اتهام زنی به ایران در خصوص انجام این حملات ، آن هم در چارچوب یک برنامه رسانه ای خاص و استفاده از یکی دو شبکه و خبرگزاری آمریکایی و انگلیسی، تا چه میزان می تواند به فرار آمریکایی ها و توجیه سعودی ها در ارتباط با این افتضاح نظامی کمک کند؟، سوالی که نیازمند توجه به واقعیات بحران منطقه است.
برای روشن شدن واقعیات بحران منطقه، بویژه برای آنانی که قصد جمع کردن و مدیریت بحران منطقه را دارند، می بایست نکات اساسی و آشکار جاری در جنگ و تجاوز نظامی عربستان به یمن طی بیش از ۴ سال گذشته توجه کرد؛ بدون در نظر گرفتن این نکات، حل مساله هم زمان بر و هم هزینه بر خواهد بود.
- توجه اول اینکه، به یاد بیاوریم یمنی ها به عربستان سعودی تجاوز نکرده اند و این سعودی ها هستند که اقدام به جنگ علیه یمن کرده و خاک این کشور را به اشغال نیروهای خود در آورده اند و همچنان بر ادامه و استمرار این جنگ نابرابر اصرار می ورزند.
- دوم؛ عربستان در جنگ علیه یمن بسر می برد و جنگ هم اصول و قواعد خود را دارد ، بنابراین وقتی می زند باید انتظار واکنش متقابل را داشته باشد؛ نه اینکه با تجهیزات و تسلیحات فوق مدرن به بمباران هر روزه یمن ادامه دهد و وقتی یمنی ها یک ضربه زدند هیاهو راه بیاندازد؛ نکته مهم اینجاست که یمنی ها به غیر از هدف گرفتن پایگاه ها و مقرهای نظامی و این آخری تاسیسات نفتی عربستان ، هیچیک از کنوانسیون های بین المللی شامل حمله به غیر نظامیان را نقض نکرده اند، درست برخلاف سعودی ها که بطور مستمر سرگرم بمباران مناطق مسکونی هستند و تاکنون نزدیک به ۱۰۰ هزار تن از شهروندان یمنی را عمدتا غیر نظامیان و بیشتر زنان و کودکان ، قتل عام کرده اند
- یمنی ها ، ذیل اصل مقابله به مثل و حق دفاع مشروع ، تاسیسات نفتی آرامکو عربستان را هدف قرار داده اند؛ آنها تاسیسات اقتصادی را هدف گرفته اند، غیر نظامیان را که کشتار نکرده اند!
- گفته می شود نیروهای یمنی قدرت ساخت چنین تجهیزات و تسلیحاتی را ندارند که در پاسخ باید گفت، تجربه تاریخی جنگ ها به ما متذکر می شود که ملت های ضعیفی در تاریخ بوده اند که با مقاومت در برابر تجاوز قدرت نظامی خود را توسعه داده اند و یمنی ها نیز از این امر مستثنی نیستند، بویژه آنکه ارتش این کشور زمینه ها و زیرساخت های تولید تسلیحات نظامی را از قبل داشته است.
- یمنی ها در طول ۴ سال و نیم گذشته بارها حملات موشکی علیه مواضع سعودی ها انجام داده اند، اما سعودی ها هربار ایران را متهم و ادعا کرده اند که این تسلیحات را ایران در اختیار مقاومت یمن قرار داده است، حال آنکه آل سعود و متحدانش چنان محاصره ای را بر مردم یمن تحمیل کرده اند که حتی کمک های غذایی نمی توان به این کشور ارسال کرد؛ به علاوه آسمان یمن هم دراختیار نیروهای ائتلاف به رهبری عربستان است؛ حالا وقتی نمی توانند ادعاهای قبلی را تکرار کنند، مدعی شده اند که حملات از داخل ایران انجام شده است
- یمنی ها از اولین ساعات حمله به آرامکو مسئولیت این حمله را به عهده گرفته اند و هشدار داده اند که اگر عربستان حملات خود را متوقف نکند، بار دیگر اهدافی در این کشور را زیر ضربات خود قرار خواهند داد، در مقابل سعودی ها از پذیرش واقعیت های منطقه و قدرت روزافزون یمنی ها طفره می روند و سعی دارند با اتهام زنی به دیگران این افتضاح در جنگ علیه یمن را توجیه کنند.
- سعودی ها با متهم کردن این و آن نمی توانند تغییری در شرایط جنگ با یمن ایجاد کنند و در این مسیر آمریکای ترامپ و حتی اروپایی ها نیز نمی توانند به سعودی ها کمک کنند، چرا که در جنگ نابرابر فعلی، یمنی ها چاره ای ندارند و چیزی هم برای از دست دادن ندارند، به همین دلیل از تمام ظرفیت های خود و نیز تجربه های اندوخته در این سال ها استفاده خواهند کرد تا به تجاوز سعودی ها خاتمه داده شود.
- اگر کشورهای غربی واقعا نگران بحث امنیت انرژی جهان هستند، باید هرچه سریعتر دست از دوگانگی در سیاست های منطقه ای خود بردارند و زودتر دست بکار شوند و سران سعودی را مجاب کنند تا به جنگ علیه مردم یمن خاتمه دهند
- سعودی ها در تناقض گویی هایی، از یک سو می گویند حمله از خاک ایران صورت گرفته و از سوی دیگر مدعی حمله به نقاطی در یمن هستند که ادعا دارند محل ساخت پهپادهای یمنی است؛ اینها نشان می دهد که در مواضع خود نه صداقت دارند و نه جرات!
- سعودی ها، بویژه طی یک دهه اخیر پرونده کثیفی در عرصه بین الملل از خود بجا گذاشته اند، از جمله در بنیانگذاری گروه های تروریستی مانند القاعده، داعش ، النصره و ... ، انتشار ایدئولوژی خشونت محور و صدور فتاوای کشتار شیعیان و حتی مسیحیان ، قتل و مثله کردن روزنامه نگار منتقد(خاشقچی)، آن هم در یک محیط دیپلماتیک و در نهایت حمله و تجاوز نظامی به یک کشور مستقل عضو سازمان ملل و کشتار کودکان و غیر نظامیان این کشور ! چشم پوشی از این رفتارها و هنجارشکنی های سعودی ، سران این کشور را گستاخ کرده است و به تبع آن فاجعه یمن را طولانی کرده است
- قدرت های غربی و در راس آن آمریکا ، در برابر بحران جاری در یمن دچار تناقض های جدی هستند ؛ گوشهایشان را گرفته اند و چشم ها را بسته اند؛ به عربستان سلاح و تسلیحات مدرن می دهند تا غیرنظامیان را قتل عام کند و در مقابل در ۴سال و نیم گذشته در برابر موارد گسترده نقض کنوانسیون های بین المللی از سوی ریاض و متحدانش سکوت کرده اند.
در نهایت اینکه تندروها این روزها در تحولات جهانی دست بالا را دارند و این یک تهدید جدی برای امنیت جهانی است. تندروها در کاخ سفید لانه کرده اند و از طریق دو لابی خطرناک و قدرتمند ، رئیس جمهور این کشور را اداره می کنند و مواضع پاندولی ترامپ گویای این وضعیت است.
دو لابی صهیونیستی - عربی با همکاری تندروهای آمریکایی برای رئیس جمهوری آمریکا ریل گذاری می کنند و به مواضعی وادارش می کنند که هربار در بن بست و یا دوراهی های خطرناک تصمیم گیری نماید و این، خطر کشاندن منطقه به یک جنگ فاجعه بار را به شدت افزایش داده است. اینها واقعیات منطقه و روند تحولات جهانی است که باید به آن توجه کرد، اما چرا آمریکایی ها و سعودی ها آدرس غلط می دهند؟ اول اینکه سعودی ها با خساراتی که از حمله یمنی ها به تاسیسات نفتی شان متحمل شده اند، از پاسخ درست و منطقی به افکار عمومی خود برای خریدهای تسلیحاتی کلان از آمریکا و کشورهای غربی عاجزند. راستی چه پاسخی برای این سوال دارند که آن همه تسلیحات مدرن جنگی گران قیمت که بهای آن به چند صد میلیارد دلار می رسد، در برابر یک نیروی مقاومت ملی در کشور فقیر یمن ، به چه کار آمد؟
... و آمریکایی ها چرا آدرس غلط می دهند؟ ؛ انفجارهای آرامکو برای اثبات ناکارآمدی تسلیحات آمریکایی کافی نبود، بطوری که پوتین آن را به سخره گیرد و اردوغان با همین استدلال دنبال سلاح روسی برود؟!
بنابراین ،امروز اگر نگرانی واقعی در باره امنیت انرژی جهان و نیز امنیت منطقه وجود دارد ، جامعه جهانی می بایست تحرک بیشتری از خود نشان دهد؛ اینجا دیگر بحث تکه تکه شدن یک روزنامه نگار منتقد نیست که غربی ها با همه سر وصداهای حقوق بشری از آن چشم بپوشند؛ اینجا بشکه باروتی است که با یک اشتباه محاسباتی می تواند امنیت جهانی را به خطر اندازد.