سخنرانی حسن روحانی رئیس جمهور ایران در سازمان ملل و البته برخی دیدارهایش، با مخالفان و موافقانی روبه روشده است و تحلیلهای گوناگونی نیز از آن بیان میشود. به واسطه همین موضوع حشمت الله فلاحت پیشه عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، در گفتوگویی با ما به ارزیابی سخنان رئیس جمهور در نیویورک و عملکرد او در اینباره میپردازد.
آقای فلاحت پیشه اظهارات حسن روحانی در سازمان ملل و سخنرانی او با تحلیلهای مختلفی روبه روشده است و البته دراین بین بسیاری به آن انتقاد کردند و بیانات وی را عزتمندانه ندانستند، گروهی دیگر نیز سخنرانی و عملکرد او را هوشمندانه ارزیابی کردند، ارزیابی شما از سخنرانی رئیس جمهور در نیویورک چیست؟
ضمن اینکه باید به تیم روحانی خسته نباشید بگوییم اما واقعیت این است که ایران بهتر میتوانست از فرصت سازمان ملل استفاده کند. ما باید از این زمان بهره بیشتری میبردیم. روحانی چه در سخنرانی اش، چه در مصاحبهها و دیدارهایش و چه در شکل و شمایل نماینده ایران در سازمان ملل باید برنامه مشخص تری میداشت.
مشخصا ایران قرار بود یک طرح امنیتی در تنگه هرمزداشته باشد و روی آن نیز تا پیش از نیویورک مانور زیادی میداد، یکی از اهداف طرح ائتلاف امید در تنگه هرمز این بود تا کاری کند که اتهاماتی که در بحث آرامکو علیه ایران مطرح شده است تاثیردر ماجرای برجام نگذارد. اما شاهد بودیم که چون ایران در قبال ائتلاف صلح در تنگه هرمز طرح عملیاتی نداشت، روحانی در نیویورک مجبور شد تا عملا در میدانی بازی کندکه در مورد برجام برایش طراحی شده بود.
واقعیت این است که در حال حاضر دنیا نگران خلیج فارس است. برای بخش غربی، خلیج فارس اهمیت راهبردی سیاسی و امنیتی دارد. خلیج فارس برای شرق، اهمیت راهبردی انرژی دارد و به نوعی مرکز اقتصادی این ناحیه است. در حال حاضر امنیت دوسوم منطقه بر عهده ایران است و فداکارانه نیز این کار را انجام میدهد و تنها کشوری است که از چنین قدرتی برخوردار است. اما به دلیل شرایطی که امروز در خلیج فارس حاکم شده، انتظار این بود که طرح ائتلاف امید یا صلح تنگه هرمز در قالب عملیاتی در سازمان ملل مطرح شود، مناسبات دوجانبه و دیدارها دراین قالب صورت بگیرد و اگر چالشهایی هم با کشورها وجود داشت در شکل و شمایل تنش زدایانه به کمک این طرح، این چالشها حل شود.
اما دیدیم ایران در سازمان ملل عملا نتوانست از این طرح بهرهبرداری کند و چنین موضوعی تحت الشعاع دیدارهای رئیس جمهور با سران کشورهای اروپایی قرارگرفت و عملا چیز مثبتی از آن در نیامد. بنابراین اعتقاد من این است که فراتر از موضوع سخنرانی حسن روحانی باید دستاورد او را در نیویورک مورد بررسی قراردهیم. به هر حال سخنرانی رئیس جمهور در سازمان ملل اعلام مواضع خوبی بود اما واقعیت این است که در یک موقعیت حساس ایران باید بهتر ازاین موقعیت استفاده میکرد.
بنابراین روحانی در سخنرانیاش موضوع صلح تنگه هرمز را به خوبی تبیین نکرد و برنامه مشخصی برای آن ارائه نداد. اما در کنار این طرح، رئیس جمهور دو مسئله دیگر را در سخنرانیاش پیرامون برجام مطرح کرد، یکی اینکه اگر بیشتر میخواهید باید بیشتر هم بدهید و دیگری اینکه تا زمان رفع تحریمها مذاکره نمیکنیم. چه قدراین دو جمله را میتوان به معنای پالسهای او برای پذیرش اصلاح در برجام و مذاکره درمورد آن به شرط پذیرش شروط ایران تعبیرکرد؟
برجام یک برنامه جامع است و شکستاش باعث میشود تا برحسب اعمال قدرت کشورها، دلایل و بانیان این شکست معرفی شوند.
اظهاراتی که روحانی در سخنرانیاش مطرح کرد برای شکستن بن بستی است که بر سر برجام شکل گرفته است. او در واقع در سازمان ملل چراغ سبزی در مورد پروتکل الحاقی که قرار بود در سال 2023 دولت به صورت عادی به مجلس تقدیم کند، داد به این معنا که او این پروتکل را قبل از موعد و با فوریت به مجلس میدهد اما در عوض تحریمهای بیشتری علیه ایران لغو شود. این اظهارات او به معنای بازکردن برجام نبود اما به معنای باب مذاکره در مورد یکسری مباحث درباره برجام به شمار میآمد. روحانی سعی داشت تا با مطرح کردن این موضوع، آمریکاییها را خلع سلاح کند، چون آمریکا مدام میگوید که ایران با برجام به بمب میرسد اما رئیس جمهور با مطرح کردن قبول پروتکل الحاقی که بازرسیهای سرزده از برنامههای هستهای را تضمین میکند، تلاش داشت تا بگوید معیارش معیار پروتکل الحاقی است و آن را تصویب میکند ولی باید موضوع تحریم زدایی هم جلو بیفتد، اما یک سخنرانی دیپلماتیک فرایندی مقطعی است. نمیتوانیم بگوییم که یک سخنرانی مقطعی خوب بود یا نه.
ایران در واقع دو طرح برای ورودش در مجمع سازمان ملل داشت؛ یکی تصویب زودتر از موعد پروتکل الحاقی برای پاسخ به فشارهای برجامی و دیگری طرح تنگه هرمز برای فشارهای بعد از آرامکو، اما اگر برای این دو طرح برنامه مشخصی تبیین میشد، الان وضعیت فرق میکرد. اینکه به یکباره گفته شد ایران حاضر است پروتکل الحاقی را بپذیرد یا کشورهای منطقه باهم برای خلیج فارس و امنیتش کاری کنند نتیجهای ندارد. سخنرانی رئیسجمهور خوب بود اما سیاست خارجه ایران در شرایط فعلی به چیزی بیشتر از سخنرانی نیاز دارد. ما نیاز به این داشتیم تا این دو طرح را به صورت عملیاتی مطرح میکردیم.
روحانی در سازمان ملل گفت تا زمانیکه تحریمها لغو نشود ما مذاکرهای نمیکنیم. بسیاری حتی از نیروهای مخالف او این اظهارات را تحسین برانگیز میدانند. اما در واقع سخنان رئیس جمهور روی دیگری هم دارد و آن این که اگر رفع تحریمها صورت بگیرد باب مذاکرهای جدید باز میشود. ولی این مگر همان چیزی نیست که ترامپ بیش از خروجش از برجام و اعمال تحریمها بارها از ایران میخواست؟آن زمان که رئیس جمهور جدید آمریکا نه از برجام خارج شده بود و نه تحریمی را علیه ما اعمال میکرد اظهار میداشت که برجام ناقص است و باید برای تکمیل آن مذاکره کرد. اما ایران آن موقع اعلام میکردکه هیچ مذاکرهای نمیکند، پرسش اینجاست که آیا بعد از دو سال، اکنون مذاکره در عوض رفع همه تحریمها، همان خواست ترامپ پیش از خروجش از برجام و اعمال تحریمها علیه ایران نیست؟ اگر قرار بود به اینجا برسیم پس چراهزینههای تحریم و... را متحمل شدیم؟
واقعیت این است که آمریکاییها خودشان هم میدانند که ایران به دنبال ساخت بمب نیست. چیزی که آمریکاییها میخواهند این است که ایران را از مزایای برجام محروم کنند. محدودیتهای ایران در برجام را بیشتر کرده و از مزایایش بکاهند. ترازویی که آمریکاییها میخواهند در قالب برجام شکل بدهند، ترازویی است که به شدت منافع ایران را کم میکند و محدودیتهایش را بیشتر. اما آن چیزی که جمهوری اسلامی ایران به دنبال آن است این است که در برجام همه تضمینهای لازم را به جامعه جهانی بدهد اما تحریمی علیه کشورمان اعمال نشود.
متاسفانه در حال حاضر آمریکاییها با تاکید بر مسئلهای مانند آرامکو و رفتارهای کلی ایران، در حال اقناع سازی هر آنچه که اروپاییها تا امروز زیر بار آن نمیرفتند، است، که تا حدی موفق هم بودند. همانطور که دیدیم دراین چند روز، مواضع اروپاییها نسبت به ایران تهدید آمیزتر شد. بیانیه اروپا درباره مقصر دانستن کشورمان در موضوع آرامکو و این که زمان مذاکرات جدیدی رسیده است و همین طور بیان اینکه اگر ایران گام بعدی را در کاهش تعهدات برجامی بردارد آنها نیز از برجام خارج میشوند، به خوبی مبین این موضوع است. نباید ایران به گونهای عمل کند که اروپاییها در موضع ضرب الاجل دادن به ما قرار بگیرند، آن موقع برای دنیا این موضوع فراموش میشود که تا به امروز این اروپاییها بودند که در عمل به برجام قصور کردند.
چه قدر اظهارات حسن روحانی در سازمان ملل تحت تاثیر بیانیه ضد ایرانی اروپا و موضع سخت گیرانه تری که آنها گرفته بودند، قرار گرفت؟
ببینید چون دو طرح ایران یکی موضوع تسریع در انجام بندهای مورد نظر برجام که همان پذیرش زود هنگام پروتکل الحاقی از سوی ایران بود و همین طور طرح امنیتی منطقه خلیج فارس تحت عنوان ائتلاف صلح در تنگه هرمز فقط در قالب یک موضع مطرح شد نتوانست فضای سازمان ملل را تحت تاثیر قراردهد. اما در طرف دیگر، آمریکاییها، لابی منسجم و دقیقی داشتند که توانستند موضوع آرامکو را در سازمان ملل، علیه ایران غالب کنند. شخصا معتقدم که در آینده، ایران پیشنهادی که روحانی در سازمان ملل در قالب برجام مطرح کرد را ادامه دهد و نگذارد تا طرحهای دیگری مطرح شود. در قبال کشورهای منطقه و بحث تنگه هرمز هم باید با مولفههای عملی، مصداقی و عینی، طرح ما در شکل و شمایل کارشناسی با کشورهای منطقه به بحث گذاشته شود و سعی کنیم که از متصل شدن تحولات منطقهای به موضوع برجام جلوگیری کنیم. این زخم را باید ببندیم. این انتظاری است که جامعه جهانی هم ازایران دارد. ایرانی که نا امنی کشورهای دیگر منطقه را کنترل کرده است و امنیت بهوجود آورده، نباید امروز به عنوان عامل نا امنی معرفی شود و همین موضوع در بحث برجام هم تاثیر بگذارد. ایران باید طرح صلح در تنگه هرمز را با طرح کارشناسی ابتدا با کشورهای عمان و قطر و بعد از آن با کویت و سپس امارات پیش ببرد و چون منطقه نا امن است و نا امنی به همه کشورها آسیب میزند حتی باید کانالی ایجاد شود تا امنیت تنگه هرمز با عربستانیها نیز مطرح شود. عربستانیها نیز میدانند که شرایط کنونی به ضرر آنهاست و ممکن است آن را بپذیرند. ما باید این طرح را جدی تر مطرح کنیم. نباید این طرح تنها به عنوان یک موضوع برای سخنرانی حسن روحانی در سازمان ملل، تمام شده ارزیابی شود. به هر حال این طرحی است که میتواند خیلی از گمانه زنیها و فشارها را علیه جمهوری اسلامی ایران از بین ببرد.
گفتههای حسن روحانی در سخنرانی سازمان ملل، تا چه میزان گواه براین بود که او خود میداند برجام بااین شکل و شمایل فعلی نمیتواند ادامه پیدا کند و به سمت شکست نزدیک شده و باید تغییراتی در آن شکل بگیرد؟ اینکه او اظهار میکند«اگر به نام برجام حساسیت دارید به رسم آن بازگردید.» یا «اگر بیشتر میخواهید بیشتر بدهید» را تا چه اندازه باید به معنای نا امیدی وی از تداوم برجام با این سر و شکل از سوی رئیس جمهور ایران تعبیر کرد؟
آقای روحانی سعی کرد که بهانه زدایی کند. پشت همه ادعاهای آمریکا این است که با برجام زمینه مشروع دسترسی ایران به بمب هستهای فراهم شده است. این جمله مشترک نتانیاهو و ترامپ است. آقای روحانی سعی کرد آنچه که در سال 2023 به عنوان نتیجه برجام است را به عنوان مقدمهای برای گشایش بن بست برجام مطرح کند. روحانی تاکید خاصی به پذیرش پروتکل الحاقی دارد که دربرجام و در سال 2023 قراربود ایران آن را بپذیرد اما اکنون او یکی از نتایج برجام را به عنوان مقدمهای جدید برای احیای برجام مطرح میکند؛ اینکه ایران حاضر است به جای سال 2023 همین الان پروتکل را بپذیرد. اما لزوم این مبحث ارائه یک طرح عملیاتی بود.
آقای فلاحت پیشه به غیر از سخنرانی روحانی، دیدارهایی هم که او در سازمان ملل داشت مورد انتقاد قرار گرفت به ویژه آنکه برخی ازاین دیدارها بعد از بیانیه ضد ایرانی سران سه کشور اروپایی انجام گرفت. مثلا گفتوگوی روحانی با بوریس جانسون که مواضع ضد ایرانی اش،پیش ازآن بیانیه هم کاملا مشهود بود، باعث شد تا عدهای دیدار وی را خیانت به ایران تلقی کنند.دیدارهایی که روحانی در سازمان ملل داشت را چگونه ارزیابی میکنید؟
شخصا خود من هم از کسانی هستم که معتقدمای کاش روحانی با جانسون دیدار نمیکرد. البته باید ملاحظات این دیدار را از خود هیئت دولت پرسید. دیدار با جانسون احتمالا به دلیل مقتضیات تروئیکایی و برجامی صورت گرفته است. توضیحی که دولت میدهد همین است. یعنی این دیدار، دیداری در قالب مناسبات دو جانبه ایران و انگلیس نبوده است. البته این را هم باید گفت که حقیقتا جانسون یکی از کسانی است که موضوع برجام برای او به عنوان یکی از حاشیههای ذهنیاش مطرح است. جانسون محصول برگزیت است و معیار ارزیابی و مرام سیاسیاش هم با برگزیت مشخص میشود. شاید جانسون خیلی زودتر از آنچه که فکر میکند به پایان قدرت سیاسیاش نزدیک شود.
اما مذاکره روحانی و جانسون در قالب مذاکره درباره روابط دوکشورنبود. به هر حال ما در شرایط خطیری به سر میبریم. شاید ما هم با برخی از جزئیات دیدارهای دیپلماتیک مخالف باشیم. خود من مخالف دیدار با جانسون بودم. اما وقتی دیدار صورت گرفت آنچه که باید وحدت نظر ما باشد این موضوع است که کشور در وضعیت خاصی قراردارد. ایرادی نیست که نقدهایمان علیه دولت را هم ارائه دهیم، اما نباید در شرایط کنونی، دولت را تضعیف کنیم. چون امروز هیچ کس نمیتواند ادعا کند که بیشتر از دیگری به دنبال منافع کشور است. ما دراین کشور کسانی داریم که اگر واقعا به فکر فقط خودشان بودند بسیاری از کارها را نمیکردند. در حال حاضر ما ظریف را داریم که اساسا آینده خودش و خانوادهاش به خاطر کشور تحت الشعاع قرار گرفته است.
عملکرد کلی روحانی را در سازمان ملل چگونه ارزیابی میکنید؟
به صورت کلی عملکرد روحانی از لحاظ دیپلماسی عمومی خوب بود اما از لحاظ دیپلماسی رسمی جای انتقاد داشت. دیپلماسی رسمی جایی است که شما آسیب شناسی کنید، برای آسیبها طرح بدهید و طرح شما به دستور مذاکرات دیپلماتیک تبدیل شود. طرحهای ایران تبدیل به دستور مذاکرات دیپلماتیک نشد و یکی از نقاط ضعف مهم ما هم در نیویورک همین بود. در آینده باید تیم وزارت خارجه و دولت، آن را برطرف کنند.
واکنش و اظهارات حسن روحانی در سازمان ملل نسبت به بیانیه ضد ایرانی اروپا–باتوجه به اینکه با رهبران آنها دیدار داشت– مناسب بود؟
از لحاظ دیپلماسی عمومی خوب بود.
آیا آزادی اخیر زندانی ایرانی (نگار قدسکنی) در آمریکا میتواند شرایط فعلی را تغییر دهد؟
شخص ترامپ تلاش میکند تا راهکارهای دیپلماتیکی بین ایران و آمریکا شکل دهد. با رفتن بولتون کارشکنیها دراین راستا کمتر میشود، اما واقعیت این است که جای بولتون را دو شخص صهیونیست و مرتجع پر کردهاند. اما به نظرم ایران میتواند با دو طرحی که در نظر گرفته است فضای دیپلماسی را تغییر دهد. همین که آمریکاییها چراغ سبزهایی به ایران میدهند بیانگر این است که آنها نمیخواهند وارد چالشهایی با کشورمان شوند، به هر حال انتخابات آمریکا نزدیک است و ترامپ برای نتیجه گرفتن در انتخابات حاضر به بازی است. اما اینکه این بازی چگونه شکل بگیرد طبیعتا باید در راستای آن تلاشهایی از سوی ایران هم صورت بگیرد. در حال حاضر شرایط برای مذاکره ایران و آمریکا مناسب نیست، اما اگر شرایطی شکل بگیرد که دو طرح ایران در برجام و تنگه هرمز به دستور کار مذاکرات تبدیل شود، آن موقع میتوان فضای جدیدی را ایجاد کرد و یک گام در دیپلماسی پیش رفت.
رئیس جمهور در مورد ماجرای آرامکو: نه سر پیاز هستیم نه ته آن
حجتالاسلام و المسلمین حسن روحانی طی سخنانی در ابتدای نشست خبری خود با رسانههای بینالمللی در حاشیه هفتاد و چهارمین مجمع عمومی سازمان ملل در پاسخ به پرسش خبرنگار CBS مبنی بر اینکه آیا ایران میتواند اسنادی نشان دهد که مشخص کند موشکهای پرتاب شده به سمت تاسیسات آرامکو نه از جانب شما که از جنوب و از سوی یمن پرتاب شدهاند، اظهار کرد: یک حملهای به تاسیسات نفتی شده است آن وقت چرا ما باید توضیح دهیم؟ ما در فارسی مثلی داریم و میگوییم نه سر پیاز هستیم نه ته پیاز. یک جنگ خونین در منطقه رخ داده که بی ثمر و غلط است و در چنین جنگی مردم یمن نیز حق دفاع مشروع از خود دارند و باید از خود دفاع کنند.
وی با اشاره به گفتوگوهای خود با سران سه کشور اروپایی که بیانیهای درباره دخالت ایران در حمله به تاسیسات آرامکو منتشر کرده بودند، اظهار کرد: من با رهبران برخی کشورهای اروپایی که اظهارات نادرستی درباره ایران داشتند گفتوگو کردم و از آنان پرسیدم مدرک شما علیه ما چیست. پاسخ آنها این بود که ما مدرکی نداریم اما فکر میکنیم توانمندی یمن کمتر از چنین حملهای است و من هم در پاسخ گفتم آیا عدم شناخت شما از تواناییهای یمن دلیل میشود که به دیگران تهمت بزنید و آنها دیگر جوابی نداشتند که بدهند.
روحانی یادآور شد: من به آنها گفتم که اگر مدرکی دارید شخصا برای من ارسال کنید. به گزارش ایرنا رئیس جمهوری ایران همچنین پس از بازگشت به تهران با اشاره به اینکه چنین مطرح شده بود که همه مشکلات بر سر لجبازی طرف ایرانی است و آمریکا آماده مذاکره است و نسبت به آن اصرار هم دارد،گفت: آمریکاییها تقریباً به همه سران اروپایی و غیراروپایی پیغام داده بودند که ما آماده مذاکرهایم. درخواست آمریکا قبلاً این بود که مذاکره دوجانبه باشد یعنی دو رئیس جمهور با هم مذاکره کنند و بارها این موضوع را رد کرده بودیم. گفته بودیم اگر مذاکره هم باشد در قالب 1+5 خواهد بود و آنها هم گفتند که میخواهند در قالب 1+5 مذاکره کنند.
روحانی با تاکید بر اینکه بهانه را از دست طرف مقابلی که میگفت آماده مذاکره است و ایران برای مذاکره حاضر نیست، گرفتیم، اظهارداشت: به صراحت گفتیم که کاملاً آماده مذاکرهایم اما نه در فضای تحریم و فشار. شما یک فضای آزاد و عادلانه ایجاد کنید ما کاملا آمادهایم. حتی به سران اروپا که میگفتند چه وقت آماده جلسه 1+5 هستید، میگفتم حتی اگر یک ساعت دیگر شما این فضای مناسب را درست کنید و فضای مسموم و سم را بردارید، حاضرم در جلسه 1+5 شرکت کنم.
رئیس جمهور خاطرنشان کرد: به نظر من ضروری بود که هم در مصاحبه و هم با سیاسیون به طور خیلی روشن و واضح توضیح دهیم که مانع مذاکره آمریکا است و آن کسی که نمیخواهد مساله حل شود، آمریکا میباشد والا ایران بخاطر منطق و استدلالش هیچ وقت از مذاکره فرار نمیکند و ترسی از مذاکره ندارد.