به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری، یکی از ویژگی های زندگی امروز قرار گرفتن روزانه در برابر بیشمار پیام ها، آدم ها و پدیده هایی است که همگی به مدد پیشرفت فناوری ها و فراگیر شدن گوشی ها هوشمند ( که قابلیت اتصال در لحظه تمام دنیا به یکدیگر را دارند) عرصه ای برای خودنمایی و اظهار و ظهور یافته اند؛ در جامعه ای که سواد رسانه ای وجود دارد آدم ها می دانند که از این انبوه داده ها و آدم ها چه می خواهند و هدفمند انتخاب می کنند تا در معرض کدام اطلاعات و برای چه باشند.
در یک جامعه ناآگاه اما افراد که در یک بی هدفی و سردرگمی گیر افتاده اند، هر بار منفعلانه به سمت پدیده ای نو که قصد جلب توجه به منظور اهداف شخصی دارد، سر برمی گردانند و باعث دیده شدن آن فرد از سویی و گذران زمان خود (تا پیدا شدن پدیده بعدی) از سوی دیگر می شوند.
در تازه ترین اتفاق که در دو روز گذشته بازخورد زیادی در فضای حقیقی و به ویژه مجازی داشته است، «امیرحسین مقصودلو» معروف به «امیر تتلو» موفق شده تا به واسطه دنبال کنندگان صفحه اش در شبکه اجتماعی اینستاگرام، رکوردی تازه را به ثبت برساند و بیش از ۱۶ میلیون کامنت در زیر یک پست دریافت کند. همین موضوع بهانه ای شده تا صاحبنظران زیادی به این موضوع واکنش نشان داده و خواستار یک بررسی علمی و بی طرف در باب تحلیل چنین رفتارهایی در جامعه شوند.
آنچه در ادامه می آید گفت و گوی پژوهشگر ایرنا با «احسان شاه قاسمی» دکترای ارتباطات اجتماعی، استاد و هیات علمی دانشگاه تهران در همین راستا است.
رسوایی اخلاقی؛ دستاویز جلب توجه در سده اخیر
شاه قاسمی در ابتدا و در تحلیل این داستان، گفت: این بحث کمی پیچیده است؛ تا قبل از دهه ۱۹۸۰ اگر کسی دچار رسوایی اخلاقی می شد، زندگی اش خراب می شد، ولی از دهه ۸۰ و مشخصا از زمانی که مدونا (خواننده آمریکایی)، الیزابت تیلور (هنرپیشه آمریکایی) و ریچارد برتون (هنپیشه اهل ولز) مطرح شدند، رسوایی اتفاقا باعث موفقیت بیشتر شد؛ یعنی کسی که رسوایی اخلاقی پیدا می کرد به هرحال تحت فشارهایی قرار می گرفت اما در نهایت موفق می شد. در اینجا داستان شخص امیر تتلو مهم نیست و موضوع بر سر تکرار همان فرمول است که رسوایی جایگاه سلبریتی را افزایش می دهد و این یکی از دلایل مطرح شدن این آدم ها است.
«رابطه آدم های عادی با سلبریتی ها یک رابطه پیچیده است؛ انسان یک موجود اجتماعی و الگوپذیر است و مثلا در بچه های کوچک می بینیم که چطور از والدین تاثیرپذیری داشته و رفتارهای آنان را تکرار می کنند؛ این میل طبیعی در ماست؛ ضمن این که چون بشر به صورت فطری نیاز به معنویت دارد، بنابراین این نیاز به معنویت، اشکال جدیدی به خودش گرفته است؛ و مصداق این را می توان در نوع مواجهه و رفتار مردم عادی با سلبریتی ها مشاهده کرد».
وی افزود: مساله دیگر این است که رسوایی اخلاقی توجهات را جلب می کند؛ یعنی رسوایی اخلاقی باعث جلب توجه می شود، و فرقی نمی کند چه کسی باشد؛ یعنی رسوایی اخلاقی حتی در مورد یک همسایه یا همکار یا هرکسی که می شناسیم، توجه ها را جلب می کند؛ اما توجه در مورد این سلبریتی ها، حتی اگر منفی باشد، تبدیل به پول و قدرت می شود؛ بنابراین مثلا در مورد سلبریتی ها می بینید که مدونا یک برنامه به اسم «در رختکن با مدونا» می سازد و شما را دعوت می کند به دیدن چیزهایی که پیش از این عرف نبود.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: نکته دیگر بحث غفلت و ناآگاهی مسوولان است، از همان ابتدا روانشناسان گفتند که امیر تتلو تعادل روانی ندارد؛ اما چون مسوولان فرهنگی فرصت مطالعه ندارند به این مسائل توجه نشد و کسانی روی این آدم سرمایه گذاری کردند چرا که فکر کردند توبه کرده است؛ این آدم هایی که روی این فرد سرمایه گذاری کردند، آدم هایی بودند که ضعف مطالعه داشتند و نمی دانستند که این فرد به لحاظ روانی ثبات ندارند؛ ضمن این نمی دانستند که شهرت از جنسی است که نمی شود روی آن سرمایه گذاری کرد.
نقض سواد رسانه ای
شاه قاسمی در تشریح ابعاد مطرح شدن افرادی چون تتلو ادامه داد: موضوع دیگر این است که سواد رسانه ای در کشور ما ضعیف است و اتفاقا آن چیزی که به عنوان سواد رسانه ای مطرح می شود، از همه ضعیف تر است. سواد رسانه ای به ما می گوید که برای بچه ها، زیر ۱۸ سال، گوشی و اینترنت بسیار مضر است، اما سواد رسانه ای که در جامعه ما باب شده می گوید این ابزاری است که می توانید از آن خوب یا بد استفاده کنید و ما باید به بچه هایمان آموزش سواد رسانه ای بدهیم؛ یعنی اگر شما فکر کنید که می توانید برای یک بچه ۱۵ ساله گوشی بخرید و بعد به او یاد بدهید که چطور از این وسیله خوب استفاده کند، دقیقا نقض سواد رسانه ای است چرا که طرف نوجوان است و به اندازه کافی توانایی شناختی ندارد؛ یعنی در ۱۲ یا ۱۵ سالگی مغزش به اندازه یک بزرگسال رشد کرده است ولی تجربه کافی برای تصمیم گیری و الگو پردازی ندارد؛ بنابراین می بینید که برای این فرد، الگو می شود آقای تتلو و وقتی به سن مثلا ۲۵ سالگی می رسد، خنده اش می گیرد که زمانی تتلو را می پرستیده است.
«من تحقیقی در این زمینه انجام نداده ام ولی بر اساس تخصص ام می توانم به شما بگویم که بخش بزرگی از این حدود ۱۶ میلیون کامنت، مال نوجوانان دختر و پسری است که فکر می کنند چه خبر است؛ ما هیچ وقت به بچه ۱۲ ساله اجازه رای دادن نمی دهیم؛ چرا که بالای ۱۸ سال است که یک فرد به عنوان یک بالغ شناخته می شود و می تواند تصمیم بگیرد؛ اما همان بچه ۱۰ یا ۱۲ ساله به راحتی در توئیتر کنشگری سیاسی می کند و اندازه یک استاد ۶۰ ساله دانشگاه می تواند کنشگر باشد».
این استاد ارتباطات تصریح کرد: به عقیده من، هرچقدر پسر و دختر زیر ۱۸ سال کمتر از فضای مجازی استفاده کنند، بیشتر به سودشان است (در غرب هم این گونه است)؛ و اگر هم می خواهند استفاده کنند، باید با وساطت پدر و مادر (استفاده از گوشی والدین) باشد؛ شرط هم این است که محتوای نامناسب و روابط نامناسب با شخص سوم در گوشی این ها نباشد؛ اما متاسفانه بسیاری از اوقات چون والدین نمی خواهند گوشی شخصی شان را در اختیار فرزندان قرار بدهند، تصمیم می گیرند که گوشی مستقلی برای فرزندانشان بگیرند.
«دو نکته را نباید فراموش کنیم: اول این که این افراد (امثال تتلو) به رغم کامنت های میلیونی، اثرگذاری ای را که برخی فکر می کنند، ندارند؛ چرا که خیلی از همین افراد کامنت گذار، اگر این فرد کاندیدا شود به او رای نمی دهند؛ دوم این که باید این را هم بدانیم که هرگز نمی توانیم این اثرگذاری را به صفر برسانیم، چون قاعده اش این است؛ تنها راهکار ما آگاه سازی است و به وسیله تجهیز افراد به تفکر انتقادی در مدارس، دبیرستان ها، بین گروه های آسیب پذیر و افراد کم سواد می شود کارهایی انجام داد اما به صفر رساندن و متوقف کردن نفوذ سلبریتی ها، امکان پذیر نیست.