به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، رهبر معظم انقلاب صبح روز پنجشنبه چهارم مهرماه با اعضای مجلس خبرگان رهبری دیدار کرده و بیاناتی را در این جمع ایراد داشتند.
از مهمترین محورهای بیانات رهبری به مناسبت هفته دفاع مقدس، به درسهایی اختصاص یافت که می توان از ماوقع سالیان جنگ تحمیلی دریافت کرد.
رهبر انقلاب همچنین با اشاره به اظهارات و اقدامات خصمانه دولت آمریکا، به ترسیم راه عبور از مشکلات و تنگناهای پیش روی کشور پرداختند و همچنین امید و اعتماد به دولت های اروپایی را بی حاصل دانستند.
فعالیت و کار جهادی در کشور و همچنین ضرورت های مبارزه با فساد از دیگر تاکیدات رهبری در این دیدار بود. اما بخش مهمی از سخنان رهبری را می توان ناظر بر تشریح الزامات سیاست ورزی و رقابت سیاسی در مقطع کنونی دانست.
در این میان می توان به سه بایسته مهم و عمده در سخنان رهبر انقلاب اشاره کرد؛
۱-«اتحاد مردم با یکدیگر» و «اتحاد نیروهای انقلاب» ضرورتی است که رهبر انقلاب بارها و در مقاطع مختلف از آن سخن گفته اند. اهمیت حفظ اتحاد و انسجام زمانی بیشتر به چشم می آید که دشمنان خارجی بیش از کارایی تحریم و استفاده از انواع تهدیدات علیه ایران به فروپاشی یکپارچگی در جامعه و کشور امید بسته اند.
طی سالیان دراز تحریم، هدف اصلی از اعمال فشار و محدودیت های اقتصادی برانگیختن توده های مردم علیه حاکمیت و ایجاد انشقاق میان شهروندان و نظام سیاسی بوده و مقامات آمریکایی هیچ ابایی هم از بیان مقصود خود نداشته اند. در این راستا، بارها سردمداران کاخ سفید مردم ایران را خطاب قرار داده و راه آنان را جدا از مسوولانشان دانسته اند.
نکته قابل تامل اینکه برخی چهره و طیف های سیاسی خواسته یا ناخواسته با اهداف وحدت ستیزانه دشمنان خارجی همراهی نشان داده و بارها با دوقطبی و دوگانهسازی هایی چون «انقلابی» و «غیرانقلابی»، «خودی» و «غیرخودی» و ... عملا به واگرایی و انشقاق دامن می زنند و کامیابی سیاسی خود را در اینگونه میسر می پندارند.
۲- «اختلاف سلایق افراد با یکدیگر نباید به مخالفت و معارضه منجر شود»؛ این جمله از بیانات رهبری را می توان توصیه ای جدی به جناح ها و کنشگران سیاسی دانست که صدای مخالف را برنتافته و طرفدار و حتی مروج تک صدایی در کشور و جامعه به شمار می آیند.
مجادله چند روز پیش یکی از نمایندگان «جبهه پایداری» با «علی لاریجانی» رئیس مجلس نمودی از وجود تعارض دیدگاه و روش در این زمینه بود، چنانکه رئیس مجلس پس از مواجهه با اتهام تکروی و دیکتاتوری در ادای وظایف و مسوولیت ها به دفاع از خود پرداخت و گفت دیکتاتوری مشی کسانی است که همه تریبون ها را در اختیار دارند و قصد دارند با توهین و فریاد کار خود را پیش ببرند و چنین بساطی را در کشور راه انداخته اند.
فراتر از تعارضاتی اینچنین که میان طیف های مختلف یک جریان بزرگ سیاسی تحت عنوان اصولگرایی بروز یافته باید گفت که برخی با شکستن مرزهای مجادلات متعارف حتی رقبای خود را به خیانت متهم می سازند. از جمله می توان به سیلاب و آتشفشان اتهاماتی اشاره کرد که هر از چند گاه و در گرماگرم مباحث مهم سیاسی از مذاکرات برجامی گرفته تا لوایح و طرح های اجتماعی به سوی چهره هایی با رویکردهای مختلف مستقل، اصلاح طلب، اعتدالی، اصولگرای سنتی و ... روانه شده و قواعد، اسلوب، اخلاق و نیز قوانین و هنجارهای عمل سیاسی را در هم می شکند.
۳-پاشه آشیل جامعه، رسوخ و نهادینگی ناامیدی است به خصوص در شرایطی که فشار مشکلات به ویژه در حوزه معیشتی و اقتصادی شانه بسیاری از اقشار را می فشارد.
«پرهیز از ناامید کردن مردم از مهمترین کارها است، چون اگر امید نباشد هیچ کار بزرگی انجام نمیشود، البته امید به آینده یک امید کاذب نیست، بلکه آینده کشور واقعاً روشن و امیدوارکننده است.» ؛ رهبری با بیان این ضرورت خط سیر سیاسیون و مسوولان را مشخص کرده است.
این در حالی است که شماری از اهالی سیاست با زیر سوال بردن کارآمدی مسوولان، نقد و مخالفت را نه در راستای بهبود و اصلاح امور که جهت تخریب حریفان به کاربسته و در حوزه های مختلف از روابط خارجی گرفته تا سیاست های اقتصادی بدون در نظر داشتن تبعات اظهارات و اقداماتشان نومیدی را در روح جامعه تزریق کرده اند؛ ناامیدی که می تواند باعث ریزش حمایت مردمی و مشروعیت زدایی سیاسی شده و پشتوانه و سرمایه های حاکمیت را در مقاطع حساس و سرنوشت ساز بفرساید.
این در حالی است که از هم اکنون چشمان بسیاری از ورای مرزهای ایران به وضعیت مشارکت عمومی در بزنگاه هایی چون انتخابات دوخته شده و نحوه سیاست ورزی نخبگان و پویایی مردم را زیر ذره بین قرار داده است.