این روزها، گالری دنا، نمایشگاهی را میزبانی میکند که به پژوهشی درباره تبلیغات و رسانه در دهههای ۱۳۳۰ تا ۱۳۵۰ اختصاص یافته است؛ اتفاقات نوینی بود که ازسوی سازمانِ «فاکوپا»، در جایگاهِ یکی از اولین شرکتهای بزرگ تبلیغاتی در ایران، صورت گرفت و سه دوره طلایی (از سال ۱۳۳۶ تا ۱۳۴۱)، بازسازی (از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۷) و قدرت (از سال ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۷) را شامل میشود.
در توضیحات این نمایشگاه که شیما طاهری پارسا و محمد مخبری گردآورندگان آن هستند، آمده است: «سازمان تبلیغات فاکوپا در سال ۱۳۳۵ توسط فرهاد هرمزی در چند اتاق از یک آموزشگاه ماشین نویسی به نام قهرمان راهاندازی شد. هرمزی در اتوبیوگرافی خود درباره چگونگی تاسیس این سازمان تبلیغاتی میگوید:
شروع فاکوپا هیچگونه تشریفاتی نداشت. اهمیت شروع فاکوپا در این است که با ایجاد آن تصمیم گرفتم تبلیغات را به عنوان حرفه اصلی خود انتخاب کنم و به دنبال کارهای دیگر نروم. آموزشگاه قهرمان در شاهآباد یک سالن بزرگ داشت و چندتا اتاق. تعدادی از اتاقها تبدیل شد به سازمان کوچکی که فاکوپا نامیده شد. اهمیت تاسیس فاکوپا در این است که ما کار تبلیغ را در آن به عنوان حرفه اصلی خود شروع کردیم. مدتی در کنار فاکوپا آموزشگاه قهرمان هم فعالیت میکرد، بعدها که جای ما کوچک شد آمدیم به کوچه گوهرشاد. مهمترین نکته در مورد تاسیس فاکوپا این است که ما در آن مرحله به این نتیجه رسیده بودیم که کار ما چیست؛ کار تبلیغات از آن تاریخ ادامه پیدا کرد تا رسید به امروز...
پیش از آن که هرمزی سازمان فاکوپا را تاسیس کند و تبلیغات را به عنوان حرفه اصلیاش برگزیند به گفته خودش بسیار از این شاخه به آن شاخه پرید. برای مثال در سال ۱۳۳۰ تصمیم به انتشار یک مجله جیبی، روزانه و رنگی گرفت و نامش را «ذرّهها» گذاشت. اولین شماره از این مجله در تاریخ ۲۶ شهریور ماه ۱۳۳۰ با شعار «هم در جیب آقا جا میگیرد و هم در کیف خانم» منتشر شد و تا ۶۰ شماره ادامه پیدا کرد و سرانجام به دلیل مشکلات ناشی از بیپولی تعطیل شد.
پس از تاسیس فاکوپا این سازمان و شخص فرهاد هرمزی به جایی یا کسی وابسته نبودند. هرمزی در همه آن سالها با تکیه بر ابتکار،خلاقیت و گرافیک منحصر به فرد خود، به تمام رسانهها و صاحبان سرمایه این نکته را القا کرد که فاکوپا هر کالایی را معرفی کند، آن کالا بهترین و برترین است. هرمزی تنها به ذوق و استعداد خود تکیه میکرد و با آنکه تحصیلات آکادمیک در حوزه تبلیغات نداشت، در نگارش شعارهای تبلیغاتی کمنظیر عمل میکرد. فاکوپا مشتریان محدودی داشت، چرا که معتقد بود تنها باید با موسساتی کار کند که آمادگی توسعه و رشد را دارند و چون بازرگانان را اکثرا قشری محافظه کار و در پی سود بیشتر در کمترین زمان میدانست، نمیتوانست با آنها همقدم شود. از طرفی هرمزی هرگز بر هیجانات خود سرپوش نمیگذاشت و با ریسکپذیری بالا بارها خود و سازمان فاکوپا را تا مرز ورشکستگی پیش برد. اما هر بار با سودی سرشار و جسارتی مثال زدنی به عرصه تبلیغات باز میگشت. فاکوپا اولین سازمان تبلیغاتیای بود که کمپینهای تبلیغاتی و آگهیهای سریالی را در ایران آغاز کرد و در سالهای ۳۶ تا ۴۱ با اجرای مهمترین و گستردهترین کمپینها موفقیت خود را تثبیت کرده و به اوج شهرت رسید. در طی سالهای فعالیت فاکوپا فرهاد هرمزی به عنوان نایب رییس سازمان تبلیغات جهانی برگزیده و موفق شد کنگره جهانی تبلیغات را در ایران برگزار کند.
فاکوپا در ابتدا کارش را با بهرام هرمزی، محسن میرزایی و تابش آغاز کرد. با پیوستن بیوک احمری که مهارت ویژهای در سیلک اسکرین داشت فاکوپا به سرعت رشد کرد و طراحان دیگری چون الکسی گورگیز، ژرژ سیمونیان، مرتضی کاتوزیان،اورشانلو، مسعودی، پایداری و مرتضی ممیز به این سازمان پیوستند. بسیاری معتقدند عباس سارنج با معرفی مرتضی ممیز به فاکوپا، آیندهی درخشان او را در رشته گرافیک رقم زده است. جهانگیر نظام العلما هم به عنوان خوشنویس در فاکوپا فعالیت میکرد که در کمپینهای شاهپسند و بانک پارس شاهد به ثمر نشستن این همکاری بودیم. سعید نفیسی، مرزبان، جواهر کلام، حاج سید جوادی، دکتر وحیدی و روح الله مبشر اردبیلی نیز از نویسندگان قابلی بودند که با فاکوپا همکاری داشتند و برای آن قلم میزدند.
فاکوپا در ۲۰ سال فعالیت خود با برندهای معتبری چون: شاه پسند، صابون گلنار، صابون عروس، تاید، بانک پارس، بانک عمران، بانک ملی، ایران ناسیونال، اعانه ملی، برف، کمیته پیکار با بیسوادی، گاردن پارتیها و... همکاری کرد.»
این نمایشگاه تا چهارشنبه ۲۷ شهریور، از ساعت ۱۶ تا ۲۰، در گالری دنا به نشانیِ خیابان سپهبد قرنی، بعد از چهارراه طالقانی، کوچه سوسن، شماره۴، زنگ۲ پذیرای علاقهمندان است.