تاریخ انتشار: ۳۱ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۰:۱۰

تهران- ایرنا- حالا نزدیک به ۴۰ سال از روزهای ابتدایی آغاز جنگ تحمیلی و دفاع مقدس می‌گذرد؛ ۴۰ سالی که سینما هیچ وقت دستش از روایت این ژانر خالی نبوده و حتی گاهی زنان جوان فیلم‌سازی مشق این عشق کردند که خود بدون واسطه وارد آن معرکه نشده بودند.

وقتی بهمن سال ۱۳۵۷ ایرانیان به سلطه چند قرن حکومت شاهنشاهی در ایران خاتمه دادند، خیلی طولی نکشید که هنر هفتم هم شاهد زایش یک تغییر در ژانر یا گونه خود باشد. یعنی وقتی هنوز طعم شیرین انقلاب زیر زبان مردم ایران نرفته بود خیلی زود یکی از کشورهای همسایه به ایران حمله کرد و جنگ درگرفت. جنگی که ۸ سال طول کشید و چون ما همواره در طول این ۸ سال تنها از کیان خود دفاع می‌کردیم نام آن را دفاع‌ مقدس گذاشتیم.

همه ادای دین کردند. جوانان با خون خود. زنان در پشت جبهه‌ها با ایمان خود و خیلی‌های دیگر در خیلی جاهای دیگر. اما سینما. هنر هفتم که اتفاق تاثیرگذار هم بود باید به صحنه می‌آمد تا ادای دین کند تا رشادت‌ها را نشان دهد.

یعنی در همان بحبحه جنگ؛ حوالی سال ۵۹. جمشید حیدری کارگردان جوان آن روزگار سینما دست به کار شد. مرز را مقابل دوربین برد و این شد نخستین فیلم جنگی در سینمای ایران. البته عنوان جنگی هم خیلی روی این فیلم نماند و خیلی زود همان گونه معروف که شاید به نوعی تنها مخصوص سینمای ایران است یعنی سینمای دفاع مقدس متولد شد.

بعد ساموئل خاچیکیان عقاب‌ها ساخت. فیلمی که هنوز هم به لحاظ تعدد مخاطب عنوان پربیننده‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران را یدک می‌کشد. عقاب‌ها آنقدر خوب بود و با استقبال مردم در فروش مواجه شد تا بتوان به آن لقب آغازگر جریان فیلمسازی درباره جنگ ایران و عراق را داد و تولد یک گونه جدید در سینمای ایران و شاید دنیا، یعنی دفاع مقدس.

حالا حوالی دهه ۶۰، رسول ملاقلی‌پور، سیف‌الله داد، مسعود کیمیایی، مجتبی راعی، بهرام بیضایی، جمال شورجه، عزیز الله حمیدنژاد، ابراهیم حاتمی‌کیا، احمدرضا درویش، کامبوزیا پرتوی و خیلی‌های دیگر دست به کار شدند تا سینمای دفاع مقدس آوازه‌اش در دنیا شنیده شود و این گونه سینمایی در دنیا قد علم کند.

سینمای دفاع مقدس البته مختص به دهه ۶۰ نشد و روایت‌های آن تا اواسط دهه ۷۰ همچنان پُرشور دنبال می‌شد؛ اما به نظر می‌رسید تب این گونه سینمایی باید بعد از گذشت زمان زیاد کمی کاسته شود. کاسته هم شد. حتی بعضی سال‌ها آنقدر کم شد که داد خیلی‌ها درآمد که نکند سینمای دفاع مقدس فراموش شود. بعد دوباره تب سینمای دفاع مقدس داغ شد و دوباره و دوباره.

حالا حوالی سال‌های پایانی دهه ۹۰ هم سینمای ایران هرچند کمتر اما باز هم شاهد رونق سینمای دفاع مقدس است. مثلا گاهی یکی از همین فیلم‌ها جوایز جشنواره فیلم فجر را درو کرد؛ مثل دوئل یا به نام پدر یا کمی نزدیک‌تر شیار ۱۴۳ یا تنگه ابوقریب و به نوعی حالا توقع مخاطبان سینما از دفاع مقدس انگار با آثار فاخر برآورده می‌شود.

سینماگران هم اتفاقا کم نمی‌گذارند و خوب در این حوزه قلم می‌زنند و فیلم می‌سازند تا نکند حتی لحظه‌ای فراموش کنیم ما به جوانانی که خونشان برای این انقلاب ریخته، دین داریم.

حالا این چراغ نه تنها خاموش نشده بلکه سینماگرانی از جنس زنان نیز در این حوزه مشق کرده‌اند. یعنی هر چند شاید تمام سینمای دفاع مقدس در حوزه زنان یک زمانی به انسیه شاه‌حسینی با فیلم‌های شب بخیر فرمانده، پنالتی و زیباتر از زندگی خلاصه می‌شد یا تنها اثر دفاع مقدسی رخشان بنی‌اعتماد با عنوان گیلانه، اما بعد از این آثار نیز زنان فیلم‌ساز و جوانی چون نرگس آبیار، مریم دوستی و منیره قیدی ظهور کردند تا چراغ سینمای دفاع مقدس هر ساله یا با یک اثر فاخر یا معرفی یک فیلمساز جوان یا فیلم‌ساز زن عرض اندام کند.