گروه اطلاع رسانی ایرنا در راستای ایفای رسالت آگاهی بخشی به انعکاس برجسته ترین گزارش های روزنامه های مختلف با عناوینی چون صلح و امید، پشت پرده حمله به زنگنه، رویکرد تخریبی آفت فعالیت سیاستورزی، مشق نا نوشته مهر، چرابعد از پذیرش قطعنامه اعلام پیروزی نشد؟، ایرانپلاست؛ نمایشگاه یک صنعت ضدتحریم، استاد پایان ناپذیر، جریان مرموز، منگنه تولید و جولان دلالان و ضرب الاجل ثبت اموال پرداخته است؛ در ادامه به بازتاب گزیده ای از این مطالب می پردازیم:
صلح و امید
روزنامه ایران در گزارشی با عنوان صلح و امید می نویسد: تجمع سیاسی سالانه جهان از شنبه گذشته آغاز شده است و رؤسای جمهوری و برخی نخستوزیران و وزرای خارجه جهان، کمکم راهی فرودگاه «جان افکندی» نیویورک میشوند تا در هفتاد و چهارمین مجمع عمومی سازمان ملل حضور پیدا کنند. حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران نیز امروز (دوشنبه) راهی این سفر میشود و با شعار «ائتلاف امید» و «ابتکار صلح هرمز» هفتمین سخنرانی سالانه خود را در صحن مجمع انجام خواهد داد. رئیس جمهوری ایران در آستانه سفر به سازمان ملل با گفتن این جمله که «به جهانیان اعلام میکنیم که حضور نیروهای بیگانه برای آبراههای جهانی، امنیت کشتیرانی و نفت و انرژی، مشکلزا است اما مسیر جمهوری اسلامی ایران مسیر اتحاد و هماهنگی با کشورهای منطقه است» نشان داد که در خلال حضورش در نشست جاری سازمان ملل پیگیر نظریه ای خواهد بود که پیشتر(تیرماه سال ۹۶) ایده ای مشابه آن موسوم به «منطقه قوی تر» را مطرح کرده بود.
نظریه ای که بی تردید برای تبدیل شدن به یک پارادایم در مناسبات خاورمیانه راه پرپیچ و خمی در پیش دارد. گرچه بسیاری این ایده را صرفاً طرحی روی کاغذ و ابتکاری بدون پشتوانه تلقی کردند که نمی تواند نسخه ای برای به پایان رسیدن تمام آشوبها و بی ثباتیهای منطقه غرب آسیا باشد اما حوادث ماههای بعد در منطقه و بروز ناآرامی در آبهای خلیج فارس نشان داد این نگاه تا چه اندازه بر اساس واقعیتهای موجود ضروری است. بعدها تکرار این نظریه به وجه گستردهتر و از زبان محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه به فراخور رویدادها نشان از آن داشت که این نظریه تعارف نیست که تصمیم است. ایده «ائتلاف امید» و «ابتکار صلح هرمز» در کنارنظریه «دولتهای کارآمدتر در منطقهای قویتر» در بطن خود مفروضاتی را جا داده است که مروری بر رویدادهای اخیر ضرورت پرداختن به آن و پیگیری این ابتکار عمل از سوی رئیس جمهوری ایران را در بزرگترین گردهمایی سیاسی جهان نشان میدهد.
پشت پرده حمله به زنگنه
روزنامه آرمان ملی در گزارش خود با عنوان پشت پرده حمله به زنگنه می نویسد: «غول صنعت ماشینسازی صنعتی خاورمیانه»؛ این لقبی است که تا حدود یک دهه پیش برای شرکت هپکو به کار برده میشد. شرکتی که حتی در مقابل جنگ و بمبارانهای صدام از پا نیفتاد و پس از جنگ هم مدیران این شرکت با گسترش و نوسازی این شرکت، آن را به غولی بیرقیب در حوزه ساخت ماشینآلات صنعتی در سطح خاورمیانه تبدیل کردند و با دستاوردهایی که در تولید، اشتغالزایی، صادرات و ... داشتند تیتر یک روزنامهها و شبکههای تلویزیونی را به سیطره خود درآوردند. اما با واگذاریای که در سال ۸۵، یعنی دومین سال دولتداری محمود احمدینژاد، صورت گرفت این شرکت هم به خاک نشست و این روزها دوباره در صفحه یک روزنامهها و اخبار ترند شبکههای اجتماعی دیده میشود. اما این بار نه به خاطر تولید و اشتغالزایی، بلکه به دلیل بیکاری کارکنان و نپرداختن حقوق کارگران خود به بحثی داغ تبدیل شده است. اما گذشته از این اتفاق، بهرهبرداری بعضی از جریانهای سیاسی از مشکلات کارگران برای دستیابی به منافع خود جای تامل دارد.
مثلث اعضای جبهه پایداری، بابک زنجانی و رانتطلبان که از ابتدای روی کارآمدن روحانی، دولت، وزارت نفت و بهویژه شخص بیژن زنگنه را مورد هدف قرار دادهاند، حال با استفاده از مانور بعضی از رسانهها و نفوذ تعدادی از نمایندگان مجلس به یک پنج ضلعی تبدیل شدهاند تا به هر روی زنگنه را از راس وزارت نفت کنار بگذارند. یک روز با خبر جعلی گرانی بنزین جامعه را دچار آشوب میکنند، روز دیگر با دروغ پیداشدن دستگاه کارتخوان در اتاق زنگنه، او را سیبل حملات خود قرار میدهند. اکنون هم که اعتراضات کارگران هپکو در فضای مجازی برجسته شده، با اشاره به ریاست مقطعی زنگنه بر هیاتمدیره این شرکت ماشینسازی سعی دارند تمام اتفاقات را به وزیر نفت ارتباط دهند. این در حالی است که این افراد درباره ادعاهای واهی خود هیچ سندی ارائه نمیدهند و پیگیریها حاکی از آن است که هیچ یک از ادعاها صحت ندارند. برخی از چهرههای اصولگرا که دست در دست بابک زنجانی و سایر رانتجویان گذاشتهاند از هیچ تلاشی برای برکناری بیژن زنگنه دریغ نمیکنند.
رویکرد تخریبی آفت فعالیت سیاستورزی
روزنامه ابتکار در گزارشی با عنوان رویکرد تخریبی آفت فعالیت سیاستورزی می نویسد: رسانهها و فعالان سیاسی بارها درباره رویکرد تخریبی احزاب و جریانهای سیاسی در فضای کشور هشدار دادهاند اما نه تنها این رویکرد کاهش پیدا نکرده است بلکه هرچه ما به انتخابات نزدیکتر میشویم فضای تخریبی نسبت به رقبا شدت بیشتری میگیرد. نبود اخلاق سیاسی و همچنین نداشتن رویکرد و استراتژی کارآمد برای ترقیب مردم به سمت خود از سوی احزاب سیاسی موجود در کشور بر افزایش چنین فضایی کمک کرده است. یعنی رقبا چون کارنامه موفق و قابل دفاعی ندارند برای اثبات خود سعی میکنند رقیب خود را تخریب کنند تا بلکه اینگونه خودشان را در فضای سیاسی کشور و بین افکار عمومی اثبات کنند.
غلامرضا ظریفیان، استاد دانشگاه و فعال سیاسی معتقد است: نبود احزاب سیاسی کارآمد و درواقع عدم سیاستورزی درست، زمینه چنین رویکردی را در کشور فراهم کرده است. او این فضا را آفت فعالیت سیاسی میداند و میگوید که ادامه این روند فرهنگ جامعه را به جای سیاستورزی درست به سمت تخریب همدیگر سوق میدهد که ادامه آن چیزی نیست جز ناامیدی مردم از احزاب و در ادامه فعالیت سیاسی. او اشاره میکند که یکی از دلایل اصلی کاهش مشارکت سیاسی توسط مردم، وجود چنین رفتارهایی از سوی احزاب و نخبگان سیاسی به جای اثبات خود است.
غلامرضا ظریفیان در گفتوگو با «ابتکار» میگوید: این مسئله ابعاد مختلفی دارد. بخشی از آن به فرهنگ عمومی ما در عرصه سیاسی و بخش دیگر آن به حرفهای نشدن سیاست در جامعه ایران برمیگردد چرا که زمانی که سیاست متکی بر احزاب واقعی شکل میگیرد، طبیعتا زمانی سیاستورزی حرفهای میشود و نقش اصلی را احزابی ایفا میکنند که درواقع خودشان را برای فعالیتهای حزبی تربیت کرده و آموزش دادهاند. در کنار اینها نیروهایشان را متکی بر مناسبات حرفهای آموزش دادهاند. بنابراین در سیاستورزی حرفهای ما با اخلاق سیاستورزی حرفهای هم روبهرو میشویم. در همین رابطه اگر احزاب سیاسی از اخلاق حرفهای عدول کنند یا با مشکلی روبهرو شوند، چون کار حرفهای است در حافظه جامعه؛ جامعهای که تربیت شده است تا کنش سیاسی را از طریق احزاب حرفهای دنبال کند، در آنجا اگر خطایی هم صورت بگیرد ثبت میشود و در آنجا به عنوان یک امتیاز و یا پوئن منفی در نظر گرفته میشود.
مشق نانوشته مهر
روزنامه اعتماد در گزارشی با عنوان مشق نا نوشته مهر آورد: سال گذشته در روزهای آخر آذر ماه بود که دبستان و پیشدبستانی اسوه حسنه زاهدان دچار حریق شد. آتشی که جان چهار دختربچه را گرفت و نام این مدرسه را در کنار مدرسههای درودزن و شینآباد نشاند. حالا سالها است که پیش از شروع سال تحصیلی در کشور موضوع بخاریهای ناایمن و ساختمانهای فرسوده در رسانهها تکرار میشود و هر سال صحبت از «جشن خداحافظی با بخاریهای نفتی» از سوی مسوولان آموزش و پرورش به میان میآید. امسال این وعده هم از سوی سیدجواد حسینی، سرپرست سابق آموزش و پرورش - که پس از استعفای بطحایی روی کارآمد - داده شد و هم سوی محسن حاجیمیرزایی که حالا به عنوان وزیر جدید آموزش و پرورش شناخته میشود، خبر از برچیدن مدارس خشت و گلی تا آبان ماه داد و هم در مورد بخاریهای نفتی گفت: «برای حذف بخاری نفتی از مدارس خوشبختانه اعتبار خوبی تخصیص داده شده و پولش هم به همه استانها پرداخت شده است. بخاری تمام مدارسی که علمک گاز به آنجا رفته، گازی خواهد شد. حتما تا قبل از شروع فصل سرما این اتفاق خواهد افتاد.» ماههای پیشرو فرصتی خواهد بود تا میزان تحقق این وعده مشخص شود. اما گذشته از کمبودهایی که در مواردی ممکن است امنیت و سلامت و گاه جان دانشآموزان را نشانه بروند، شروع سال تحصیلی دغدغههای دیگری هم به دنبال دارد.
روز گذشته یک میلیون و ۴۳۶ هزار دانشآموز کلاس اولی به مدرسه رفتند تا آمار کل دانشآموزان کشور به ۱۴ میلیون و ۶۵۰ هزار نفر برسد. جمعیت دانشآموزان ایرانی از کل جمعیت کشورهایی مانند پرتغال، یونان، نروژ، بلژیک، دانمارک، سوییس و غیره بیشتر است. جمعیت دانشآموزی ایران برای تشکیل یک کشور مستقل کفایت میکند و این توصیف خوبی است برای پی بردن به میزان اهمیت و گستردگی چالشهایی که این کشور بدون مرز پیش روی خود دارد. چهره ۱.۵ میلیون نفر از این جمعیت روز گذشته منتشر شد، با چهرههای خندان و گاهی ترسیده، با همان خندهها و گریههای اول مهر که سالهاست عکسهایشان منتشر میشود. چالشهای آموزش و پرورش هر قدر پررنگ هم که باشد، روز اول مهر اولین سال دبستان همیشه آنقدر پررنگ است که حال و هوای تمام آنهایی که روزگار مدرسه را پشت سر گذاشتهاند، عوض میکند. آموزش و پرورش به اندازه یک کشور نیروی یادگیرنده دارد، کسانی که این سیستم را تعیین میکنند در سالهای ادامه تحصیل باید به خندههای اول مهر کلاس اولشان دل خوش کنند یا به اشکهایش.
چرا بعد از پذیرش قطعنامه اعلام پیروزی نشد؟
روزنامه شرق در گزارشی با عنوان چرا بعد از پذیرش قطعنامه اعلام پیروزی نشد، آورده است: آیتالله هاشمیرفسنجانی در مصاحبهای با سایت شخصی در سال ۹۳ به ذکر ناگفتههایی از هشت سال دفاع مقدس پرداخت که در آن به دو موضوع مهم اشاره میکند؛ نخست موضع دقیق امام بعد از فتح خرمشهر و دوم نوع رویکرد دیپلماتیک جمهوری اسلامی بعد از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ که بخشهایی از این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
هاشمیرفسنجانی درباره استراتژی جنگی ایران بعد از فتح خرمشهر گفت: «فکر میکنم استراتژی مهم قضیه، بعد از فتح خرمشهر از طرف امام ارائه شد که یک راهنمایی برای بعد از آن بود که چه سیاستی را پیش بگیریم. از لحاظ تاریخی در آن مقطع مباحثی داشتیم که کاملا بین امام و نیروهای نظامی بود. فرماندهان ارتش و سپاه چند روز پس از فتح خرمشهر در جلسهای که به عنوان جلسه شورای عالی دفاع بود، خدمت امام رسیده بودند. من و آیتالله خامنهای هم بودیم. آن موقع من سخنگوی شورایعالی دفاع بودم. خرمشهر فتح شده بود و نیروهای ما خیلی شاداب بودند. نیروهای زیادی هم عازم جبههها میشدند. عراقیها هم خیلی سرخورده بودند. طبیعی این بود که در تعقیب نیروهای فرارکرده بعثی وارد خاک عراق شده و آنها را در خاک خودشان منهدم کنیم. جلسه هم برای این تشکیل شده بود که چه کار کنیم؟ امام در قدم اول هم با ورود به خاک عراق مخالفت کردند و هم با ختم جنگ. چون برای نظامیها یک مشکلی پیش آمده بود و با منطق آنها سازگار نبود. آنها میگفتند که اگر عراق بفهمد ما پشت مرز میایستیم و داخل خاک نمیشویم با خیال راحت قوای خود را بازسازی میکند.».
او درباره اینکه چرا امام مخالف ورود به خاک عراق بود، اظهار کرد: «امام هم با آن روحیهای که داشتند، در مقابل منطق خاضع بودند و با همه قاطعیتی که داشتند، منطق اینها را پذیرفتند و گفتند که راه دیگری انتخاب کنید. چند دلیل آوردند که نباید وارد خاک عراق شویم که قبلا هم گفته بودند. یکی این بود که با ورود ما به خاک عراق، مردم عراق هم آنگونه که الان روحیه آنها با ماست، (چون مردم عراق در جنگ بیشتر طرفدار ما بودند و علاقهای به صدام نداشتند) آن موقع حس وطنخواهی آنها باعث میشود که پشت سر دولت و ارتش عراق بایستند. دوم اینکه دنیای عرب هم احساس خطر میکند و روحیه ناسیونالیسم عربی گل میکند و برای عراق نیروی زیادی میگذارند. سوم هم اینکه جهان حاضر نیست اینگونه ببیند که ما عراق را تصرف کردیم.
ایرانپلاست؛ نمایشگاه یک صنعت ضدتحریم
روزنامه مردم سالاری درگزارشی با عنوان ایرانپلاست؛ نمایشگاه یک صنعت ضد تحریم آورد: سیزدهمین نمایشگاه ایرانپلاست در محل دائمی نمایشگاههای بینالمللی تهران آغاز به کار کرد. این رویداد مهم، عرصه نمایش یکی از مزیتهای اقتصاد ایران است که هم میتواند رشد اقتصادی و اشتغالزایی قابل توجهی به همراه داشته باشد و هم در مقابل تحریمها، «بازدارندگی اقتصادی» ایجاد کند. ذخایر عظیم گازی ایران اگر بهصورت تنگاتنگ با صنعت پتروشیمی، پلیمر و پلاستیک گره بخورد، یک جهش بزرگ اقتصادی برای کشور رقم خواهد خورد. چرا صنعت پتروشیمی و صنایع تکمیلی آن برای ایران اهمیت حیاتی دارند؟ ایرانپلاست، واجد کدام ظرفیتها است؟ به گزارش «مردمسالاری آنلاین»، سیزدهمین نمایشگاه بینالمللی ایرانپلاست، روزگذشته با حضور بیژن زنگنه، وزیر نفت، رضا رحمانی، وزیر صنعت، معدن و تجارت و مدیران و دستاندرکاران صنعت پتروشیمی گشایش یافت. در ایرانپلاستِ امسال، ۵۷۰ شرکت داخلی و ۳۵ شرکت خارجی و همچنین ۱۲ هیأت از ۱۰ کشور خارجی حضور دارند. ایرانپلاستِ سیزدهم در اوج تحریمها و چیزی که دولت ترامپ آن را «کارزار فشار حداکثری» میخواند، برگزار میشود. این دوره از نمایشگاه ایرانپلاست، نمایش بخشی از قدرت اقتصادی ایران است که علیرغم اینکه در فهرست تحریمهای آمریکا قرار گرفت، اما تحریمها بر آن کمترین اثر را گذاشتند. از صادرات غیرنفتی کشور، بیشترین میزان مربوط به صنعت پتروشیمی است و ارزش صادرات محصولات پتروشیمی ایران در حال حاضر چیزی در حدود ۱۲ میلیارد دلار در سال است.
بیژن زنگنه، وزیر نفت، امروز در مراسم افتتاح ایرانپلاست گفت که «پتروشیمی، خط مقدم جنگ اقتصادی است و بالاترین نقش را در بازگرداندن ارز در چرخه اقتصادی کشور داشته است؛ عمده ارز پتروشیمیها نیز به سامانه نیما داده شده و مابقی صرف اجرای طرحهای نیمه تمام شده است».در واقع، با توجه به تعدد محصولات پتروشیمی تولیدشده توسط ایران و تنوع مشتریان، صنعت پتروشیمی غیرقابل تحریم است و توسعه این صنعت، به معنای توسعه صنعتی است که میتواند بهمعنای واقعی کلمه بازدارندگی اقتصادی برای کشور ایجاد کند. از این حیث، توسعه پتروشیمی از طریق تقویتِ بازدارندگی اقتصادی، بهعنوان یک مؤلفه در امنیت ملی کشور، ایفای نقش میکند. از این گذشته، توسعه پتروشیمی کمک میکند تا رشد اقتصادی در کشور افزایش یافته و این رشد با اشتغالزایی پایدار تلفیق شود. براساس گزارشهای شرکت بریتیش پترولیوم، ایران، پس از روسیه، دارنده بزرگترین ذخایر گازی در دنیا است و بیش از ۱۷ درصد ذخایر گازی دنیا در ایران واقع شده است. این ذخایر گازی عظیم پشتوانهای است تا خوراک گازی در پتروشیمیها به محصولات پتروشیمی (نظیر پلیاتیلن، پلیپروپیلن و پلی استایرن) و سپس در صنایع تکمیلی به پلاستیکهای مصرفی و پلاستیکهای پیشرفته که در صنایعی نظیر خودروسازی کاربرد دارند، تبدیل شود. تکمیل این زنجیره، از بخش بالادستی صنعت پتروشیمی تا بخش میاندستی و بالاخره پاییندستی، کمک خواهد کرد تا گاز طبیعی در کشور به محصولاتی که ارزشافزوده بسیار بالایی دارند، تبدیل شود. ایران میتواند این ظرفیت طبیعی عظیم را با ظرفیت نیروی انسانی ماهر، تحصیلکرده و متخصص تلفیق کند و با بهرهگیری از موقعیت جغرافیایی خود به یکی از بزرگترین قطبهای صنعت پتروشیمی و پلاستیک در دنیا تبدیل شود.
استاد پایان ناپذیر
روزنامه همدلی در گزارشی با عنوان استاد پایان ناپذیر نوشت: اول مهر زادروز استاد محمدرضا شجریان است. او ابتدای فصل زیبای پاییز در سال ۱۳۱۹ در یک خانواده فرهنگی و هنری در مشهد چشم به جهان گشود. نوشتن در باره شخصی چون استاد محمدرضا شجریان کار راحتی نیست. به این دلیل راحت نیست که او امروز بیتردید یکی از قلههای رفیع موسیقی اصیل ایران و در عین حال یکی از چهرههای محبوب و مردمی چند دهه اخیر است که پر بیراه نیست بگویم، تاریخ کنونی ایران فعلا در حد و اندازه شجریان را به خود ندیده و ندارد. به این دلیل سخت است که باید شان، جایگاه و مقام او را در تاریخ معاصر کنونی و خصوصا در عرصه هنر ملی سرزمین تاریخی ایران حفظ کرد؛ زیرا خدشه بر نام و هنر شجریان بیشک چنگ انداختن بر سیمای زیبای تاریخ هنر ایران و موسیقی این سرزمین است. شجریان بخشی از تاریخ این سرزمین شده است و شک نباید کرد که تاریخ کشور ما از داشتن مردی چون شجریان به خود خواهد بالید. مردی که بیش از نیمقرن با حنجره طلاییاش برای همه آنانی که به زبان زیبای فارسی سخن میگویند یا این زبان زیبا و شکرین را فهم میکنند، آواز خواند. هفت دستگاه موسیقی اصیل ایرانی، با صدای او صدها بار با شکلهای بدیع و زیبا آراسته شد. شجریان با هنر آواز خود ثابت کرد که موسیقی ایرانزمین جریانی رودخانهای و مداوم دارد و هر روز نو و نوتر میشود. آنانیکه گمان میکردند موسیقی ایرانی، موسیقیای ایستاست و امکان نوشدن و تحول در آن وجود ندارد، شاید هنگامی که در مقابل هنرورزیهای بیمثال این مرد قرار میگیرند، حرفی برای گفتن نداشته باشند. هر سهگاه او با سهگاه گذشتهاش فرق دارد و شیرینی خاصی دارد. هر شور، ماهور، نوا، همایون، راستپنجگاه، چهارگاه، ابوعطا، بیات ترک، دشتی، اصفهان، شوشتری و هر گوشهای از این هفت دستگاه موسیقی اصیل ایرانی را خواند، یکی از دیگری زیباتر و یکی از دیگری باشکوهتر و هنگامی که با حنجره خدایی شجریان شنیده میشوند، جلال و شکوه خاص خود را دارند.
قصد اسطورهسازی ندارم، بلکه شجریان خود نماد و تندیس یک اسطوره تام و تمام ایرانی است. او اسطوره موسیقی کشور بزرگ ایران است، به صورتی که هر اهل هنر یا حتی کسانی که با این هنر سر و سری هم ندارند، در مقابل شکوه و جلال نام شجریان تمامقد بر میخیزند. شجریان را به هیچ وجه نمیتوان از تاریخ معاصر و چه بسا از تاریخ این سرزمین حذف کرد. شجریان برای همیشه ماندنی و استادی پایانناپذیر است.
جریان مرموز، منگنه تولید و جولان دلالان
روزنامه توسعه ایرانی در گزارش خود با عنوان جریان مرموز، منگنه تولید و جولان دلالان می نویسد: گرانی چادر مشکی موضوعی است که در هفتههای اخیر سر و صدای زیادی بهپا کرده و اعتراضاتی را برانگیخته است. بیشترین اعتراض و ناراحتی از بالا رفتن قیمت چادرمشکی نیز ازسوی نمایندگان مجلس و روحانیون بوده است. یکی از مسائلی که در کنار گران شدن قیمت چادر به گوش میرسد وارداتی بودن چادرهایمشکی است. گفته میشود ۹۳درصد از پارچه چادرهایمشکی از طریق واردات به دست مردم میرسد؛ این درحالیاست که این کالا یکی از اجناس پرمصرف در ایران است و طرفداران زیادی دارد و با این حال تنها ۷درصد آن تولید داخلی است.
این روزها قیمت چادر مشکی اینطور که گفته میشود بهدلیل تخصیصنیافتن ارز دولتی بسیار افزایش یافته است؛ بهطوریکه خانمهای چادری برای خرید یک قواره چادر معمولی که در سال گذشته بین ۱۰۰ تا ۳۰۰ هزار تومان هزینه میکردند، امسال باید بین ۵۰۰ هزار تا یکمیلیون و ۳۰۰ هزار تومان هزینه کنند.
اما قصه از آنجا شروع شد که نوسانهای نرخ ارز بر اصلیترین نماد حجاب، یعنی پارچه چادرمشکی، نیز تأثیر گذاشت. بسیاری معتقدند در یک سال اخیر، انتظار میرفت برای تأمین این محصول که «حجاب برتر» نامیده میشود و دختران و زنان بسیاری از آن استفاده میکنند، تمهیداتی اندیشیده شود و حال سوال اینجاست چرا مسئولان برای ارزان کردن و دردسترس قرار دادن آن تلاش نمیکنند؟ این در حالی است که حتی گفته میشود وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز مکلف شده این محصول را بهعنوان محصول فرهنگی بشناسد و معافیتهای مالیاتی برای تولیداتش در نظر بگیرد.
در این بین اسدالله سلیمانی، مدیرعامل انجمن تولیدکنندگان محصولات عفاف و حجاب گفته است: «قیمت چادر پنج برابر شده؛ چون قبلاً پارچه این محصول با ارز سههزارتومانی و هر یارد چادر ۶ هزار و ۸۰۰ تومان خریده میشد. اکنون قیمت ارز ۱۴ هزار تومان شده و ارز دولتی به این محصول تخصیص داده نمیشود و پارچه آن با ارز آزاد خریده میشود؛ ازاینرو، قیمت آن پنجبرابر افزایش یافته است.»
ضرب الاجل ثبت اموال
روزنامه خراسان در گزارش خود با عنوان ضرب الاجل ثبت اموال می نویسد: اصل ۱۴۲ قانون اساسی که به احصا و اعلام اموال مسئولان کشور اختصاص دارد، دیروز با افتتاح سامانه اموال مسئولان در مرکز آمار و فناوری اطلاعات قوه قضاییه یک قدم به اجرا نزدیک تر شد. بر اساس قانونی که در ۲۴ آذر ۹۴ تصویب شد، به جز مقامات ارشدی که در اصل ۱۴۲ نام برده شده اند، ۲۴ عنوان مسئولیت دیگر در کشور که حدود ۲۵۰ هزار نفر هستند، باید اموال خود را پیش و پس از مسئولیت به رئیس قوه قضاییه اعلام کنند. قانون رسیدگی به دارایی مقامات پس از حدود ۳.۵ سال انتظار برای اجرا، از خرداد امسال با دستور رئیس جدید قوه قضاییه وارد مرحله اجرایی و آیین نامه آن ابلاغ شد. به گفته رئیس مرکز آمار قوه قضاییه با این قانون حدود ۲۵۰ هزار نفر از مسئولان کشور که تقریباً تا رده مدیر کلی در همه دستگاه ها را شامل می شوند، باید اموال خود را در این سامانه ثبت کنند. حجت الاسلام و المسلمین شهریاری در مراسم افتتاح این سامانه تأکید کرد مسئولان شامل این قانون باید بلافاصله پس از انتصاب تعهدنامه اعلام اموال خود را امضا کنند، در غیر این صورت امضای شان در مقام مسئولیت بلااعتبار خواهد بود. بر اساس آیین نامه اجرایی این قانون، استنکاف از اعلام اموال مسئولیت های کیفری و اداری خواهد داشت. شهریاری در مراسم دیروز تأکید کرد که بعد از رفع ایرادات این سامانه، ظرف کمتر از یکی، دو ماه آخرین مرحله اجرایی آن به پایان خواهد رسید و «این سامانه در بستر شبکه ملی اطلاعات قرار خواهد گرفت.» به گزارش خبرآنلاین شهریاری درباره جزئیات اموالی که باید اعلام شود، افزود: «صورت داراییها شامل هفت مورد است کلیه اموال غیرمنقول که شامل ملک و املاک است و حقوق دارای ارزش مالی، سرمایهگذاریها و حق انتقال آن ها اعلام شود، اوراق بهادار، موجودی حساب ها در بانک ها و صندوق ها، مطالبات و دیون و هرگونه منبع درآمدی مستمر باید اعلام شود.» این مقام مسئول تأکید کرد به دلیل توصیه مشاوران امنیتی و همچنین حساسیت اطلاعات موجود در این سامانه، تلاش می شود این سامانه در بستر اینترنت قرار نگیرد. احتمال انتشار اموال متخلفان توسط رئیس قوه قضاییه این سامانه مطابق ماده ۸ آیین نامه رسیدگی به اموال و دارایی مسئولان نظام محرمانه خواهد بود ولی مقامات مسئول میتوانند شخصاً اطلاعات خود را افشا کنند.