در گزیده ای از گفت و گوی روزنامه شرق با شعیب بهمن، کارشناس مسائل روسیه،می خوانیم:
برگزاری این مانور در شرایط فعلی چه معنایی دارد؟
برگزاری مانور مشترک ازسوی ایران و روسیه و چین در شرایطی که اوضاع منطقه در ماههای گذشته متشنجتر از گذشته شده و امنیت منطقه دچار اختلال شده است، اهمیت بسیار زیادی دارد. به خصوص که کشورهای غربی، بهویژه آمریکاییها، تلاش گستردهای در ماههای اخیر داشتهاند که یک ائتلاف دریایی در منطقه تشکیل بدهند و منافع خود را پیش ببرند؛ بنابراین انجام مانور نظامی در شرایطی که از یک طرف منطقه متحول و امنیت آن دچار دگرگونی شده است و از طرف دیگر کشورهای غربی در تلاشاند با ایجاد ائتلافهای نظامی حضور خود را در خلیج فارس تقویت کنند، قاعدتا همکاری ایران و روسیه و چین پیامهای مهمی دارد. در وهله نخست این همکاری به کشورهای غربی پیام میدهد که بههرحال منطقه و دریای عمان نمیتواند صرفا جولانگاه ائتلافهای نظامی غربی باشد و در شرایط لزوم دیگران نیز میتوانند در منطقه حضور داشته باشند. در وهله دوم این پیام را به غربیها میدهد که در صورتی که ناامنی در خلیجفارس دامن بگیرد، ممکن است با بازیگران قدرتمندی مواجه شوند؛ بنابراین علاوه بر تأثیری که برگزاری چنین مانوری بر روابط ایران و روسیه و چین دارد، انجامش دارای پیامها و پیامدهای راهبردی بینالمللی است.
در هفتهها و ماههای اخیر ایالات متحده در حال تلاش برای شکلدهی به ائتلافی دریایی برای حضور در خلیج فارس بوده و گفتوگوهای آمریکا دراینباره هنوز در جریان است. از طرف دیگر اروپاییها نیز مکالماتی درباره ائتلاف خودشان در همین زمینه دارند. این مانور روی این گفتوگوها چه تأثیری خواهد داشت؟
قطعا تأثیرگذار خواهد بود، به این دلیل که بهویژه برای کشورهای مصرفکننده نفت، متشنجشدن اوضاع مطلوب نیست. این کشورها به دنبال افزایش تشنج در منطقه نیستند. چنین اتفاقی هزینههای خرید نفت را برای آنها افزایش میدهد و تأمیننشدن انرژی در صنایع آنها خلل ایجاد میکند و به اقتصاد آنها آسیب میزند؛ در نتیجه تا همین امروز هم کشورهای خیلی زیادی به کشورهای ائتلاف غربی نپیوستهاند.
قاعدتا در آینده مانور ایران و روسیه و چین هم میتواند این تأثیر را در تصمیم برخی داشته باشد که خیلی تمایلی به ائتلاف آمریکا یا دیگر ائتلافهای جدید در منطقه نشان ندهند.
به نظر میرسد فرایند تصمیمگیری درباره واکنش به ماجرای آرامکو، هنوز در آمریکا به پایان نرسیده باشد. فکر میکنید این مانور روی این فرایند تأثیر خواهد داشت؟
قطعا برگزاری هر نوع مانور نظامی در سطح منطقه پیامهای خاص خودش را دارد. ایران هم با این مانور دارد این پیام را میدهد که متحدان بالقوهای در سطح بینالمللی دارد که این متحدان میتوانند در شرایط مقتضی در منطقه حضور پیدا کنند. علاوهبراین، چینیها و روسها هم همین پیام را به آمریکاییها مخابره میکنند که اگر اوضاع منطقه متشنج شود، این دو قدرت دیگر هم میتوانند حضورشان را افزایش بدهند. این میتواند بر پیچیدگی شرایط بیفزاید و عامل محدودشدن اقدامات آتی آمریکا در منطقه باشد و بر تصمیمگیری آمریکا و سایر کشورها تأثیر بگذارد.
آیا حضور روسها و چینیها در این مانور این پیام را دارد که درصورتیکه کار به درگیری نظامی بکشد، این دو کشور از موضع حامی ایران وارد خواهند شد؟
ببینید در وهله نخست باید توجه داشته باشیم که اگر واقعا درگیری نظامی اتفاق بیفتد محدود خواهد بود. هیچ طرفی، نه طرف ایرانی و نه طرف آمریکایی قصد ندارند که ماجرا به یک جنگ تمامعیار مبدل شود، بلکه اگر اتفاق نظامی رخ دهد با ضربات محدودی همراه خواهد بود. اساسا ایران به تنهایی توانایی این را دارد که به هر گونه حمله یا تجاوز پاسخ دهد و نیازی ندارد که کمک بگیرد؛ بنابراین جنگ وسیع اتفاق نخواهد افتاد و ایران هم علنا اعلام کرده است که هرگونه ضربهای را با قاطعیت پاسخ خواهد داد و در این زمینه اصلا نیازی به درخواست کمک نیست.
از زاویه پیام حضور این دو کشور بهطورکلی میپرسم که آیا این حضور نظامی در چنین مانوری به معنای ارسال پیام اعلام حمایت از جهت درنظرگرفتن در سناریوهای احتمالی خواهد بود یا نه.
واقعیت این است که تا امروز هم روسها و چینیها در برابر اقدامات یکجانبه آمریکا و اعمال تحریمهایی که بعد از خروج از برجام انجام داد، ایستادگی کردهاند و بارها این را نشان دادهاند، چه در موضعگیریها و چه در اقدامات. هیچیک تحریمهای یکجانبه را نپذیرفتند و در آینده هم نخواهند پذیرفت. اگر بخواهیم شرایطی را پیشبینی کنیم که بخواهد جنگ گسترده و درگیری وسیع دربگیرد، قطعا روسها و چینیها هم در آن ایفای نقش خواهند کرد. این موضوع را که کموکیف این ایفای نقش چه خواهد بود، هیئتهای حاکمه در دو کشور مشخص خواهند کرد. چیزی که مشخص است این است که اقدامات هر دو در این زمینه در حمایت از ایران بوده است. خود برگزاری این مانور نظامی در شرایطی که منطقه به دو دسته تقسیم شده است، بیانگر حمایت صریح آنها از ایران است. با وجود اینکه ترجیح میدهند هیچ درگیریای رخ ندهد، موضع حمایتیشان از ایران در عمل ثابت شده است و در آینده هم همین رویکرد را در پیش دارند.