مراد از این مستند، غفلت از زبان فارسی بود، زبانی که روزگاری از مصر تا زنگبار تا هند و چین و تبت به آن تکلم میشد اما از پس فراموشی اهمیت آنسوی حکام چند سده اخیر در ایران و در مرتبه بعد، هند، در برخی مناطق به فراموشی و در بعضی دیگر، به خاموشی گرایید. این مجموعه مستند، در پی آن است تا چرایی این به حاشیه رانده شدن را بکاود و به سراغ استادان و پژوهشگرانِ زبانهای فارسی و سانسکریتِ دانشگاه دهلینو هند رفته است که فرازی از گفتههای آنان در قسمت سوم این مستند جالب توجه است.
«چندر شیکهر»، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه دهلینو، معتقد بود بخش اعظم آثار علمی مکتوب فارسی، حاصل نسخهبرداری از کتب علمی ممالک دیگر طی قرون و اعصار بوده و این موضوع، اهمیت ترجمه را هویدا میسازد و البته، بر هیچکس پوشیده نیست که در آثار فارسیِ بسیاری در کتابخانههای جهان وجود دارد و همین هم، حاکی از نفوذ زبان فارسی در گذشته دارد.
«مریش بهاردواج»، مدیر گروه زبان سانسکریت دانشگاه دهلینو در لزوم ترجمه بر این نکته تاکید کرد که نهضتهای ترجمه، با میزان تولید علم در زبان مبدأ و نفوذ گستردگی صاحبان علم در زبان مصرفکنندگان، نسبت مستقیم دارد.
او همچنین گفت زبان پویا، زبانی با دایره واژگانی گسترده است و بهتبع آن، اگر چنین باشد نیازهای تازه اساتید را مکلف میکند تا به خلق واژههای تازه دست زنند. از همین رو، چنانچه در زبان فارسی، مطابق نیاز روز، واژههای تازه خلق نشود، عقب خواهد ماند و سرنوشت امروزِ با فارسی نیز، محصول کمکاریِ اندیشمندان و همچنین تهاجم زبانهای بیگانه بوده است. در نتیجه، واژهسازی شرط زنده بودن زبان است.
«شریف حسین قاسمی»، استاد پیشین زبان فارسی دانشگاه دهلینو، صراحتا گفت که ما مردم هند، وطنپرست نیستیم چون ترجیح میدهیم به انگلیسی بنویسیم، درصورتیکه همین زبان فارسی، زمانی زبان نخست جهان بود اما غفلت تحمیلی جوامع ما از فارسی - و حتی هندی - موجب عقبافتادنمان از گردونه تولید علم شد. زیرا در هند، پیشرفت را در زبان انگلیسی میدانستند.
«بلرام شُکلا»، استاد زبانهای فارسی و سانسکریت دانشگاه دهلینو، نیز خاطرنشان ساخت همین حالا استخدام در هند بر اساس میزان تسلط بر زبان انگلیسی است چون ما، سود خود را در استقلال ذهنی دیده و میبینیم. البته ناگفته نماند که از ابتدای استعمار هند تا همین اکنون، انگلیسیها قدرت خاصی داشتند و از این رو، انگلیسی را مستقر کردند و دوامش دادند. به بیان دیگر، پس از استقلال هند، اگرچه انگلیسیها رفتند ولی انگلیسی را برای ما کاشتند و رفتند.
در هند، هندیت وجود ندارد، پس چه فایده از پیشرفت مادی. واقعیت هم این است که با فراموش کردن زبان مادری پیشرفت حاصل نمیشود.
«مهدی باقرخان»، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه ملی اسلامی دهلینو، هم تاکید کرد دروغ است اینکه میگویند اگر انگلیسی نبود، ارتقا نیافته بودیم. پس چگونه است که چینیها زبان و سنت خودرا حفظ کردند و پیشرفتشان از هند هم بیشتر بود. انگلیسی اگرچه زبان ارتباط رسمی ما است اما ما را نوکر خود کرده است زیرا چنین به ما القا کردهاند که تکنولوژی جز در زبان انگلیسی بهدست نمیآید.
در راستای بحث نخست، بلرام شُکلا بیان کرد در چراییِ اینکه زبان ما - چه فارسی و چه هندی - زبانِ علم نشد، تنها به کمکاریِ خودمان برمیگردد و با مبهوتشدن تدریجی برابر علوم، غفلت علمی و هضم زبان بومی، حاصلی جز این، پدید نمیآید.
او در ادامه نیز اشاره داشت فاجعه آنجا است که روزبهروز یادگرفتن زبان سانسکریت سخت میشود و از دسترفتن آن، باعث فراموشیِ حتی زبان دینی و ادبی و تاریخی سرزمین هند خواهد شد. همین خودباختگی برابر زبان و خطِ بیگانه نشانه تهاجمِ فرهنگی است که ما مبتلا به آن شدهایم.
و به این نکته هم توجه کرد که محصولات تولیدی هند - که قطعا ایران شامل آن میشود - حتی برای مصرف داخل نیز زبان بومی ندارد و مثلا اسباببازیها و لوازمالتحریر مالامال از انگلیسی است. این در شرایطی است که در چین، حتی محصولات صادراتی اگر زبان چینی را در کنار زبان مقصد روی محصول نداشته باشد، تولیدکننده بهشدت جریمه خواهد شد.
نتیجهای که این مجموعه مستند در پایان به آن رسید، این حقیقت بود که زبان قدرت میآورد و چنان است که میتواند موجب انقراض دیگر زبانها هم شود. از این رو، زبان فارسی با تعبیرِ «این رمز بینهایت»، راهی بیپایان است که پیموده نشده و با اینکه قرنها قابلیت پاسخگویی ملل مختلف را داشته و دسایس سبب به حاشیه رفتنِ آن شده، چنان است که میتواند باز هم شکوه و شکوفاییِ پیشینِ خود را باز یابد.
این مستندِ سهقسمتی با عنوانِ «این رمز بینهایت» که در فاصله سالهای ۱۳۹۷ تا ۱۳۹۸ در هند تصویربرداری و ساخته شده است، طی سهشب، از ۲۶ تا ۲۸ شهریور، ساعت ۲۰، برای نخستینبار از شبکه مستند سیما پخش شد.