روز سه شنبه رهبر معظم انقلاب در ابتدای درس خارج فقه، شرط مذاکره جمهوری اسلامی ایران با آمریکا را تبیین کرده و فرمودند: «چنانچه آمریکا حرف خود را پس گرفت و توبه کرد و به معاهده هستهای که آن را نقض کرده است، بازگشت، آن وقت در جمع کشورهای عضو معاهده که شرکت و با ایران صحبت میکنند، آمریکا هم میتواند شرکت کند، اما در غیر این صورت هیچ مذاکرهای در هیچ سطحی بین مسئولان جمهوری اسلامی و آمریکاییها اتفاق نخواهد افتاد نه در نیویورک و نه غیر آن.»
سخنان رهبر انقلاب اسلامی ایران نکات مهمی دربردارد؛
ترامپ رئیسجمهوری آمریکا پس از خروج غیرمنطقی خود و راه اندازی تروریسم اقتصادی و اعلام تحریمهای گسترده علیه کشورمان، آمادگی خود را برای مذاکره با مقامات کشورمان اعلام کرد. طبیعی بود که با شرایط به وجود آمده پس از اعمال سیاست فشار حداکثری، تحریم سپاه به عنوان نیروی نظامی رسمی کشور و تحریم رئیس سیاست خارجی کشور، جایگاهی برای مذاکره باقی نمانده بود و طبیعی بود که مقامات کشورمان مذاکره با ترامپ یا دولتمردان آمریکایی را سم به حساب بیاورند. با این وجود دولت آمریکا با توجه به تسلط بر رسانههای جهانی و در دست داشتن ابزار و وسایل گسترده تبلیغاتی، میخواست اینگونه وانمود کند که ایران اهل مذاکره نبوده و آمریکا چارهای جز تحت فشار قرار دادن آن کشور و شاید برخورد نظامی با آن ندارد. آمریکا با این کار توپ را در زمین ایران قرار داده بود تا افکارعمومی جهان را علیه کشورمان برافروزد. با تحت تاثیر قرار گرفتن افکار عمومی جهان، اعمال فشار حداکثری روی ایران، آسانتر میکرد.
رهبر انقلاب در سخنان خود ضمن معرفی آمریکا به عنوان مسئول وضعیت پیش آمده و به خطر افتادن برجام، مذاکره با آمریکا در قالب برجام را امکان پذیر دانسته، به شرطی که آمریکا به روز قبل از خروج خود از برجام بازگشته و ضمن لغو تمامی تحریمهای اعمالی، به تعهدات خود پایبند باشد. با این اقدام قطعا تبلیغات گسترده آمریکا برای معرفی ایران به عنوان کشوری مخالف مذاکره و دیپلماسی، خنثی شده و توپ در زمین آمریکا قرار میگیرد. حال افکار عمومی جهان منتظر واکنش آمریکا خواهد بود. به نظر نمیرسد که با این موضعگیری، ترامپ دیگر به دنبال عکس انداختن با روحانی در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل باشد.
در راستای سخنان رهبر انقلاب که هرگونه مذاکره با آمریکا را مشروط به بازگشت آن کشور به برجام قرار دادهاند، رئیسجمهور، وزیر امور خارجه، سخنگوی دولت و سخنگوی وزارت امور خارجه به عنوان بیانکنندگان موضع رسمی دولت، هم تاکید داشتهاند که هیچ برنامه ای برای ملاقات با ترامپ یا مذاکره با دولتمردان آمریکایی در دستورکار قرار ندارد و همگی شرط هر گونه مذاکره با آمریکا را بازگشت آن به برجام قرار داده بودند.
واقع امر این است که هیچ اختلاف نظری در ارکان نظام در خصوص برجام و نحوه برخورد با آمریکا وجود ندارد و تبلیغات برخی از محافل برای نمایش تقابل دولت با فرمایشات رهبری، بیپایه و اساس است. برای نمونه تمامی سخنان و پیامهای وزیر امور خارجه کشورمان عزتمندانه و نشان از پیروی کامل از مواضع رهبر انقلاب داشته است، به طوری که مقامات آمریکا در جریان تحریم وی، اذعان کردند که به خاطر پیروی از رهبر ایران او را تحریم میکنند. محمد جواد ظریف۱۷ مرداد اظهارداشت: «آمریکا، ایران را با نوکرانش اشتباه گرفته است که از آنها امنیت میخرند. جنس ایران متفاوت است. هر چقدر حرف قلدر را بیشتر گوش دهید بیشتر قلدری میکند.» این جملات تطابق کاملی با سخنان رهبری دارند که فرمود: «آمریکا برای این نوع مذاکره باید به سراغ همان کسانی برود که به عنوان گاو شیرده آنها عمل میکنند. هر چیزی را که قلدرانه از جمهوری اسلامی مطالبه کنند، اگر به آنها «چَشم» گفتیم، مسئله تمام است.»
نکته دیگر در بیانات رهبری تائید مجدد برجام از سوی ایشان است. بارها شخصیتها و مراکزی در ایران از جمله رسانه ملی تلاش کردهاند که اینگونه وانمود کنند که برجام حاصل عملکرد دولت بدون توجه به نظر رهبری بوده و رهبر انقلاب آن را تایید نکرده است. این در حالی است که در سخنان اخیر ایشان نشان از تایید مجدد برجام وجود دارد. چنانچه برجام مورد تایید معظم له نبود، دلیلی وجود نداشت که خواهان بازگشت آمریکا به آن باشند. رهبر انقلاب برخلاف نظر تندروهای داخلی نه تنها توصیهای به خروج ایران از برجام نمیکنند، بلکه با اصل دانستن برجام، بازگشت آمریکا به آن را شرط مذاکره با آن کشور و آن هم در قالب برجام قرار میدهند. شایسته است مخالفان داخلی برجام یکبار برای همیشه از بهانهجوییها دست برداشته و در راستای تامین منافع و امنیت ملی، ضمن خودداری از کارشکنیهای گسترده، همچون هیات دولت، بیانات مقام رهبری را راهنمای مسیر خود قرار دهند.
اگر اظهارات صریح رهبر معظم، مانع از حمله به دولت و وزیر امور خارجه به عنوان سرباز خط مقدم جبهه در تقابل با تروریسم اقصادی آمریکا، نشود؛ آشکار خواهد شد که ادعای ولایی بودن و ذوب در ولایت آنها، هرگز درست نبوده و اهمیتی هم به منافع و امنیت ملی نمی دهند. بنابراین آنها برخلاف تاکید رهبری، با دوقطبیسازی در جامعه به دنبال آب ریختن در آسیاب دشمنان قسم خورده کشور هستند.