گروه اطلاع رسانی بنابه رسالت خبری ایرنا، به عنوان خبرگزاری رسمی نظام، دولت و مردم، به منظور ایجاد پل ارتباطی در مسیر گسترش آگاهی سازی، با مروری بر برجسته ترین گزارش های پایگاه های خبری داخلی منتشر شده در طول شبانه روز گذشته، گزیده ای از این گزارش ها را انتخاب و با عنوان «برجسته های تارنماها» منعکس کرده است.
کارنامه سفر آقای روحانی
وب سایت خبری الف در این گزارش آورده است: سفر چهارروزه آقای روحانی به نیویورک، پایان پذیرفت و اینک نتایج این سفر مورد بحث و گفتگو در محافل سیاسی است. بی تردید از جمله مهم ترین اهداف این سفر، انعکاس پیام ملت ایران در عرصه جهانی و تلاش برای شکستن فضای تحریم و فشار و کاهش مشکلات بوده است و آقای روحانی به عنوان رییس جمهور ملت انقلابی و مقاوم ایران، از یک طرف و ترامپ به عنوان نماد سردمداران ظلم و استکبار جهانی در طرف دیگر، بیش از تمامی مدعوین، مورد توجه افکار عمومی بودند.
در اینگونه مجامع، از یکسو حامیان نظام سلطه جهانی در پی آن هستند که از استمرار این نظام دفاع کنند و هر حرکت و تلاش برای مقابله با آن را بی فایده و محکوم به شکست نشان بدهند و در مقابل، ملت های تحت ستم و به پا خاسته که از جنایات و چپاولگری های سرمایه داران جهان، به ستوه آمده اند و نشانه هایی از افول تمدن غرب و پیروزی های مقاومت ملت ها آنان را امیدوار ساخته است، پیام رییس جمهور ایران اسلامی را به عنوان پرچمدار ایستادگی در برابر آمریکای ظالم، با اشتیاق پیگیری میکنند.
در این اجلاس، پیام اصلی آقای روحانی، ائتلاف امید و ابتکار برای صلح هرمز بود که طبعا از طرف آمریکا و کشورهای اروپایی، توجه چندانی به آن نشد بلکه آنان همچنان اهداف زیاده خواهانه خود درباره برجامی دیگر و عقب نشینی ایران از تصمیمات اخیر خود درباره برجام و نیز اصرار بر مذاکره با آمریکا را پیگیری می کردند و حتی سه کشور اروپایی آلمان، انگلستان و فرانسه علی رغم دیدارهایی که با خوشرویی تمام آقای روحانی مواجه شد. طی بیانیه ای ایران را مسئول انفجارهای آرامکو دانسته و محکوم کردند.
البته آقای روحانی با توجه به سیاست های کلی نظام درباره ممنوعیت مذاکره با آمریکا در سخنرانی ها و مصاحبه های خود صریحا، اعلام داشت که: پاسخ ما به مذاکره تحت تحریم نه است و همچنین تاکید کرد که عکس یادگاری آخرین ایستگاه مذاکره است. آقای روحانی همچنین محکوم به شکست بودن معامله قرن و دفاع از حقوق مظلوم فلسطین و راهزنی اقتصادی آمریکا از نظام بانکی جهانی و بد عهدی کشورهای غربی اشاره کرد.
نکته دیگر در اثنای این سفر، زمزمه هایی در زمینه ایجاد تغییراتی جزیی در برجام و تصویب پروتکل الحاقی در مجلس به شرط برداشته شدن تحریم ها نیز شنیده شد که با توجه به برجام و تصویب پروتکل از سوی ایران و بدعهدی آمریکا و اروپا، بیم آن میرود که غریبان این زمزمه ها را حمل بر نوعی عقب نشینی ایران نمایند.
انعکاس گسترده نه قاطع آقای روحانی به مذاکره با آمریکا در رسانه های جهان ثابت کرد که اگر ایران، نقشه حرکتش را بر اساس اهداف انقلابی و منافع ملی خود ترسیم نماید. در اینگونه حضورهای نمادین برنده خواهد شد. حال آنکه اگر بخواهد در موضعی دفاعی، صرفا در تهاجمات گسترده تبلیغاتی آمریکا و اروپا پاسخ بگوید و در زمین بازی آنان بخواهد ازخود چهره ای صلح طبانه و بشردوستانه ارائه نماید. صدایش چندان شنیده نخواهد شد کما اینکه طرح ائتلاف امید و صلح هرمز تقریباً با چنین سرانجامی مواجه شد.
در هر حال حضور روسای جمهور در مجامع عمومی سازمان ملل، فرصت مناسبی برای ایران، به عنوان پیشگام شکل گیری تمدن نوین اسلامی را فراهم می سازد که در شرایط سقوط تدریجی نظام استکبار جهانی می توان از آن بیشترین بهره برداری را کرد و با نگاهی انقلابی و آینده نگرانه، به آن شکل گیری و این سقوط کمک کرد. با همین رویکرد بود که حضرت آیت الله خامنهای در سال ۱۳۶۶ به عنوان رییس جمهور با حضور در سازمان ملل بر دفاع از ارزشهای اسلامی و محکومیت جنایات آمریکا تاکید کردند و پیام مظلوم جهان به خصوص فلسطین و افغانستان را به گوش جهانیان رسانیدند. همچنین شهید رجایی در سال ۱۳۵۹ در سازمان ملل حضور یافت و فریاد مظلومیت و مقاومت ملت ایران و جنایات آمریکا را به گوش جهانیان رساند.
دموکراتها با وعده بازگشت به برجام پیش از مذاکرات جدید دارند همان اشتباه ترامپ را تکرار می کنند
به گزارش وبگاه خبری خبرآنلاین، چندی پیش نشستی با حضور کارشناسان بروکینگز در رابطه با محدودسازی توانمندی های هسته ای و موشکی ایران در واشنگتن برگزار شد. این نشست یک ساعت و چهل دقیقه به طول انجامید.
در ابتدای نشست رابرت آینهورن، ریچارد نفیو و ون دیپن پیرامون نکات کلیدی گزارش های تدوینی خود در رابطه با مهار توانمندی های موشکی و هسته ای ایران سخنرانی کردند.
نشست با سخنرانی سوزان مالونی ادامه و در نهایت، با پرسش و پاسخهای مطرح شده توسط حاضران در جلسه خاتمه یافت.
آینهورن : با تشکر از شما به خاطر حضور در این جلسه. هدف از نشست امروز انتشار دو گزارش بروکینگز است. یکی از این گزارش ها توسط من و ریچارد نفیو در رابطه با محدود سازی توانمندی های هسته ای ایران تهیه شده و گزارش دیگر را با همکاری ون دیپن، درباره محدودسازی توانمندی های موشکی ایران نوشته ام. هر دو گزارش امروز در تارنمای بروکینگز منتشر شده اند. از بنیادهای مک آرتور و کارنگی به خاطر حمایتی که از ما در تهیه این گزارش ها به عمل آوردند تشکر می کنم.
در این نشست دو نفر از همکاران نزدیک من حضور دارند. ریچارد نفیو از طریق تله کنفرانس با ما همراه است. او همکار من در تهیه گزارش هسته ای مربوط به ایران است و در حال حاضر عضو ارشد و غیر دایم بروکینگز و پژوهشگر برجسته در مرکز بین المللی انرژی در دانشگاه کلمبیا است. سابق بر این، معاونت بخش تحریمها در وزارت خارجه را به عهده داشته و کارشناس برجسته تحریمها در تیم آمریکا در مذاکرات هسته ای با ایران بوده است.
همکار دیگر من، ون دیپن که با کمک او گزارش مربوط به موضوعات موشکی ایران را تهیه کردم، اکنون یک مشاور مستقل است. او کارنامه درخشانی در دولت آمریکا دارد و آخرین سمت اش دستیارویژه معاونت بخش امنیت بین المللی و عدم اشاعه وزارت خارجه آمریکا بوده است. دیپن سابق بر این، در دفتر مدیرآژانس امنیت ملی آمریکا، مسولیت عدم اشاعه سلاح های کشتار جمعی را به عهده داشته است.
در ابتدا توضیحات مقدماتی را ارایه می کنم و پس از من ریچارد و وَن به ترتیب درباره گزارش های هسته ای و موشکی ایران بحث خواهند کرد.
تلاش برای ممانعت ایران از دستیابی به سلاح هسته ای و موشکهای حامل این سلاح ها، هدف امنیتی هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات آمریکا طی سه دهه گذشته بوده است. دستیابی به توافق برجام در سال ۲۰۱۵ توسط دولت اوباما گام مهمی در موضوع هسته ای بود. این توافق به شکل موثری تمام راههای ایران به سمت سلاح هسته ای در بازه زمانی کوتاه و میان مدت را بست و مبنایی برای حل دایمی موضوع هسته ای ایران در آینده گردید. اما دولت ترامپ با این ادعا که این توافق به خودی خود ناقص است و از سوی دیگر سایر ابعاد اقدامات ایران از جمله موضوع موشکی و تلاشهای ایران برای بسط حضور منطقه ای را نادیده گرفته، با این توافق مخالفت کرد.
پرزیدنت ترامپ در ماه می ۲۰۱۸ در راستای عمل به وعده انتخاباتی اش، از برجام خارج شد و تحریمهایی را که بر اساس برجام تعلیق شده بودند باردیگر اعمال کرد. دولت ترامپ امیدوار است که از طریق آنچه او فشار حداکثری بر ایران می نامد، بتواند ایران را به پذیرش شروط دوازده گانه ای که وزیر خارجه مایک پمپیو در اواخر ماه می سال گذشته مطرح کرد وادار کند.
شروط پمپئو، شامل مطالبات گسترده در حوزه هسته ای از جمله حذف کامل برنامه غنی سازی ایران و همچنین مطالبات وسیع در حوزه موشکی از جمله توقف آزمایش های موشکی و برنامه توسعه موشکهای با قابلیت حمل کلاهک هسته ای هستند. فهرست شروط پمپئو فراتر از موضوعات هسته ای و موشکی هستند و طیف وسیعی از سیاست های منطقه ای ایران را نیز در بر می گیرند.
این شروط در کل از نظر ما غیر واقع بینانه هستند و هیچ دولتی در ایران نه مایل به پذیرش و نه قادر به انجام آن است. دولت ترامپ می گوید در صدد یک توافق گسترده و جدید که در بردارنده ی تمام این شروط باشند است اما به جای اینکه برای شروط مطرح شده، راه حل مذاکراتی ارایه کند در پی آن است که یا ایران آن سوی میز بنشیند و تمام این مطالبات دولت آمریکا را بپذیرد و یا به رغم شک و تردید هایی که بسیاری از ناظران سیاسی دارند، رژیم ایران را سرنگون کند. تریدی نیست که اعمال مجدد تحریمها، صدمات زیادی را بر ایران تحمیل می کند و رژیم این کشور را تحت فشار زیادی قرار می هد اما نویسندگان گزارش های ارایه شده (من، ریچارد نفیو و ون دیپن) خیلی بعید می دانند که دولت ترامپ در وادار کردن رژیم ایران به تسلیم شدن و یا سرنگونی رژیم موفق گردد.
راهبرد دولت ترامپ حتی از حمایت متحدان آمریکا - که در پی کاهش فشار بر ایران به امید حفظ این کشور در برجام هستند- برخوردار نیست. از طرفی دیگر ایران هم مبتکر است و هم منعطف. مقامات ایران همین الان در حال بهره گیری از تنگناهای اقتصادی برای مقاوم سازی داخلی در مقابل فشارهای آمریکا هستند. آنها در دهه های گذشته با فشارهای بیرونی و درونی مواجه بوده اند و به نظر می رسد اطمینان دارند می توانند مقابل تحریمهای آمریکا بایستند و همچنان بر سر قدرت باشند. عملیات فشار آمریکا بر ایران، به جای اینکه ایران را وادار به پذیرش خواستهای آمریکا کند ممکن است احتمال خروج ایران از برجام و افزایش غنی سازی توسط این کشور را به دنبال داشته باشد. دولت پرزیدنت روحانی در حال حاضر در برابر خواست تندروهای داخلی مبنی بر خروج از برجام مقاومت کرده است اما تصمیم وی ممکن است در آینده تغییر کند.
گزارش هایی که ما در بروکینگز ارایه کردیم تغییرات مهم در رویکرد دولت آمریکا را توصیه می کنند. از جمله توصیه های ما یک توافق جدید با ایران است. ایالات متحده به جای اینکه در صدد یک توافق گسترده و جدید باشد باید چند راهبرد جدا و البته موازی همدیگر را در رابطه با ایران دنبال کند. اینکه دولت آمریکا در پی یک توافق کلانی باشد که حل یک موضوع را به سایر موضوعات پیوند بزند، غیر سازنده است. دولت آمریکا با این کار توافق هسته ای را در گرو توافقاتی نگه می دارد که در حوزه امنیت ملی (آمریکا) از اولویت پایین تری برخوردارند و یا در یک بازه زمانی مشخص، احتمال حصول توافق در این زمینه ها کمتر هستند.
بنابراین توصیه ما یک توافق جدید هسته ای است و البته این را هم در نظر داریم که برای اینکه حمایت داخلی آمریکا را دررابطه با یک توافق هسته ای جدید و جدا از سایر موضوعات جلب کنیم، باید هر گونه توافق هسته ای جدید با ایران بخشی از یک راهبرد همه جانبه آمریکا در قبال ایران باشد که در راهبرد مزبور، چالشهای ایران خصوصا فعالیتهای مخرب و منطقه ای این کشور به موازات فعالیت هسته ای آن مد نظر قرار گیرند.
گزارش ما چیزی را توصیه می کند که به تعبیر ما یک معامله هسته ای جدید است. موافقان و مخالفان برجام (در آمریکا) مدت مدیدی است که بر این باور هستند که در نهایت لازم است که حداقل دستاورد مذاکرات جدید هسته ای باید این باشد که زمان انقضای برخی محدودیت های کلیدی هسته ای و اقدامات نظارتی بر فعالیتهای هسته ای ایران تمدید شوند. بر اساس برجام، برخی از این محدودیتها ظرف ۸ سال و برخی دیگر پس از ۱۰ سال برداشته خواهند شد و باقی محدودیتها در نهایت پس از ۱۵ سال رفع خواهند شد.
بنابراین صرف بازگشت آمریکا به برجام، یک راه حل بلندمدت نخواهد بود. زمانی که ایالات متحده بخواهد بار دیگر به برجام بازگردد، زمان زیادی به تاریخ انقضای این محدودیتها یا به تعبیری دیگر بندهای غروب برجام نمانده است. بنابراین لازم است که از همین الان به فکر محتوای معامله جدید هسته ای باشیم. معامله ای که سنگ بنایش برجام است و البته از منظر سیاسی پایدارتر و از نظر بعد زمانی طولانی تر است... ت.
سرنوشت دیپلماسی بعد از نشست نیویورک چه میشود
وب سایت خبری فرارو در این گزارش آورده است: هفتاد و چهارمین نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل، در حالی به پایان میرسد که هیچ گونه تحول مثبتی در مناسبات تهران و واشنگتن اتفاق نیفتاده است. اروپاییها، خصوصا فرانسویها، که از نشست سران گروه هفت در گردشگاه بیاریتس فرانسه، برای ترتیب دیداری میان سران ایران و آمریکا در سازمان ملل تلاش میکردند، به نتیجه مطلوب خود نرسیدند. آنها در چند دیدار با روحانی در نیویورک، به صراحت از او خواستند که برای حل مشکلات ناشی از تحریمها، با همتای آمریکاییاش دیدار کند. اما روحانی نپذیرفت.
در دیدار سه جانبه سران ایران، فرانسه و بریتانیا، ایمانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه، با رویی خندان به روحانی گفت: اگر «روحانی کشور (آمریکا) را بدون دیدار با پرزیدنت ترامپ ترک کند، این یک فرصت از دست رفته خواهد بود. چون او، در چند ماه باز نخواهد گشت و ترامپ هم به تهران نخواهد رفت؛ بنابراین آنها باید همین الان دیدار کنند.» بوریس جانسون، نخستوزیر بریتانیا، نیز بر همین مسئله تاکید کرد.
ایران و آمریکا چه میکنند؟
اما به رغم تاکید ماکرون و جانسون، دیداری میان روحانی و ترامپ صورت نگرفت. این دو پس از خروج از نیویورک، روایتهای متفاوتی درباره دلیل عدم مذاکره و دیدار ارائه کردند. روحانی در بدو ورود به تهران، طی یک کنفرانس خبری درباره نتایج سفرش به نیویورک گفت: «آمریکاییها تقریباً به همه سران اروپایی و غیراروپایی پیغام داده بودند که «ما آماده مذاکرهایم». درخواست آمریکا قبلاً این بود که مذاکره دوجانبه باشد یعنی دو رئیس جمهور با هم مذاکره کنند و بارها این موضوع را رد کرده بودیم، گفته بودیم اگر مذاکره هم باشد در قالب ۱+۵ خواهد بود و آنها هم گفتند که میخواهند در قالب ۱+۵ مذاکره کنند. اتفاقاً سه نفر از آن ۱+۵ قبلی و ۱+۴ فعلی یعنی صدراعظم آلمان، نخست وزیر انگلیس و رئیس جمهور فرانسه هم در نیویورک بودند و همگی اصرار داشتند که این جلسه برقرار شود و آمریکا هم میگوید که «من تحریم را برمیدارم».»
روحانی افزود: «نکته دیگری که محل بحث بود اینکه چه تحریمی برداشته شود و آنها به صراحت گفته بودند که «کل تحریم را برمیداریم». منتها شکل این کار شکلی نبود که قابل قبول باشد، یعنی اینکه در فضای تحریم و در بقاء تحریم و فضای مسموم فشار حداکثری، حتی اگر در قالب ۱+۵ بخواهیم با آمریکاییها مذاکره کنیم، هیچکس نمیتواند پیشبینی کند که پایان و نتیجه این مذاکره چه خواهد بود.»
از فحوای سخنان اینگونه برمیآید که آمریکا برای تسهیل آغاز مذاکرات، با برداشتن برخی تحریمها، شاید تحریمهای کم اهمیت، موافقت کرده، اما روحانی این امر را ناکافی دانسته است. البته ترامپ، در توئیتی، روایت کاملا متفاوتی مطرح کرد. وی نوشت: «ایران از من خواست برای دیدار (با روحانی)، تحریمهای اعمالشده بر آنها را بردارم. من گفتم، البته که نه.»
اکنون پرسش اصلی این است که گام بعدی دو طرف چیست؟ نشست نیویورک از همان اول هم قرار نبود همه مشکلات میان ایران و آمریکا را حل کند. بلکه حتی اروپاییها که بر این دیدار تاکید میکردند، فقط امیدوار بودند که با دیدار روحانی و ترامپ، فرآیند تنشزدایی میان تهران و واشنگتن آغاز شود. اما ظاهرا تاکید کاخ سفید بر استمرار سیاست «کارزار فشار حداکثری» علیه ایران و نیز مشکلات سیاسی داخلی ترامپ مانع از دیدار روسای جمهور ایران و آمریکا شد. در آغاز نشست سازمان ملل، ایران یکی از موضوعات اصلی محافل سیاسی و رسانهای بود. بسیاری از ناظران، بیصبرانه منتظر موضعگیریهای روحانی و ترامپ بودند. اما ناگهان، دمکراتهای کنگره، تحقیقات استیضاح ترامپ را آغاز کردند و مسئله دیدار ترامپ و روحانی را به حاشیه راندند.
در حال حاضر ترامپ و دمکراتهای کنگره درگیر یک نزاع شدید هستند. دمکراتها با ادعای اینکه ترامپ از رئیسجمهور اوکراین خواسته است که در کارهای تجاری پسر جو بایدن در اوکراین تحقیق کند، فرآیند استیضاح ترامپ را شروع کردند. دمکراتها میگویند ترامپ میخواسته از تحقیقات اوکراین علیه بایدن در انتخابات ریاست جمهوری استفاده کند. برخی کارشناسان معتقدند که با جدیتر شدن احتمال برکناری ترامپ، احتمال بهبودی مناسبات ایران و آمریکا در دوره ترامپ، نیز کمتر شده است. در همین رابطه، باربارا اسلاوین، کارشناس مسائل ایران در اندیشکده شورای آتلانتیک، به روزنامه ایندیپندنت گفت: «ایران اعلام کرده است که در فقدان نوعی از کاهش تحریمها، با رئیسجمهوری که درگیر رسواییهاست، دیدار نخواهد کرد.» این کارشناس مدعی شد ایران به سیاست فعلی خود مبنی بر عدم مذاکره با ترامپ را ادامه خواهد داد و منتظر عزل یا شکست ترامپ در انتخابات نوامبر آینده خواهد بود.
از سوی دیگر، دولت آمریکا نیز در عین تاکید بر ضرورت اجتناب از جنگ با ایران، بر لزوم استمرار تحریمها تاکید میکند. ترامپ جنگ نمیخواهد، اما در عین حال، با کاهش تحریمها، که در واقع کلید آغاز گفتگوها میان ایران و آمریکاست، مخالفت میکند. بسیاری معتقدند که استمرار تحریمها، مانعی در مسیر کاهش تنش میان ایران و آمریکاست. با این حال، ظاهرا آمریکا قصد دارد در عین حفظ تحریمها و اجتناب از جنگ با ایران، این کشور را در انزوای بین المللی قرار دهد.
ظاهرا اروپاییها پس از اینکه نتوانستند روحانی را به دیدار با ترامپ ترغیب کنند، به او درباره بازگشت تحریمهای بین المللی هشدار دادهاند.
اروپا در چه فکری است؟
در این میان، اروپا در موقعیت سختی گرفتار شده است. شرط بندی ماکرون بر دیدار روحانی و ترامپ در نیویورک به جایی نرسید. او، به ایران و آمریکا پیشنهاد داده بود که در قالب یک راهکار چند مرحلهای، به یکدیگر امتیازاتی بدهند تا راه گفتگوها میان همه طرفها هموار شود. بر اساس پیشنهاد فرانسه، ابتدا ایران در ازای دریافت معافیت فروش نفت از آمریکا، به پایبندی کامل به برنامه جامع اقدام مشترک بازمیگردد. آمریکا نیز، جهت تسهیل راه اندازی خط اعتباری ۱۵ میلیارد دلاری برای ایران، معافیتهایی برای فروش نفت این کشور صادر میکند. اما با مخالفت کاخ سفید با صدور معافیتها، طرح ماکرون تقریبا شکست خورد.
از سوی دیگر، ایران نیز دیگر امیدی به تلاشهای اروپا ندارد. لذا، فرآیند کاهش تعهدات هستهای را آغاز کرد. سومین گام کاهش تعهدات، اواسط شهریور برداشته شد. اروپاییها، برای منصرف کردن ایران از ادامه کاهش تعهدات، بر آغاز گفتگوها در نیویورک اصرار کردند. اما اکنون پس از عدم موفقیت تروئیکای اروپایی در ترتیب دادن دیداری میان روحانی و ترامپ، ظاهرا اروپاییها به زبان تهدید روی آوردهاند و احتمالا در آینده به طور واضحتر ایران را به نزدیک شدن به آمریکا تهدید خواهند کرد.
در همین راستا، روزنامه گاردین، روز جمعه در گزارشی اختصاصی، مدعی شد اتحادیه اروپا به طور خصوصی به ایران هشدار داده که چنانچه ایران گامهای جدیدی در زمینه کاهش تعهدات بردارد، ممکن است اروپا در ماه نوامبر آینده از برجام خارج شود.
هشدار اتحادیه اروپا به ایران: در صورت اجرای گام چهارم، از برجام خارج میشویم
به گزارش وب سایت خبری عصر ایران، سه کشور اروپایی امضاءکننده برجام اعلام کردهاند در صورت اجرای گام چهارم ایران در کاهش تعهدات هستهای، از برجام خارج خواهند شد.
روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه به نقل از گاردین نوشت: «اتحادیه اروپا بهصورت خصوصی به ایران هشدار داده که در صورت ادامه کاهش تعهدات از سوی ایران تا ماه نوامبر (آبان) از توافق هستهای خارج خواهد شد».
اتحادیه اروپا تصریح کرده است اگر گام بعدی ایران «به شکل چشمگیری» تعهدات ایران را کاهش داد، مسئله عدم پایبندی ایران به سازوکار رسمی حل اختلاف ارجاع خواهد شد.
گام های کاهش تعهدات برجامی چیست؟
در سال جاری ایران در اقداماتی که به گامهای اول، دوم و سوم مشهور شد بخش از تعهدات برجامی خود را کاهش داد تا اروپا را به اجرای تعهدات خود در توافق هسته ای ملزم کند. با برداشتن گام سوم در ۱۵ شهریور، ایران به طور قابل ملاحظهای از مرز تعهدات برجامی عبور کرده است. به عبارتی ایران با سه گام، سه سقف برجامی را دیگر به رسمیت نمیشناسد.
سقف اول مربوط به ذخایر است که ذخایر اورانیوم غنی شده و آب سنگین را شامل میشود. ایران با برداشتن گام اول، این سقف را رد کرد.
سقف دوم مربوط به درصد غنیسازی است که در گام دوم رد شد.
سقف سوم هم در زمینه زمانبندی تحقیق و توسعه بود، که با اعلام دستور ریاست جمهوری، از روز جمعه ۱۵ شهریور این سقف هم وجود نخواهد داشت.
آنچه در ادامه مسیر و برای گامهای آتی از جمله گام چهارم باقی مانده سقف مربوط به تعداد سانتریفیوژهاست. البته موارد دیگری مانند بحث پروتکل الحاقی و بازرسیها، از سرگیری غنیسازی در سایتهای دیگر هم وجود دارد. این موارد احتمالا در هشدار اتحادیه اروپا مدنظر بوده است.
هدف تحرکات دیپلماتیک عربستان در قبال ایران چیست؟
وب سایت خبری فرارو در گفت و گو با نصرت الله تاجیک، کارشناس مسائل خاورمیانه، آورده است: پس از حملات آرامکو در روز شنبه ۲۳ شهریور تنش بین ایران و عربستان افزایش یافت. هر چند انصارلله یمن مسئولیت حملات را به عهده گرفت، اما عربستان ایران را متهم کرده است.
نصرت الله تاجیک، سفیر سابق ایران در اردن و در این مورد گفت: شرایط برای اینکه سعودیها بخواهند به سمت تنش زدایی بروند وجود دارد. یعنی اوضاع سعودی چه از نظر داخلی و چه از نظر خارجی ایجاب میکند که عربستان مقداری تنازل کند و خواهان حل مشکلات شود. سعودیها هزینه زیادی در یمن کردند و این جنگ برای آنها بی آبرویی زیادی در دنیا داشت و در حال حاضر علاقهمندند نشست گروه ۲۰ را در ریاض برگزار کنند. مجموع این شرایط موجب میشود سعودیها علاقهمند شوند مسائلشان را در قبال یمن و سیاست خارجی خود در قبال ایران را مقداری سر و سامان بدهند و سعی کنند هرچه زودتر این تنشها را برطرف کنند.
دیپلمات کشورمان گفت: به عقیده من اگر سعودیها بتوانند چه از طریق واسطه، چه مستقیم با ایران مذاکره کنند به نفع هر دو کشور خواهد بود. جمهوری اسلامی دو سه سالی است که علاقهمند است مسائلش با سعودیها را سرو سامان دهد، اما این سعودیها بودند که عقب میکشیدند. صرفنظر از میانجیگر اگر واقعا شرایطی به وجود بیاید که دو کشور مسائلشان را هم با هم و هم در مورد یمن و سایر کشورهای خاورمیانه مثل سوریه، عراق لبنان و ... سروسامان دهند و تنشها را کاهش دهند به نفع هر دو کشور است.
او افزود: ترجیحا اگر زمینهای باشد که دو کشور بتوانند به طور مستقیم دغدغهها و مسائل و مشکلاتشان را بگویند و به سمت حل ببرند خیلی خوب است، ولی اگر همان ظرفیت هم وجود ندارد میتوانند از میانجی، چون پاکستان استفاده کنند. پاکستان با هردو کشور رابطه خوبی دارد. عمران خان علاقهمند است در صحنه منطقهای و بین المللی نقشی بازی کند؛ حالا اگر این شرایط وجود داشته باشد و در این میان عربستان و ایران هم بتوانند کارشان را پیش ببرند خوب است.
مساله یمن حل شدنی است؟
این تحلیلگر مسائل خاورمیانه در مورد احتمال حل مساله یمن گفت: فکر میکنم فشار اقتصادی و هزینه حدود ۷۰ میلیارد دلاری این جنگ برای آنها و اینکه همین مقدار کسری بودجه دارند به اضافه اینکه علاقه مندند سهام آرامکو را بفروشند، موجب میشود تمایل داشته باشند مشکلاتشان را حل کنند. فروش سهام آرامکو نیازمند زمینه سازی ثبات داخلی و حل مشکلات خارجی دارد. فکر میکنم سعودیها آمادگی بیشتری برای حل مساله دارند. طبیعی است که هر طرف میخواهد با دست بالا وارد مذاکرات شود.
تاجیک گفت: انصارالله پیشنهاد داد که فعلا شرایط را تا همین حد منجمد کنند. آنطور که شنیدم سعودیها هم در برخی مناطق حاضرند، ولی ظاهرا مطلوب انصارلله نیست. به عقیده من مساله یمن صرفا به جمهوری اسلامی مربوط نمیشود. مساله یمن در درجه اول مساله سعودیها با یمن است و بعد اگر عربستان دخالتش را قطع کند یک مساله یمنی-یمنی میشود. در مساله یمن ما باید کمک کنیم نه اینکه تعیین کننده اصلی باشیم. میتوانیم کمک کنیم مساله بین عربستان و یمن زودتر سروسامان پیدا کند. فاجعه محیطی و انسانی در یمن میتواند تبعات بدی برای همه کشورهای منطقه داشته باشد.
آخرین وضعیت بازار خودرو؛ قیمت تا کجا پایین میآید؟
وب سایت خبری فرارو در گفت و گو با سعید موتمنی رئیس اتحادیه نمایشگاهداران و فروشندگان خودرو، آورده است:این روزها بازار خودرو گرفتار رکود شده و مردم دیگر برای تبدیل داراییهای خود به این بازار مراجعه نمیکنند، اوج رونق بازار خودرو در سال گذشته بود، که همزمان با افزایش نرخ دلار، هجوم مردم برای خرید خودرو شدت گرفت و هر پیشفروشی که خودروسازان برگزار میکردند، در عرض چند دقیقه به اتمام میرسید، اما امروز دیگر آن شرایط به دلیل ثبات نرخ دلار و سیر کاهشی قیمت خودرو از بین رفته است.
کاهش قیمتخودرو همچنان ادامه خواهد شد
سعید موتمنی با اشاره به اینکه همچنان روند نزولی در بازار خودرو ادامه دارد، گفت: «طی چهار ماه گذشته در مورد خودروهای وارداتی ۴۰ درصد و در مورد خودروهای داخلی نیز بین ۲۰ تا ۳۰ درصد کاهش قیمت را به طور متوسط شاهد بوده ایم، این در حالیست که اکنون در بازار نیز مشتری وجود ندارد به دلیلی رکودی در بازار خودرو حکمفرما شده است.»
موتمنی همچنین در پاسخ به این سوال که بازارخودرو را در شش ماه دوم سال چگونه پیشبینی میکنید، اضافه کرد: «با توجه به اینکه در چهار ماه گذشته قیمتها در بازار خودرو سیر نزولی به خود گرفته، میتوان پیش بینیکرد، همچنان این ریزش قیمتها در ماههای پیشرو نیز ادامه خواهد داشت، از سویی عدم، وجود مشتری در بازار به این کاهش قیمتها نیز دامن زده است.» «در بازارخودروهای داخلی برخی از خودروها به کف قیمتی فروردین ماه رسیدهاند، که از آن جمله میتوان به پراید مدلهای ۱۳۱ و ۱۱۱ اشاره کرد، اما برخی از خودروهای ساخت داخل هنوز به کف قیمتی خود نرسیدهاند که از آن جمله پژو ۲۰۶ تیپ ۵ است.»
مهمترین دلایل کاهش قیمت خودرو
این مقام صنفی در بازار خودرو با بیان اینکه اگر قیمت یورو و دلار را امروز با مدت مشابه سال گذشته مقایسه کنیم، میبینیم، نرخها کاهش چشمگیری داشته است، اظهار داشت: «به طوریکه دلار و یورو در سال گذشته به ترتیب ۱۴.۵ هزار تومان و ۱۶.۲ هزار تومان بودند، اما امروز به نرخهای ۱۱.۳ هزار تومان و ۱۲.۵ هزار تومان رسیدهاند، اما علیرغم این اتفاق، قیمتها در بازار خودرو همچنان بالا است و پائین نیامده است.»
رئیس اتحادیه نمایشگاهداران و فروشندگان خودرو در مورد دلایل عدم کاهش قیمت خودرو متناسب با افت نرخ دلار، بیان داشت: «مهمترین دلیل این موضوع افزایش قیمتهای پایه کارخانهای است، این موضوع بعد از آن اتفاق افتاد که نرخ دلار صعودی شد، اما بعد از آن که در چند ماه گذشته دلار آرام گرفت، خودروساران قیمتهای پایه را متناسب با کاهش قیمت دلار پائین نیاوردند، اما این روزها به دلیل این مشتری در بازار وجود ندارد، قیمتها سیر کاهشی به خود گرفته است.»
موتمنی افزود: «همچنین ورود نهادهای نظارتی به بازار خودرو و برخورد با دلالان نیز از دیگر عوامل کاهش قیمتها است، در چند ماه گذشته در برخی نمایندگیهای خودروسازان، محصولات به صورت کارتکسی و عمده مورد معامله قرار میگرفت، که این موضوع خود به افزایش قیمتها دامن زد، اما از زمانیکه با این موضوع برخورد شد، دیگر شاهد پدیده فروش کارتکسی خودرو نبودیم و این به کاهش قیمتها کمک شایانی کرد.»
«نه» به پزشک بی کارت خوان
پایگاه خبری عصرایران؛ در بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا، مشاغل خدماتی مانند پزشکی نمیتواند در زُمرهی ثروتمندان و متمولان شهر قرار بگیرند اما در ایران به راحتی این اتفاق میافتد. بله، پزشکی که حاضر نیست در مطلب خود دستگاه کارتخوان بگذارد و از مردم پول نقد میگیرد و مالیات درآمد خود را هم نمیدهد، باید در دسته ثروتمندان قرار بگیرد. با اینکه استفاده از کارتخوان در مطبهای پزشکان الزامی شده است، تنها ۳۰ درصد پزشکان برای نصب کارتخوان اقدام کردهاند و به گفته مسئولان سازمان امور مالیاتی ۷۰ درصد دیگر همچنان به دنبال گرفتن پول نقد از مردم هستند.
چندی پیش فیلمی در فضای مجازی دست به دست شد که در آن منشی یک پزشک از بیمارانی که میخواهند با کارتخوان حق ویزیت را بپردازند، مبلغ بالاتری میگیرد تا بیماران را ترغیب کند، نقدا حساب کنند. حتی گفته میشود برخی پزشکان تا جایی پیش رفتهاند که به جای نصب کارتخوان، خودپرداز به مطبهایشان آوردهاند.
واقعا باید کمپینی راهاندازی شود که بر اساس آن پیش پزشکانی که زیر بار استفاده از کارتخوان نمیروند، نرویم، هرچقدر هم که در کارشان تبحر داشته باشند. این پزشکان بیماران را پول میبییند. اگر پول داشته باشی در خدمتتان هستند و اگر نه که به سلامت. این درحالی است که پزشکی جدا از خدماتی بودنش یک شغل انسانی است. شغلی که پول باید در آن حرف آخر را بزند نه کلام اول را.
نکته جالب این است که همین پزشکان اگر در خارج از ایران مشغول به کار شوند، مجبور به پرداخت مالیات و احترام به مراجعه کنندگان خود هستند. یک متخصص باید طبق قانون ۲۰ دقیقه برای بیمار خود وقت بگذارد اما متاسفانه برخی از پزشکان ۲ دقیقه هم برای بیمار خود وقت نمیگذارند، چون بیماران دیگر در صف هستند و حساب آقای دکتر، تشنۀ پول ویزیت آنها. همین پزشکان با مردم اینگونه رفتار میکنند اما وقتی پای به جامعه میگذارند، منتظر احترام همگان هستند. وقتی مثلا در بانک با آنها بد برخورد میشود، شاکی میشوند. یا وقتی در ترافیک میمانند، بوق میزنند.
جهت یادآوری: مدیرکل بازرسی و مبارزه با فرار مالیاتی سازمان امور مالیاتی اعلام کرده است که مردم اگر به مطب پزشکی مراجعه کردند و آن مطب دستگاه کارتخوان نداشت، موضوع را به ستاد خبری سازمان امور مالیاتی به شماره ۰۲۱۳۵۰۱۹ اعلام کنند.
چرا جبهه پایداری اینقدر از «علی لاریجانی» متنفر است؟ / لاریجانی کدام طرفی است؟
پایگاه خبری «تابناک» در این گزارش آورده است: ماجرای دعوای کهنه جبهه پایداری با «علی لاریجانی» بار دیگر هفته پیش و پس از گذشت هفت سال سر باز کرد. در سخنرانی سال ۹۱ چهره هایی وابسته به این طیف مانع سخنرانی لاریجانی در سالروز گرامیداشت ۲۲ بهمن شدند و هفته پیش پس از تصویب کلیات طرح تشکیل وزارت تجارت و خدمات بازرگانی، مخالفین این طرح تذکراتی را مطرح کردند که از جمله این افراد «نصرالله پژمانفر» عضو جبهه پایداری بود. او رئیس مجلس را دیکتاتور و بیشعور خطاب کرد.
حجتالاسلام پژمانفر، نماینده مردم مشهد با فریادهای بلند تذکرات متعددی را به «علی لاریجانی» اعلام کرد. این در حالی است که بلافاصله بعد از رأی دادن مجلس به طرح تشکیل وزارت بازرگانی پژمانفر و موسوی لارگانی به جایگاه هیأت رئیسه رفته و اعتراضاتی را علیه رئیس مجلس مطرح کردند که لاریجانی به آنها گفت، بروید سر جایتان بنشینید و اینجا حق ندارید اعتراض کنید.
ماجرای درگیری لفظی لاریجانی و پژمانفر چه بود؟
لاریجانی همچنین در واکنش به اعتراضات پژمانفر در صحن علنی گفت: آقای پژمانفر! اگر طبق آییننامه تذکری دارید، باید آن را ثبت کرده و منتظر طرح آن باشید. وی خطاب به پژمانفر گفت: شما عادت کردهاید هر جا اعتراضی دارید با فریاد اعتراضتان را پیش ببرید. شما واژهای به نام دیکتاتوری یاد گرفتهاید، در حالی که دیکتاتوری شماها در کشور هستید.
پژمانفر خطاب به علی لاریجانی رئیس مجلس گفت: آقای لاریجانی! شما تریبون یکطرفه راه انداختهاید. لاریجانی در این مجادله در پاسخ به پژمانفر گفت: تریبون یکطرفه شما هستید که هر چه خواستهاید گفتهاید. در حالی که همه تریبونها دست شماست. مملکت اینجوری شده که هر چه دلتان خواست به همه میگویید و کسی هم چیزی به شما نمیگوید. عادت کردید با فریاد کار خودتان را پیش ببرید. دیکتاتور شمایید که هر کاری و هر حرفی دلتان می خواهد در کشور می زنید و کسی هم چیزی به شما نمی گوید و کاری هم با شما ندارند. قاضی پور خطاب به لاریجانی ـ در دفاع از پژمانفر البته ـ فریاد زد: شما نباید مجلس را با هَوای نَفَس اداره کنید. علی لاریجانی هم با طعنه پاسخ داد: هوای نفس البته!
لاریجانی که چند دوره ایست به نمایندگی از مردم قم (پایگاه و کانون اصلی جبهه پایداری) در انتخابات مجلس کاندیدا می شود، یک بار دیگر هم در ۲۲ بهمن ۱۳۹۱ طعم همآوردی با این جریان را چشیده است؛ جایی که عده ای با ممانعت از سخنرانی وی به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب نسبت به پرتاب کفش و مهر نماز به سوی او اقدام کردند.
پی پایداریچیها قبلا هم به تن لاریجانی خورده بود
در آن زمان هنگام سخنرانی علی لاریجانی، شعارهایی در مورد مضامین ۲۲ بهمن سر داده شد، اما کم کم این سخنرانی توسط گروهی از افراد به صحنه ای متفاوت تبدیل شد و شعارها شکل و رنگ جدیدی پیدا کرد. در این میان، مردم حاضر نیز با تصور طبیعی بودن این اتفاق، شعارهایی، نه در حمایت از احمدی نژاد یا علیه لاریجانی، بلکه در مخالفت با اختلاف افکنی سران شعارهای بسیار سر دادند.
گلایه رهبری از اقدامات خودسرانه
پس از این اتفاقات بود که رهبرانقلاب به فاصله شش روز نسبت به وجود چنین مسائلی در کشور گلایه کردند. یکی از مهمترین این گلایه های رهبری از برخی اقدامات خودسرانه، به پس از برهم زدن سخنرانی رئیس مجلس در قم (سال ۱۳۹۱) بازمی گردد که ایشان به فاصله چند روز و در دیدار مردم آذربایجان شرقی، نسبت به این اتفاقات واکنش نشان دادند.
برخی لاریجانی را یکی از کاندیداهای بالقوه برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ می دانند، عده ای می گویند او برای انتخابات مجلس یازدهم کاندیدا نخواهد شد. برخی اصلاح طلبان معتقد به اجرای سیستم ائتلافی با جایگزینی لاریجانی بجای روحانی هستند و بخشی از اصولگرایان هم می گویند که اگر اصولگرایان برای انتخابات ریاست جمهوری آتی چهره شاخصی نداشته باشند، طبیعتا مجبور به حمایت از لاریجانی خواهند شد؛ همه این مسائل از جمله منصرف کردن لاریجانی برای کاندیداتوری در انتخابات مجلس از حوزه انتخابیه قم و همچنین هل دادن او به سمت اصلاح طلبان می تواند از انگیزه های حمله به وی باشد.
لاریجانی کدام طرفی است؟
اما پایگاه سیاسی رئیس مجلس هرچند اصولگرایی است، هنوز خیلی در این خصوص نمی توانند دقیقا بگویند که او نزدیک به چه جریانی از اصولگرایان است. «علی لاریجانی» در دولت پنجم به عنوان عضو جمعیت مؤتلفه اسلامی حضور داشت. «مهدی مسلم» لاریجانی را عضو مؤتلفه اسلامی و متعلق به جناح راست سنتی دانسته و «پیام محسنی» لاریجانی را در کنار مرحوم آیات سید محمود هاشمی شاهرودی و محمدرضا مهدوی کنی از چهرههای شاخص جناح راست مذهبی برشمرده است.
لاریجانی همچنین یکی از رهبران ائتلاف فراگیر اصولگرایان در انتخابات مجلس هشتم و نیز جبهه متحد اصولگرایان در انتخابات مجلس نهم بوده و در مجلس نهم، هدایت فراکسیون رهروان ولایت را بر عهده داشت. در جریان انتخابات مجلس دهم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از وی حمایت کرد، اما نام او در فهرست انتخاباتی ائتلاف بزرگ اصولگرایان قرار نگرفت تا اینکه از سوی فهرست امید (اصلاح طلبان) مورد حمایت قرار گرفت اما لاریجانی خود را مستقل یاد کرد. برخی اکنون از رئیس فعلی مجلس با تعابیری نظیر «اصولگرای اعتدالی» و «یک سیاستمدار راست میانه که به آرامی در حال فاصله گرفتن از اردوگاه اصولگرایان است» یاد می کنند.
خرید و فروش حواله به جای خودرو؛ وعده تحویل بیسو، ۷۰ میلیون تومان بالاتر از قرارداد
تارنمای خبری تابناک در گفتوگو با مهدی دادفر، دبیر انجمن واردکنندگان خودرو، آورده است. خبرهای منتشره نشان میدهد که شرکت سیف خودرو، در تحویل خودروهای موعد تیرماه خود حدود سه ماهی تأخیر داشته است؛ موضوعی که توسط خود مسئولین شرکت نیز تأیید میشود. محسنی، مدیر روابط عمومی بیسو طی مصاحبهای در سوم مهر ماه سال جاری با اشاره به تأخیر سه ماهه تحویل خودروهای بیسو به مشتریان گفت: خودروهای بیسو همزمان با آغاز تشدید تحریمهای ظالمانه غرب در مورد خودرو، پولی و بانکی کشور پا به ایران گذاشته که با پیگیریهای شبانه روزی مدیران مجموعه سیف خودرو و با استفاده از کشورهای ثالث قطعات این خودروها به صورت [منفصله] CKD به کشور وارد شده که پیگیری از طریق این مسیرها موجب افزایش زمان انتقال پول به شرکت تولیدکننده و متعاقب آن انتقال قطعات به کشور گردیده، در حال حاضر، اما به اطلاع مشتریان گرامی میرسانیم که قطعات خودروهای بیسو، پیوسته در حال ورود به کشور و تولید در کارخانه مرتب خودرو هستند که تا بحال تعهدات خرداد ماه تحویل مشتریان شده و تعهدات تیر ماه نیز به ترتیب اولویت ثبت نام در حال واگذاری است و همچنین تعهدات ماههای آتی نیز با پیش بینی تأخیر سه ماهه والبته با محاسبه سود تأخیر تحویل برای مشتریان به مرور تحویل خواهد شد.
وضعیت فروش حواله خودروهای بیسو در سایتها رو به افزایش است!
بررسی سایتهای خرید و فروش خودرو نشان میدهد، تعداد قابل توجهای حواله خودرو بیسو جهت فروش در سایتها قرار گرفته است. این موضوع احتمالاً نشان دهنده آن است که تأخیرهای سه ماهه و عدم مشخص بودن تاریخ تحویل خودرو باعث شده است تا کسانی که حوالههای خرید خودروهای بیسو را در اختیار دارند به فکر فروش این حوالهها بیفتند. (تصویر حواله خودروهای بیسو در یکی از سایتهای خرید و فروش موجود و قابل رویت است.)
شرکتی که در این شرایط واردات قطعات انجام میدهد، بسیار هنرمند است!
مهدی دادفر، دبیر انجمن واردکنندگان خودرو نیز با اشاره به اینکه واردات خودرو ممنوع است، به خبرنگار تابناک اقتصادی گفت: فارغ از ماجرای سیف خودرو، در این فضا اگر کسی پیش فروش خودرو انجام دهد، قریب به یقین در حال انجام کاری خلاف است و نخواهد توانست به تعهدات خود عمل کند. وی افزود: به مردم فقط باید این را گفت، هر کسی که میخواهد خودرویی را خریداری کند باید خودرو و کارتکس آن را رویت کند بعد اقدام به خرید آن خودرو کند. در غیر این صورت فضا، فضای کلاهبرداری است.
دادفر با اشاره به اینک «سیف خودرو» نیز تعهداتی را به مردم داشته که من از ایفا یا عدم ایفای این تعهدات واقعا اطلاعی ندارم، ادامه داد: اما با توجه به شرایط تحریمی کشور، آن موقعی که سیف خودرو آغاز به پیش فروش کرد، همه شرکتهای واردکننده خودرو مشکل داشتند و کسی نمیتوانست کاری انجام دهد، هم اکنون که وضعیت دیگر مشخص است.
دبیر انجمن واردکنندگان خودرو در پاسخ به این پرسش که آیا سیف خودرو میتواند واردات قطعات انجام دهد، گفت: ایران خودرو، سایپا و کرمان موتور که خود وزنههایی در صنعت خودروسازی ایران محسوب میشوند با مشکل واردات برخورد کرده اند، حالا اگر یک شرکتی این وسط دارد کار واردات قطعات را انجام میدهد، باید گفت: بسیار شرکت هنرمندی است! وی ادامه داد: اینکه میگویند واردات قطعات داشته ایم و کارها دارد انجام میشود، باید به رضایت مردم ختم شود و خریداران بتوانند سروقت خودروی خود را تحویل بگیرند و حالا اگر این نتیجه حاصل نشده است، باید گفت که مشکلی در این وسط وجود دارد.
برای پروژه های بزرگ جنگی، سراغ من نمی آیند/افراد خودشان را دارند
وب سایت خبری خبرآنلاین در گفت و گو با مسعود دهنمکی کارگردان فیلم های سینمایی «اخراجیها»، «رسوایی» و «معراجیها» آورده است: مسعود دهنمکیِ رزمنده؛ حالا بیش از سه دهه از آن سالها گذشته. حالا دیگر او را به سینما و فیلمهایی که میسازد میشناسند. دیگر حتی تب سالهای بعد از جنگش هم خوابیده. سالهای انتشار «شلمچه»، «صبح دوکوهه» و همه آن فعالیتهای خبرساز سیاسیاش.
از گردان حمزه بگویید. اصلا چرا رفتید گردان حمزه، چی شد؟
ما دفعه اول که رفتیم گردان سلمان بودیم. فکر می کنم سال ۶۴ بود، پدافندی مهران عملیات والفجر هشت بود. سال بعدش باز گردان سلمان بودم. گردانها بعضی پدافندی و بعضی عملیاتی بودند. معمولا بچهها دوست داشتند در گردانهایی باشند که به خط میزنند. این مورد هم شانسی بود، بعضی گردان ها را پدافند نگه میداشتند و بعضی را برای عملیات میفرستادند. ما شنیدیم که گردان حمزه جزو گردانهای خط شکن عملیات بعدی است و چون خیلی از کادر گردان سلمان در عملیات قبلی داغون شده بودند، شاید پدافندی باشد. آمدیم زرنگی کنیم از گردان خودمان تسویه گرفتیم و رفتیم گردان حمزه که حاج امینی فرماندهاش بود. من هم مجروح بودم و با عصا حرکت میکردم. معمولا وقتی قرار است یک نیروی مجروح جای یک نیروی سالم را بگیرد با حساسیت برخورد میکنند. فرمانده دید با عصا هستم و مشکل دارم در ابتدا گفت نه، نیرو نمیگیریم و شرط خندهداری هم گذاشت که هر وقت توانستی ۱۰ بار دور زمین صبحگاه بدوی، بیا بگو من نیروی رزمی قبولت کنم.
دویدید؟
رفتم پادگان دوکوهه، امکان دویدن که نداشتم، راه میرفتم. دور اول را با هر زحمتی بود رفتم. دور دوم را نیمخیز و دور سوم را سینهخیز روی زمین. همه جمع شده بودند و نگاه میکردند، خیلی سخت بود. فکر میکنم تا غروب طول کشید. بعد از تقریبا ۱۲، ۱۳ ساعت رفتم و گفتم دویدم! حاجی هم دیگر نه نگفت. به گردان حمزه رفتیم و تا قطعی شد که در گردان خواهیم بود، یکباره خبر آمد که گردان حمزه قرار است پدافند برود و بقیه گردانها به عملیات میروند. بعد گردان حمزهایها یک ویژگی خاصی داشتند و عموما هر کدام بالای ۱۰، ۱۵ بار زخمی میشدند. یعنی در این عملیات زخمی میشدند، به بیمارستان میرفتند و با همان گچ و باند و باندپیچی برای عملیات بعدی میآمدند. یعنی همه درب و داغون بودند ولی باز شرکت میکردند. ولی حاجی یک ویژگی داشت که وقتی اسم پدافند میآمد انتقالی نمیداد. ما هم گیر کرده بودیم، آمده بودیم اینجا به عملیات برویم درحالی که اینها داشتند پدافند میرفتند. من پرسیدم فرماندهتان روی چی حساس است؟ گفتند هرکس سیگار بکشد، حاجی اخراجش میکند. من رفتم شهر و یک نخ سیگار گرفتم.
پس «اخراجیها» را همانجا ساختی.
«اخراجیها» بعدا در گردان سلمان پیش آمده بود. اینجا خودم جزو اخراجیها بودم. رفتم یک سیگار دستم گرفتم؛ بلد هم نبودم. رفتم جلوی چادر فرماندهی و یک جوری میگرفتم که توی دستم ببیند. هی میرفتم و میآمدم. حاج امینی هم از فرماندهان لشکری بود که ابهت خاصی داشت و کسی جرات نمیکرد با او شوخی کند. دو، سه دفعه رفتم و آمدم. اول نگاه نمیکرد، نزدیکتر رفتم، مرا دید و با دست اشاره کرد بیا اینجا. رفتم و گفت تو یکی منقل و وافور هم بیاوری، به تو انتقالی نمیدهم، باید همینجا بمانی. دیگر همین شد که ما به گردان حمزه و پدافندی منطقه مهران رفتیم که عملیات کربلای ۴ در جنوب شد. عملیات کربلای ۵ دیگر از منطقه مهران به پادگان آمدیم و به سمت شلمچه برای کربلای ۵ رفتیم.
شلمچه گفتید. آن شلمچه سخت تر بود یا شلمچه بعدی که روی کاغذ بود؟
فکر میکنم شلمچهای که روی کاغذ بود سختتر بود. اول فکر میکردیم آن شلمچه خیلی سخت است. یعنی آتش و ...
اتفاقا آن دوقطبیها آن موقع هم بود.
خیلی نشریات و تریبونهای رسمی نبود که از این حرفها بزند. یادم میآید که کاریکاتوری در نشریه در ارتباط با نمازجمعه و نردهها کشیدیم، طبقهبندی و دستهبندی آدمها، یک نشریه دیگر که آن را کپی کرده و کار کرده بود را بستند. یعنی به این راحتی نبود که راجع به این چیزها حرف بزنی که چرا نماز جمعه دستهبندی دارد. یا در مورد مسئولین این حرفها را زدن، یا در مورد اشراف و آقازادهها. منظور از «شلمچه» ادامه حرکتی بود که من از ۶۷ شروع کردم. جنگ که تمام شد، زمستان ۶۷ تظاهرات به سمت جماران داشتیم. امام در قید حیات بودند. حرفمان این بود که جنگ جدیدی که شما در طی قطعنامه میفرمایید جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ ایمان و رذالت، ما آمدیم وسط میدان و این روندی که دارد یواش یواش طی میشود، جمع کردن تابلوی شهدا از اتوبانها و غیره نشاندهنده یک حرکت خزندهای است. چون آن موقع یک استفتایی از امام گرفته بودند که تابلوهای شهدا در اتوبان قم باعث تصادف میشود. امام هم فرمودند اگر کارشناسان این را میگویند جمع کنید. ولی همان کارشناسان یک سال بعد تابلوهای بزرگ سامسونگ و گلداستار و سونی در اتوبانها زدند دیگر باعث تصادفها نمیشد، لابد! این نشان میدهد که انگار یک مرضی پشت این کار بود. وقتی من آن موقع این حرفها را مینوشتم، همین شهرداری آن موقع شروع به پاک کردن اسم شهدا از خیابانها کرد. میگفت که مردم خیابانها را گم میکنند و میخواهند با عناوین، ۱ و ۲ و ۳ به جای اسم شهید نامگذاری کنیم. آنها صبحها عکس شهدا را از خیابان را پاک میکردند، شعارهای جنگ و مقاومت را پاک میکردند و ما شبها مینوشتیم. یک جنگ خیابانیای بود که به قول معروف در گرفته بود. آن موقع یادم میآید که حتی روزنامه جمهوری علیه ما مینوشت. نوشتند یک عده بدخط که کار فرهنگی بلد نیستند، دارند انقلاب را بدنام میکنند. یعنی خط بد ما را میدیدند، بدخطی ما را میدیدند، خط بد فرهنگی شهرداری وقت را نمیدیدند.
درس آموزشی داوری توسط بیرانوند با بیان بد!
به گزارش وب سایت خبری پارسینه؛ عصر پنج شنبه پرسپولیس تهران در ورزشگاه آزادی میزبان سپاهان بود که بعد از هجده ماه در این ورزشگاه سرانجام زردپوشان اصفهانی توانستند این تیم را شکست داده و به صدر جدول برسند. در این مسابقه که حواشی زیادی داشت اعتراضات فراوانی به نحوه قضاوت داور از سوی سرح های تهرانی مطرح شد.
پیش از اینکه سپاهان در این مسابقه به گل نخست برسد علیرضا بیرانوند به یکباره از کوره در رفت و اعتراضش را به کنار زمین برد و حتی با قلعه نویی نیز صحبت کرد. در ابتدا مشخص نبود سنگربان سرخ ها به چه موردی اعتراض می کند اما در ادامه مشخص شد اعتراض او به سوتی است که از سوی داور زده نشده است!
ماجرا از این قرار بود که در دقیقه ۷۴ شوت یکی از بازیکنان سپاهان به سر داور برخورد می کند اما داور نسبت به این موضوع اعتنایی نمی کند و به همین دلیل بیرانوند با اعتراض به سمت داور می رود تا قانون جدید داوری در سال ۲۰۱۹ را به او گوشزد کند! داور مسابقه هم که تصور نمی کرد بازیکنی سمتش بیاید و نکات داوری را به او بگوید بیرانوند را با یک کارت زرد جریمه کرد. همین اتفاق بود تا بیرانوند تمرکزش را از دست بدهد و به فاصله ۵ دقیقه دوبار دروازه ش باز شود.
علیرضا بیرانوند در صفحه شخصی اینستاگرام خود نیز به این موضوع اشاره کرده و عقیده دارد اگر داور مسابقه نسبت به قوانین داوری جدید که در سال ۲۰۱۹ تصویب شده آگاهی داشت او تمرکزش را به این شکل از دست نمی داد. هرچند بیرانوند در دو مسابقه از پنج دیدار این فصل غایب بوده اما چیزی که مشخص است او تمرکز کافی را در این فصل ندارد و خیلی زودتر از آنچه تصور می شد از کوره در می رود و وارد بازی های حاشیه ای می شود که اصلا به سود تیمی که مدعی اصلی عنوان قهرمانی است، نیست!
پرسپولیس با این شکست همچنان با ۹ امتیاز در جایگاه چهارم قرار دارد و سپاهان با ۱۱ امتیاز به صدر جدول رسید. جمعه همین هفته شاگردان کالدرون باید به مشهد بروند و در دیداری حساس مقابل شهر خودرو قرار بگیرند و در صورت پیروزی می توانند حتی بار دیگر به صدر جدول برسند.
نماینده اقلیم کردستان عراق: با میانجیگری عراق میان ایران و عربستان گام مثبتی برداشته شد
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز در گفت و گو با «ناظم دباغ»؛ نماینده اقلیم کردستان عراق آورده است: یکی از مسائلی که در سالهای اخیر نگاهها را بیش از گذشته حول بحث کشور عراق و جایگاه آن در فرآیندهای دیپلماتیک به خود جذب کرده، نقش مهم این کشور بهعنوان یک بازیگر مهم منطقهای و دارای تنوع مذهبی شیعه و سنی در میانجیگری میان تخاصمات مختلف است. در روزهای اخیر که بحث میانجیگری عراق بین ایران و عربستان سعودی داغ است، به سراغ «ناظم دباغ» نماینده اقلیم کردستان عراق در ایران و کارشناس مسائل بینالملل رفتیم تا درباره جزئیات این میانجیگری و توان این کشور در برقراری دوباره ارتباط اطلاعات بیشتری بدست آوریم:
* با توجه به بحث مطرح شده در رابطه با میانجیگری عراق میان ایران و عربستان و سفر اخیر نخست وزیر کشور شما به ریاض برای مذاکره، به نظرتان آیا عراق در شرایط فعلی توان چنین توان دیپلماتیکی را دارا است؟
البته باتوجه به چراغ سبزهای موجود برای مذاکره میان دو کشور، این سوال را ابتدا باید از شما {ایرانیها} پرسید (خنده). اما اولا باید یک منظومه امنیتی در منطقه ایجاد شود که در این رابطه بسیاری از کشورها از جمله ایران به سراغ عراق آمدند. نکته دوم این است که اگر به یاد داشته باشید، نخست وزیر عراق ابتدا به چین رفت و پس از انجام پارهای از مذاکرات به عربستان سعودی آمد و با مقامات این کشور دیدار و گفتگو کرد.
از اینجا بهبعد دیگر بحث میانجی مطرح نیست بلکه ایران و عربستان باید ببینند که میتوانند تحت شرایطی با هم وارد تعامل شوند یا خیر. اما همین که مقامات سعودی قبول کردند که نخست وزیر عراق این مسئله را در داخل خاک عربستان سعودی بهصورت جدی مطرح کند، خود روند و گامی مثبت است.
*اخیرا روزنامه سعودی العرب نزدیک به حکومت این کشور، مدعی شده که عراق کشور بی طرفی نیست و اتهاماتی را هم وارد کرده است. آیا رابطه خوب عراق با ایران مانعی در جهت تحقق اهداف دیپلماتیک این کشور در منطقه نیست؟
ما پنهان نمیکنیم که عراق و جمهوری اسلامی ایران رابطه بسیار مثبتی وجود داشته و به نظر من هم در آینده خواهد داشت. عراق اتفاقا به دلیل وجود همین رابطه حسنه چنین ابتکاری را برای پادرمیانی میان این دو کشور مهم منطقه انجام داده است. نخست وزیر، رئیس جمهور و رئیس پارلمان عراق در پیشبرد این هدف دیپلماتیک بسیار جدی هستند و اتفاقا شرط بیطرفی را نیز رعایت میکنند. همکاری و دوستی ایران و عراق امری روشن است. ولی نباید فراموش کنیم که از نظر نژاد، قومیت و زبان عراق کشوری از جنس سایر کشورهای عرب منطقه بوده و از این نظر به عربستان هم قرابت دارد و این باعث میشود در رابطه با عربستان نیز ما نزدیکیهایی داشته باشیم و بتوانیم نقش میانجی را ایفا کنیم.
در حکومتهای گذشته عراق، ما ارتباط تنگاتنگ و بسیار خوبی با عربستان سعودی داشتیم و این سابقه خود باعث ایجاد این امکان برای عراق شده است. به همین دلیل من خوشبین هستم و امید دارم که این امکان وجود دارد که عراق بتواند این پل ارتباطی دو طرفه برای تنشزدایی را ایجاد کند.
ناصر ایمانی: ظهور جریان سوم بیهویت و قدرتطلب برای کشور مضر است/ اطاعت محض احزاب از جناح متبوعشان کمکی به روند دموکراسی نمیکند
وب سایت خبری تحلیلی نامه نیوز در گفتوگو با ناصر ایمانی، فعال سیاسی اصولگرا، آورده است: هرچه به رقابتهای انتخاباتی نزدیکتر میشویم انتظار آن است روند فعالیتهای جناحهای سیاسی در کشور روشنتر از گذشته شود و معلوم شود که آیا اتحاد یا ائتلاف سراسری میان اصولگرایان از یک سو و اصلاحطلبان از سوی دیگر شکل میگیرد یا نه؟ این درحالی است که هنوز مشخص نیست که چه طیفهایی از اصلاحطلبان به صورت مستقل در انتخابات شرکت میکنند و چه گروههایی از این جریان در ائتلاف با یکدیگر یک لیست انتخاباتی واحد میدهند؟ یا معلوم نیست که آیا اصولگرایان میتوانند در قالب شورای وحدت و جامعتین گروههای مختلف جبهه خود را همراه کنند یا طیفهایی مانند پایداری با ترکیب مستقل خود در انتخابات حاضر میشوند.
ناصر ایمانی فعال سیاسی اصولگرا درباره وحدت میان اصولگرایان به «نامهنیوز» گفت: «به نظر من اتفاق خوبی است که اگر مجموعهای از اصولگرایان که تمایل ندارد با دیگر اصولگرایان به وحدت برسد، به سرعت تکلیفشان را معلوم کند. البته هنوز شخص آقای جلیلی یا دیگر شخصیتها به طور رسمی اعلام نکردهاند که میخواهند به طور مستقل در انتخابات حضور یابند اما اتفاقا اگر هرچه سریعتر اعلام شود، به نفع جبهه اصولگرایی است زیرا تکلیف معلوم میشود. از سوی دیگر در تحلیل جامع انتخاباتی باید بپذیریم که دیگر نمیتوان انتظار وحدت کامل همه گروهها و احزاب در یک جبهه را داشت زیرا به هر حال یک سری از طیفها دیدگاه خاص خود را دارند و بر اساس آنها تمایل ندارند با دیگر گروهها به ائتلاف برسند و این حق طبیعی آنهاست. بیتردید در انتخابات پیش رو هم این اتفاق رخ میدهد و اصلا جای تعجب ندارد. در جریان اصلاحطلبی هم این اتفاق رخ میدهد و آنها هم به وحدت جامع نمیرسند و در مجموع در دو جناح اصلاحطلبی و اصولگرایی طیفهایی یا سکوت میکنند یا به صورت مستقل وارد میدان انتخابات میشوند».
این فعال سیاسی در پاسخ به این پرسش که آیا عدم وحدت در جناحهای سیاسی مفید است یا نه، اظهار کرد: «اینکه همه گروهها و احزاب بخواهد آنچیزی را اجرا کنند که جناحشان میگوید، به روند دموکراسی کمکی نمیکند. ما در کشوری هستیم که حزب بهمعنای واقعی وجود ندارد و اینکه کرسیهای مجلس گاه به دست این گروه و گاه به دست گروه دیگری میافتد به معنای تحزب نیست. در کشورهایی که حزب وجود دارد، افراد متعهدند که از حزبشان معرفی شوند و در فرایند انتخاباتی در چارچوب قانون عمل کنند اما در ایران اصلا فعالیت حزبی معنا ندارد و جناحها آنقدر فربه شدهاند که که نمیشود فعالیت آنها را در یک چارچوب مشخص قرار داد. فعالیت جناحی باعث بروز عقدههای سیاسی میشود و مشکلآفرین است. ما باید بپذیریم که که در یک فرایند دموکراتیک ممکن است احزاب نخواهند هرآنچه جناح مطبوعشان میگوید را اجرا کند و این اتفاق طبیعی است و حتی مفید هم هست».
ایمانی درخصوص بروز و ظهور جریان سوم در انخابات آتی گفت: «ما در کشور هیچ جریان سومی که اهمیت ایدئولوژیکی داشته باشد، نداریم و هیچ جریانی جز اصلاحطلبی و اصولگرایی در حال حاضر از پایگاه فکری خاصی برخوردار نیست و تصور میکنم تکثر سیاسی موجود در میان اصلاحطلبان و اصولگرایان مانع از تشکیل یک جریان سوم با ماهیت روشن شود و احتمالا یک جریانی با ظاهر جریان سوم اما بیهویت و زایده موج افکار عمومی شکل بگیرد تا تنها کارکرد انتخاباتی داشته باشد و کرسیهای قدرت را اختیار بگیرد. تردید نکنید که چنین جریان سومی نهتنها خوشحال کننده نیست بلکه برای کشور مضر است».
آیت الله قائینی: برخی از فتاوی خساراتی به اندیشه اسلامی وارد کردند؛ در فتوای یک فقیه زمان شناس مصلحت های واقعی مغفول نمی شود
وب سایت خبری شفقنا در گفت و گو با آیت الله محمد قائینی- استاد دروس خارج حوزه علمیه قم، عنوان کرده است: آیت الله قائینی درباره ضرورت توجه مرجع تقلید به تأثیرات فتاوی به خصوص در زمینه اجتماعی، سیاسی و فرهنگی اظهار کرد: شارع مقدس توسط منابعی که در اختیار ما قرار داده که همان کتاب خدا و سنت معصوم باشد، قوانینی را جعل کرده که اگر بشر به آن عمل کند، سعادت دنیا و آخرت را تأمین می کند منتها یکی از امور مهمی که باید به آن توجه داشت این است که متخصصین و کارشناسان دین که می خواهند از کتاب خدا و سنت معصوم استفاده کنند، ابزارهایی در اختیار داشته باشند تا به مراد شارع و مقصود دین، درست پی ببرند و آنچه لازمه سعادت بشر هست در خارج پیاده و محقق کنند.
کسی که بناست فتوا دهد باید به بسیاری از مسایل از جمله زمان و مکان توجه داشته باشد
او ادامه داد: کسی که بناست فتوا دهد و رأی شرعی صادر کند و نظر دین را بیان نماید باید به بسیاری از مسایل از جمله زمان و مکان توجه داشته باشد. به عبارت دیگر او باید هم واقعیت را ببیند که در خارج چیست که مخلوق خداست و هم باید حقیقت را ببیند که دستورات دین و وحی الهی است و برای تطبیق این حقیقت بر واقعیت یک ممارست و تبحّری لازم دارد که نه فقط حقیقت را بگوید و به واقعیت کاری نداشته باشد یا فقط واقعیت را ببیند و حقایق را انکار کند یا مطابق با آنها توجیه کند.
در فتوای یک فقیه زمان شناس عالم به مسایل روز مصلحت های واقعی مغفول و گم نمی شود
استاد دروس خارج حوزه علمیه قم تأکید کرد: یک فقیه زمان شناس عالم به مسایل روز کسی است که در تشخیص موضوعات زمانی خود یا به تنهایی یا به کمک مشاورین متخصص آشنایی و آگاهی داشته باشد تا وقتی که فتوا را صادر می کند خلاف واقع بیانی نگوید و در این میان مصلحت های واقعی مغفول و گم نشود.
آیت الله قائینی در پاسخ به اینکه اگر در صدور فتاوی مصالح و مختصات زمان و مکان مدنظر قرار نگیرد، چه آثاری در پی خواهد داشت؟ گفت: زمان و مکان به عنوان دو فاکتور برای تشیخص حقایق خارجی و واقعیت ها لازم است که حتماً باید شرایط زمانی و مکانی را در نظر بگیریم. در حقیقت مختصات زمانی و مکانی هر شیئی واقعیت آن شیء را برای ما معین می کند چه بسا یک موضوعی در دو زمان یا در دو مکان، دو صفت مختلف و جدا داشته باشد که در یکی موجب ضرر است و همان در جای دیگر موجب نفع است. یا یکی در یک جا موجب مصلحت است و در یک جا موجب مفسده است.
اگر مصداق ها را خوب تشخیص ندهیم و حکمی کلی دهیم چه بسا اصل مصادیق را از بین می بریم
او افزود: به عنوان مثال اگر در نزاع بین یک دوست با دشمن شما بخواهید راست بگویید به ضرر دوست و حق تمام خواهد شد در حالی که اگر بخواهید همین را در جای دیگر بگویید حتماً باید راست بگویید چون دروغ مفسده زاست، اما مفسده دروغ ذاتی و همه جا نیست، همین طور در مسایل دیگر آیا جای ضرر صدق می کند یا نفع؟ مصلحت است یا مفسده؟ خیر است یا شر؟ در زمان ها و مکان های مختلف مصداق های مختلفی دارد، لذا اگر ما مصداق ها را خوب تشخیص ندهیم و بخواهیم حکم کلی ثابت برای همه جا داشته باشیم چه بسا اصل مصادیق را از بین می بریم، این مساله به مثابه دکتری می ماند که برای تمام بیمارانی که سرما خورده اند یک دارو تجویز کند در حالی که نیازهای انسان های مختلف (زن، مرد، کودک، جوان، پیر، انسان قوی و ضعیف) متفاوت است. لذا اگر کسی این نکات را رعایت نکند یقیناً مصلحت را به جای مفسده و مفسده را به جای مصلحت نشانده است. نه تنها انسان ها را به سعادت خود نزدیک نمی کند بلکه از مقصود و هدف دور خواهد کرد.
تک بُعدی نگری مرجع به مسایل، ضرری سهمگین تر از مصلحت به همراه دارد
آیت الله قائینی درباره اینکه آثار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حکم صادره از سوی مرجع تقلید، متوجه مرجع است یا خیر؟ گفت: مرجع تقلید، پایین تر از او قاضی و همینطور امام جماعت و هر کسی که منصبی از مناصب شرعی را برعهده دارد یقیناً ضامن و مسئول تمام و توابعی است که به خاطر این فتوا به وجود آمده است لذا کسی که می خواهد فتوا و نظری را دهد باید ملزومات، ملازمات، لوازم، مصاحبات و مقارنات شیء را در نظر بگیرد، در حقیقت مجتهد یک متخصص فنی عالیقدری است که باید رابطه یک شیء با ابعاد مختلف را بسنجد و سپس حکم صادر کند چه بسا اگر یک بُعد قضیه را ببیند و بُعد دیگر را نبیند از همان قسمت، ضرر سهمگین تر از مصلحتی است که بنا بود وارد اجتماع شود و نصیب مردم شود لذا مطابق با دستورات قرآن که «کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ رَهِینَهٌ» هر انسانی در گرو هر کاری است که انجام دهد، فتوا دادن و رأی دادن و حکم صادر کردن هم همینطور است. لذا تمام لوازم سیاسی، اجتماعی و اقتصادی که به وجود می آید دامن گیر کسی خواهد شد که فتوا از سوی او صادر شده است.
فتوایی که آثار مثبت به همراه داشت و مانع ظلم شد
استاد دروس خارج حوزه علمیه قم علاوه بر فتوای تحریم تنباکوی میرزای شیرازی، ولایت فقیه امام خمینی(ره) و حکم جهاد علیه داعش حضرت آیت الله سیستانی، به فتاوی دیگری که آثار مثبت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در پی داشته اشاره و خاطرنشان کرد: در وهله اول باید توجه داشت که بین فتوا و حکم فرق است، فتوا بیان حکم کلی اشیاست که مختص به زمان و مکان خاص و فرد خاصی نیست، اما حکم عبارت است از بیان نظر شرعی در یک موضوع خاص که مربوط به زمان و مکان خاص یا محیط و افراد خاصی می شود. ما در طول تاریخ داشتیم که بزرگانی از علمای ما در رابطه با حکومت های زمان خود یا به نحو سلبی که مقابله با حکومت ها بوده یا به نحو ایجابی که تأیید بوده، دخالت هایی کردند که آثار بسیار مفیدی در جامعه باقی گذاشته است مثلاً در جنگ عراق این چنین بوده که علمای بزرگ فتوای جنگ جهاد علیه انگلیس را دادند و انگلیس را از عراق بیرون کردند. یا در کشور ما در زمان مشروطیت و نهضت نفت از طرف علمای ما فتاوایی یا احکامی صادر شد که توانستند به شدت جلوی ظلم را بگیرند یا نقشه های خطرناک تری که بنا بوده، اجرا کنند نتوانستند و مقاومت کردند. تاریخ تشیع از این فتاوی فراوان است چه در زمان شیخ انصاری با نوشتن کتاب مکاسب در مقابل غربی هایی که آمده بودند اقتصاد غربی را پیاده کنند و چه مرحوم آخوند خراسانی و میرزای نائینی با نوشتن کتابچه ها و نامه هایی در رابطه با نهضت مشروطیت چارچوب دین را مشخص کردند و مُتدینین به واسطه حمایت کردن از آنها نقشه های فراوانی که قدرت های استکباری داشتند را کور کردند و جلوی آنها را گرفتند.
پیروانی: وقت دامن زدن به اختلافات نیست؛ مسئولان تیم امید سکوت کنند
پایگاه خبری و اطلاع رسانی جماران در گفت وگو با امیر حسین پیروانی، سرمربی پیشین تیم ملی امید، آورده است: تیم ملی فوتبال امید برای راهیابی به المپیک ۲۰۲۰ توکیو باید در دور گروهی در رده اول یا دوم قرار گیرد و در نهایت پس از موفقیت در یک چهارم نهایی به نیمه نهایی صعود کند. این تیم برای قطعی کردن سهمیه المپیکی خود نیاز به صعود به فینال یا برنده شدن در دیدار رده بندی دارد.
این قوانین در حالی است که شاگردان فرهاد مجیدی در دور گروهی با قرعه دشواری رو به رو شدند و به همراه ازبکستان، کره جنوبی و چین در گروه C قرار دارند. از طرفی اختلافات داخلی در تیم ملی امید دیده می شود. فرهاد مجیدی که بعد از رایزنی با حمید استیلی هدایت این تیم را بر عهده گرفته بود، اکنون مدعی دخالت استیلی در کارش است و از طرفی به نظر می رسد استیلی به علت نتایج ضعیف این تیم و برخی اختلافات، در صدد کنار گذاشتن او است و حتی اخیرا اعلام کرده که به زودی جلسه کمیته فنی درباره سرنوشت مجیدی برگزار می شود.
استیلی یکی از اعضای این کمیته است که شاید با رای منفی جلوی ادامه همکاری تیم ملی امید با مجیدی را بگیرد.
* لیگ برتری ها شاکله تیم ملی امید را تشکیل می دهند
امیرحسین پیروانی، سرمربی سابق تیم ملی امید در گفت و گو با جی پلاس؛ درباره ارزیابیاش از تیم ملی امید برای رقابتهای انتخابی المپیک توکیو که روزگاری شاگردان خود او بودند، اظهار کرد: شاکله اصلی تیم ملی امید را بازیکنانی تشکیل میدهند که در لیگ برتر یا به طور ثابت و یا تعویضی بازی میکنند و با توجه به حضورشان در جام جهانی جوانان دو سال پیش، تجربه و شانس خوبی برای رقابتهای المپیک ۲۰۲۰ دارند.
او ادامه داد: البته تیم ملی امید پس از جامجهانی ۲۰۱۸ باید شکل میگرفت و در تورنمنتهای جهانی شرکت میکرد اما با از دست دادن آن موقعیتها، حالا زمان کمی در اختیار دارند. با تمام این فرضها، بازیهای انتخابی زیر ۲۳ سال المپیک نزدیک است و این تیم با هماهنگی زیاد، حمایت مسئولان و اردوهای مناسب میتوانند موفق شوند.
* قرعه کشی در کسب سهمیه المپیک تاثیرگذار نیست
مربی سابق تیم ملی درباره همگروهی امیدها با ازبکستان، کره جنوبی و چین در رقابتهای انتخابی زیر ۲۳ سال المپیک، تصریح کرد: در ردههای پایه فوتبال، قرعه کشی آن چنان تاثیرگذار نیست، چرا که نمیشود از قبل پیشبینی کرد کدام تیم خوب و کدام تیم بد است. به طور مثال کسی فکر نمیکرد تیم ملی ویتنام در دور قبل این رقابتها مدعی قهرمانی باشد. نمیشود گفت کدام یک از تیمها قوی هستند و کدام یک ضعیف. تیمی که میخواهد در بین ۳ تیم نهایی باشد و در المپیک حاضر شود، فرقی برایش نمیکند در مرحله گروهی با تیم های قوی بازی کند و یا نه.
* الان زمان دامن زدن به اختلافات نیست
پیروانی با بیان اینکه اطلاع دقیقی از اختلافات کادرفنی تیم ملی امید ندارد، در این باره خاطرنشان کرد: بنده به عنوان کسی که چند سال در تیم های پایه کار کردهام و تجربه آن را دارم، الان را زمان مناسبی برای دامن زدن به این اختلافات نمیدانم. اگر یک سال وقت داشتند، آن زمان اختلافها را بررسی میکردند و یک نفر از پیکره تیم خارج میشد و نفر دوم هم به کار خود ادامه میداد، اما در حال حاضر زمانی برای این اختلافات وجود ندارد چرا که بازیکنان تیم ملی در لیگ برتر بازی میکنند و زمان برای تمرین تیم ملی بسیار کم است.
*مسئولان تیم ملی امید سکوت کنند!
امیر حسین پیروانی گفت: امیدوارم بخاطر مصلحت کشور، مسئولان تیم ملی امید سکوت کنند و درباره اختلافات صحبت نکنند تا بازیکنان و کادرفنی تمرکزشان را روی تمرینات بگذارند.
او با تاکید بر اینکه سرمربی باید در انتخاب بازیکنانش استقلال عمل داشته باشد، در این باره به جی پلاس گفت: اگر سرمربی در انتخاب بازیکنانش استقلال کامل نداشته باشد، نمیتواند موفق شود. آن زمانی هم که بنده در تیم ملی جوانان بودم هیچ محدودیتی در تصمیماتم مبنی بر انتخاب بازیکنان وجود نداشت. حداقل شرطی که برای یک سرمربی باید فراهم باشد، اختیار کامل برای انتخاب بازیکنانش هست چراکه بعد از مسابقات او باید پاسخگوی عملکرد تیم باشد. پس بهتر است خواستههای فرهاد مجیدی فراهم شود که بتواند بهترین عملکرد را از خود نشان دهد.
پیروانی حضور نیافتن مجیدی و استیلی در قرعه کشی مسابقات انتخابی المپیک ۲۰۲۰ را هم مناسب نداست و تصریح کرد: حداقل یک نفر از طرف ایران باید در این مراسم شرکت میکرد.