فلاشبک: مرحله یکچهارم نهایی رقابتهای المپیک تابستانی ۱۹۷۶ مونترال - تیم پرستاره والری لوبانوفسکی بعد از شکست کانادای میزبان و کرهشمالی، به این مرحله رسید. آنها در تیم خود ولادیمیر تروشکین، اولگ بلوخین، ولودیمیر اونیشچنکو و سایر بازیکنان را داشتند و باید مقابل تیم ناشناخته «حشمت مهاجرانی» پیکار میکردند؛ تیمی که بعد از شکست یک بر صفر کوبا، مقابل لهستان قدرتمند تا لحظه آخر جنگید و با نتیجه سه بر ۲ شکست خورد. حدود ۶ هزار نفر در ورزشگاه مونیسیپال حضور داشتند و شاهد نمایش جانانه ایران مقابل تیمی که مدال برنز را در همین دوره از مسابقات تصاحب کرد؛ بودند. هیچکس باور نمیکرد آن مسابقه، آخرین بازی تیم ملی فوتبال ایران در مسابقات المپیک باشد. حالا نزدیک به ۴۴ سال است که ایران با هدایت مربیان مختلف برای رسیدن به المپیک تلاش میکند و هر بار به دلایل مختلف، ناکام برمیگردد. ماجرای امسال اما کمی متفاوت است. در فاصله ۱۰۰ روز تا شروع دور نهایی گزینشی المپیک، اتحاد و امید، کلید گمشده تیم امید به حساب میآید.
گروهی که سختتر از حد انتظار شد
فروردین ماه امسال بود که تیم امید با هدایت زلاتکو کرانچار در مرحله ماقبل نهایی انتخابی المپیک شرکت کرد. در حساسترین بازی مقابل عراق به نتیجه نرسیدیم و در رده دوم قرار گرفتیم. همین اتفاق باعث شد تا شانس حضور در سیدهای بالا را از دست بدهیم و در سید چهارم قرار بگیریم. از همان زمان مشخص بود که در دور نهایی در گروهی دشوار قرار خواهیم گرفت. اما همگروهی با ازبکستان، کرهجنوبی و چین سختتر از حد تصور بود. ازبکستان فاتح دوره قبل مسابقات زیر ۲۳ سال قهرمانی آسیا شده است. کره به حضور در المپیک خو گرفته و چین هم حریف دست و پابستهای نیست. چهار سال قبل با قطر، چین و سوریه همگروه شدیم و با ۶ امتیاز به دور دوم رسیدیم اما حالا اوضاع فرق دارد. امیدها در آخرین بازی تدارکاتی خود مقابل ازبکستان ۲ شکست را تجربه کردند و در مجموع پنج گل وارد دروازهشان شد. سال قبل در بازیهای آسیایی نیز به کره ۲ بر صفر باختیم که البته آن تیم کره از حضور سون هیونگمین بهره می برد. انتظار میرود که این ۲ تیم رقبای اصلی ما در راه صعود به دور دوم باشند. ملیپوشان در صورت صعود باید در مرحله یک چهارم نهایی به مصاف یکی از تیمهای ویتنام، کرهشمالی، اردن یا امارات بروند. در نهایت سه تیم برگزیده مجوز حضور در المپیک را کسب خواهند کرد.
مجیدی، گزینه Nاُم تیم امید
کرانچار مدت زیادی را در کنار تیم امید گذراند. با این حال در فاصله چند ماه تا مرحله نهایی انتخابی المپیک از کار برکنار شد. پروسه انتخاب جانشین او حدود سه ماه به طول انجامید و گزینههای مختلفی مطرح شدند و هر کدام به دلایلی از قبول سمت سرمربیگری تیم امید سرباز زدند. برخی ریسک نکردند و برخی دیگر از لحاظ مالی به توافق نرسیدند. اما سرانجام فرهاد مجیدی سکاندار تیم امید شد. فرهاد بعد از اینکه در استقلال جایگاه خود را متزلزل دید قمار بزرگی کرد و سرمربیگری تیم امید را پذیرفت. تیمی که زمان کمی برای آمادهسازی داشت؛ بازیکنانش پتانسیل نفرات ادوار قبلی را نداشتند و البته مشخص بود که قرار است در گروه دشواری قرار بگیرند.
عیان شدن اختلاف مدیر و سرمربی در تاشکند
بعد از چند بازی تدارکاتی تیم امید برای انجام ۲ بازی دوستانه راهی ازبکستان شد. ۲ باخت دور از انتظار، آتش زیر خاکستر را شعلهور کرد. مجیدی گفت در کارش دخالت میشود و به صورت غیر مستقیم به حمید استیلی اشاره کرد. همین کافی بود تا مدیر تیم امید که دست بر قضا در کمیته فنی هم عضویت دارد، کار خود را برای برکناری مجیدی استارت بزند. استیلی ضمن رد ادعای مجیدی اعلام کرد مشکلات فنی و کمتجربگی کادر فنی باعث باخت به ازبکستان شد. طرفین در جنگ شدیدی با یکدیگر قرار گرفتند و در نهایت مهدی تاج دستور داد، فرهاد به کارش در تیم امید ادامه دهد. حالا مجیدی هر هفته به شهرهای مختلف میرود تا بازی تیمهای لیگ برتری را از نزدیک تماشا کند. او میخواهد برای اردوی پیش رو بازیکنان جدید و مطابق میل خود را به تیم امید فرا بخواند. در سوی مقابل کمیته فنی هم امید نمازی را برای حضور در کادر فنی به تیم امید آورد اما نمازی تمایلی به ادامه همکاری ندارد و میخواهد به همکاریاش پایان دهد.
۱۰۰ روز وحدت نیاز مبرم امیدها
از امروز فقط ۱۰۰ روز تا شروع مسابقات در تایلند باقی مانده است. ۱۰۱ روز دیگر امیدها در گام نخست رودرروی ازبکستان قرار میگیرند و سه روز بعد به مصاف کرهجنوبی میروند. ۲ مسابقهای که تا حد زیادی تکلیف المپیکی شدن یا نشدن ما را مشخص خواهد کرد. بعد از المپیک ۱۹۸۰ که ایران صعود کرد اما به خاطر همزمانی با جنگ تحمیلی از حضور در مسابقات انصراف داد؛ ایران در ۹ دوره بعدی المپیک هیچ وقت نتوانست جواز صعود بگیرد. در اکثر ادوار تیمهای ما پر از ستاره بودند و امید زیادی به درخششان میرفت اما در نهایت چیزی جز ناکامی عایدمان نشد. در این دوره با اینکه آمادهسازی کلی به مراتب از ادوار قبلی بهتر بوده اما تغییر سرمربی و همچنین نسل کنونی که پیدا کردن ستاره در آن کار دشواری است باعث شده تا کمی منطقیتر به رقابتهای پیش رو نگاه کنیم. باید اجازه داد فرهاد مجیدی و تیمش در ۱۰۰ روز باقیمانده تا شروع مسابقات در آرامش کار خود را انجام دهند و راهی تایلند شوند. شاید این نسل و این بازیکنان با سرمربی جوان خود توانستند کاری را انجام بدهند که پیش از این چند نسل فوتبال ایران در انجام دادنش ناکام بودند. و البته در کنار آن نیاز است تا تمام ارکان فدراسیون و مجموعه تیم امید نیز حامی این تیم باشند تا خیلی راحت حسرت المپیکی شدن از ۴۴ به ۴۸ سال افزایش پیدا نکند. حالا وقت تسویه حسابهای شخصی نیست و بهتر است منافع تیم امید در اولویت قرار بگیرد.