به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی در پیش است و جریان های سیاسی چنان که انتظار می رود وارد فاز انتخاباتی نشده اند. با این حال و هرچند رفتار چهره ها و جریان های سیاسی در ظاهر هنوز رنگ و بوی انتخاباتی به خود نگرفته است، اما از دید ناظران می توان دلالت های انتخاباتی را در کنش های سیاسی آنها ردیابی کرد.
این گزارش به بررسی تازه ترین تحولات سیاسی در جریان های سیاسی عمده در کشور پرداخته است.
واکاوی دلایل «چرخش های سیاسی» اصولگرایان
طرح مواضعی معتدل تر در حوزه سیاسی از سوی برخی اصولگرایان، انگاره «چرخش سیاسی» جریان راست را در میان اصلاح طلبان به وجود آورده است. در همین راستا چهره های اصلاح طلب به واکاوی دلایل این پدیده می پردازند.
روزنامه «اعتماد» امروز از چرخش های سیاسی برخی جریان ها و چهره های سیاسی در آستانه انتخابات گزارش داد. این روزنامه با اشاره به مولفه های اصلاح طلبانه در اظهارات اخیر «حسن غفوری فرد» فعال سیاسی اصولگرا و ظهور رویکردهای میانه و اصلاح طلبانه در اظهارنظر برخی چهره های وابسته به اصولگرایی نوشت: طیفی از این جناح سیاسی در حال حرکت به سمت گفتمان اصلاحات هستند؛ هر چند که این دست چرخشها سابقه تاریخی دارد و همواره از گذشته مطرح بوده و شاید نماد یک دهه گذشته آن در دولتهای نهم و دهم محمود احمدینژاد قابل ردیابی باشد اما این رویه و رویکرد سیاسی در دوره دوم انتخاب حسن روحانی به عنوان ریاستجمهوری بیش از گذشته مورد تحلیل کارشناسان قرار گرفت.
«صادق زیباکلام» استاد دانشگاه در یادداشتی در این روزنامه نوشت: امروز ما در رسانهها میخوانیم که برخی نیروهای اصولگرای معتدل در حال حرکت به سمت گفتمان اصلاحات هستند. این فرض اما از پایه غلط است. آنچه مسلم است، به هر حال همه، هم اصلاحطلبان، اصولگرایان، پایداریچیها، تندروها، میانهروها و... تلاش میکنند که در ماههای منتهی به انتخابات، به گونهای صحبت و رفتار کنند که مقداری از آن سابقه جا افتاده سیاسی خود فاصله بگیرند و خود را به آنچه تصور میکنند که مقبولیت و محبوبیت بیشتری نزد عموم شهروندان دارد، نزدیکتر کنند. آنها فکر میکنند از این طریق است که میتوانند رای جمع کنند و شهروندان را پای صندوق بکشانند. این مساله مطرح است، چنانکه درحال حاضر نیز مدتی است که پایداریچیها مسائلی همچون جوانگرایی را مطرح میکنند یا گروهی دیگر از اصولگرایان سعی دارند با پرچم جریان سوم و مستقل وارد عرصه شوند.
تارنمای «خبرآنلاین» به نقل از زیباکلام در تیتر گزارش مرتبط خود نوشت: برخی اصولگرایان چنان به اوضاع انتقاد می کنند که گویی تا دیروز در سوییس زندگی کرده اند و هیچ نقشی در اوضاع نداشته اند.
در این گزارش هم به نقل از زیباکلام می خوانیم: این افراد صرفا برای اینکه رای جمع کنند، میگویند که میانهروی شکست خورده و اصلاحطلبان هم شکست خوردهاند و مردم هم از اصولگرایان خیری ندیدهاند، بنابراین صحبت از نئواصولگرایی و خط سوم و جریانی جدید میکنند. با این همه معتقدم که همه اینها تلاش برای گرم کردن تنور انتخابات است، نه بیشتر.
«محسن سرخو» فعال سیاسی اصلاح طلب هم در یادداشتی در «اعتماد»، با اشاره به شایع بودن این چرخش ها در تاریخ تحولات سیاسی، مبنای منفعت جویانه و فرصت طلبانه آن را زیر سوال برد و نوشت: این در حقیقت میتواند تلاشی از سوی افراد میانهرو برای تعدیل کردن مواضع تند و افراطی جریان سیاسی متبوع خود باشد. جریانهای میانهرو تلاش دارند تا از افراط دوری کرده و مطالبات مردمی را به عنوان مسیر افزایش مقبولیت ازسوی شهروندان پیگیری کنند، بنابراین در چنین شرایطی شاهد آن هستیم که وحدتنظرهای بیشتری درخصوص موضوعات مختلف اتفاق میافتد.
تحلیل اصلاح طلبانه از موضع گیری اخیر اصولگرایان در مورد احمدی نژاد
رسانه های اصلاح طلب، اظهارات اصولگرایان در مورد احمدی نژاد را با رویکرد انتخاباتی تحلیل می کنند.
اظهارات اخیر «محمدرضا باهنر» در گفت و گو با روزنامه «ایران» مبنی بر اینکه «اصولگرایان نیم نگاهی به احمدی نژاد دارند» مورد توجه رسانه های اصلاح طلب است.
به نوشته روزنامه «آرمان ملی»، «محمدرضا باهنر» دبیرکل «جامعه اسلامی مهندسین» در پاسخ به این سوال روزنامه دولت که «آیا در برنامههای وحدت اصولگرایان جایی برای آقای احمدینژاد هست؟» گفت: آقای احمدینژاد به معنای خودش و حلقه منسوبی که دارد جایی در این برنامه ندارد. شاید برخی افرادی که قبلاً با ایشان همکار بودند و یا رابطهای داشتند در برنامه باشند یا حتی برخی کسانی که به شورای اصولگرایی دعوت میشوند هم نیمنگاهی به ایشان داشته باشند و بدشان نیاید که از ظرفیت ایشان هم استفاده کنند. اما به عنوان شخصیت حقوقی در شورای اصولگرایی آقای احمدینژاد یا نمایندههای مستقیم ایشان جایی ندارند.»
به نوشته این روزنامه، «ایرنا» هم چندی قبل نوشته بود که به نظر میرسد اصولگرایان آغوش خود را برای او بازگذاشته اما این بار نه برای حمایت از او بلکه برای به دست آوردن سبد رای احمدینژاد به گونهای که واعظ آشتیانی، فعال سیاسی اصولگرا درباره بازگشت جناح اصولگرا به سوی احمدینژاد گفته بود که بعید است که اصولگرایان وارد بحث انتخاباتی با احمدینژاد شده باشند، اما ممکن است هر اتفاقی بیفتد و احتمالا برخی در پشت پرده، مذاکراتی را برای انتخابات شروع کرده باشند.
به نوشته «آرمان ملی»، رویکرد اصولگرایان در قبال رئیس دولتهای نهم و دهم از سال ۸۲ تاکنون حمایت ششدانگ، زاویهگرفتن، طعنه و تمسخر و انتقاد تا بایکوت و حملات زبانی و حتی برخی مواقع فراتر از حملات کلامی و زبانی بوده است؛ تاجاییکه یک سایت اصولگرا پیشبینی کرده بود که رئیس سابق دولت قرار است با الگوگیری از جنبش اعتراضی امسال در فرانسه به خیابان بیاید. اما حالا به نظر میرسد رویه آنها تغییر کرده است و این بار به نرمی میخواهند برخورد کنند. آنها خوب میدانند که در چنین وضعیتی نمیتوانند در انتخابات نتیجه دلخواه کسب کنند. بنابراین به سبد رای احمدینژاد حتی اگر حداقلی باشد نظر دارند.
در پایان می خوانیم: به نظر میرسد بخشی از اصولگرایان برای بهره بردن از سبد آرای انتخاباتی احمدینژاد مدتی با او مدارا میکنند و رفیق گرمابه و گلستان او میشوند تا اذهان را به سمتی ببرند که آنها حامی احمدینژاد هستند تا در صورت عدم تایید صلاحیتش از سبد رای او برای کاندیدای اصلی جریان اصولگرایی استفاده کنند.
انتقاد از مصادره به مطلوب مسایل اساسی از سوی اصولگرایان
«محمدرضا عارف» رئیس فراکسیون امید مجلس در پیامی به مناسبت هفته دفاع مقدس گفت: دولت زمان جنگ کشور را بگونه ای اداره کرد که مردم در زندگی احساس تنگنا نکنند؛ ولی امروز جریانی میخواهد جنگ و ایثارگری را وسیله ای برای حذف دیگران قرار دهند.
اخیرا هم بحث و نظر در مورد طرح «شفافیت آرای نمایندگان» از دید اصلاح طلبان به وسیله ای برای هجمه های بی اساس اصولگرایان به اصلاح طلبان قرار گرفته بود به طوری که اصلاح طلبان، اصولگرایان را به مصادره به مطلوب طرحی متهم می کنند که از ابتدا از سوی فراکسیون امید به مجلس ارایه شده است.
راه های احیای سرمایه اجتماعی اصلاح طلبی در جامعه
اصلاح طلبان همچنان راه احیای سرمایه اجتماعی خود را گفت و گوی صادقانه با مردم می دانند، چنانکه چندی پیش «ابراهیم اصغرزاده» هم تنها راه احیای اعتبار اصلاح طلبی را تقویت پیوند با جامعه مدنی، نمایندگی مطالبات مردم و گفت و گوی «حسن روحانی» با جامعه با تمرکز بر بیان واقعیات عنوان کرده بود.
امروز هم «اسماعیل گرامی مقدم» سخنگوی حزب «اعتماد ملی» و عضو «شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان» در گفت و گو با روزنامه «آرمان ملی» به همین مساله اشاره کرد.
به نوشته این روزنامه از قول گرامی مقدم، اصلاحطلبان در وهله اول باید از مواضع مردم عقب نشینی نکنند و خواستههای مردم را در اولویت قرار دهند و آنها را بهصورت مدام در برنامهها و جزء اولویتهای خود قرار دهند. اگر اصلاحطلبان جسورانه، صادقانه و دلسوزانه در تمامی مسائل مهم کلان و خرد کشور مطالبات مردم را مدنظر قرار داده و منافع ملی را در اولویت قرار دهند قطعا این سرمایه اجتماعی ماندگار و ادامه دار خواهد بود. اما اگر نه بخواهند صرفا برای استمرار خود در پست و مسئولیت باشند مردم با هیچکس عقد اخوت و برادری نبستند. گرچه اقلیت هستیم، اما مردم برای این به میدان نیامدهاند که ما را عضو شورای شهر و مجلس کنند که فقط جریان مقابل به این پستها و دستگاههای اجرایی وارد نشود. گرچه این در درون آن مستتر بوده، اما آنچه مردم از ما میخواهند این است که اگر نمیتوانیم در اجرا موفق باشیم یا باید همواره بر مطالبات مردم تاکید کنیم یا از مقام خودمان کنارهگیری کنیم.
به گفته گرامی مقدم، اگر آقای روحانی با مردم صادق بود به شعارهایی که در جهت مطالبات مردم داد و هیچیک را انجام نداد، عمل میکرد. آقای روحانی حتی از اینکه از حصر حرف بزند نیز اجتناب کرد. گرچه چندی است که خود نیز اظهار میدارد که دولت هیچکاره است و اختیار ندارد. اگر دولت و رئیس دولت اعتقاد دارد که در چهارچوب قوانین اختیارات لازم را ندارد صادقانه به مردم اعلام کند و از مسئولیت خود کنارهگیری کند. حداقل مردم بدانند که مسئولان آنها صادق هستند و در انتخابات بعدی اشتباه نکنند.
در همین ارتباط، تارنمای «عصرایران» در گزارشی به اصولگرایان و اصلاح طلبان توصیه کرد برای بازیابی سرمایه اجتماعی خود مسوولیت حمایت از احمدی نژاد و روحانی را بر عهده بگیرند.
به نوشته این رسانه، اصولگرایان نمیخواستند در سال ۸۴ و ۸۸ قدرت به دست اصلاحطلبان برسد. آنها میترسیدند هاشمی رفسنجانی و میرحسین موسوی قدرت را به دست بگیرند و کلاه آنها بدون پشم بماند.
اصلاحطلبان هم فکر میکردند روحانی همانی است که میتواند در برابر فشارهای اقتدارگرایان بایستد و اسب خود را بتازاند.
اصلاحطلبان باید بگویند که نامزدهای مورد حمایت آنها از سوی شورای نگهبان رد میشدند و آنها به خاطر نبود نیروهایشان مجبور به حمایت از برخی اصولگرایان در انتخابات مجلس شدند.
وقتی این حرفها زده نشود و فقط بگویند که این آدم متعلق به جریان ما نبوده است، دردی از آنها دوا نخواهد شد و مردم هم آنها را باور نخواهند کرد.
این جریانها میتوانند، دلایل حمایت خود را به صورت واضح بگویند و اینکه چرا آنچه فکر میکردند نشده است را به مردم توضیح دهند. اینگونه شاید دوباره مردم به این جریانها اعتماد کنند.
نظارت استصوابی و نگاه شورای نگهبان
نظارت استصوابی یکی از مسائل پربحث در ماه های منتهی به انتخابات است. در حالی که اصلاح طلبان مطالبه اتخاذ رویکرد موسع از سوی شورای نگهبان در بررسی صلاحیت ها را مطرح می کنند و اصولگرایان به نقد رویکردهای اصلاح طلبانه در این ارتباط می پردازند، شورای نگهبان از تداوم روندهای جاری در بررسی صلاحیت ها می گوید.
در همین ارتباط، گفت و گوی «عباسعلی کدخدایی» سخنگوی شورای نگهبان با خبرگزاری «ایسنا» در خصوص اصل نظارت استصوابی در رسانه های دیگر هم بازتاب داشت.
به نوشته روزنامه «ایران»، سخنگوی شورای نگهبان در کمترین گفتوگویی است که درخصوص نظارت استصوابی مورد پرسش قرار نگیرد. اما هرچقدر که این سؤال برای هزارمین بار هم تکرار شد، کدخدایی را مصممتر به دفاع از تفسیر اصل ۹۹ قانون اساسی میکند: «شورای نگهبان نظارت بر انتخابات مجلس خبرگان رهبری، ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و مراجعه به آرای عمومی و همهپرسی را برعهده دارد.»
به نوشته «ایسنا»، کدخدایی در پاسخ به سؤال دیگری مبنی بر اینکه شورای نگهبان در راستای رصد هزینههای انتخاباتی در انتخابات پیش روی مجلس شورای اسلامی چه اقداماتی انجام داده است گفت: اما اولاً هیچ ابزار تشخیصی برای این مسأله به صورت قانونی در اختیار ما قرار نگرفته است. ثانیاً مکانیزمی هم برای این موضوع در قانون در نظر گرفته نشده است. در برخی جاها شاید نظارت استصوابیای که فرمودید مؤثر باشد. شورای نگهبان گاهی از نظارت مؤثر خود استفاده کرده است. اگر برای شورای نگهبان روشن شود که هزینههای غیرمتعارف از جانب یک نامزد صورت گرفته است قطعاً در بررسی صلاحیتها ورود میکند و ممکن است بحث تأیید صلاحیت را با مشکل مواجه کند. ولی این امر، یک ابزار حداقلی است زیرا تبلیغات معمولاً در هفتههای آخر انتخابات انجام میشود که بررسی صلاحیتها صورت گرفته و شورای نگهبان باید دوباره به بررسی صلاحیت برگردد که فرصتها کم و اثبات اینها سخت است.