هفته دفاع مقدس، تنها هفته ای برای حماسه و شجاعت نیست، روزهایی برای آگاهی نیز به شمار میآید، این روزها را با خواندن چند روایت از دفاعی که مقدس بود و جنگی که به مردم ایران تحمیل شد، بگذرانید. شهیدانی که خونشان را پای این آب و خاک ریختهاند، به یادآوری نیازی ندارند اما ما نیاز داریم بدانیم که در روزگار جنگ چه بر مردم ایران رفته است.
دو روایت از شهری که خونین شد...
پا به پای باران، دو روایت متفاوت است از شهری که به خون کشیده شد، شهری که محاصره و تصرفش، برای همه مردم ایران، قصه پرشوری است.
این کتاب گزارشی از سال های ۱۳۶۷ و ۱۳۶۸ از خرمشهر و آبادان را در خود دارد که راویان متفاوتی هم برای آن انتخاب شدهاند، روایت اول که «پا به پای باران»، نام دارد از زبان یک اسیر عراقی بازگو میشود، آنچه عراقیها پس از ورود به خرمشهر در این شهر انجام دادهاند و غارت مردمان را مکتوب کرده است و از پایداری مردانی سخن میگوید که داوطلبانه در برابر دشمن ایستادگی کردند.
روایت دوم «ده متری زنبق» است که در روزهای محاصره و پس گرفتن خرمشهر چون دیگر رزمندگان در برابر دشمن بعثی ایستادگی کرده و پس از آزاد شدن شهر به میان آتش و خون بازگشته که استخوانهای شهیدان را جمعآوری کند.
این کتاب از جاسوسان دشمن در میان مردم شهر سخن میگوید و از مردان عربی روایت میکند که خاک وطن را به هیچ زبان مشترکی ندادهاند.
هدایت الله بهبودی و مرتضی سرهنگی، نویسندگان این کتاب هستند که کتاب را در قالب گفت و گو با مردم شهرهای جنوب گردآوری کرده اند.
پا به پای باران، توسط انتشارات سوره مهر در ۵۶ صفحه منتشر شده است.
رهبر معظم انقلاب نیز تقریظی بر این کتاب نوشتهاند.
۶۴۱۰؛ ایران میداند تو زندهای
خلبان سرتیپ حسین لشگری، اولین اسیر هشت سال دفاع مقدس بود، این خلبان در همان روزهای آغاز جنگ، در شهریور ۱۳۵۹ با ساقط شدن هواپیمایش به اسارت دشمن بعثی درآمد و آخرین اسیری بود که در سال ۱۳۷۷ از چنگال عراقیها آزاد شد.
شهید لشکری پس از آزادی خاطرات روزهای اسارت را در کتابی به نام ۶۴۱۰ به قلم آورد، او ۶ هزار و ۴۱۰ روز در اسارتگاههای صدام در بدترین وضعیت جنگی نگهداری شده بود و عراقیها او را سند تجاوز ایران به خاک این کشور میدانستند و بارها از این خلبان شجاع خواستند که به دروغ زمان سقوط هواپیمایش را زمانی زودتر از اعلام بیانیه جنگ، بگوید.
شهید لشگری در بخشی از این کتاب آورده است: صدایی گفت: لشکری تو هستی؟ از صدایش شناختم، فرشید اسکندری هم دوره خلبانیام بود. نگهبان مرتب تذکر میداد حرف نزنیم، ولی این لحظات برای من خیلی مهم و شیرین بود. اولین بار بود که پس از ۱۵ روز کلام فارسی میشنیدم.
ـ لشکری خیالت راحت باشد ایران میداند تو زندهای.
کتاب ۶۴۱۰ به قلم شهید حسین لشکری نوشته شده و علی اکبر آن را بازنویسی کرده است، این کتاب جلد هشتم از مجموعه امیران جاوید است که توسط نشر آجا (سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران) در ۲۱۲ صفحه به چاپ رسیده است.
موج سرخ خلیج فارس
جنگ در خلیج فارس، همیشه برای ایران اهمیت داشته است، ایران از زمان هخامنشیان و دریاسالاری سمیرامیس و آرتمیس، نیروی دریایی قدرتمند و باشکوهی داشته که در نبرد با نیروی دریایی عراق نیز خود را نشان دادهاند.
موج سرخ، روایت جنگ در خلیج فارس، اثر جعفر شیرعلینیا و روایتی تاریخی از نبردهای دریایی ارتش ایران است، او در مقدمه کتاب نوشته است:
«خلیج فارس را ناامن کردند تا جلوی صادرات نفت ایران را بگیرند. ایرانیها هم گفتند اگر خلیج فارس برای ما امن نباشد، نمیگذاریم برای دیگران هم امن باشد. ابتدا کسی باور نمیکرد، اما ایرانیها با مینها و قایقهای تندرو «موج سرخی» آفریدند که ناوها و تجهیزات جنگی عراق را در هم شکست و نشان داد ایرانی پای حرفش ایستاده است.»
موج سرخ نام عملیات دریایی ایران در برابر اقدامات عراق است، این کتاب چهار فصل دارد که در فصل نخست آن تاریخ و جغرافیای خلیج فارس بازگو شده و بندرهای اطراف آن نیز را معرفی شدهاند. در فصل دوم اتفاقات جنگ تحمیلی بازگو میشود که اتفاقات کشورهای حوزه خلیج فارس را هم در بر میگیرد.
فصل سوم این کتاب به بررسی موقعیت کشورهای خلیج فارس میپردازد که قصه نفت را نیز بازگو میکند و در فصل آخر چالشهایی که ایران به طور مستقیم یا غیرمستقیم با آمریکا دست به گریبان شده را بیان میکند و خاطرات فرماندهان و رزمندگان دفاع مقدس را هم در خود دارد
موج سرخ، روایت جنگ در خلیج فارس، در ۲۴۲ صفحه توسط نشر فاتحان به چاپ رسیده است.