تهران- ایرنا- همزمان با روز بزرگداشت مولانا جلال‌الدین محمد بلخی و انتشار اخباری در مورد ساخت فیلمی از زندگی وی، نگاهی کوتاه به برخی آثار ساخته‌شده و طرح‌ها و گمانه‌زنی‌ها در مورد ساخت فیلم یا سریالی از وی بر اساس زندگی این شاعر نام‌آشنا، انداخته‌ایم.

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی مرد قصه‌هاست؛ مدرسی که همه‌چیز را در قالب شعر و غزل می‌ریخت تا ساده‌دلان زمانه هم بتوانند آن را درک کنند. اما قصه خود او، با همه ناگفته ماندنش، گفتنی‌ترین روایتی است که شاعر از بازگو کردن آن دست کشیده است. مولانا که بود و چه کرد؟ در کتاب های بسیار آمده است، اما با وجود همه عناصر نمایشی این زندگیِ شگفت‌انگیز در متن و حاشیه زندگی جلال‌الدین، چند تصویرِ گویا و درست از این شاعر نامدار داریم؟

بشنوید ای دوستان این داستان

در حقیقت نقد حال ماست آن

نقل کن آن قصه و افسانه را

یکی از مهم‌ترین آثار نمایشی درباره مولوی که با پشتوانه علمی دقیق و با اجرای مناسبی به مخاطبان ارائه شد؛ در سال ۱۳۸۸ روی داد. بهروز غریب‌پور، نمایشی از مجموعه اپراهای عروسکی‌اش درباره شاعران پارسی گوی را در این سال به اپرای مولوی اختصاص داد و پس از سال‌ها تحقیق و پژوهش و طراحی شخصیت دقیق با بهره‌گیری از گفت‌وگوهایی از متن غزلیات شمس، مثنوی معنوی و فیه مافیه، این روایت را به تصویر کشید.

نکته مهمی که این اثر را به‌عنوان یک اثر نمایشی متمایز می‌کند، انتخاب آواگران است که محمد معتمدی به‌جای مولوی و همایون شجریان به‌جای شمس در آن آواز خوانده‌اند و آهنگسازی این کار را هم بهزاد عبدی بر عهده داشته است.

 پس‌ازآن هادی مرزبان، در سال ۱۳۹۵ اثر نمایشی دیگری را به نام بازار عاشقان در سالن اصلی تالار وحدت روی صحنه برد که بخش عمده آن در دادگاه مفتیان شهر، علیه شمس تبریزی و مولوی می‌گذشت، در این نمایش که نویسندگی آن را محمد ابراهیمیان بر عهده داشت، محمد حاتمی در نقش مولوی و فرهاد قائمیان در نقش شمس به ایفای نقش پرداخته است.

مرزبان در این اثر با طراحی حرکات موزون و آیینی، فضایی را ترسیم کرد که سماع مولویه را در پس‌زمینه داشت و رابطه شمس و مولوی را به‌خوبی بازگو می‌کرد.

پری صابری هم در سال ۱۳۹۶ نمایش شمس پرنده را که در سال ۱۳۷۹ نخستین اجرای روی صحنه رفته بازاجرا کرد اما تغییراتی که در هر اجرای این نمایش روی داد است، هرسال اجرای آن را به کار متفاوتی تبدیل می‌کند.

صابری سال ۹۶ که آخرین نسخه از شمس پرنده روی صحنه رفت در گفتگو با یک رسانه، درباره اجرای دوباره این کار گفته است: بعضی از کارها هستند که تاریخ مشخصی ندارند و همیشه می‌توانند روی صحنه بروند؛ مثل رومئو و ژولیت که سال‌ها پیش ساخته شده و هنوز مرتب در همه کشورهای جهان اجرا می‌شود. چون زمان بر آن‌ها حاکم نیست.

او پس از اجرای این اثر در تالار وحدت و تئاتر شهر، این بار شمس پرنده را در فضای باز کاخ‌موزه سعدآباد به اجرا درآورد.

اصلی‌ترین ویژگی روایتی که صابری از شمس و مولانا ساخته است، تمرکز هر چه بیشتر بر شخصیت شمس، به‌جای متمرکز شدن بر مولوی و روایت واضح و کاملی از ارتباط شمس و کیمیا خاتون است که خود شمس آن را چهره تاریک و زشت خود خواند. صابری معتقد است با این کار شخصیتی خاکستری از این مرد عرفانی نمایان کرده و زشت و زیبای وجود او را چون انسانی زمینی و عادی به تصویر کشیده است.

تو قصه خود می گو، من قصه خود گفتم

غیر از اجراهای صحنه‌ای و نمایشی، آثار سینمایی و تلویزیونی بسیاری با موضوع شمس و مولانا در سراسر جهان و ایران ساخته شده و آثاری نیز برای ساخته‌شدن پیشنهاد شدند. در ایران، سریالی به نام صید در پی صیاد در سال ۱۳۷۵ با بازی علی طالب لو و سیدصادق هاتفی از شبکه دو سیما به کارگردانی هاتفی پخش شد که بیشتر به زندگی شمس و مولانا از زمان دیدار این دو می‌پرداخت و به روزگار نو نیز نقبی می‌زد. این اثر با هزینه‌ای اندک اما پژوهشی دقیق ساخته شد و مخاطبان خاص خود را جذب کرد.  

شهرام اسدی، کارگردان روز واقعه، نیز در سال ۱۳۹۲ سریالی به نام جلال‌الدین را کارگردانی کرد اما در میانه راه جای خود را به آرش معیریان داد، سریال جلال‌الدین درباره کودکی و نوجوانی جلال‌الدین محمد بلخی ساخته شد و با وجود سرمایه‌گذاری و مخارج قابل‌توجه، مقبولیت لازم را در میان مخاطبان به دست نیاورد.

این سریال قرار بود در سه مرحله و سه دوره سنی مولوی ساخته شود اما تهیه‌کننده پس از پایان فاز اول اعلام کرد صداوسیما بدون اعلام دلیل موجهی از همکاری با دست اند کاران مجموعه سر باز زده‌اند.

شیوه‌ها گم کرده، مسکین شیوه‌ها

اخبار طرح های دیگری برای ساخت فیلم و سریال از زندگی مولانا نیز هرازگاهی در سانه ها منتشر می شود که بعضی در حد ایده باقی ماند و به مرحله اجرا نرسیدند. مجتبی راعی، کارگردان نام‌آشنا اوایل دهه ۹۰، درباره فیلم‌نامه‌ای سخن گفت که نوشتن آن دو سال به طول انجامیده و پروانه ساخت آن نیز توسط رئیس وقت سازمان سینمایی تایید شده است. فیلم‌نامه طاووس مست، روایتی مدرن از عرفان مولاناست که در میانه راه به دوره تاریخی او نیز نقب می‌زند. راعی پس از مدتی اعلام کرد به دلیل حمایت‌هایی که برای انجام کار نیاز داشته و کمکی انجام‌نشده است، از این کار کنار می‌کشد و فکر ساخت طاووس مست را از سر بیرون کرده است. این فیلم قرار بود، اثر سینمایی مشترکی بین ایران و ترکیه باشد و با همکاری هنرمندان هر دو کشور ساخته شود.

داریوش مهرجویی کارگردان ایرانی نیز فیلم‌نامه‌ای بر اساس رمان کیمیا خاتون (نوشته سعیده قدس) از زندگی مولانا نوشته بود. مهرجویی سال ۹۵ در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا، گفته است: فیلم‌نامه مولانا را به زبان انگلیسی و بر اساس رمان کیمیا خاتون به همراه بخش‌هایی که بعدها به آن اضافه کردم به سفارش یک تهیه‌کننده ایرانی مقیم آمریکا حدود پنج سال قبل نوشتم. این تهیه‌کننده می‌خواست فیلم را بسازد و خیلی هم زحمت کشید اما نتوانست سرمایه‌گذار لازم را بیابد.

اوویدو سالازار مستندساز و فیلم‌ساز برگزیده جشنواره عمار، نیز بر اساس رمان عارف جان سوخته اثر نهال تجدد، نویسنده ایرانی مقیم آمریکا، در این زمینه تلاش‌هایی کرده بود که بازهم درنهایت به نتیجه لازم نرسید و درنتیجه ساخت فیلم منتفی شد.

اولیور استون اولین بار در سال ۱۹۹۹ میلادی درباره فیلم‌نامه‌ای خبر داد که از زندگی مولوی، عارف شرقی نوشته است اما این فیلم‌نامه هرگز به فیلم تبدیل نشد. مظفر علی، کارگردان هندی نیز اثری با موضوع مولانا و به نام رومی نوشت اما به‌جای فیلمی از زندگی از این شاعر بزرگ، فیلم کوتاهی در چهار دقیقه ساخت که آن را می‌توان تیزر فیلم بلندی دانست که هرگز ساخته نشد.

کاین قصه پرآتش از حرف برترست

خبری پرحاشیه درباره شمس و مولانا در سال ۲۰۱۵ منتشر شد؛ دیوید فرانزونی، کارگردان فیلم‌ تاریخی گلادیاتور، اعلام کرد فیلم‌نامه‌ای درباره شمس و مولانا در دست دارد و می‌خواهد نقش‌های اول آن را لئوناردو دی کاپریو و رابرت داونی جونیور بر عهده بگیرند.

داونی جونیور در آن سال لقب جذاب‌ترین مرد هالیوود را بر خود داشت و انتخاب او برای بازی او در نقش شمس تبریزی که پیرمردی سالخورده باید باشد، عجیب به نظر می‌آمد. پس از مدتی فرانزونی اعلام کرد این فیلم قصد دارد تصویر متفاوتی از بزرگان عرفان اسلامی نشان بدهد که پشت پرده این انتخاب‌های به‌ظاهر جذاب و تکان‌دهنده را فاش ساخت و گفته شد او قصد دارد روایتی از این دو شاعرِ عارف بسازد که بر اساس انحرافات اخلاقی است. همه این پیش‌بینی‌ها با ساخته نشدن این فیلم و فراموش‌شدن آن، در حد حدس و گمان باقی ماند.

فیلم پیر چراغ به دست نیز که در سال ۲۰۱۶ در افغانستان تا مرحله پیش‌تولید جلو رفته بود، و بخش‌هایی از آن نیز فیلم‌برداری شده بود، به دلیل آنچه نبود حمایت سازمانی و مالی نامیده شد، نیمه‌کاره باقی ماند. افغانستان این فیلم را با رویکرد افغانی بودن مولوی به دلیل تولدش در شهر بلخ، در دست تولید قرار داد که کار آن هرگز به پایان نرسید.

فیلم سینمایی مست عشق که این روزها بر سر زبان‌ها افتاده است، قرار است با کارگردانی حسن فتحی ساخته شود، این کار به‌طور مشترک میان ایران و ترکیه ساخته خواهد و پارسا پیروزفر در نقش شمس تبریزی و شهاب حسینی در نقش جلال‌الدین محمد بلخی ظاهر خواهند شد.

این فیلم باوجود حواشی به وجود آمده در مرحله پیش‌تولید است و کارهای ساخت آن در کشور ترکیه انجام خواهد شد، باید دید این بار حسن فتحی می‌تواند آرزویی که کارگردان و هنرمندان بسیاری کشورها در سر داشته‌اند را محقق کند

روز رفت و قصه‌ام کوته  نشد

ای شب و روز از حدیثش شرمسار