بین همشهری ها و هم میهنان مان انسانی را در نظر بگیرید که چند سالی است درگیر بیماری ام اس است و نزدیک به دو سال است سرطان خون هم همراه قدم های او در زندگی است. تنها فکر کردن به هر کدام از این دو بیماری مهلک انسان را از پا در می آورد چه رسد که هر دوی این بیماری ها روح و جسم هر فردی را توأم درگیر کند. بیماری های سخت هر کدام درمان خاص خود را دارند اما هزینه سرسام آوری را نیز به بیمار تحمیل می کنند.
فرد مبتلا به سرطان خون تنها در کمترین میزان ماهیانه ۷ میلیون تومان بابت هزینه تهیه داروها و مراحل شیمی خود که هر دو هفته یک بار باید پشت سر بگذارد، نیاز دارد. حتی اگر آن فرد دارای بیمه تکمیلی نیز باشد ابتدا باید هزینه را کامل از جیب خود پرداخت کرده و بعد از گذشت دو تا سه ماه بخشی از این هزینه را از طریق بیمه دریافت کند. شرایط زمانی سخت تر و پیچیده تر می شود که آن فرد حرفه اش نوشتن، کارگردانی یا طراحی صحنه باشد. در حقیقت آن تمام حرفه و توانایی اش را در هنر تئاتر خلاصه کرده است. جوانی ۳۶ ساله که از شش سال قبل با بیماری ام اس درگیر است و نزدیک به دو سال بیماری سرطان نیز با او همراه شده.
در نگاه داستانی شاید زندگی این فرد از ظرفیت بار دراماتیک بالایی برای تبدیل شدن به قصه ای پیچیده درباره مبارزه یک فرد با دو بیماری سخت تصویر کند؛ اما حقیقت ماجرا آن است که این مساله نه داستان؛ بلکه حقیقتی است که اکبر حسنی نویسنده و کارگردان جوان تئاتر از چند سال قبل با آن دست به گریبان است.
حسنی متولد سال ۱۳۶۲ در اراک است و از سال ۱۳۷۹ کار حرفهای در حوزه نمایشنامه نویسی، کارگردانی و طراحی صحنه تئاتر را آغاز کرد و تا امروز با تمام سختی ها و مشکلات پشت سر گذاشت و موفقیتهای متعددی را در جشنواره های داخلی در حوزه های نمایشنامه نویسی، کارگردانی و طراحی صحنه کسب کرد.
وی طی شش سال مبارزه با بیماری ام اس تلاش کرد با کارت انجمن ام اس بخش مهمی از هزینه های درمان خود را بپردازد تا به واسطه گرفتاری های مالی مجبور نشود از خیریه ها یا کمک های همت عالی استفاده کند. اما بیماری سرطان و هزینه های هنگفت درمان آن؛ به ویژه برای او که تنها حرفه ای که به واسطه آن امرار معاش می کند در نمایشنامه نویسی و کارگردانی خلاصه می شود مسالع را سخت تر می کند.
هرچند بازهم غرورش اجازه نمی داد برای تامین مخارج سنگین درمانش از خیریه ها یا کمک های همت عالی استفاده کند، عده ای از همکاران و دوستانش به او پیشنهاد تولید اثر نمایشی را دادند تا این بار فروش بلیت آن را در قامت همت عالی برای مخاطبان تدارک ببیند تا به واسطه تنها حرفه و کاری که می شناسد بتواند بخشی از مخارج سنگین هزینه درمان خود را تامین کند. او این روزها یکی از درخشان ترین آثار فردریش دورنمات نمایشنامهنویس بزرگ جهان را با ترجمه زنده یاد حمید سمندریان به نام غروب آخرین روزهای پاییز در تماشاخانه دیوار چهارم به صحنه برده است.
گرانی دارو و تحریمها درمان را سخت کرده
اکبر حسنی که بخش مهمی از زندگی چند سال اخیر او به مبارزه با دو بیماری ام اس و سرطان اختصاص پیدا کرده است در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا درباره دو بیماری مهلکی که با آنها زندگی اش را سر می کند و تولید و اجرای نمایش غروب روزهای آخر پاییز گفت: برای تامین هزینه های درمان بیماری ام اس و سرطان هر آنچه را داشته ام داده ام؛ اما هنوز به عنوان کسی که در شاخه هنر تئاتر فعالیت میکند با ابزار این هنر در حال جنگیدن با بیماری هستم.
وی ادامه داد: چند سالی است که گرفتار بیماری ام اس هستم و چند وقت اخیر به سبب مشکلات گرانی دارو همچنین تحریم ها نتوانستم به شکل کامل دوره درمان و دارو را پشت سر بگذارم. ضعف بدن و تاثیرات داروهای بیماری ام اس باعث شد طی قریب دو سال اخیر با سرطان خون نیز دست و پنجه نرم کنم و در چند ماه قبل در حال پشت سر گذاشتن جلسات شیمی درمانی بودم.
ماهیانه هفت میلیون تومان تنها برای شیمی درمانی
این نمایشنامه نویس و کارگردان تئاتر یادآور شد: همواره گفته ام جز حرفه تئاتر در حوزه نمایشنامه نویسی، طراحی صحنه و کارگردانی کار دیگری بلد نیستم تا از طریق آن امرار معاش کنم. از طرف دیگر هر دو هفته یک بار برای تامین هزینه های دارو و شیمی درمانی باید بیش از سه و نیم میلیون تومان پرداخت کنم که هزینه ماهیانه این مبلغ از حد و توان من خارج بود. به همین دلیل بر خلاف میلم و با خواست دوستان تصمیم گرفتم یک بار دیگر از تنها حرفه ایی که با آن آشنایی دارم یعنی تئاتر کمک بگیرم و اثری را تولید و بلیت آنرا در قالب همت عالی (مبلغ بلیت شناور و بسته به خواسته مخاطب) ارائه کنم تا بتوانم بخشی از هزینه های سرسام آور درمان را جبران کنم.
حمایت هایی که نشد
حسنی با اشاره به اینکه وقتی صحبت از حمایت می شود منظورم تنها مرکز هنرهای نمایشی نیست گفت: خانواده تئاتر همواره و از روز نخستی که وارد این شدم حرفه حامی من بوده و تا امروز نیز این حمایت را از دریغ نکرده اند. شهرام کرمی مدیر مرکز هنرهای نمایشی نیز در این بین در حد توان از من حمایت کرده است.
وی ادامه داد: اما وقتی صحبت از مسئولان می شود نباید مسئولان دیگر نهادهای فرهنگی و هنری، حتی وزارت بهداشت و درمان و یا شرکت های بیمه را نادیده گرفت. من با تمام این دردها دیگر نا و توانی ندارم که برای احقاق حقم از این اداره به آن اداره و از این سازمان به آن سازمان بروم.
من با کارت بیماری های خاص (ام اس) تا ۹۹ درصد هزینه های بیمارستان را تخفیف می گیرم؛ اما بیمه تکمیلی می گوید اگر بناست ما هزینه ای پرداخت کنیم نباید از تخفیف استفاده کنید و باید پول بیمارستان را کامل بدهید. وقتی هم بعد از دو سه ماه پای پرداخت بیمه به میان می آید هزار و یک بهانه می آورند که فلان دارو با بهمان خدمات در فرانشیز بیمه نیست و نمی توانیم هزینه ای پرداخت کنیم.
نگاه مان برای فروش با پیش بینی مان متفاوت بود
این هنرمند تئاتر با اشاره به آنکه می دانم با توجه به شرایط اقتصادی جامعه همه مردم گرفتار مشکلاتی هستند و با دغدغه های خود زندگی شان را سپری می کنند یادآور شد: قصد نداشتم دستم را برای کمک به سمت کسی دراز کنم برای همین تصمیم گرفتم تا اثری در خور مخاطب را ارائه کنم و هزینه درمانم را از طریق هنر تئاتر و حرفه ای که می شناسم تامین کنم.
طی بیست سال کار تئاتر هنوز یاد نگرفتم برای مخاطب اهمیتی قائل نباشم و طی چند روز تمرین نمایشی را به اجرا ببرم. هر نمایش چهار یا پنج ماه تمرین مستمر می خواهد و برای غروب روزهای آخر پاییز تمرین پنج ماهه را با گروه طی یک ماه به شکل فشرده به گونه ای انجام دادیم تا کار از نظر کیفی در شان مخاطب باشد و به همین دلیل به جای پنجم شهریور، از ۱۰ شهریور برای آنکه کار به قوام لازم برسد اجرای عمومی را آغاز کردیم.
جواب رد سالن های دولتی
کارگردان نمایش آخرین روزهای پاییز خاطرنشان کرد: بیش از ۴۰ ماه برای اجرا در یکی از سالن های نمایش دولتی که نیاز به پرداخت اجاره بها ندارند تلاش کردم اما متاسفانه تلاش هایم به در بسته خورد تا آنکه با کمکهای پیام عزیزی و همراهی مدیریت تماشاخانه دیوار چهارم برای بازه زمانی اجرا در شهریور به من پیشنهاد داد و نمایش غروب روزهای آخر پاییز اثر دورنمات را برای اجرا انتخاب کردم.
انتخاب غروب روزهای آخر پاییز با توجه به شرایط خاص
حسنی درباره دلیل انتخاب این نمایشنامه گفت: نخست آنکه فرصت زمان کوتاهی برای تمرین و به اجرا رساندن اثر نمایشی داشتم، برای همین مجبور به انتخاب متن نمایشی بودم که از نظر ساختار، پیچیدگی و تعداد کاراکتر محدود و مشخص باشد. از سوی دیگر باید تلاش میکردم متن انتخابی موردی برای پذیرفته نشدن از سوی شورای نظارت و ارزشیابی اداره کل هنرهای نمایشی را نداشته پس باید متنی را برای اجرا در این زمان انتخاب میکردم که پاسخگوی تمام این بخش ها و مشکلات باشد.
کیفیت را فدای شرایط نکردم
وی با تأکید بر آنکه به واسطه زمان کوتاه و بیماری از عنصر کیفیت برای تولید این اثر نمایشی شانه خالی نکرده است گفت: طی قریب به دو دهه حضور در عرصه هنرهای نمایشی و نگارش نمایشنامه و کارگردانی آثار مختلف، همواره کیفیت را مد نظر قرار داده ام.
این کارگردان خاطرنشان کرد: به همین سبب برای اجرای نمایش نیز با وجود آنکه تولید و هدف آن اجرای اثری با نگاه تامین هزینه های درمان بود، تمام بازیگران و گروه اجرایی خواستند تمام توان و تلاش خود را برای ارائه کاری کیفی و حرفهای به مخاطبان به میدان بیاورند و خوشحالم با تمام این شرایط در تولید یک اثر حرفهای و با کیفیت به خاطر احترام به شأن و مقام مخاطبان کوتاهی نکردیم.
این نمایشنامه نویس و کارگردان در پاسخ به این پرسشی در مورد راضی نبودن از میزان فروش نمایش یاد آور شد: نه فقط نمایش ما که بسیاری دیگر از نمایش هایی که در این ایام به صحنه می رود به سبب همراهی با این ایام و همچنین شرایط اقتصادی جامعه مانند گذشته با استقبال مخاطبان روبرو نشد.
: البته در این ایام چند روزی را نیز به خاطر تاسوعا و عاشورا روزهای تعطیلی را پشت سر گذاشتیم و به همین سبب پیش بینی ما برای حضور، اقبال مخاطبان و فروش این نمایش با وجود تمام تلاش و کوششی که گروه به خرج داد با نگاهی که داشتیم منطبق نبود.
در خلاصه داستان این نمایش آمده؛ یک بازپرس خصوصی، آثار یک نویسنده معروفی را که در ژانر جنایی مینویسد و جایزه نوبل دریافت کرده است را دنبال میکند و در این حین متوجه میشود تمام ۲۰ داستانی که او نوشته براساس واقعیتهایی بوده که خودش مرتکب شده. بازپرس به عنوان یکی از طرفداران به خانه نویسنده میرود و ....
نمایش غروب روزهای آخر پاییز تا سی و یکم شهریور همه روزه جز شنبه ها با حضور بازیگرانی چون پیام عزیزی، علی مدنی و الهه پور احسان ساعت ۲۱ و ۱۵ دقیقه در تماشاخانه دیوار چهارم به صحنه می رود.