گروه اطلاع رسانی بنابه رسالت خبری ایرنا، به عنوان خبرگزاری رسمی نظام، دولت و مردم، به منظور ایجاد پل ارتباطی در مسیر گسترش آگاهی سازی، با مروری بر برجسته ترین گزارش های پایگاه های خبری داخلی منتشر شده در طول شبانه روز گذشته، گزیده ای از این گزارش ها را انتخاب و با عنوان «برجسته های تارنماها» منعکس کرده است.
باید از فضای بیاعتمادی ایجاد شده در منطقه نسبت به آمریکا، برای ایجاد گفتمانی تعاملی بهره بگیریم؛ هیچ کشوری همسایههای خود را به عنوان دشمن ابدی انتخاب نمیکند
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب در گفت و گو با نصرت الله تاجیک، سفیر پیشین ایران، آورده است: کارشناس مسائل بینالملل در تحلیل خود از تهدیدات جدید دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا مبنی بر حمله به ۱۵ نقطه در ایران در صورت تصمیم به حمله، معتقد است از نظر مبانی منطقی و اصول سیاست داخلی آمریکا، با توجه به اینکه مساله انتخابات ریاست جمهوری در سال ۲۰۲۰ در پیش است، دونالد ترامپ، به نظر میرسد در مسیر انجام هر گونه اقدام نظامی مستقیم و فراگیری نیست. در حقیقت، چنین ظرفیتی در سیاست خارجی آمریکا، در مقطع کنونی، وجود ندارد. در شرایطی که نامزدها درگیر در رقابت انتخابات ریاست جمهوری هستند، ترامپ نیز علاقه مند است که آرامش نسبی در حوزه سیاست خارجی برقرار باشد، تا از طریق آن آرای رایدهندگان را به سوی خود جلب کند.
وی افزود: «در سطحی دیگر اگر به اصل اساسی در رویکرد و منش سیاسی دونالد ترامپ با مضمون «نخست آمریکا» توجه شود، هر گونه اقدام نظامی در مسیر خلاف با این راهبرد قرار میگیرد. در حقیقت، او در پی آن است که منابع آمریکا را برای شهروندان این کشور هزینه کند و نه تامین امنیت یک کشور دیگر.» «اظهارات اخیر ترامپ را بیشتر میتوان در قالب نوعی لفاظی برای شکست اراده تهران ارزیابی کرد. او به خوبی این را میداند که آغاز مساله با او خواهد بود اما نمیتواند تحولات بعدی را کنترل و پیشبینی کند. او توانایی کنترل اوضاع و معادلات میدانی در منطقه را ندارد.» «علاوه بر سه بُعد مورد اشاره، در سطح استراتژیک نیز میتوان گفت، کانون اصلی تمرکز ترامپ بر فشار حداکثری اقتصادی بر ایران، به منظور فروپاشی از درون است. او تصور میکند با تحریم بیشتر، فشار اقتصادی بر شهروندان بیشتر شود و در نتیجه نارضایتیهای داخلی بتواند منجر به تغییر شود. اینکه تا چه اندازه برآورد او درست و منتج به نتیجه میشود، بحثی مجزا بوده اما آنچه حتمی به نظر میرسد این است که کاخ سفید در پی ایجاد گسلهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی در ایران است.»
تاجیک، در بخش دیگری از اظهارات خود به اشاره به تحریمهای جدید آمریکا علیه بانک مرکزی، صندوق توسعه ملی شرکتی به نام اعتماد تجارت، تصریح کرد: «انجام چنین کنشهای نشان میدهد که راهبرد فشار حداکثری در دسترسترین و اصلیترین سیاست ترامپ نسبت به ایران است. اینگونه تحریمها تلاشهای کاخ سفید برای فرار از انزوای بعدِ خروج از برجام است. عدم همراهی نیروهای بینالمللی با مواضع ضدبرجامی رئیسجمهور آمریکا، عامل اصلی تداوم چنین رویکردی است. در این میان، بازیگری مناسب ایران در سطح بینالمللی بر مبنای عدم خروج از برحام، این تنگنا را بر ترامپ بیشتر کرده و در نتیجه، طی مقاطع مختلف شاهد تداوم سیاست تحریم حداکثری از سوی او هستیم.»
این کارشناس مسائل بینالملل، در پایان تاکید کرد: «هیچ کشوری همسایههای خود را به عنوان دشمن ابدی انتخاب نمیکند. بر همین مبنا ما نیز ناچار به همزیستی در منطقه خاورمیانه هستیم. باید به این واقعیات توجه شود که منطقه خاورمیانه توسعه نیافته است و حساسیتها زیاد هستند. متاسفانه بر خلاف تصوری نادرست کشورهای عرب منطقه، حل مسائل ایران با کشورهای غربی را به ضرر خود ارزیابی میکنند. ایران باید تلاش کند در سطح حداقلی از درگیری با کشورهای منطقه پرهیز کند. به هر حال منابع مسلمانان مورد تهدید قرار می گیرد. در نتیجه بهترین راهبرد برای کشورمان این است که از فضای بیاعتمادی بهوجود آمده در منطقه علیه آمریکا بهره بگیریم و گفتمانی جدید از مذاکره و تفاهم را ایجاد کنیم. هر چند رسیدن به طرحی جامع برای ایجاد امنیت دفاعی دستهجمعی زود به نظر میرسد اما قدم برداشتن در مسیر افزایش همکاریهای اقتصادی و فرهنگی برای تلطیف فضای تنش میان تهران با دیگر بازیگران منطقهای ضروری به نظر میرسد.»
محمد جواد ظریف و حسن روحانی در نیویورک؛ چه اتفاقی میافتد؟
تارنمای خبری فرارو در گفت و گو با حسن بهشتی پور، کارشناس مسائل بین الملل، بررسی کرد: روز گذشته و همزمان با عزیمت ظریف به نیویورک آمریکا تحریمهای جدیدی علیه ایران اعمال کرد. وزارت خزانهداری آمریکا روز جمعه با صدور بیانیهای اعلام کرد که بانک مرکزی ایران، صندوق توسعه ملی و شرکت اعتماد تجارت پارس در لیست تحریمهای آمریکا قرار گرفتهاند. به گفته ترامپ این تحریمها "بالاترین" سطح تحریمهایی است که تا به حال علیه یک کشور اعمال شدهاند. دونالد ترامپ که بعد از حملات انصارالله یمن به تاسیسات نفتی عربستان ایران را به دست داشتن در این حملات متهم کرده است مدعی شد ایالات متحده امریکا میتواند به پانزده نقطه در ایران حمله کند.
حسن بهشتی پور در مورد سفر ظریف و روحانی به نیویورک گفت: در عالم سیاست هیچ چیز غیر ممکن نیست، اما از آنجایی که زمینهای برای مذاکرات دو طرف فراهم نشده است به نظر نمیرسد در این سفر اتفاق خاصی بیافتد. این سفر مانند سفرهای قبلی است. رئیس جمهور و وزیر امور خارجه به نیویورک میروند و از موقعیتی که در آستانه مجمع عمومی سازمان ملل وجود دارد استفاده میکنند تا با رهبران دنیا در بالاترین سطح گفت و گو کنند. اما فکر نمیکنم در این سفر اتفاق خاصی بیافتد به هر حال ظریف، در راستای دیپلماسی عمومی سعی میکند سخنرانی و مصاحبه داشته باشد که میتوان گفت این کار بیشتر جنگ رسانهای است تا یک کار دیپلماسی به معنی اینکه مذاکرهای به نتیجه برسد و ...
این تحلیلگر مسائل بین الملل ادامه داد: گیر اصلی با آمریکاست. آمریکا هم سیاستهایی اتخاذ کرده که ایران نمیتواند با آنها کنار بیاید. آنها هم با ایران کنار نمیآیند. بنابر این الان وضعیت طوری نیست که با انجام یک سفر به نیویورک مشکل حل شود. ارزیابی من این است که اختلافات جدیتر از این حرفهاست و تا زمانی که آمریکا ابزار تحریم را موثر میبیند دست از سیاست خود بر نمیدارد. آمریکا زمانی سیاست خود را تغییر میدهد که ببیند تحریم کارآیی ندارد که البته در شرایط موجود بعید است. آمریکا به سیاست خود ادامه میدهد. ایران هم حاضر نیست در این زمینه کوتاه بیاید، چون آن شرایطی که آن طرف تعیین کرده عملا برای ایران قابل پذیرش نیست. با این اوصاف باید گفت در سفر نیویورک هم قرار نیست اتفاق خاصی بیوفتد.
احتمال حضور آمریکا در نشست ۱+۴
این کارشناس مسائل بین الملل در مورد احتمال حضور آمریکا در نشست ۱+۴گفت: باید واقع بین باشیم و بپذیریم زمینهای برای مذاکره فراهم نشده است. اگر هم مقامات آمریکایی بیایند در مذاکرات ۱+۴ شرکت کنند بدان معنی نیست که میخواهند به برجام برگردند. در سیاست هیچ چیزی محال نیست، ولی شواهد و قرائن نشان میدهد خیلی احتمال ضعیفی وجود دارد که چنین اتفاق رخ دهد.
او ادامه داد: آمریکا اعلام میکند به منطقه نیرو میفرستیم و سعی میکنیم عربستان و امارات را راضی کنیم و از طرف دیگر میگوید ما دنبال راه حلهای صلح آمیز هستیم. اینها نشان میدهد صحبتهای آمریکا مبنی بر است. اصولا دم از صلح و مذاکره زدن چیز خوبی است. در دنیای امروز وقتی دولتی دم از مذاکره میزند یعنی میخواهد چهره خود را صلح طلب نشان دهد، ولی در عمل لشگر کشی میکند و نیرو اعزام میکند.
این استاد دانشگاه گفت: به هر حال در شرایط فعلی زمینه برای اینکه راه حلی پیدا شود وجود ندارد؛ ولو به اینکه آمریکاییها در مذاکرات ۱+۴ شرکت کنند. اگر شرکت در این مذاکرات به معنای بازگشت به برجام باشد بله، نقطه عطفی میشود، ولی شواهد و قرائن نشان میدهد آمریکاییها چنین کاری نمیکنند.
این کارشناس مسائل بین الملل در مورد تحریمهای جدید آمریکا و ادعای ترامپ مبنی بر آمادگی برای اقدام نظامی گفت: ترامپ که میگوید میتواند حمله کند همه دنیا میدانند واقعا میتوانند به ایران حمله کند، اما باید دید عواقب این کار چیست. آنها در محاسباتشان میگویند خب الان ایران را تحریم میکنیم این سیاست تحریم با حداقل هزینه برای ما جواب میدهد. ارزیابی آنها این است که با حداقل هزینه میتوانند از طریق تحریم مساله را حل کنند چرا بروند سمت جنگ که باید بابت آن میلیونها دلار هزینه کنند؟ همان انتقادی که ترامپ از اوباما و بوش پسر میکرد که چرا ما در افغانستان و عراق انقدر هزینه کردیم. اگر ترامپ به ایران حمله کند این انتقادات به خودش هم بر میگردد.
بهشتی پور گفت: بنابر این رویکرد آمریکا این است که میگوید فعلا از راه تحریم به اهداف خود میرسیم. چرا بیایم میلیونها دلار هزینه کنیم؟ اینکه ترامپ دم از قدرت نظامی میزند بلوف نیست، آمریکا واقعا قدرت نظامی دارد و میتواند حمله کند، ولی عواقب آن حمله را نمیتواند بپذیرد، چون یک سری هزینهها برای آن دارد. بنابر این من فکر میکنم در این شرایط آمریکاییها سیاست انتظار را در پیش گرفته اند تا از طریق تحریم به اهدافشان برسند.
حمله به آرامکو، یک ضربه حیثتی به عربستان بود؛ باید مسیر تعامل و دوستی با کشورهای منطقه را آغاز کنیم
وبسایت خبری تحلیلی انتخاب در گفت و گو با شریعتی دهاقان، سفیر اسبق ایران در سازمان همکاریهای اسلامی، آورده است: این کارشناس مسائل خاورمیانه، درباره تهدیدات جنگطلبانه اخیر دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا بر این باور است که تحلیلهای سیاسی از تهدیدات به امکان وقوع احتمالات گفته میشود. چون تصمیمات در دست دیگران است اما به نظر میرسد ترامپ از سوی کارشناسان داخلی آمریکا، مدیران پنتاگون و مشاوران، به جنگ سفارش نمیشود. از نظر شخصی نیز به نظر میرسد او هیچگونه رغبتی برای ورود به جنگ ندارد. ترامپ قصد دارد وعده انتخاباتی خود پیرامون درگیر نشدن در جنگ فراگیر جدید و فراخواندن نظامیان آمریکایی از افغانستان را اجرایی کند. با این وجود، شاهد هستیم که آمریکا نظامیان جدیدی را به منطقه خاورمیانه روانه کرده که البته از سوی پنتاگون به عنوان نیروهای دفاعی معرفی شدهاند. در نتیجه روند کنونی، به نظر میرسد که عربستان و امارات از آمریکا درخواست کردهاند، نیروی بیشتری برای حفاظت از زیربناهای انرژی خود به منطقه بفرستد.
این کارشناس مسائل خاورمیانه تصریح کرد: «علاوه بر آمریکا، توجه به مواضع عربستان نیز نسبت به رخدادهای کنونی دارای اهمیت است. تا کنون، روند تحولات نشان میدهد عربستانیها تصمیمی پیرامون چگونگی واکنش به حمله پهبادی به آرامکو، اتخاذ نکردهاند. در این زمینه، دو رویکرد وجود دارد. یک رویکرد بر این مبنا است که آمریکا به صورت جدی عربستان را ترغیب به تلافیجویی میکند و از آنها میخواهد حتی با ایران وارد درگیری شوند. واشنگتن قصد دارد این گونه القا کند که اقدام از سوی تهران انجام گرفته است. رویکرد دیگر این است که آمریکا قصد دارد با بزرگنمایی فزآینده در سطح تهدیدات ایران، بتواند تسلیحات بیشتری به عربستان و دیگر کشورهای منطقه بفروشد.»
خاورمیانه در آستانه تحولی بزرگ قرار دارد
سفیر سابق کشورمان در سازمان همکاریهای اسلامی، در بخشی دیگر از گفتهها خود تاکید کرد: «منظقه خاورمیانه در آستانه تحولی بزرگ قرار دارد. از یک سو، این امکان وجود دارد که کشورهای منطقه با توجه به دیدن توان نظامی ایران، به ویژه با توجه به اینکه تا کنون فقط قدرت متحدان تهران را دیدهاند، راه منطق و صلح با ایران را در پیش بگیرند. از سوی دیگر، این امکان وجود دارد، منطقه وارد درگیری نظامی بلندمدت شود. این حالت وضعیتی ناگوار برای کشورهای منطقه خواهد بود و موجب اتلاف مبانی زیربنایی غالب بازیگران خواهد شد.»
وی افزود: «در چنین شرایطی ایران باید مسیر آرام کردن اوضاع و تحولات را در پیش بگیرد. نباید به هیچ عنوان تحریک عربستان در پیش گرفته شود. واقعیت این است که حمله پهبادی حوثیها به تاسیسات آرامکو، ضربهای حیثتی به عربستان بوده و در چنین شرایطی نباید راهبرد تحقیر فزاینده در پیش گرفته شود؛ مسیر درست دراز کردن دست دوستی است، همیشه صلح در شرایط قدرتمند بودن یک کشور نسبت به سایرین اتفاق افتاده و ما نیز نباید بر راهبرد تهدید دیگر بازیگران حرکت نماییم. واقعیت این است که ما در مقطع کنونی، نیازمند آرامش، خدمت و ثبات اقتصادی در زمینههای مختلف هستیم و مردم نیز همین امر را میخواهند. در این میان، ایران، در عرصه دیپلماسی و صلح از توانمندی ویژهای برخوردار است و میتواند همزمان با دفاع از خود مسیر تعامل با دیگر بازیگران را در پیش بگیرد.»
محمد شریعی دهاقان در بخشی دیگر از گفتههای خود تصریح کرد: «در صورتی که آمریکاییها نتوانند همچون چند روز سپری شده، استنادات دقیقی را علیه ایران در حمله به تاسیسات آرامکو ارائه کنند، بعید به نظر میرسد کشورهای اروپایی، واشنگتن را در ضدیت با تهران همراهی و مسیر خروج از برجام را در پیش بگیرند. با تمام این اوصاف، منطقه آبستن تحولات بزرگ است.»
تحریمهای جدید آمریکا؛ استراتژی ترامپ چیست؟
پایگاه خبری فرارو در این گزارش آورده است: رفتار ترامپ در پی حمله به آرامکو، به نحو آشکاری ماهیت سیاست او در برابر ایران را افشا کرد. در حالی که محافل رسانهای و سیاسی عمدتا جمهوریخواه، او را برای حمله نظامی به ایران تحت فشار قرار داده بودند، او در توئیتی از دستور خود به وزارت خزانهداری برای تشدید تحریمهای ایران سخن گفت. ترامپ به وزارت خزانهداری دستور داد تحریمهای ایران را به نحو قابل توجهی افزایش دهد. وزارت خزانهداری نیز روز جمعه، بر اساس همین دستور، تحریمهای مالی و بانکی جدیدی علیه ایران اعمال کرد که شامل بانک مرکزی و صندوق توسعه ملی ایران میشوند.
برخی ناظران معتقدند که ترامپ به دلیل انتخابات ریاستجمهوری پیش رو، از پاسخ محدود نظامی به ایران نگران است. چرا که ایران هشدار داده است چنانچه آمریکا به خاک ایران حمله محدود کند، «جنگ تمام عیاری» رخ خواهد داد. جدیدترین هشدار ایران در این زمینه، از زبان سرلشکر حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران، بیان شد. سلامی گفت: «تجاوز محدود، محدود باقی نمیماند ما اهل تنبیه و تعقیب هستیم. این را نشان دادهایم و نقطه امنی باقی نمیگذاریم پس مراقب باشید و اشتباه نکنید.»
در ذهن ترامپ چه میگذرد؟
از این رو، ظاهرا ترامپ به جای ابزارهای نظامی، به ابزار تحریمها روی آورده است. وی روز جمعه، در حالی که در کاخ سفید درباره تحریمهای جدید ایران سخن میگفت، مدعی شد اقتصاد ایران «به جهنم میرود.» ترامپ افزود: «آنها (ایران) عملا ورشکسته هستند. آنها ورشکسته هستند.» او در ادامه مدعی شد جنگ با ایران، «تصمیم بسیار آسانی» است، اما در عین حال هشدار داد که او «زمان زیادی» برای تصمیمگیری در این زمینه دارد. مقامات آمریکا، از جمله ترامپ و استیون منوشین، وزیر خزانهداری، تاکید کردند که تحریمهای جدید اقدام «بزرگی» هستند. منوشین، مدعی شد: «این (تحریمها) بسیار بزرگ است. ما اکنون تمام منابع درآمدهای ایران را قطع کردهایم.» ترامپ نیز مدعی شد که این تحریمها، «بالاترین تحریمهایی هستند که تاکنون علیه یک کشور اعمال شدهاند.»
با این حال، برخی از محافل سیاسی نزدیک به دولت ترامپ، که از پاسخ نظامی به ایران حمایت میکنند، گفتند که تحریمهای جدید کارآمد نیست. در این زمینه، میتوان به اظهارات سناتور لیندسی گراهام اشاره کرد. این سناتور تحریمها علیه ایران را ناکارآمد دانست و به ترامپ توصیه کرد به تاسیسات نفتی ایران حمله کند. اما برخی دیگر، میگویند نیازی به حمله نظامی نیست، چرا که تحریمهای آمریکا، خصوصا تحریمهای نفتی، کار خودش را انجام میدهد. به عنوان نمونه، در بحبوحه فشارها بر ترامپ برای حمله محدود به ایران، هولمن جنکینز، عضو شورای سردبیری روزنامه والستریت ژورنال، طی یادداشتی در همین روزنامه، با اشاره تحریمهای نفتی ایران، استدلال کرد که نیازی به حمله به ایران نیست. جنکینز، نشانه اثرگذاری تحریمها بر ایران را «دلگرم کننده» توصیف کرد و مدعی شد که ایران به سمت یک «بحران داخلی» پیش میرود.
جنکینز، تنها کسی نیست که استراتژی تحریمی کاخ سفید را موثر میداند. ترامپ و دیگر جریانهای سیاسی همفکر او، مدام بر این نکته تاکید میکنند که تحریمها، در حال «کشتن» اقتصاد ایران هستند. بنابراین، فقط زمان لازم است تا اثرات نهایی آنها، مشخص شود. رئیسجمهور آمریکا با تاکید بر لزوم اعمال تحریم بر ایران و خودداری از پاسخ نظامی به این کشور، بار دیگر نشان داد که او بر اثرگذاری تحریمها در بلندمدت شرط بندی کرده و این سیاست را برای تغییر محاسبات ایران مناسب میداند.
۳ عاملی که مانع می شوند «هپکو» با دستور رئیس جمهور نجات پیدا کند!
وب سایت خبری تحلیلی تابناک در این گزارش آورده است: اعتراض هایی مسبوق به سابقه که هربار بعد از چند نوبت تکرار و رسیدن به تشنج، به صدور دستوری خاص منجر شده که پرداخت حقوق و مزایای معوق معترضان را به دنبال داشته و بعد روز از نو و روزی از نو؛ باز هم بیکاری و باز هم عدم پرداخت به موقع و باز هم اعتراض و تجمع و بستن راه آهن سراسری به منظور جلب توجه مسئولان. به فاصله یک هفته از اتفاقات تلخ اعتراضات کارگری در هپکو، بالاخره یکی از خواستههای بزرگ معترضان محقق شد تا این مجموعه نام آشنا در مسیر لغو خصوصی سازی قرار گیرد. اتفاقی که البته بعید است نام این شرکت و معترضانش را برای همیشه از اخبار حذف کند!
حدود یک دهه پیش، زمانی که خبر رسید هپکو هم در صف واگذاریهای دولت یا همان خصوصی سازی قرار گرفته، برخی حدس میزدند که «شرکت تولید تجهیزات سنگین» (که به اختصار HEPCO، همان مخفف Heavy Equipment Production Company نامیده میشود) به پایان راه نزدیک است، اما کمتر کسی انتظار داشت چنین فرجامی با این سرعت در انتظار آن باشد. این ماجرا از این رو بعید به نظر میرسید که هپکو و شرکتهای زیرمجموعه اش در حدی از توانمندی قرار داشتند که از انواع ماشین آلات راه سازی، ساختمانی، معدنی و کشاورزی گرفته تا تجهیزات مورد نیاز در صنایع مختلف، سدها، نیروگاه ها، واگن سازی و... را تولید و عرضه میکردند و بی رقیب بودند. داستان روزگار اوج شرکتی که رقبای بزرگ خارجی اش از همکاری با آن استقبال میکردند و در سایه این همکاری ها، محصولات مشترک بسیاری روانه بازار کشورمان میشد. بازاری که هنوز پابرجاست و حتی به نسبت گذشته رونق هم گرفته، اما هپکو در آن جایی ندارد.
روایت افول شرکتی واگذار شده به بخش خصوصی در راستای اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی که مدتهاست در پرداخت حقوق و مزایای پرسنلش نیز ناتوان است و موجب شده نام هپکو با اعتراضات کارگری به صدر اخبار گره بخورد نه مثلا ساخت یک بویلر ویژه برای فلان فاز پالایشگاهی در عسلویه! البته قصه در این نقطه متوقف نشده و مدتهاست که اعتراضات کارگری هپکو، ابعاد وسیع تری یافته و گاه به تجمع معترضان در اراک و مقابل دفاتر مسئولان رسیده و گاه از سر استیصال شدید، به بستن خط راه آهن سراسری در مجاورت کارخانه کشیده که دست کم در مقاطعی، فرجامش به شدت تلخ بوده است.
اعتراضهایی مسبوق به سابقه که هربار بعد از چند نوبت تکرار و رسیدن به تشنج، به صدور دستوری خاص منجر شده که پرداخت حقوق و مزایای معوق معترضان را به دنبال داشته و بعد روز از نو و روزی از نو؛ باز هم بیکاری و باز هم عدم پرداخت به موقع و باز هم اعتراض و تجمع و بستن راه آهن سراسری به منظور جلب توجه مسئولان.
لحن فدراسیون بین المللی فوتبال تندتر شد
به گزارش وبسایت خبری تحلیلی تابناک، فدراسیون بین المللی فوتبال برخلاف برداشتهای اولیه اغلب رسانه های داخلی و شاید مسوولان فوتبال و ورزش ایران، موضع قاطعی و سرسختانه ای را در رابطه با ورود زنان به استادیومهای ایران اتخاذ کرده است و گفته میشود سرپیچی از خواسته فیفا میتواند برای فوتبال ایران گران تمام شود. در حالی که تصور میشد فعلا خواست فیفا به ورود زنان به ورزشگاه آزادی در بازیهای ملی محدود شده است، و نامه اخیر اینفانتینو هم با قید تاریخ دیدار رسمی با کامبوج در مقدماتی جام جهانی، همین موضوع را نشان میداد، اما واکنش تازه این نهاد بعد از بازگشت تیم اعزامی اش به تهران، نشان میدهد موضوع وسیعتر از این حرف هاست. روز نوزدهم سپتامبر، هیاتی از ناظران فیفا به تهران سفر کردند تا درباره موضوع ورود آزادانه زنان ایرانی به استادیومهای فوتبال، با مقامات این کشور بحث و گفت وگو داشته باشند.
به نوشته وب سایت رسمی فیفا، این هیات به همراه نماینده کنفدراسیون فوتبال آسیا با وزیر ورزش و جوانان ایران و نمایندگان فدراسیون فوتبال ایران ملاقات هایی داشت تا در خصوص مسائلی به ویژه روابط بین المللی، امنیت و بلیت فروشی، گفت وگو و توافق صورت گیرد. هیات مذکور همچنین از ورزشگاه آزادی، محل برگزاری دیدار دو تیم ملی ایران و کامبوج در تاریخ دهم اکتبر ۲۰۱۹ در چارچوب مقدماتی جام جهانی ۲۰۲۲، بازرسی لازم را به عمل آورد.
فیفا تصریح کرده است که در این بحثهای سازنده، فیفا مجددا بر موضع روشن خود مبنی بر ورود آزادانه زنان ایرانی به استادیومهای فوتبال این کشور تاکید کرد و همچنین طبق خواسته فیفا، ورود زنان به استادیوم باید براساس تعداد تقاضای آنها برای بلیت صورت گیرد. (این جمله در بیانیه جدید فیفا نشان می دهد این نهاد فروش گزینشی یا ورود کنترل شده بخشی از زنان و دختران به ورزشگاه را قبول ندارد و خواستار بلیت فروشی آزاد است). در ادامه اعلامیه فیفا آمده است: «بازرسیهای صورت گرفته هیات فیفا، نشان داد موانع اجرایی قابل توجهی در راستای ورود زنان به استادیوم آزادی برای بازی با کامبوج وجود ندارد. فیفا برای اجرای این تغییرات مهم بر اساس قوانین این سازمان، همچنان به صورت نزدیک فدراسیون فوتبال ایران و نهادهای دولتی ذیربط را زیر نظر خواهد داشت. موضع فیفا، قاطع و مشخص است. برای تمام مسابقات فوتبال، زنان باید اجازه ورود به استادیومهای ایران را داشته باشند.»
جمله آخر فیفا در این بیانیه مهمترین بخش این موضع رسمی است که نشان میدهد؛ وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال در ایران چگونه ماهها فرصت طلایی برای آماده سازی زیرساخت و پیش نیازها برای رسیدن به وضعیت مطلوب فیفا را به هر دلیلی از دست داده اند. برخی اظهارنظرهای غیرمسوولانه برخی مدیران ارشد ورزش کشور که از سر ناآگاهی مطرح شده و متاسفانه افتضاحات مدیریتی شان محدود به فوتبال نیست، حالا کار را به جایی رسانده است که این نهاد بین المللی، تعارف را کنار گذاشته و فراگیرترین پدیده جامعه جوان ایران را محترمانه به برخورد تهدید میکند.
ماجرای پرونده شمش طلا و ارتباط آن با چند نماینده مجلس چیست؟
وبسایت خبری تابناک در گفتوگو با محمدجواد جمالی نوبندگانی، سخنگوی هیأت نظارت بر رفتار نمایندگان، آورده است: چندی پیش، موضوع پرونده دو نماینده مجلس شورای اسلامی ـ که توسط قوه قضاییه بازداشت شده بودند ـ خبرساز شد. آن زمان این دو نماینده با قید وثیقه آزاد شدند و پرونده برای بررسی به هیأت نظارت بر رفتار نمایندگان فرستاده شد، ولی این هیأت، عمل نمایندگان را مغایر با وظایف نمایندگی تشخیص نداد! با این حال از روز گذشته، بار دیگر و پس از افشاگری یکی از خبرنگاران درباره ابعاد جدید این پرونده، این موضوع به رسانهها بازگشت. یاشار سلطانی در توییتر خود در این باره نوشته است: «در ماجرای آن دو نماینده مجلس، که دستگیر شده بودند، شمار نمایندگان درگیر در پرونده بیشتر است، ولی تنها عزیزی نماینده ابهر و احمدی، نماینده زنجان دستگیر شدهاند. به دلیل انحراف در رسیدگی به پرونده آنها در هیأت نظارت بر رفتار نمایندگان، بخشی از اتهامات را منتشر میکنم. این هیأت دخالت، واسطهگری و دلالی را جزو وظایف نمایندگی تشخیص داده است؛ البته پرونده آنها تنها موضوع خودرو نیست. بر اساس برخی گزارش های رسمی، حجم واسطهگری این افراد ۱۷۰۰۰ خودرو بوده و این روند از سال ۹۳ و ۹۴در دوره جمالینژاد در سایپا ـ که در حال حاضر دستگیر شده ـ ادامه داشته است.
بر پایه گزارش وزارت اطلاعات، عزیزی در مقاطعی حتی وزیر صنعت را برای تمدید این قراردادها به استیضاح هم تهدید کرده بود. آنها در ایجاد زمینه برای فروش ۱۷هزار خودرو خارج از ضوابط و تنها به ۱۵تن توسط سایپا دخالت کردهاند. این در حالی است که برخی از این ۱۵ تن حتی مجوز نمایندگی ندارند. مثلا فردی به نام وحید بهزادی از شیراز، که بیشتر این خودروها به او داده شده؛ آن هم تعهدی و بدون پرداخت و با تسهیلات و امتیازات ویژه! وحید بهزادی و نجوا لاشیدی که از دستگیرشدگان شبکههای هرمی در دهه ۸۰ و ۹۰ بودند و در پرونده خودروها به اتهام اخلال در نظام اقتصادی کشور و پولشویی دستگیر شدهاند، در پرونده چند صد کیلویی طلا و شمش هم با این نمایندگان همکاری داشته اند. همچنین در پرونده خرید و فروش شمش و طلا، ردپای سه تن با نامهای وحید بهزادی، احسان دهقانی و نجوا لاشیدی دیده میشود. در یکی از پروندهها، فقط از یک فرد، ۲۰۰ شمش طلا خریداری و در بازرسی از محل اقامت متهمان ۱۲۰ شمش کشف میشود. برخی وجوه پرداخت شده بابت این شمشها با عابربانک محمد عزیزی و فریدون احمدی که در اختیار متهمان بوده، صورت گرفته؛ اما آیا این موارد هم جزو وظایف نمایندگی بوده؟ البته در مورد برخی نمایندهها که با پاس سیاسی به واردات چند صد کیلو طلا به کشور اقدام کردهاند اطلاعات بیشتری میتوان داد.»
محمدجواد جمالی نوبندگانی، سخنگوی هیأت نظارت بر رفتار نمایندگان در خصوص این موضوع اظهار داشت: طی نامهای که از سوی دادستانی در زمان جعفری دولت آبادی در تاریخ ۲۶.۶.۹۷ به هیأت نظارت بر رفتار نمایندگان ارسال شده است، هیچ اشارهای به مواردی که به تازگی مطرح شده است، نشده بود. در آن نامه آمده است، دو نماینده مجلس اعمال نفوذ کرده اند. در قرارداد فروش خودرو و موضوع دیگر نیز وزیر را تهدید به استیضاح کرده بودند. همچنین در آن نامه نه موضوع شمش طلا نه پوشک بچه به هیچ عنوان مطرح نبود. ما به این موضوع ورود کردیم و نمایندگان نیز آمدند و چهار صفحه درباره فعالیتهای خود توضیح دادند. پس از آن بر ما مسجل شد که در زمان انعقاد قرارداد این آقا و خانم که از شیراز اقدام به خرید و سرمایه گذاری در سایپا کرده اند، این دو نماینده را نمیشناختند و بعدها توسط یکی دیگر از نمایندگان مجلس به آنها معرفی میشوند.
وی در ادامه یادآور شد: البته نامه دیگری نیز از طرف کارخانه خودروسازی سایپا به هیأت ارسال شده که در آنجا مدیران سایپا گفته اند، در آن زمان خودروسازی سایپا با کسری منابع مالی شدیدی مواجه بوده و به تمام نمایندگیها در سراسر کشور اعلام کرده بودیم، هر کس به صورت پکیجی خرید داشته باشد، میتواند اقدام کند. همچنین در این نامه بر خلاف ادعاهای صورت گرفته برای دریافت سود ۶۵ درصد سود در نظر گرفته شده ۲۶ درصد بوده است. اما اکنون صحبتهای جدیدی که از سوی قوه قضاییه مطرح میشود، در چیزی که به هیأت نظارت بر رفتار نمایندگان ارسال شده است موجود نیست؛ بنابراین، ما در بهمن ماه سال ۹۷ به این نتیجه رسیدیم که عملکرد این نمایندگان، خلاف وظایف نمایندگی نبوده است. این نمایندهها تنها پیگیر این بودند که سایپا به تعهدات خود عمل کند. اگر مطالب دیگری بوده، چرا قوه قضاییه برای ما ارسال نکرده است؛ اما اگر ارسال شود ما این موضوع را هم در هیأت نظارت بر رفتار نمایندگان بررسی می کنیم.
وی در پاسخ به این که آیا در نامههای قوه قضاییه، شمار خودروها ذکر شده، گفت: هیچ آماری از تعداد خودروها داده نشده و فقط اعمال نفوذ در انعقاد قرارداد مطرح شده که اساسا این موضوع رد و مطالبی که اکنون مطرح شده، بدیهیات نظارت داده نشده است.
۵۰ درصد خانوارهای ایرانی زیر خط فقر نسبی میباشند؛ خانوارهای دهک ششم هم از جیب خرج میکنند
پایگاه خبری تحلیلی تابناک در گفت و گو با وحید شقاقی شهری، کارشناس مسائل اقتصادی، آورده است: به تازگی مرکز آمار ایران گزارشی پیرامون مابه التفاوت درآمد و هزینه خانوارهای شهری و روستایی کشور در سال ۹۷ را به تفکیک دهکهای درآمدی و مقایسه روند آن با سالهای گذشته منتشر کرده است. این گزارش نشان میدهد که خانوارهای شهری در سال گذشته به طور متوسط ٤٣ میلیون و ٤٩١ هزار تومان درآمد و ٣٩ میلیون و ٣٢٣ هزار تومان هزینه داشتهاند که معادل متوسط ماهانه سه میلیون و ٦٢٤ هزار تومان درآمد و ٣ میلیون و ٢٧٧ هزار تومان هزینه میباشد. همچنین هر خانوار روستایی حدود ٢٣ میلیون و ٣١١ هزار تومان درآمد و ٢١ میلیون و ٤٤٧ هزار تومان هزینه داشته که معادل متوسط ماهانه یک میلیون و ٩٤٣ تومان درآمد و یک میلیون و ٧٨٧ هزار تومان هزینه بوده است.
بنا بر این مابه التفاوت درآمد و هزینه سالانه خانوارهای کشور در سال ۱۳۹۷ نشان میدهد که هر خانوار شهری به طور متوسط ۴ میلیون و ۱۶۸ هزار تومان و هر خانوار روستایی یک میلیون و ۸۶۴ هزار تومان بیشتر از هزینه سالانه اش درآمد داشته است که معادل متوسط ماهانه ۳۴۷ هزار و ۳۰۰ تومان و ۱۵۵ هزار و ۴۰۰ تومان به ترتیب برای هر خانوار شهری و روستایی بوده است. در این گزارش به این نکته اشاره شده است که «مابه التفاوت درآمد و هزینه خانوار لزوماً به معنای پس انداز خانوار نیست. بطور ساده پس انداز عبارت است از بخشی از درآمدهای افراد که خرج نشده است. اما در تحلیلهای اقتصاد کلان مفهوم صحیح پس انداز را باید از جریان دایره وار درآمد و تولید ملی فهمید.» این گزارش نشان میدهد که از سال ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۷ میزان درآمد نسبت به هزینههای هر خانوار شهری به ترتیب ۱۰.۲، ۱۰.۲ و ۹.۶ درصد و هر خانوار روستایی به ترتیب ۱۱.۳، ۱۱.۵ و ۸ درصد بیشتر بوده است.
وحید شقاقی شهری عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی گفت: در سال ۱۳۹۴ پژوهشی انجام شد که در آن پژوهش دهک سوم به عنوان معیاری از خط فقر نسبی در نظر گرفته شده بود. نتیجه این پژوهش نشان میداد که ۳۸ درصد خانوارهای جامعه در دهکهای پایینتر از دهک سوم قرار دارند. طبیعتاً با اوضاعی که پیش آمد، هم اکنون بیش از ۵۰ درصد خانوارهای ایرانی درآمدهایشان با هزینه هایشان همخوانی ندارد و زیر خط فقر نسبی هستند.
شقاقی شهری ادامه داد: متاسفانه در دهه ۹۰، دو بحران ارزی به فاصله اندکی از یکدیگر اتفاق افتاد که این موضوع در تاریخ اقتصاد ایران بی سابقه است. در این دو بحران در مجموع بیش از ۴۰۰ درصد قیمت دلار افزایش یافته است و این در حالی است که اقتصاد ایران، یک اقتصاد واردات محور بوده است و این موضوع باعث شد تا به شدت هزینههای خانوارها تحت تاثیر قرار گیرد و افزایش یابد و قدرت خرید مردم به شدت کاهش یابد و احتمالا هم اکنون تا دهک ششم تحت فشارهای شدید هزینهای قرار گرفته اند. یک زمانی فشار هزینهای عمدتاً تا دهک سوم و چهارم بود و الان این فشار هزینهای به دهک ششم هم رسیده است. مقصود این است که پس انداز دهک ششم جامعه نیز هم اکنون منفی شده و این دهک در حال خرج کردن از پس اندازهای سابق خود میباشد و به عبارت عامیانه از جیب خرج میکند.
وی افزود: اگر برای تهیه آمارها نمونههای دقیقی از کلانشهرها گرفته شود ملاحظه خواهد شد که در کلانشهرهایی مانند تهران، به دلیل آن که درآمدهای دهک ششم کفاف هزینهها را نمیدهد، این دهک هم مجبور شده است از جیب خرج کند و از پس اندازهای سابق خود برای پوشش هزینهها استفاده کند. عملا خط فقر نسبی به شدت افزایش یافته است و هم اکنون برآوردهای من این است که تا دهک ششم جامعه ایران تحت تاثیر فشارهای هزینهای میباشند. متاسفانه دولت هیچ سیاست روشنی برای فقرزدایی نداشته است و سیاست ارز ۴۲۰۰ تومانی هم خوب اجرا نشد و رانت بزرگی نصیب تعداد اندکی شد و بخش بزرگی از جامعه از این سیاست منتفع نشدند و این موجب شد که شکاف طبقاتی به شدت افزایش یافت.
حمله به پروانه سلحشوری؛ دلیل هجمههای اخیر به نماینده تهران چیست؟
پایگاه خبری فرارو در گفت و گو با صادق زیبا کلام، استاد دانشگاه تهران، آورده است: طی دو روز اخیر هجمهها به پروانه سلحشوری نماینده مردم تهران در مجلس و همچنین عضو فراکسیون امید شدت یافته، بهانه این هجمهها نیز بازداشت برادرزاده وی به عنوان سردسته یک باند ماساژور بود، هر چند این خبر تکذیب شد، اما حملات ادامه داشته است. به نظر میرسد، هرچه به انتخابات مجلس نزدیک میشویم، این جنجالهایی که برای نماینده تهران ایجاد شده با شدت بیشتری پیگیری شود، حال باید دید عکس العمل اصلاحطلبان و در راس آنها فراکسیون امید نسبت به این حواشیای که علیه سلحشوری ایجاد شده، چیست؟
ریشه حملات به پراونه سلحشوری چیست؟
صادق زیبا کلام استاد دانشگاه با اشاره به حملاتی که طی روز اخیر به پروانه سلحشوری صورت گرفته است، اظهار داشت: «در مجموع فراکسیون امید چند نماینده هستند که با نطقها و سخنانی که انجام میدهند، به وظایف نمایندگی خود عمل کردند، بنابراین جناح تندرو اصولگرا به دنبال حمله به این نمایندگان مجلس است.»
وی با اشاره به اینکه آقایان مطهری و صادقی و همچنین خانم سلحشوری نمایندگان شاخص لیست امید هستند، گفت: «اصولگرایان به دنبال شرایطی هستند تا این افراد را رد صلاحیت کنند، در مورد علی مطهری و محمد صادقی با توجه به عقبهای که این افراد دارند، رد صلاحیت آنها هزینهاش بسیار زیاد است، بنابراین در چنین شرایطی حملات توپخانهای رسانههای اصولگرا به سمت پروانه سلحشوری نشانه میرود.»
زیباکلام در پاسخ به این پرسش که چرا این حملات از سوی برخی از رسانههای اصولگرا به این نمانیده لیست امید صورت میگیرد، گفت: «با توجه به اظهار نظرهایی که سلحشوری طی این ایام داشته که برخی از آنها بی سابقه بوده و تاکنون هیچ نمایندهای این چنین به اظهار نظر نپرداخته است، بر این اساس، چنین هجمههایی بر علیه نماینده تهران طبیعی است.»
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه اصولگرایان قصد دارند با ایجاد سروصدا و جنجال کاری کنند، که هزینه اظهارات این چنینی بالا برود، اضافه کرد: «اگر این اظهارات از سوی سلحشوری و یا سایر نمایندگام لیست امید ادامه پیدا کند، بی شک با توجه به شناختی که از شورای نگهبان وجود دارد، سلحشوری را رد صلاحیت میکنند.»
اظهارات سلحشوری دلیل این حملات است
وی افزود: «اول در مورد توئیتهای سلحشوری پیرامون دختر آبی و اینکه محکومیت وی واقعیت نداشته، اما او در توئیت خود آن را آورده، حملاتی انجام شد و حالا نیز در مورد برادرزاده وی اتهاماتی زده شد که البته آنها تکذیب شد، این هجمهها انجام شده است.»
زیباکلام با اشاره به اینکه رسانههای اصولگرا میگردند دنبال نقاط و منافذی تا یک بهانهای برای حمله کردن پیدا کنند، گفت: «در مورد سلحشوری نیز همین رویه انجام شده و با ایجاد جار و جنجال در پی حمله به این نماینده تهران در مجلس هستند، اما در مقابل نیز خانم سلحشوری این حملات را بی پاسخ نگذاشته و از خود در برابر آنها دفاع کرده است.»
نامزدهای منتقد رد صلاحیت خواهند شد
زیباکلام اضافه کرد: «همچنین باید به این نکته توجه کرد که شورای نگهبان به مانند برگ خزان نامزدهای منتقد و دگر اندیش را رد صلاحیت خواهد کرد، بنابراین باید به این دوستان گفت، که مذاکره بر سر چه چیزی صورت میگیرد.»
این تحلیلگر مسائل سیاسی با اشاره به اینکه اصلاحطلبان نیاز به یک نقشه راه جدید دارند، بیان داشت: «در درجه اول این دوستان باید بنشینند و کلاه خود را قاضی کنند و بررسی کنند که چرا فراکسیون امید در مجموع به جزء چند نماینده عملکرد ضعیفی از خود بروز داد و در درجه وم نیز باید به این پرسش پاسخ دهند که «چه باید کرد؟»
محمد صدر: اتهام موسوی خوئینیها به امام موسی صدر نارواست
وبگاه خبری خبرآنلاین در گفت و گو با محمد صدر در پاسخگویی به چند ابهام درباره امام موسی صدر، آورده است: شهریور ماه سال ۵۷ بود که بعد از سفر امام موسی صدر به لیبی به دعوت معمر قذافی، به دلایلی نامعلوم ناپدید شد و از آن زمان تاکنون خبری از ایشان در دست نیست. به همین بهانه و درباره کم و کیف دیدگاه های امام موسی صدر و آخرین وضعیت رسیدگی به پرونده ایشان با سید محمد صدر برادرزاده امام موسی صدر به گفت و گو نشستیم.
محمد صدر با رد هرگونه ادعایی مبنی بر همراهی نداشتن امام موسی با انقلاب اسلامی و همراه بودن ایشان با رژیم صهیونیستی، بر این موضوع تاکید کرد که تمامی شواهد و سخنرانی ها نشان از این دارد که امام موسی صدر همراهی با نیروهای انقلاب داشته به طوریکه نیروهای انقلابی با تایید و معرفی امام موسی صدر امکان آموزش چریکی را در لبنان و سوریه پیدا میکردند. او در این گفت و گو به تفاوت های مکتب صدر و امام خمینی و همچنین آخرین وضعیت پرونده امام موسی صدر اشاره کرد که در ادامه می خوانید.
* آقای صدر! سال گذشته مطالبی به نقل از آقای موسوی خویینیها منتشر شد که در آن گفته بودند تا آنجا که رفتار ظاهری امام موسی صدر نشان میداد ایشان هیچ نوع همراهی با انقلاب نداشت و اینکه در آن زمان ایشان نظرش این نبوده که نهضتی که در ایران شروع شده به یک نتیجه خاصی میتواند برسد. منتسب بودن این موضوعات به امام موسی صدر قابل تایید است؟
فکر میکنم اطلاعات جناب آقای موسوی خویینیها درباره امام موسی صدر به زمان خیلی دور برمیگردد که ایشان ظاهرا سفری به لبنان و دیداری با امام موسی صدر داشتند بنابراین میتوان گفت که برداشتهای ایشان خیلی مطابق با واقعیت نیست البته هر شخصی آزاد است که نظر خود را داشته باشد.
واقعیت این است که قبل از انقلاب بسیاری از بچه هایی که برای مبارزه با رژیم شاه و آموزشهای چریکی به لبنان و سوریه سفر میکردند از طریق امام موسی صدر مورد حمایت قرار میگرفتند و در اردوگاه های امل و فلسطینی ها آموزش های چریکی می دیدند. علاوه بر این شخصیتهایی همچون دکتر یزدی هم که به عنوان نماینده امام در آمریکا و در چارچوب نظریات ایشان در اروپا و آمریکا فعالیت می کرد با امام موسی صدر به صورت جدی در ارتباط بود که نشان از همراهی امام موسی صدر با انقلابیون دارد. لازم است عرض کنم بخش چریکی و اقدامات مسلحانه بعد از اینکه دکتر چمران از آمریکا به لبنان رفت و همکاری با امام موسی صدر را آغاز کرد و سازمان امل تشکیل گردید در چارچوب اقدامات ایشان شکل گرفت.
علاوه بر این دکتر شریعتی که به معنای واقعی معلم انقلاب نامیده می شد و همه ما دانشجویان اعم از داخلی و خارجی از نظریات ایشان استفاده میکردیم نیز مورد احترام امام موسی صدر بود به طوریکه بعد از فوت ایشان توسط امام موسی صدر مراسم خاکسپاری مفصلی در سوریه برای دکتر شریعتی تشکیل شد که در تاریخ ماندگار شد، سپس مراسم چهلمین روز درگذشت دکتر شریعتی با شکوه تمام در بیروت توسط ایشان برگزار شد که سخنرانی مشروحی تحت عنوان "مبارز کیست" در این مراسم توسط امام موسی صدر ایراد گردید.
اگر امام موسی صدر انقلابی نبود چرا امام خمینی (ره) تا این اندازه هم برای ایشان احترام قائل بود وهم پیگیر سرنوشت ایشان بود و تاکید داشت که وضعیت مفقود شدن ایشان در لیبی روشن شود. امام خمینی گفتند تا قضیه امام موسی صدر روشن نشود من با قذاقی ملاقات نمی کنم.
حال با این شواهد چگونه ممکن است فردی با این سابقه، خیلی با انقلاب همراهی نداشته باشد. با این استدلال ها است که عرض می کنم اظهارات آقای موسوی خوئینی ها اگرچه احترام زیادی برای ایشان قائلم را خیلی دقیق نمی دانم، در واقع یک مقداری اطلاعات شان قدیمی است زیرا ایشان در سال های خیلی دوری به لبنان سفر کرده و مذاکرهای با امام موسی صدر داشتند که همان را هم مبنای اظهارنظر خود قرار دادند که این برداشت با وقایع بعدی تطابق ندارد.
امام موسی صدر هیچگاه از انقلاب ایران غافل نبود و پناهگاه مبارازن بود
از دیگر مطالب اثباتگر نقش امام موسی در پیروزی انقلاب اسلامی ایران مقاله ای به قلم آقای علیرضا محمودی است که در سایت امام موسی صدر هم وجود دارد. ایشان نقل می کند که " در سال ۱۳۴۱ چندی بود که امام موسی صدر به لبنان مهاجرت کرده بود اما کاملا به اوضاع ایران توجه داشت و مسایل را دنبال می کرد، ایشان از آغاز تا لحظه ربوده شدن در لیبی هیچ گاه از ایران و انقلاب ایران غافل نبود و همواره با رهبران روحانی و غیرروحانی نهضت همچون حضرت امام، شهید بهشتی، شهید مطهری، مهندس بازرگان و دکتر یزدی در خارج ارتباط داشت و پناهگاه مبارزان ایرانی بود که به علت فشار رژیم شاه از ایران می گریختند. "
تازهواردها، سرنوشت دربی را رقم میزنند؟
به گزارش پایگاه خبری پارسینه؛ عصر یکشنبه از ساعت شانزده دو تیم پرسپولیس و استقلال تهران در ورزشگاه آزادی شهرآورد پایتخت را برگزار خواهند. این دیدار حساس و بزرگ در ایستگاه نود قرار دارد و در صورت پیروزی پرسپولیس این تیم می تواند بار دیگر صدرنشین لیگ برتر شود و در صورت پیروزی استقلال شاگردان استراماچونی می توانند از قعر جدول کمی فاصله بگیرند. در این دیدار شاهد «اولینها» خواهیم بود که باهم مرور می کنیم:
کالدرون - استراماچونی:
این دو مربی باکارنامه برای اولین بار شهرآورد تهران را تجربه می کنند و هر یک به دنبال این هستند که با کسب یک نتیجه دلخواه خودشان را حداقل تا پایان نیم فصل تضمین کنند. برانکو در اجلاس سالانه کنفدراسیون فوتبال آسیا به کالدرون گفته دربی را ببر و خودت را بیمه کن! استراماچونی نیز باتوجه به نتایج ضعیفی که با استقلال کسب کرده راهی جز پیروزی در این مسابقه ندارد.
نوراللهی - وریا؛ کاپیتانهای جدید!
استقلال سال ها با کاپیتانی سیدمهدی رحمتی و یا پژمان منتظری در دربی حاضر می شد اما برای این مسابقه وریا غفوری که این روزها بشدت در فضای مجازی کولاک کرده بازوبند کاپیتانی تیمش را به بازو خواهد بست. وریا سابقه گلزنی در دربی را مقابل پرسپولیس دارد و از قضا گل سه امتیازی به رقیب دیرینه محسوب می شود. در آن سو احمد نوراللهی نیز باتوجه به غیبت سیدجلال حسینی برای اولین بار در دربی بازوبند کاپیتانی را به بازو خواهد بست. گفتنی است سرخپوشان فصل گذشته با گل نوراللهی سه امتیاز حساس مقابل استقلال را دشت کردند.
فروش صندلی رشته پزشکی در دانشگاه؛ شایعه یا افشای حقایق تلخ!؟
وبسایت خبری تحلیلی الف گزارش داد: انتشار خبر فروش صندلی در یکی از دانشگاه های علوم پزشکی شوکی برای جامعه بود. گر چه مسئولان دولتی این خبر را تکذیب کردند اما هنوز تردید وجود دارد، داستانی که با باز کردن فضای تحصیل برای دانشجویان ایرانی به خارج رفته از سوی وزارت بهداشت کلید خورد و حالا ماجرا گسترش یافته است.
فروش صندلی نیست، دانشجویانی از خارج می آیند
با این حال حسینعلی شهریاری، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس که سالها پیش رئیس دانشگاه علوم پزشکی زاهدان بوده، صندلی فروشی در دانشگاه های علوم پزشکی را رد می کند او در این باره به خبرنگار الف گفت: قطعا موضوع فروش صندلی دانشگاه های علوم پزشکی صحت ندارد، تنها مساله ای که در یکی دوسال اخیر مطرح شده، پذیرش دانشجویان ایرانی که در خارج تحصیل می کنند دردانشگاه های داخلی است که این کار با مجوز وزارت بهداشت انجام می شود. وزارت بهداشت به طور رسمی اعلام کرده دانشجویان ایرانی که خارج از کشور در یکی از رشته های علوم پزشکی درس می خوانند می توانند به ایران بیایند و در یکی از دانشگاه های علوم پزشکی داخل کشور پذیرش بگیرند و در داخل ادامه تحصیل بدهند.
عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس اضافه کرد: این اقدام مورد تایید وزارت بهداشت بوده و به طور رسمی سال گذشته طی نامه ای به دانشگاه های علوم پزشکی ابلاغ شده است. البته وزارت بهداشت اعلام کرده که ستاد وزارتخانه نمی تواند محل تحصیل این دانشجویان را تعیین کند اما اگر دانشجوی ایرانی از خارج کشور بیاید و در یکی از دانشگاه های داخل پذیرش بگیرد، ادامه تحصیل وی بلامانع است. ممکن است برخی دانشگاه های علوم پزشکی از این دانشجویان بخواهند که تسهیلاتی به دانشگاه بدهند و به آنها بگویند که شما این قدر پول داشته اید که برای تحصیل به خارج بروید، حالا همان پولی که به دانشگاه خارجی می دادید یا نصف آن را به دانشگاه داخلی بدهید به خصوص اینکه دانشگاه های علوم پزشکی وضعیت مالی خوبی ندارند اما اینکه صندلی بفروشند قطعا صحت ندارد.
شهریه غیر کنکوری ها چقدر است؟
وی درباره میزان پولی که این دانشجویان به دانشگاه علوم پزشکی می دهند نیز گفت: تقریبا در حد همان شهریه ای است که در خارج از کشور می پرداختند بین ۱۵ تا ۳۰ میلیون تومان در هر ترم و در مواردی در رشته هایی مثل دندانپزشکی که هزینه مواد دندانی و تجهیزات برای آموزش عملی دارد ممکن است بیشتر باشد اما شایعات مبنی بر ترمی ۱۰۰ میلیون تومان قطعا صحت ندارد.
افزایش نرخ ارز که پس از خروج آمریکا از برجام در سال گذشته تشدید شد، عده زیادی از دانشجویان ایرانی را که برای تحصیل به خارج رفته بودند دچار مشکل کرد. به طوری که بسیاری از آنان که توان ادامه تحصیل در خارج را نداشتند از وزارت بهداشت خواستند تا زمینه انتقال آنان به کشور و ادامه تحصیل در داخل را برای آنان فراهم کند.
وزارت بهداشت هم تابستان سال ۹۷ طی بخشنامه ای برای کمک به این دانشجویان ایرانی و خانواده آنان، تسهیلاتی برای انتقال آنان به دانشگاه های داخلی فراهم کرد به شرطی که شهریه بپردازند. مساله ای که گر چه به مذاق دانشجویان خارج رفته خوش آمد اما با ناراحتی دانشجویان نخبه ای مواجه شد که به سختی در دانشگاه های داخلی دولتی قبول شده بودند و معتقد بودند که این دانشجویان خارج رفته هرگز توان قبول شدن در داخل را نداشته و ندارند و نشستن آنان روی صندلی دانشگاه های تراز اول کشور ظلم به آنان و آینده پزشکی و دندانپزشکی کشور است.
۱۰ اتفاق مهم در رژه ۳۱ شهریورماه تهران؛ از خروج اس ۲۰۰ و اس ۳۰۰ تا ورود «طوفان» و نسل جدید «خرمشهر»
وب سایت خبری تحلیلی مشرق، در این گزارش آورده است: امروز رژه یگان های نمونه نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در اکثر نقاط کشور و البته در تهران و در جوار مرقد امام خمینی (ره) برگزار شد. در ابتدای این مراسم رییس جمهور به ایراد سخنرانی پرداخت. پس از سخنرانی رییس جمهور نیز یگان های پیاده نمونه ارتش، سپاه، ناجا و بسیج به رژه پرداختند و سپس به بخش رژه محمول رسید که در این بخش نکات جالبی وجود داشت.
رییس جمهور در بخشی از صحبت های خود با تاکید بر اینکه ما اهل تعظیم و ذلت نیستیم؛ ما مرد دفاع و ایستادگی هستیم، تصریح کرد: ما متجاوز به مرزهای دیگران نیستیم همانگونه که اجازه نخواهیم داد کسی به مرزهای ما تجاوز کند. بی تردید جنگ بزرگ اقتصادی که بر ملت ما تحمیل کردند و فشارهایی که بر مردم ما وارد می سازند برای نابودی انقلاب در قدم اول همانگونه که در جنگ تحمیلی هدف اولشان نابودی انقلاب و از بین بردن ایران و تجزیه ایران بود همان هدف را امروز با جنگ اقتصادی علیه ملت ما و جنگ روانی و حتی با جنگ تهدید جنگ نظامی مردم ما را در برابر این فشارها قرار دادند.
ارتش؛ از کشنده های جدید تا یک رژه ایرانیزه شده پدافندی
در ابتدای بخش رژه یگان های محمول نیروی زمینی ارتش با یگان های منتخب زرهی، مکانیزه و توپخانه خود کار را آغاز کرد. یکی از نکات جالب در این رژه حضور چندین کشنده جدید و بومی بود. ذوالجناح نسل اول از طرح های جهاد خودکفایی نزاجا و همین طور کشنده کیان از طرح های مرکز تولید، بهینه سازی و نوسازی شهید زرهرن نیروی زمینی ارتش نیز از جمله کشنده های بومی جدیدی هستند که در رژه حاضر بودند. تانک چیفتن نیروی زمینی ارتش نیز برای اولین بار توسط مرکز زرهرن با یک استتار دیجیتالی جدید در رژه ظاهر شده بود که یک ابتکار جدید در بین نیروهای زرهی محسوب می شد.
اما شاه بیت رژه ارتش در مراسم امروز بخش مربوط به پدافند هوایی بود. مسئله اول که از همه مهم تر بود اولین حضور سامانه پدافند هوایی باور ۳۷۳ در رژه نیروهای مسلح بود. نکته جالب این که بر خلاف تصاویر قبلی که باور را با ۲ موشک میدیدیم این بار ۴ موشک روی کشنده این سامانه نصب شده بود و از جلوی جایگاه عبور داده شد. یک نکته جالب که کمتر نیز به آن درباره سامانه باور ۳۷۳ توجه شده این که کشنده به کار رفته در این سامانه نیز نسل جدید ذوالجناح است که با همکاری جهاد خودکفایی نزاجا و وزارت دفاع ساخته شده است.
موشک های پدافندی اس ۲۰۰ که همیشه به خاطر بزرگی در اکثر رژه ها به چشم می آمدند این بار در رژه حضور نداشتند و به نظر میرسد پدافند هوایی کشور ما بالاخره با این سامانه قدیمی روسی خداحافظی کرده است. سامانه تلاش و موشک های صیاد بر اساس اخبار موجود جایگزین اس ۲۰۰ در سازمان رزم نیروهای مسلح شده اند. در جریان رژه همچنین مدل های مختلفی از موشک های سری صیاد نیز به نمایش درآمدند. این موشک ها عمدتا در سامانه های باور ۳۷۳ و تلاش به کار گرفته می شوند. سامانه ۱۵ خرداد نیز از دیگر سیستم های بومی پدافندی حاضر در رژه نیروهای مسلح بود.
رادار های حافظ مرصاد ۱۶ مربوط به سامانه باور ۳۷۳ و سامانه راداری ۳ بعدی آرش نیز از دیگر حاضران در رژه پدافند ارتش جمهوری اسلامی ایران بودند. نکته جالب دیگر این که اس ۳۰۰ روسی نیز در این رژه غایب بود؛ غیبتی که البته به یمن حضور باور ایرانی زیاد احساس نخواهد شد.
نیروی زمینی سپاه با محصولات جدید به رژه آمد
خودروی حفاظت شده طوفان را می توان یکی از مهم ترین دستاوردهای اخیر صنایع دفاعی کشور دانست. زره پوشی که می تواند در نواحی پر خطر جان نیروها را از تهدیدات حفظ کند. در رژه امروز و در بخش مربوط به یگان های محمول نیروی زمینی سپاه برای اولین شاهد حضور دو دستگاه خودروی طوفان بودیم که نشان دهنده ورود آن به سازمان رزم سپاه دارد.
البته این تنها مورد جدید در رژه نیروی زمینی سپاه نبود. محمول کردن توپ ۱۳۰ میلی متری، یک سیستم محمول خمپاره انداز ۸۱ میلی متری، یک سیستم ضد بالگرد و یک سامانه شناسایی و خنثی سازی مین از دیگر دستاوردهای جدید به نمایش در آمده توسط نیروی زمینی سپاه بود. این تاکید بر افزایش تحرک سامانه ها به نظر نشان دهنده عملی شدن درس های نبرد در سوریه و عراق برای نیروی زمینی سپاه است. تانک رخش که ارتقایی بر روی تی ۷۲ است نیز در این رژه حضور داشت.
هوافضای سپاه با تم ضد آمریکایی به رژه آمد
در همان ابتدای رژه در بخش محمول مربوط به نیروی هوافضای سپاه سوم خرداد وارد کار شد. سامانه پدافند هوایی ایرانی اولین سامانه پدافند هوایی در جهان است که با افتخار شکار یک فروند پهپاد استراتژیک گلوبال هاوک را در کارنامه دارد. در کنار سوم خرداد سیستم ایرانی دیگر یعنی طبس حضور داشته و البته تور ام ۱ روسی از جمله دیگر دارایی های مهم هوافضای سپاه در بحث نبرد ارتفاع پایین در رژه حضور داشت. و اما پایان بخش رژه را شاید بتوان محلی برای ملاقات مجدد با سنگین وزن ترین عوامل بازدارنده ایران دانست جایی یک صفی طولانی از موشک های بالستیک ایرانی از مقابل جایگاه رژه رفتند. در کل ۱۸ فروند از موشک های بالستیک سپاه در رژه حضور داشتند. این موشکها از نوع قدر، عماد، سجیل، خرمشهر و قیام بودند که کلاهک جدید موشک سریع و قدرتمند خرمشهر، بیش از هر چیز جلب توجه می کرد.
ترامپ مانند «کارتر» بخاطر ایران یک دورهای میشود؟
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز در گفت و گو با حبیب الله ابوالحسن شیرازی و مهدی مطهرنیا، اساتید دانشگاه، آورده است: جیمی کارتر از برخی جهات شبیه دونالد ترامپ است. تفاوتهایی مانند دموکرات بودن کارتر و تمایلات حقوق بشری او، شاید باعث شود که تمایزی روشن میان ترامپ و کارتر باشد، چه اینکه کارتر تنها رئیس جمهور تاریخ آمریکاست که به قصد حمله به درون خاک ایران نیرو اعزام کرده و واقعه طبس را رقم زده است. اما ماجرا از این قرار است که هم ترامپ و هم کارتر با مسائل و مشکلاتی مواجه هستند که نمیتوان آن دو را دارای سرنوشتی کاملا متفاوت درنظر گرفت. افزایش سطح عمومی قیمتها در زمان کارتر، دقیقا چیزی است که در زمان ترامپ با افزایش سطح تعرفه گمرکی کالاهای ارزان وارداتی (به نام حمایت از تولید ملی) درحال تکرار شدن است. همچنین برخی گرفتاریها و قفل شدن سیاست خارجی ایالات متحده در چندین کشور متعارض با آن (از جمله ایران) دردسری بود که که کارتر نیز با آن دست و پنجه نرم کرده و از دلایل یک دورهای شدن و شکست دولتش قلمداد میشود. در این راستا با دو تن از کارشناسان حوزه سیاست خارجی «حبیب الله ابوالحسن شیرازی» و «مهدی مطهرنیا» از اساتید دانشگاه و مولفان این حوزه نیز گفتگو کردیم.
*نقش لابیهای پشت پرده در انتخابات آمریکا و تقاضای آنها از دولتها برای فشار به ایران را نباید نادیده گرفت
حبیب الله ابوالحسن شیرازی کارشناس مسائل بینالملل با تاکید بر این نکته در ماجرای کشمکش ایران و آمریکا که «ترامپ وقار کارتر را ندارد» گفت: قطعا مانند زمان کارتر، اگر ماجرای تنش آمریکا با ایران در انتخابات این کشور تاثیر نداشت، این میزان فشار و تمرکز بر بحث ایران وجود نداشت. این تحلیلگر سیاسی در ادامه با تشریح ساختار انتخاباتی آمریکا از منظر روانشناسی سیاسی افزود: هر طرف انتخابات بیشتر سعی دارد عوام فریبی کند تا آرای بیشتری را برای خود در صندوق داشته باشد. در این راستا باید سعی کنند تا نشان دهند سیاستهای موفقی را در حوزه خارجی پیش بردند و مالیاتهای مردم را در حوزه سیاست خارجی در راستای برآورده کردن منافع ملی آمریکا خرج کردهاند.
شیرازی با بیان اینکه «گاهی اتفاقا شاهد تاثیر بیشتر سیاست خارجی به نسبت سیاست داخلی هستیم زیرا مردم در کشورهای توسعه یافته نسبت به مصارف پول خود بخصوص در خارج مرزها سوال میکنند و مقامات باید بیلان کاری بدهند»، به نامه نیوز گفت: باتوجه به مواضعی که رهبر انقلاب و دولت فعلی اتخاذ کرده است، ما به هیچ وجه حاضر به مذاکره با آمریکا نیستیم زیرا به برجام که تعهد قبلی آنها بود احترامی نگذاشته و یک طرفه آن را نقض کردند. تلاش ما این است که در چهارچوب قوانین بینالملل رفتار کشورها را با خود متعارف کنیم.
وی با اشاره به اینکه «آمریکا فکر میکند میتواند همانکاری که با کره شمالی کرد با ایران بکند و بدون ذرهای امتیاز تنها چند عکس تبلیغاتی بگیرد» افزود: آمریکا نمیداند که دولت ما محکم پای منافع ملی ایستاده زیرا برخلاف کره شمالی این خواسته مردم از دولت است که مقامات بر حقوق ملت پافشاری کنند. هرچند نباید ناگفته بماند که بخشی از دلایلی که باعث شده تا فشار آمریکا به ایران برای موفقیت در اهداف سیاست خارجی این کشور در آستانه انتخابات بیشتر دیده شود، نقش لابیهای پشتپرده در انتخابات آمریکاست.
این مولف آثار مختلف سیاسی در پایان به خبرنگار نامه نیوز گفت: واقعیت این است که باوجود توجه نسبی مردم آمریکا به سیاست خارجی، اما هنوز مشکلات داخلی برای مردم این کشور اولویت دارد و هنوز هم تضادهایی مانند فشارهای اقتصادی در لایههای پاییندستی جامعه آمریکا موضوعیت دارد. اما در انتخابات آمریکا نقش لابیهای پشت پرده و گروههای فشار که اغلب حامی اسرائیل هستند نیز اهمیت دارد و آنها هم بهطور نسبی در این انتخاباتها نقش دارند. لذا حل مسئله ایران یکی از کلیدهای پیروزی ترامپ در انتخابات آتی است که به طور نسبی تاثیر میگذارند.
*تاثیر ایران بر انتخابات آمریکا مطلق نیست و اثر نسبی دارد
مهدی مطهرنیا استاد دانشگاه و نظریه پرداز روابط بینالملل در پاسخ به سوالی مبنی بر میزان اثرگذاری ایران بر انتخابات آمریکا مانند دوره جیمی کارتر، با بیان اینکه «در سیاست هیچ امر غیر موثری وجود ندارد. بسیاری از چیزها به بسیاری از چیزها ربط دارند» گفت: اینکه بگوییم ایران اثر و ربطی در انتخابات آمریکا ندارد، یک گزاره غیرموجه است. البته اینکه بگوییم ایران و سرنوشت ماجرای آن برای تیم انتخاباتی ترامپ اثر سرنوشتساز و قطعی دارد نیز چندان قابل اعتنا نیست. ایرانیان به تعبیر گراهام فولر (نظریه پرداز روابط بینالملل) خود را مرکز جهان میپندارند و خیال میکنند که همه تغییرات حول آنان رخ میدهد. اما واقع امر این است که نه آن دیدگاه درست است و نه این دیدگاه و در یک نگاه واقعگرایانه ایران دارای نقشی معین و مشخص در سیاست خارجی و در نتیجه فضای سیاسی آمریکا است.
این نویسنده و تحلیلگر سیاسی با اشاره به این نکته که «این یک واقعیت غیرقابل انکار است که ایران از نظر ژئوپلتیک یا جغرافیای سیاسی و همچنین از نظر ژنوم و سرشت جغرافیای راهبردی (ژئواستراتژیک) جایگاه ویژهای دارد» گفت: در قرن بیستم میلادی پل پیروزی شمال به جنوب بوده و اکنون تونل پیروزی بین شرق و غرب است. جهان در آستانه شکل دادن به نظم نوین جهانی است و جایگاه ایران دارای اهمیت زیادی در این شکلدهی برای کشورهای مختلف است. ایالات متحده آمریکا نیز جایگاه ایران را قبول کرده است و براساس این واقعیت عمل میکند. البته این به آن معنا نیست که آمریکا میترسد ایران کاخ سفید را حسینیه کند!
مطهرنیا با بیان این مسئله که «ایران اثر گذار است و آنچه درباره ایران میگذرد میتواند در انتخابات آمریکا اثر بگذارد، ولی این اثر مطلق نیست» در ارتباط با سوالی درباره ادعای شکست آمریکا در منطقه و کاهش شانس انتخاباتی ترامپ توضیح داد: این سوال انحرافی است. شکست و پیروزی در دنیای سیاست امروز چندان ساده تعریف نمیشود. شکست یعنی چه؟ پیروزی یعنی چه؟ باید تعریف این مفاهیم روشن شود. مثلا گفته میشود آمریکا در حوزه سیاست خارجی خود در ونزوئلا و کره شمالی و ایران و روسیه شکست خورده است. اما باید دید آمریکا چه هزینهای داده و چه گرفته است. ونزوئلا اکنون در وضعیت وخیم اقتصادی و تورمی بهسر میبرد و نوعی قدرت دوگانه بر آن حاکم است. کره شمالی نیز بدون اخذ امتیازی مذاکره نمادین و تبلیغاتی با آمریکا انجام داده و موجب شده تا حضور آمریکا در شرق آسیا تشدید شود. چین نیز در هنگکنگ و ایران نیز در حوزه اقتصادی تحت فشار است، پس عدم موفقیت نسبی در برخی اهداف را نباید به حساب شکست مطلق آمریکا گذاشت.
وی با اذعان به این نکته که «آمریکایی که نیازی به نفت خاورمیانه نداشته و خود تولیدکننده نفت است، اکنون بیشترین نیروی نظامی را در خاورمیانه را دارد» در رابطه با بازی ایالات متحده در خاورمیانه توضیح داد: آمریکا باکی ندارد از اینکه تنگه هرمز بسته شود زیرا با این اقدام گلوی رقبای اقتصادی خود که وابسته به نفت خاورمیانه هستند (چین و اتحادیه اروپا) فشرده میشود. آمریکا در منطقه حضور دارد تا بر این گلوگاه (تنگه هرمز) نظارت کند. آنچه من در نظریه هارتلند بزرگ خود (از باب المندب تا هرمز) گفتم، مورد هدف آمریکاست تا بتواند بر رقبای راهبردی خود غلبه بیشتری داشته باشد. آمریکا اهداف خود را دارد و ایران نیز یکی از پازلهاست.
مطهرنیا در پاسخ درباره سوالی درباره نتیجه نهایی احتمالی سرنوشت تنش میان آمریکا و ایران و اثر آن بر انتخابات آتی این کشور با بیان اینکه «موضوع ایران در انتخابات آینده آمریکا اثر قابل ملاحظه خواهد گذاشت» تصریح کرد: اگر آمریکا در اثر جنگ محدود یا تحریمهای نامحدود ایران را پای میز مذاکره بکشاند، میتواند با این دستاورد بهعنوان کارت روی میز بازی انتخابات آینده بازی کند و شانس بیشتری داشته باشد. ترامپ اهل معامله است و در مذاکره با هر کشوری سعی میکند امتیازاتی را برای تثبیت قدرت خود در آمریکا بگیرد و امتیازات محدودی را فورا به ایران بدهد. امتیازات آمریکا به ایران در انتخابات آینده محدود خواهد بود زیرا آمریکا دنبال تثبیت وضع منطقه است و مهمترین برهم زننده آرایش منطقه ایران است، پس باید آمریکا مشکل خود را با ایران یکبار برای همیشه حل کند.