابتدا به عنوان یک فوتبالیست حرفهای اما خام، نویدبخش شگفتیهای زیادی بود اما زمانی که برای نخستین بار زیر روشناییهای شهری بزرگ و پرتبوتاب فرصت عرضه اندام پیدا کرد، ناکام از درخشش با احساسی خفگی مجبور به انتخاب مسیری دیگر برای رسیدن به اوج شد.
اما با وجود اینکه معامله صلاح با شیطان در غیبت رمزآلود و یکساله وی انجام شد، داستان وی در فلورانس گوشبهگوش شد؛ داستانی که در انگلیس مدتی طول کشید تا روی بورس بیاید و تا پیش از نخستین کفش طلای لیگ برتری وی زیاد به چشم انگیسیهای مغرور نیامد.
زمانی که او در ابتدا چلسی را به مقصد فیورنتینا و سپس آ.اس رم ترک کرد، درست شبیه بازیکنی بود که اعتماد به نفسش را جایی گم کرده باشد؛ او در افسی بازل در کانون توجهات قرار گرفته بود اما با وجود تلاش فراوان، انتقال ژانویه ۲۰۱۴ وی به لیگ برتر انگلیس به هیچ عنوان شبیه تِیکآف هواپیما و جهش به سوی موفقیت نبود.
و در حالی که اغلب دوران حضور صلاح در رم را به عنوان نقطه عطف دوران فوتبالی وی میپندارند اما حقیقت این است که مرد مصری پیش از اقدام «رودی گارسیا» برای انتقال وی به پایتخت ایتالیا، روی ریل ستاره شدن قرار گرفته بود.
ریسک حقیقی در مورد به "صلاح" بودن استفاده از صلاح ۶ ماه قبل از آن توسط «وینچنزو مونتلا» انجام شد؛ کسی که حضور سه ساله وی در فلورانس نه تنها منسجمترین و کمنوسانترین دورههای تاریخ باشگاه لقب گرفت بلکه شهرتی را برای مرد ایتالیایی به واسطه در اختیار گذاشتن سکوی پرتاب برای طردشدگان خارجی به منظور احیایی فوتبال رو به زوال آنان، به همراه آورد.
در تیمی پر از طردشدههای خارجی همه چیز به صلاح بستگی داشت تا خود را از آنان جدا کرده و ثابت کند که او هم یکی از قمارهای از پیشبازنده باشگاه نیست؛ زمان آن فرا رسیده بود تا صلاح آستینهای خود را بالا زده و نشان دهد محمد صلاح برای چه به دنیا آمده است...
او که با قراردادی که قرار بود ۱۸ ماهه و قرضی باشد، کوچکترین درنگی برای به پرواز درآمدن، نکرد و با نفوذ از راست در نخستین بازی خود برای بنفشپوشان، قفل دروازه ساسولو را برای اولین بار در آن بازی شکست؛ اگر حالا به آن لحظه نگاهی بیاندازید به وضوح صدای آژیر خطر را خواهید شنید...
او روند خوبش را با به ثمر رساندن ۹ گل در ۲۶ بازی ادامه داد؛ آماری که در حال حاضر متوسط به نظر میرسد اما در عین حال گواهی بر استانداردهای وی در آن زمان محسوب میشود؛ گلهایی که در برابر تیمهایی همچون اینترمیلان، یوونتوس، تاتنهام و در سه تورنمنت متفاوت و در عرض یک ماه به ثمر رسید.
نیازی نیست که بگوییم تا پایان فصل ۲۰۱۴ – ۲۰۱۵، ستاره مصری شهرت از دست رفته خود را بازیافته بود البته با کمی تغییر.
رم، مقصد دوباره صلاح بود؛ نایب قهرمان سریآ با آبیهای لندن بر سر قراردادی قرضی و یکساله با بند خرید دائمی به توافق رسیده بود؛ بندی که بعدها برای چلسی چیزی جز حسرت باقی نگذاشت.
اگرچه رمیها در پایان فصل ۲۰۱۶ از رده دوم به سوم تنزل پیدا کردند اما درخشش صلاح نقطه پررنگ گلادیاتورها بود؛ چرا که او نخستین فصل حضور خود در آ.اس رم را با ۱۵ گل زده به عنوان آقای گل باشگاه به اتمام رساند.
حالا صلاح در حال اوج گرفتن بود و فصل ۲۰۱۶ – ۲۰۱۷ شاهد لحظه به لحظه قدرت او بود؛ رم دوباره به عنوان نایب قهرمانی رسید و ۱۹ گل و ۱۵ پاس گل صلاح به عنوان وینگر راست یکدوجین پیشنهاد بزرگ اروپایی را برای وی به ارمغان آورد.
در حالی که آن فصل به روزهای پایانی خود نزدیک میشد؛ ۲۱۰۰ کیلومتر آنسوتر، «یورگن کلوپ» در حال کلنجار رفتن با آلت موسیقی جدید خود به نام لیورپول بود؛ آنها با تثبیت جایگاه چهارم خود در لیگ برتر جزیره، پس از سالها انتظار، جواز حضور در لیگ قهرمانان اروپا را به دست آورده بودند و مرد آلمانی در جستجوی آخرین قطعه پازل خط هجومی خود بود.
البته صلاح به عنوان مرد مورد نظر برای پیوستن به «سادیو مانه»، «روبرتتو فیرمینیو» و «فیلیپه کوتینیو» انتخاب شد و آماده بود تا رکورد انتقالات قرمزهای آنفیلد را هم بشکند.
۴۵ میلیون پوند پرداخت شده برای صلاح، ۳۵ میلیون پوندی را که قرمزها برای «اندی کول» پرداخت کرده بودند، در گورستان تاریخ آنفیلد دفن کرد.
در عرض ۲ فصل کوتاه، سیستم تیم به ۴ – ۳ – ۳ تغییر یافت و مثلث نمادین صلاح، فیرمینیو و مانه پرچمدار خط حمله تیمی بود که در عمل تمام رکوردهای برجا مانده در خط هجومی باشگاه را شکست؛ صلاح به شخصه عنوان آقای گل لیگ برتر را از آن خود کرد، سریعترین بازیکن تاریخ لیورپول لقب گرفت که در یک فصل به رکورد ۵۰ گل میرسد و در ۲ فصل ابتدایی حضورش در انگلیس ۲ بار کفش طلا را به خانه برد.
با تمام این افتخارات، صلاح همچنان لبخند فروتنانه شخصی را که هر روز نعمتها و استعدادهایش را شکر میگوید، بر لب داشت.
برای توصیف صلاح کلمه «نمادین» کافی نیست؛ چرا که نگاه او به فوتبال نه تنها لیورپول را به این باور رسانده است که به آنچه باید باشد، ایمان بیاورد بلکه تعریف جدیدی از یک مهاجم مدرن مطرح کرده است؛ صلاح هیچ خصومتی با هیچکس ندارد و هیچ بازیکنی را دست کم نمیگیرد و تحقیر نمیکند و درعین حال خود را با اعتماد به نفسی مختص یک مهاجم و شاید یک فرعون به پیش میراند؛ اعتماد به نفس و اطمینانی آنقدر محکم که اگر به شما بگوید آسمان نارنجی است اولین واکنش شما شک کردن به چشمانتان است نه آنچه حقیقت دارد...